شناسهٔ خبر: 62603 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

تورج اتابکی: ایاصوفیه نمی‌تواند اردوغان را نجات دهد

  

فرهنگ امروز/ تورج اتابکی

در تاریخ امپراتوری عثمانی و میراث‌دارش جمهوری ترکیه، کمتر نمادی مثل ایاصوفیه وجود داشته که اینقدر مورد توجه تمام جناح‌های سیاسی بوده باشد؛ جناح‌هایی که در پی تثبیت قدرت و اندیشه سیاسی خودشان بوده‌اند. حدود دو سده پس از اینکه امپراتوری روم مسیحیت را پذیرفت، ایاصوفیه را بنیاد نهاد و این بنا نمادی شد برای امپراتوری روم شرقی. وقتی هم که این شهر در 1453 به دست سلطان فاتح عثمانی افتاد، اولین اقدامش این بود که ایاصوفیه را به مسجد تبدیل کرد و از آن به بعد تمام سلاطین عثمانی به نوعی در معماری بیرون و درون این بنا دخل و تصرف کردند. نقاشی‌ها را پاک کردند و نشانه‌های مسیحیت را زدوند و این بنا برای‌شان نماد اسلامیت استانبول بود. وقتی که امپراتوری عثمانی سقوط کرد و مصطفی کمال به قدرت رسید، او کوشید که استانبول را عرفی کرده و آن شولای دینی را از دوش این شهر بردارد و به همین دلیل ایاصوفیه در 1924 میلادی موزه شد. ایاصوفیه در شکل یک موزه، نماد تحولات ناشی از ظهور جمهوری ترکیه بود. کمالیسم می‌توانست با ایاصوفیه خودش را معرفی کند. ما در استنانبول مسجد کم نداریم. هر کسی که در این شهر چرخی زده باشد می‌داند که در این شهر مساجد فراوانی وجود دارد چنانکه حتی صدای اذان مساجد با هم تداخل می‌کند و همین مانع از درست شنیده شدن اذان هر یک از مساجد می‌شود. 
دولت آقای اردوغان به جد معتقد به بسط امپراتوری عثمانی است. ممکن است تکذیب‌های اردوغان در این زمینه برای برخی از ناظران قابل قبول باشد اما کسی که تاریخ عثمانی را می‌داند و حضور ترکیه کنونی در کشورهای عراق و سوریه و نیز پافشاری این کشور بر اشغال بخش شمالی قبرس را دیده است، درمی‌یابد که اردوغان تلاش می‌کند امپراتوری عثمانی را احیا کند و در واقع ترکیه را برگرداند به مرزهایی که برای سده‌ها در اختیارش بود. ما در حال حاضر شاهد فعالیت و حضور بسیار گسترده ترکیه در شمال عراق هستیم. حتی زمزمه‌هایش به گوش می‌رسد که ترکیه کرکوک را برای خودش می‌داند. حتی در شمال سوریه تلاش می‌شود که اقلیمی برای ترکمن‌ها ایجاد شود، برخلاف اینکه ادعا می‌کنند اینجا اقلیم کردها خواهد بود. میلیشای ترکیه در شمال سوریه نیز نام‌های‌شان بسیار شنیدنی است. میلیشاهای عبدالحمید، فاتح، سلطان سلیمان، بایزید و غیره. این نیروهای شبه نظامی را از استانبول و آنکارا بسیج می‌کنند و می‌فرستند به شمال سوریه و نام‌های سلاطین عثمانی را بر آنها می‌گذارند. در کودتای چند سال پیش ترکیه نیز، آن کسانی که در برابر تانک‌ها روی پل استانبول ایستادند، میلیشای ترکیه بودند نه نیروی انتظامی این کشور. این میلیشا را اردوغان در ترکیه درست کرده است. بنابراین داستان گذار از جمهوری ترکیه به امپراتوری عثمانی، به داوری من، ادعای بی‌بنیادی نیست و باید به جد گرفته شود. اردوغان به جد معتقد است باید بند ناف خودش را از کمالیسم ببرد و نشانه‌های جمهوریت ترکیه و کمالیسم را از عرصه جامعه و سیاست ترکیه محو کند. این جمهوریت ترکیه بود که رای داد ایاصوفیه باید به عنوان یک موزه استفاده شود و یک نهاد غیر دولتی مسوولیت اداره این موزه را بر عهده داشت. الان قرار است این نهاد غیر دولتی کنار برود و شورای دولتی ترکیه مسوولیت ایاصوفیه را قبول کند. 
