شناسهٔ خبر: 64313 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

تأملات فلسفی در باب روان انسان

اشنلر در این کتاب به مفهوم روان انسان (روح) و سودمندی همیشگی آن در بستر انقلاب علمی و تکنولوژیک در حال گسترش می‌پردازد. بحث اصلی این کتاب در پی این فرضیه است که اگرچه انقلاب علمی لزوماً تهدیدی برای نوع بشر نیست، اما معمولاً در مورد انسان کور و ناتوان است.

Perspectives on Synchronicity, Inspiration, and the Soul

Rico Sneller

Cambridge Scholars Publishing, 2002

فرهنگ امروز: ریکو اشنلر، استاد فلسفه تحلیلی و اخلاق در دانشکده علوم انسانی لایدن، مؤسسه فلسفه و مطالعات دینی و دانشگاه فنی آیندهوون است. او نایب‌رئیس اتاق فکر و سازمان جهانی APGC و مسئول برنامه‌ریزی استراتژیک و سیاست‌گذاری این شبکه است. وی در هیئت‌های مختلف فلسفه و ادیان در سطح ملی و بین‌المللی فعالیت دارد. تحقیقات فعلی وی در مورد حالت‌های خاصِ آگاهی در حیطه فلسفه است. او به همراه هانس گردینگ (Hans Gerding) و هاین ون دونگن (Hein van Dongen)، کتاب «حیوانات وحشی صحرای فلسفی» را منتشر کرد. وی به همراه محمود مسائلی، استاد ایرانی حوزه اخلاق مقیم اتاوا، ویرایش مجموعه‌ای از کتاب‌ها را در زمینه اخلاق جهانی، توسعه و معنویت انجام داده است.

اشنلر در این کتاب به مفهوم روان انسان (روح) و سودمندی همیشگی آن در بستر انقلاب علمی و تکنولوژیک در حال گسترش می‌پردازد. بحث اصلی این کتاب در پی این فرضیه است که اگرچه انقلاب علمی لزوماً تهدیدی برای نوع بشر نیست، اما معمولاً در مورد انسان کور و ناتوان است.

فصل اول کتاب، خواننده را به تأمل در مفهوم «تفکر» به‌عنوان پدیده‌ای خودآگاه دعوت می‌کند که از صرف داشتن افکار فراتر می‌رود. به‌زعم نویسنده، ارتباط تفکر با آگاهی مستلزم بررسی دوباره پدیده «الهام» و «جذبه» است. با وجود چیزی مانند الهام که نمی‌توان منکر وجودش شد، منطقی است که در مورد نگره ماتریالیستها در مورد تفکر انسان تجدیدنظر کنیم. نویسنده، الهام را به‌مثابه «روشن‌بینی روان فرد» و جذبه را به‌عنوان تجربه این بصیرت تعریف می‌کند.

در بحث بعدی، اشنلر در مورد تجارب هم‌زمانی به‌عنوان موضوعی کلیدی در درک بهتر روان انسان می‌پردازد. تجارب هم‌زمانی در عین معمایی بودن‌شان، در سطح فردی و جمعی به غلبه بر دوگانه‌انگاری‌های سوژه/ابژه، بدن/ذهن کمک شایانی میکنند. البته بعید است که راه‌حلی که آن‌ها می‌توانند ارائه بدهند امروزه توسط علم پذیرفته شود؛ زیرا یکی از مقدمات اساسی علیت را به چالش میکشد. نویسنده همچنین در موردی مشخصتر از یک تجربه هم‌زمانی عمیق، در باب فیزیولوژی صحبت می‌کند.

در فصل آخر، مرگ و رنج به‌عنوان تجربه‌هایی از آگاهی مورد بحث قرار گرفته‌اند. نویسنده، مرگ از نظر «فراآگاهی برتر» و رنج را به‌عنوان «مقاومت ناخوادگاه در برابر بلوغ» تفسیر می‌کند. به‌طورکلی، این کتاب به بررسی سنت روانی-فلسفی و ریشه‌های آن در تفکر رمانتیک (از شلینگ و شوپنهاور تا کلاگس و یونگ) می‌پردازد که تاکنون به طور غیرمنصفانه‌ای توسط جماعتی از ماتریالیستها و پوزیتیویست‌ها نادیده گرفته شده است؛ و همین موضوع آن را به یک بحث جدی برای پژوهشگران موضوع روح (روان) بدل کرده است.

برچسب‌ها:

نظر شما