نویسنده: حمید پارسانیا
ناشر: کتاب فردا (قم)
چاپ: ۱۳۹۱
تعداد صفحات: ۳۰۰
قیمت: ۹۵۰۰ تومان
علوم اجتماعی و به ویژه جامعه شناسی از جمله دانشهایی است که با توجه به غلبهي گرایش پوزیتيویستی آن، با مبانی انسانشناختی و هستیشناختی فلسفهي اسلامی ناسازگار و گاه در تقابل بود. بهرهگیری از روشهای آماری و تقلیل تحلیل رفتار جامعه به دادههای حسی و مشاهدهي تجربی، پایه و اساس جامعهشناسی پوزیتيویستی را تشکیل میدهد. اگرچه برخی گرایشهاي جامعهشناسی جنبهي پدیدارشناسانه دارد، از مبانی انسانگرایانهي غرب، آنچنان که از رنسانس به این سو رخ داده است، سیراب شده و به ثمر نشسته است.
تفسیر متفاوت فلسفهي اسلامی از انسان و هستی، دیدگاههای جدیدی را دربارهي علوم اجتماعی و جامعهشناسی نوین پدید آورده که منجر به آغاز تلاشهایی برای تولید این علوم با صبغه و پشتوانهي اسلامی شده است. انسان مطرح در فلسفهي جدید، موجودی است که تحت شرایط اجتماعی شکل گرفته است و سعی دارد با شرایط انطباق پيدا كند؛ در حالی که در فلسفهي اسلامی، صحبت از انسان ایدهآل یا انسان هدفدار به میان میآید. بیشتر محققینی که تفاوت جامعهشناسی اسلامی با جامعهشناسی پوزیتیویستی را برخاسته از مبانی فلسفی آنها میدانند، بر فلسفهي اسلامی به عنوان بنیاد هر دانشی که به انسان و رفتارهای فردی و اجتماعی او میپردازد تأکید و پافشاری میکنند.
حجتالاسلام حمید پارسانیا از جمله طرفداران این نظریه دربارهي جامعهشناسی اسلامی است. در نگاه او، از آنجا که برای تحقق یک نظریه در فرهنگ، تاریخ و محیط اجتماعی، باید مبانی معرفتی آن در میان فرهنگ و جامعهي علمی آمده باشد، با تدوین فلسفهي علوم اجتماعی برخاسته از سنت فلسفهي اسلامی، جامعهشناسی اسلامی ممکن میشود. البته دیدگاههای دیگری نیز دربارهي چگونگی جامعهشناسی اسلامی جریان دارد که از آن جمله میتوان به دیدگاه دکتر حسین کچوییان پرداخت که معتقد است جامعهشناسی علم نیست، بلکه نوعی گفتمان است. از دیدگاه برخی نیز جامعهشناسی اسلامی همان علم عام جامعهشناسی است که تنها به موضوعات اسلامی میپردازد و از منظر برخی دیگر، جامعهشناسی اسلامی آن بخش از علم جامعهشناسی رایج است که توسط آیات و روایات نیز تأیید شده باشد؛ اما به نظر میرسد دیدگاه حجتالاسلام دکتر پارسانیا، بر خلاف دیدگاههای تقلیلگرایانهي دیگر، قابلیت توسعه و کارآمدی بیشتری داشته باشد.
دکتر پارسانیا در کتاب اخیر خود با عنوان «جهانهای اجتماعی»، که در اسفندماه گذشته منتشر شده است، ذیل سه عنوان به علوم اجتماعی پرداخته است. بخش اول کتاب با عنوان «کنش و دانش اجتماعی» به مباحث مقدماتی پرداخته است. این بخش با تعریف علوم انسانی و علوم طبیعی آغاز و در میانه، به تعریف علوم اجتماعی و رابطهي آن با فرهنگ و تاریخ پرداخته و در نهایت، به بیان مختصر آفاق علوم اجتماعی در جهان اسلام ختم شده است. مهمترین فصل کتاب را بخش دوم با عنوان «جهانهای اجتماعی» که نام کتاب نیز از آن برگرفته شده است تشکیل میدهد. پارسانیا در این بخش سعی دارد مبانی علوم اجتماعی برگرفته از فلسفهي صدرایی را به اختصار شرح کند؛ نقطهي اوج تلاش او برای این تبیین صدرایی، فصلی با عنوان «تکاپوی وجودی انسان و جهانهای اجتماعی» است که به تبیین جهان واحد، جهانهای متعدد و تکاپوی انسانی در میان این جهانها پرداخته است.
چکیدهنویسی پارسانیا در این بخش، هم نقطهي قوت و از جهتی هم نقطهي ضعف کتاب به شمار میآید. برای مخاطب عمومی که میخواهد از نظرگاه حجتالاسلام پارسانیا سر درآورد، این بیان کوتاه، جذاب و گیراست، اما محققی را که مشتاقانه به امکان تولید علوم اجتماعی مبتنی بر اسلام علاقهمند است سیراب نمیکند. چه بسا لازم بود سرفصلهای بخش دوم کتاب، در بخش سوم نیز به صورت جزئیتر ادامه مییافت و مؤلف کتاب، به مسائل انضمامیتر و جزئیتری ورود پیدا میکرد.
بخش سوم کتاب با عنوان «شناخت اجتماعی» ادامه مییابد. پارسانیا در این بخش به مبانی معرفتی علوم اجتماعی جدید پرداخته و در پایان کتاب، شناخت اجتماعی وحیانی و شناخت اجتماعی در قرآن و علوم اجتماعی وحیانی را تشریح کرده است.
«جهانهای اجتماعی» تازهترین کتاب این عضو هيئتعلمي دانشكدهي علوم اجتماعي دانشگاه تهران است که میتواند کتابی جذاب برای دانشجویان رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی دانشگاهها و نیز علاقهمندان به مباحث علوم انسانی اسلامی باشد. همچنین میتواند سرفصلهایی را برای تحقیقات آینده دربارهي علوم اجتماعی اسلامی بر مبنای فلسفهي اسلامی پیشنهاد دهد. همچنین با توجه به قطع صمیمی کتاب (قطع بیروتی که این سالها کمتر مورد توجه ناشرین واقع شده است) و فصلبندی منظم و قلم روانی که حجتالاسلام پارسانیا در این کتاب به کار بسته است، به خوبی انتظار علاقهمندان به آثار مؤلف، برای مطالعهي کتابی خوشخوان و روان، برآورده خواهد شد.
نظر شما