شناسهٔ خبر: 62181 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

قتل، ضرب و شتم و جنون / درباره مستند ببر پادشاه ؛ یکی از پرتماشاگرترین سریال‌های روز جهان

دوربین مستند به این باغ‌وحش‌های خصوصی سرک می‌کشد و در آن‌ها مخاطب خود را با مردان و زنانی آشنا می‌کند که به راستی در میان جنون ایستاده‌اند. داستان از جو اگزاتیک شروع می‌شود اما به زودی با داک انتل آشنا می‌شویم که او به شکل دیگری دیوانه حیوانات وحشی درنده و بزرگ است و همین دیوانگی در تمام وجوه زندگی آن‌ها خود را نشان می‌دهد.

فرهنگ امروز/ سجاد صداقت: شاید در نگاه اول وقتی ازسریال‌های تلویزیونی حرف می‌زنیم نتوان به سادگی سریال‌های مستند را نیز در میان این دسته‌بندی جا داد اما اتفاق مهمی که حالا و در این روزهای کرونایی افتاده نشان داد که صنعت سرگرمی هر روز می‌تواند رویداد تازه‌ای را برای مخاطبانش رقم بزند حتی وقتی در قرنطینه خانگی جهانی باشیم. 

اجازه دهید داستان را از ابتدا تعریف کنیم. روز ۲۰ مارس ۲۰۲۰ و در اوج شیوع ویروس کرونا و قرنطینه خانگی، یک سریال مستند ۷ اپیزودی پخش شد که جهان و به طور ویژه آمریکا را تکان داد. این مجموعه مستند در ده روز سی و پنج میلیون بازدیدکننده داشت و آن قدر مورد توجه قرار گرفت که همه برنامه‌های تلویزیونی که به حاشیه‌های سریال‌ها می‌پردازند بر روی آن متمرکز شدند. این مستند چنان مورد توجه قرار گرفته که کمپانی فاکس قرن بیستم درصدد تولید فیلمی براساس داستان آن است. حتی خبر رسید که راب لو در حال مذاکره برای پیوستن به نسخه سینمایی این مجموعه است.

حالا که این داستان را می‌دانیم شاید کار چندان سختی نباشد که شبکه نمایش‌دهنده این مستند را معرفی کنیم. مثل همیشه شبکه نتفلیکس از راه رسید و اتفاق ویژه و خاص دیگری را رقم زد. مجموعه مستند «ببر پادشاه» همان مستندی بود که خیلی زود در آمریکا و در جهان موردتوجه قرار گرفت اما مانند همیشه از آن دسته آثاری است که برای شناخته شدن در ایران نیاز به زمان بیشتری دارد. چرا که این روزها شاید فضای خانه‌نشینی بیشتر مخاطبان را به سمت سریال‌های داستانی سوق دهد اما مطمئن باشید بعد از دیدن «ببر پادشاه» هرگز فکر نمی‌کنید که وقت خود را تلف کرده‌اید. البته این مجموعه مستند یک پس عنوان هم دارد: «قتل، ضرب‌وشتم و جنون». به راستی که این سه عنوان برازنده فضایی است که «ببر پادشاه» در آن اتفاق افتاده و به همین دلیل یکی از متفاوت‌ترین آثاری است که در سال‌های اخیر ساخته شده است.

شخصیت مرکزی مستند فردی است به نام «ژوزف شریبوگل» که با عنوان «جو اگزاتیک» شناخته می‌شود. کردی که باغ‌وحشی در اوکلاهما اداره می‌کند. نکته مهم درباره او این نیست که باغ‌وحش اداره می‌کند بلکه این مستند در ابتدا ما را به درون زندگی جو می‌برد تا به تدریج به گروهی آشنا شویم که عاشق گربه‌های بزرگ هستند و در خانه و در باغ‌وحش‌هایشان ببر و شیر نگه می‌دارند و به تدریج در حالی که از آن‌ها استفاده تجاری می‌کنند به این حیوانات عشق می‌ورزند. داستان با ماجرای جو اگزاتیک آغاز می‌شود. در همان قسمت ابتدایی خیلی زود متوجه می‌شویم که اکنون جو در زندان است. دلیل این مساله هم توطئه برای کشتن یک «فعال اجتماعی» به نام کارول بسکین و چندین خشونت در حیات وحش است. جو به این دلایل به بیست‌ودو سال زندان محکوم شده اما روایت داستان او و چرایی توطئه برای قتل کارول همان ماجرایی است که مستند تلاش می‌کند جز به جز آن را به آرامی تعریف کند. 

