شناسهٔ خبر: 60128 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

در جست ‌و جوی گذشته گمشده/ نگاهی به فیلم در جست ‌و جوی فریده

«در جست‌وجوی فریده» بیش از آنکه جست‌وجویی در زندگی فریده باشد، جست‌وجویی در باب خانواده ایرانی است.

  

فرهنگ امروز/ احسان صارمی:

فریده ۴۰ سال با یک رویا زندگی می‌کند. اینکه بداند از کجا آمده است. او روحی زخمی همانند تراویس «پاریس-تگزاس» دارد. می‌خواهد بداند روحش در کدامین سرزمین در کالبدش دمیده شده است. انتظار دانستن برایش ۴۰ سال زمان می‌برد و وارد یک سفر معنوی می‌شود. سفر فریده به ایران برخلاف سفر یک توریست، تماس مستقیم با چیزهایی دارد که او در کتاب‌های معرفی ایران نمی‌توانسته بخواند. او قرار است ایران را برهنه‌تر از آن چیزی که تصور کرده است، لمس کند.در حالی که نام فیلم آزاده موسوی و کوروش عطایی، سوژه فیلم را در جایگاه ابژه قرار داده است؛ اما این فریده است که در حال جست‌وجو است. جست‌وجوی آنچه در ایران جا گذاشته و شاید با خود از ایران برده است.قصد ندارم از شکل فرمی فیلم صحبت کنم؛ بلکه قصد دارم به برخی نتایجی اشاره کنم که فیلم آن را به ما هدیه می‌دهد. تصویری از ایران امروز که با آنچه حتی خودمان تصور می‌کنیم، متفاوت است. این تفاوت از زمانی آغاز می‌شود که فریده از قطار خارج می‌شود و خود را در مقابل ۳ خانواده می‌یابد. هر ۳ خانواده دارای ویژگی مشترکی هستند. هر ۳ خانواده یک پشتوانه کشاورزی دارند به نحوی که در جایی از فیلم فریده می‌گوید علی‌اکبر- یکی از مدعیان فریده- تاریخ رها کردن کودکش در حرم امام رضا(ع) را نمی‌داند و همه ‌چیز را بر حسب موقعیت‌های تقویمی کشاورزی- که یک سیستم ذهنی و شفاهی است- می‌سنجد. خانواده‌ها همگی در یک موقعیت مشترک اقدام به رها کردن کودک خویش در حرم می‌کنند: فقر.اما پس از ۴۰ سال خانواده‌ها در موقعیت فقیرانه‌ای نیستند. حتی خانواده‌ای که در روستا زندگی می‌کند، از ثروت یکی از نزدیکانشان می‌گوید. وضعیت معاش هر ۳ خانواده قابل قبول است و این در حالی است که هر ۳ به واسطه فقر حاکم بر زندگی‌شان اقدام به رهاسازی کودک کرده‌اند. هر ۳ خانواده در موقعیت از هم‌ پاشیدگی قرار گرفته‌اند و کودک را به سبب فقدان خانواده در حرم می‌گذارند. ۴۰ سال بعد هر ۳ خانواده با تمام اختلافاتشان کنار هم زیست می‌کنند. آنچه بیش از هر چیزی فریده را به وجد می‌آورد، همان شاکله خانوادگی است. شاکله‌ای که شکل هلندی‌اش بدون هیجانی، بدون گفت‌وگوی چندانی، بدون ابراز احساساتی، در رنگ‌های سرد فیلم، برای فریده جز چند قطره اشک عایده‌ای دارد. سومین یافته فیلم، یک نتیجه‌گیری درون خانوادگی است. نوعی عذاب که تمامی خانواده را درگیر خود کرده است. کودکی به اتفاق قول در حرم امام رضا(ع) رها می‌شود. حرم برای آنان یک حریم امن است. جایی است که دخترک از دست رفته، می‌تواند به حداقل امنیتی و رفاهی دست یابد؛ اما پس از ۴۰ سال گویی آنان چندان هم به این وضعیت مدنظر اطمینان ندارند. آنان نگران و مضطرب هستند. ارجاع به نماهای پایانی در آزمایشگاه تشخیص DNA. جایی که حتی اعضای جوان خانواده بابت نیافتن فریده می‌گریند. گویی آنان هم در گناه رها کردن شریک بوده‌اند.پس می‌توان در این سفر تراژیک دریافت که علاوه بر گناهان فردی، جامعه ایرانی خود را محکوم به گناهان جمعی می‌داند. آنان اگرچه یکدیگر را مقصر می‌پندارند- همانند جدال میان یکی از خانواده‌ها بر سر داستان رها کردن خواهرشان- اما در نهایت خود را در گناه گذشتگان مستغرق می‌کند. این غرق‌شدگی زمانی حاد می‌شود که نماهای پایانی عزای بدرود را با نماهای میانی جشن استقبال کنار هم بگذاریم. جایی که ۳ خانواده، هر ۳ مذهبی، فریده یافته شده را در آغوش می‌کشند و بخشی از مفاهیم حک شده در ساختار ذهنی‌شان دستخوش اختلال می‌شود. فریده از پلکان قطار هبوط می‌کند. چشم برادران و خواهران به جمالش روشن می‌شود. به سویش با آغوش گشوده شتاب می‌کنند و بدون اثبات رابطه برادری و خواهری‌شان، او را در آغوش می‌کشند. برای یک دقیقه تمام قواعد به هم می‌ریزد. همان قواعدی که این حکم رهاسازی در حرم را توجیه می‌کرد.قواعد برای همه شکسته می‌شود. ناموسی که ۳ تکه شده است. هر چند پسرها گلایه‌مندند؛ اما روحشان به تقسیم لذت داشتن فریده رضایت دارد. فریده از آن همه آنان است یا شاید همه آنان از آن فریده‌اند. فریده کسی را نمی‌یابد؛ اما ۳ خانواده در چنته دارد. همان چیزی که به ساخت خانوادگی مدنظرش نزدیک است. او مدام می‌گوید تصوری از یک خانواده پرجمعیت داشته و اکنون او در مرکز بزرگی خانواده‌ای است که برای یک هفته ملکه آن است. او هیچگاه در هلند ملکه نیست. فریده در میان هلندی‌ها چون پونکتوم بارتی عمل می‌کند. او بر تصویر خراشی می‌آفریند و نظم نژادی را بر هم می‌زند. فریده در میان هلندی‌ها خجالتی است؛ اما در میان ایرانیان او استودیوم است. همان جزئی که می‌خواهید بابتش به تصویر خیره شوید و آن را دنبال کنید. این تضاد بارتی زمانی عیان می‌شود که فریده تک و تنها در حیاط خانه‌اش، برگ‌های خشکیده پاییزی را جاروب می‌کند؛ گویی گذشته ایرانی تجربه شده چون پونکتومی او را درگیر کرده است.«در جست‌وجوی فریده» بیش از آنکه جست‌وجویی در زندگی فریده باشد، جست‌وجویی در باب خانواده ایرانی است. خانواده‌ای که مملو از تضاد است. از فرهنگ دینی‌اش گرفته تا رابطه میان اعضایش. ساختار این خانواده‌ها بسیار به یکدیگر شباهت دارد؛ هر چند پیرامتن خانواده چیز دیگری می‌گوید. ۳ خانواده با یک درد مشترک، با تمام تفاوت‌هایشان حس مشابهی از خود بروز می‌دهند.

روزنامه اعتماد

نظر شما