در حال حاضر وضعیت ترکیه چندان درخشان نیست. جدا از رویاهای سیاسی اردوغان، مشکلات اقتصادی گریبانگیر ترکیه است. کرونا در ترکیه بیداد می‌کند و توریسم در این کشور ضربه کاری خورده است. ترکیه در صحنه عمل راهکار بلندمدتی برای مقابله با بحران سوریه ندارد. مساله کردها همچنان گریبان آقای اردوغان را گرفته است. بنابراین در این زمینه پرتنش، که جدایی یاران گذشته اردوغان از وی را هم باید بر آن افزود، اردوغان تلاش می‌کند با یک حرکت پوپولیستی در راستای جلب حمایت اقشار متعصب و سنتی جامعه ترکیه، بر مقبولیت خودش بیفزاید. اردوغان به افزایش دز سنتز اسلامیت-ملیت نیاز دارد تا حکومتش را حفظ کند. امروز از طریق ایاصوفیه این کار را می‌کند و فردا از طریق نماد دیگری. ولی نباید فراموش کرد که اقشار حامی اردوغان، فقط اقشار سنتی کاسبکار شهرهای قونیه و آنکارا نیستند. در ترکیه به برکت حمایت بسیار گسترده حزب عدالت و توسعه در بیست سال گذشته، نوعی سرمایه‌داری نوپای آناتولی پدید آمده است. این سرمایه‌داری با کمک حزب عدالت و توسعه و به زیان آن سرمایه‌داری سنتی کمالیستی تشکیل شده است. تمام نهادهای باقی‌مانده از زمان آتاتورک، چنان زیر فشار دستگاه اقتصادی اردوغان قرار گرفتند که مجبور شوند شراکت نیروهای اقتصادی حامی دولت اردوغان را بپذیرند یا اینکه خودشان را ورشکسته اعلام کنند. تمام کسانی که در حزب عدالت و توسعه صاحب سرمایه بودند و ما آنها را به عنوان سرمایه‌داران نوپای ترکیه می‌شناسیم، از حمایت بانک‌های مرتبط با حزب عدالت و توسعه برخوردار شدند و سرمایه‌اندوزی کردند. اردوغان باید این نیروهای اقتصادی را راضی نگه دارد و چون به دلیل بحران ارزی و مشکلات اقتصادی نمی‌تواند این نیروها را در شرایط کنونی راضی نگه دارد، الان دارد می‌کوشد که از طریق بدل کردن ایاصوفیه به مسجد، رضایت این نیروهای اقتصادی را جلب کند. 
در ترکیه مسجد سلطان احمد هم هست که توریست‌ها هم می‌توانند از آن بازدید کنند. در ساعاتی بازدید از این مسجد ممنوع ولی در باقی ساعات روز آزاد است. اماکن دیگری از این دست هم وجود دارد. بنابراین داستان مسجد شدن ایاصوفیه را نباید به کاهش توریسم تقلیل داد. گردشگران تا به حال به استانبول به عنوان یک شهر متکثر فرهنگی و آیینی نگاه می‌کردند ولی از این به بعد، چنین نگاهی تغییر می‌کند و این به ضرر وجهه فرهنگی ترکیه است. در واقع اردوغان با این کار استانبول را به قبه سلطانی بدل می‌کند. سلطان محمد ثانی این اصطلاح را به کار می‌برد و می‌گفت استانبول قبه‌سلطانی است. اما این نکته درست است که این اقدام فی‌نفسه توجیه اقتصادی ندارد. ولی اردوغان در این زمینه چندان نگران نیست. او پیشتر هم تلاش کرد ساعات کار کافه‌هایی را مشروبات الکلی می‌فروشند، محدود کند و در واکنش به این اقدامش، کاسبان استانبول به او گفتند که اگر چنین کاری کنی، توریست فرنگی چندانی به این شهر نمی‌آید و ما باید فقط منتظر ورود گردشگران کشورهای اسلامی باشیم. در حالی که الان سالانه 4 میلیون گردشگر از آلمان به ترکیه می‌روند. همچنین از کشورهایی مثل هلند و سایر کشورهای اروپایی. شمار توریست‌های اروپایی به مراتب بیشتر از توریست‌های کشورهای اسلامی است. 
