شناسهٔ خبر: 60555 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نعمت الله فاضلی: صلح یک مفهوم شاعرانه و زیبایی شناسانه نیست/ بلبشو در وضعیت ناصلح

نعمت الله فاضلی گفت: صلح، مفهوم شاعرانه، اخلاقی و زیبایی شناسانه نیست، بلکه مفهومی انتقادی و از جمله مفاهیمی است که حول آن مفاهیم دیگری مثل دیگری، مسئله میان فرهنگی و ... شکل می گیرد.

صلح یک مفهوم شاعرانه و زیبایی شناسانه نیست/ بلبشو در وضعیت ناصلح

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست «زیستن در میانه جنگ و صلح» در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

نعمت الله فاضلی در این نشست درباره موضوع «مسئله صلح در ایران معاصر» سخنرانی کرد. وی گفت: بنده در این سخنرانی می خواهم بگویم که چرا و چگونه صلح در ایران معاصر امری مناقشه برانگیز و پروبلماتیک است. به عقیده من مفهوم صلح از درون مجموعه ای از عوامل بیرون آمده است. ما در مواجهه با صلح از جهاتی در ابتدای راه و نیازمند مفاهیم دیگری هستیم تا بتواند این مفهوم را جا بیندازد و به نوعی سخن روزمره و یک تصور اجتماعی تبدیل شود، بنابراین صلح به مثابه تصور اجتماعی یک مفهوم مناقشه برانگیز است.

وی تأکید کرد: برای من مفهوم صلح، مفهوم شاعرانه، اخلاقی و زیبایی شناسانه نیست، بلکه مفهومی انتقادی و از جمله مفاهیمی است که حول آن مفاهیم دیگری مثل دیگری، مسئله میان فرهنگی و ... شکل می گیرد. به بیان دیگر مفهوم صلح نوعی تمهید زبانی و گفتگویی برای آشنایی زدایی از وضعیت هایی است که در آن رابطه ملت ها با اشکال گوناگونی از خشونت، تنش و درگیری همراه است. ما وقتی از صلح صحبت می کنیم، در واقع داریم به نوعی از موقعیت های ناصلح حرف می زنیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: از نظر من صلح مفهومی روانشناختی نیست و فراتر از یک امری فردی، روانشناختی و اخلاقی است، چون موقعیت های ناصلح که بر ما تحمیل شده اند، ماهیتا جمعی و اجتماعی هستند، بنابراین ما وقتی از صلح حرف می زنیم، درباره شیوه ای از زیست جهان جمعی و مفهوم تجربی اجتماعی حرف می  زنیم که به کمک آن می خواهیم از وضعیت ناصلح جامعه آشنایی زدایی کنیم. وضعیتی که در آن اوضاع ناصلح بدیهی انگاشته شده است، در حالی که موقعیت های ناصلح، موقعیت های بدیهی نیستند، بلکه پدیده برساخت اجتماعی هستند و به خاطر همین هم می توانیم آن را تغییر دهیم. آشنایی زدایی یعنی طبیعی انگاشتن صلح را بدیهی ندانیم. لازمه این امر هم آن است که ما نوعی حساسیت صلح پیدا کنیم.

فاضلی تصریح کرد: موقعیت های ناصلح انجام دادنی نیستند، بلکه اجرا می شوند. ما با زبان، آیین و رفتارمان موقعیت ناصلح را ایجاد می کنیم. پس اوضاع ناصلح فقط مربوط به جنگ نیست، بلکه در زندگی روزمره، کوچه و خیابان دائما اجرا می شود، به همین خاطر لازم است که ما نوعی حساسیت صلح پیدا کنیم. لازمه اش هم این است که نوعی آگاهی دیدگاهی پیدا کنیم تا جامعه خودش را نسبت به موقعیت های ناصلح حساس بداند.

این نویسنده و پژوهشگر در ادامه سخنان خود با ارجاع به کتاب «دیگری» علی اصغر مصلح گفت: در مسئله صلح، «دیگری» ما غرب، عثمانی، اهل سنت و ... نیست، بلکه دیگری های اجتماعی هستند که در موقعیت بلبشو قاعده مند شده اند. مسئله صلح در ایران معاصر از درون موقعیت های خرد اجتماعی به وجود می آید. صلح و ناصلح به نوعی یک رابطه آنتولوژیک با هم دارند. وقتی از صلح حرف می زنیم در واقع از رابطه ای حرف می زنیم که در آن روابط انسانی مبتنی بر تحمل و پذیرش است. رابطه صلح و ناصلح درباره چگونه با هم بودن است که مسئله کوچکی هم نیست. ما در صورت بندی مسئله صلح باید بتوانیم مسئله را طوری تعریف کنیم که قابل حل باشد.خرده روایت های ما در زیست جهان اجتماعی ما به وجود آمده که وضعیت زندگی مان را ناصلح می کند و ما باید به آن توجه کنیم. بین بلبشو و فساد فرق است، موقعیت ناصلح از درون بلبشو و ساختارهای ضعیف به وجود می آید. ساختارهایی که حاضر نیست قواعد خودش را درونی و ضمانت کند. بلبشو در وضعیت ناصلح به وجود می آید، چون مفهوم صلح می خواهد به ما حس رهایی بخش بدهد از خشونت های خیابان، جاده، خانه و موقعیت هایی که بلبشو برای ما ایجاد کرده است.

وی در پایان به چند نکته به عنوان شرط زیستن در موقعیت صلح و همگانی شدن آن اشاره کرد و گفت: پیش از هر چیزی باید توجه داشته باشیم که موقعیت صلح در کوتاه مدت دست یافتنی نیست. مورد دیگر اینکه لازم است نوعی آگاهی انتقادی به موقعیت ناصلح گسترش پیدا کند. مثلا در نظام آموزشی و فضای دانشگاهی ما باید زبان نقادی نسبت به دیگرستیزی شکل بگیرد و نکته آخر اینکه تا زمانی که بخواهیم صلح را در روایت های بزرگ ببینیم و متوجه نشویم که مثلا در خیابان های ما نوعی خشونت انبوه تولید می کنیم، به موقعیت صلح نمی رسیم. برای رسیدن به صلح باید به خرده روایت های اجتماعی در موقعیت ناصلح توجه کنیم. فضای مدنی ما نسبت به خشونت انبوه جامعه بی توجه است و نوعی کوربینی نسبت به آن وجود دارد، این در حالی است که بر اساس تحقیقات موسسه گالوپ، ایران سال گذشته به عنوان عصبی ترین کشور دنیا معرفی شد. ما نیاز به زبان جدید، حساسیت جدید و آگاهی جدید داریم که بتوانیم صلح را همگانی کنیم.

نظر شما