اما قبل از ورود به داستان نهایی که همان توطئه برای قتل است مستند دقیقا در جایی قرار می‌گیرد که بتواند کل داستان را روایت کند. به این ترتیب ما با اریک گود و ربکا چایکلین، کارگردانان مستند «ببر پادشاه»، همراه می‌شویم. آن‌ها قصد داشتند ۵ سال قبل مستندی درباره نگهداری مارها بسازند اما به زودی با پدیده نگهداری گربه‌های بزرگ در باغ‌وحش‌های شخصی روبه‌رو شدند و این نقطه آغاز آشنایی آن‌ها با جو اگزاتیک و دوستان است. مستند در همان اپیزود اول چنان ضربه‌ای به مخاطبش وارد می‌کند که نتواند چشم بر هم بگذارد و تا جایی که ممکن است سعی داشته باشد که تا انتهای مستند را تماشا کند. ما در همان ابتدا می‌دانیم که جو اکنون در زندان است و علت آن هم توطئه برای قتل کارول بسکین است. اما نکته اصلی قوت مستند این است که می‌خواهد کل داستان را برای ما تعریف کند. نه‌تنها قرار است داستان جو و داستان کارول بسکین را در «ببر پادشاه» ببینیم که به زودی متوجه می‌شویم آدم‌های شبیه جو که به شدت به گربه‌های بزرگی مانند ببر و شیر علاقه‌مند هستند در آمریکا بسیار زیاد است. شاید برای فهم این ماجرا همین یک جمله از مستند بس باشد: «در حال حاضر تعداد ببرهای توی قفس توی آمریکا از تعداد کل ببرهای آزاد توی حیات وحش کل دنیا بیشتره»! 

دوربین مستند به این باغ‌وحش‌های خصوصی سرک می‌کشد و در آن‌ها مخاطب خود را با مردان و زنانی آشنا می‌کند که به راستی در میان جنون ایستاده‌اند. داستان از جو اگزاتیک شروع می‌شود اما به زودی با داک انتل آشنا می‌شویم که او به شکل دیگری دیوانه حیوانات وحشی درنده و بزرگ است و همین دیوانگی در تمام وجوه زندگی آن‌ها خود را نشان می‌دهد. هر چند که به زودی متوجه می‌شوید این دیوانگی جزیی از شخصیت این افراد عجیب و غریب است. آدم‌هایی که با گونه‌ای از خطرناک‌ترین حیوانات روبه‌رو هستند و مرگ را هر لحظه می‌توانند به چشم ببینند. به این ترتیب شاید با آن‌ها درباره مرگ حرف زدن یا حتی از کشتن دیگری گفتن چندان موضوع عجیبی نباشد. این همان نکته‌ای است که در اپیزودهای ابتدایی «ببر پادشاه» خیلی زود برای مخاطب روشن می‌شود. قرار است یکی از عجیب‌ترین پدیده‌های طبیعی یعنی زندگی انسان با ببرها و شیرها با داستان جنگ میان آدم‌ها در هم بیامیزد. این همان نقطه‌ای است که دشمن اصلی صاحبان این باغ‌وحش‌های خصوصی یعنی کارول بسکین را به میان می‌آورد. زنی که به عنوان یک فعال اجتماعی شناخته می‌شود و سال‌هاست که قصد دارد با این دلیل که آن‌ها حیوانات را در قفس نگاه می‌دارند مانع کارشان شود. اتفاقا بسکین در این راه بسیار موفق است چرا که از تکنیک‌های روز و تکنولوژی استفاده می‌کند. اما در پس این فعالیت‌ اجتماعی، به نظر می‌رسد بسکین نیز سعی دارد که پارک حیات وحش خود را تبلیغ کند و به پول بیشتری برسد. 

همه این‌ها دست به دست هم می‌دهد تا در مجموعه مستند «ببر پادشاه» با رویدادهایی روبه‌رو باشیم که پیش از این مدلش را کمتر در جهان واقعی دیده‌ایم. مستند چنان مخاطبش را به سختی با واقعیت‌های پیچیده چنین دنیایی آشنا می‌کند که قتل، ضرب و شتم و جنون تنها آیتم‌هایی برای سوپرایز بیشتر هستند. در مقابل ما با پدیده‌هایی روبه‌رو می‌شویم که به خاطر عشق به چنین حیواناتی تن به زندگی در کنار صاحبان آن‌ها در شرایط بسیار بدی می‌دهند. 

مستند «ببر پادشاه» نمونه واقعی زندگی در یک دنیای بسیار وحشی است. وحشتی که از قدرت گرفتن انسان‌ها در کنار حیوان‌های به غایت وحشی به بار می‌آید همه آن‌چیزی که این مستند را به پدیده دوران کرونا تبدیل کرده است. مستند قرار است داستان جو اگزتیک و چگونگی رسیدن او به زندان را تعریف کند اما در این میان ما را به درون دنیای پر وحشتی می‌برد که به‌طور مداوم درباره آن گفته می‌شود که بسیار زیباست اما همین زیبایی قدرت بی‌حدی در ذات این انسان‌ها وارد می‌کند که ممکن است دست به هر کاری بزنند بدون اینکه به عواقب آن تفکری داشته باشند. داستان «ببر پادشاه» حکایتی از عاشقانه انسان‌ها به گربه‌های بزرگ و زندگی کردن با آن‌هاست. موجوداتی که نه‌تنها پول زیادی برای صاحبان خود تولید می‌کنند بلکه خیلی زود باعث می‌شوند که قتل، ضرب و شتم و از همه مهم‌تر جنون از راه برسند. جنونی که در یک سو عریان مانند جو اگزاتیک خود را نشان می‌دهد و در سوی دیگر در قامت کارول بسکین که او را یک فعال اجتماعی می‌نامند. گویا همه چیز وسیله‌ای برای رسیدن به این جنون است و «ببر پادشاه» در نهایت به بهترین شکل ممکن این جنون را به تصویر می‌کشد.

روزنامه سازندگی

نظر شما