امریکا و یونان آشکارا با این اقدام ترکیه مخالفت کرده بودند ولی درباره امریکا فکر نمی‌کنم تاثیر مستقیمی داشته باشد. فقط به نوعی لابی ترکیه را در نهادهای حکومتی امریکا ضعیف می‌کند. اما تاثیری بیش از این نخواهد داشت زیرا ترکیه و امریکا در بسیاری از مسائل محتاج یکدیگرند و همچنین در برابر هم ایستاده‌اند. پرداختن جدی دولت امریکا به موضوع ایاصوفیه، فقط فضای سیاسی بین دو کشور را کدرتر خواهد کرد. اما درباره یونان باید بگویم که یونان سال‌هاست که این مشکل را با دولت ترکیه دارد. در ازمیر کلیساهایی هست که مسجد شده‌اند و روزنامه‌های یونانی مرتبا به این موضوع اشاره می‌کنند. فراموش نکنید جنوب غربی ترکیه، یعنی قسمتی که ازمیر در آن واقع شده، یکی از مراکز مسیحی‌نشین امپراتوری عثمانی بوده. بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی، که دو کشور یونان و ترکیه توافق کردند مسلمانان جنوب غربی عثمانی به ترکیه بروند و مسیحیان این منطقه به یونان بروند، بسیاری از مراکز فرهنگی مسیحیان در این منطقه، به دست مسلمانان افتاد و همچنان در تاریخ‌نگاری معاصر یونان به این موضوع اشاره می‌شود و این به مثابه یک درد تاریخی برای مسیحیان یونان است. احتمالا در روزهای آینده نیز در روزنامه‌های یونان شاهد دور تازه‌ای از این دعوای تاریخی و فرهنگی خواهیم بود؛ دعوایی که در قبرس شمالی هم نمود دارد؛ جایی که ترکیه در آن جا نفوذ دارد و خیال هم ندارد نیروهای نظامی‌اش را از آن جا خارج کند. این دعوا همچنین شامل آب‌های مرزی دو کشور یونان و ترکیه هم می‌شود و یونانی‌ها ترکیه را به درازدستی به این مناطق متهم می‌کنند. 
نهایتا باید گفت که اردوغان می‌داند که ایاصوفیه نمی‌تواند او را نجات دهد. ایاصوفیه کارتی است که سرمایه‌گذاری روی آن در کوتاه‌مدت می‌تواند تاثیرگذار باشد و مشروعیت و مقبولیت حکومت اردوغان را افزایش دهد ولی پیامدهای فرهنگی‌اش برای ترکیه گران تمام خواهد شد. ترکیه با نیروهایی سر و کار دارد که این نیروها قادر به هضم کردن این تصمیم آقای اردوغان نیستند. مهم‌ترین مدعی ایاصوفیه، که برای خودش در قبال این بنا مرجعیت قایل است، کلیسای ارتدوکس یونان است. کلیسای ارتدوکس یونان پیوندهای بسیار عمیق با کلیسای ارتدوکس روسیه دارد. نیز با کلیسای ارتدوکس اوکراین. یعنی جهان مسیحیت ارتدوکس این اقدام اردوغان را هضم نمی‌کند. در حال حاضر نیز کلیسای ارتدوکس در دولت پوتین جایگاه والایی پیدا کرده است. این امر می‌تواند در رابطه ترکیه و روسیه تاثیر بگذارد. ترکیه می‌خواهد بند نافش را از ناتو ببرد و به روسیه رو کرده است. در این شرایط، تبدیل کردن ایاصوفیه به مسجد، باعث آزردگی روسیه می‌شود. یونان و روسیه به این امر اعتراض کرده‌اند. دولت روسیه نمی‌تواند به نظر کلیسای ارتدوکس روسیه بی‌تفاوت باشد. این اقدام اردوغان به هیچ‌وجه به سود تقویت رابطه ترکیه و روسیه نخواهد بود. دولت پوتین، دولت شوروی نیست. کلیسای ارتدوکس در دولت پوتین جایگاه والایی دارد. 

روزنامه اعتماد

نظر شما