شناسهٔ خبر: 64322 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

پیامد گناه/ نگاهی به فیلم «آن شب» ساخته کوروش آهاری

فرهنگ امروز/ شادی حاجی مشهدی

نخستین فیلم بلند کوروش آهاری تجربه دشواری به لحاظ اجرا و داستان‌پردازی است. فیلمی در ژانر وحشت که یک سر و گردن از نمونه‌های کم‌شمار این گونه مهجور در سینمای ایران بالاتر است. «آن شب» - محصول مشترک ایران و امریکا- قصه خود را با رویکردی فلسفی- اخلاقی اما در قالب استاندارد فیلم‌های هارور به شکلی رازآلود و معمایی روایت می‌کند.
مهم‌ترین ویژگی این اثر تلفیق رویکرد چند وجهی قصه با فضاسازی پر تعلیق آن است. کدگذاری‌ها و نمادهای به کار رفته در آن شب، روند خلق درام و ایجاد موقعیت‌های ترسناک و کنجکاوی‌ برانگیز آن را با یک سیر تناوبی شکل می‌دهند. به این شکل که ابتدا رویدادهایی که یکی پس از دیگری و به تناوب رخ می‌دهند، مشکوک و عجیب به نظر می‌آیند اما رفته رفته با کشف رمز و رازها بر رعب و وحشت فیلم نیز افزوده می‌شود.
جمله‌ای ابتدا روی صفحه نقش می‌بندد که برای درک جهان معنایی فیلم اهمیت دارد:«صد جهان و یک جهان و یک جهانِ پاک؟!» این جمله، که در واقع برگرفته از یک شعر از عطار نیشابوری است، مبنای اصلی درک ارتباطات درونی آدم‌های فیلم است. در جهان‌بینی عطار نیشابوری به تعداد هر انسان، یک جهان داریم و آن جهان چیزی نیست جز اندیشه و عملکرد انسان. آگاهی از این پیش‌نیاز ذهنی برای درک دگردیسی شخصیت‌های اصلی تا پایان فیلم ضروری است. چراکه مخاطب باید برای درک منطق حاکم بر رویدادهای دلهره‌آمیز از شرایطی که موجب این رعب و و حشت شده نیز سر در بیاورد. بابک(شهاب حسینی) و ندا(نیوشا جعفریان) زوج ایرانی ساکن امریکا هستند که در راه بازگشت از یک دورهمی دوستانه ناچار می‌شوند در یک هتل عجیب اقامت کنند. آنها در این هتل ترسناک محبوس می‌شوند، در حالی که نیروهای بیگانه‌ای آنها را وادار می‌کند تا با رازهایی که از هم پنهان کرده‌اند، روبه‌رو شوند. رویکرد اخلاقی فیلم به واقع با گریز از پلشتی‌های گذشته و به مدد نیروی صداقت و پرهیز از دروغگویی در حال و آینده شکل می‌گیرد. 
«آن شب» ممکن است در مقایسه با آثار مشابه و شاخص این ژانر در سینمای جهان اثری چندان خارق‌العاده و اثرگذار به شمار نیاید اما در روایت و اجرا چیزی از نمونه‌های مشابه خود کم ندارد. در این میان فیلم‌های زیادی را به یاد می‌آوریم که حوادث اصلی آنها همچون این فیلم در هتل یا یک متل بین راهی می‌گذرد و قهرمانان‌شان در لوکیشنی مشابه ناخواسته دچار حوادثی می‌شوند(فیلم‌های تلألو، روانی، مسافرخانه، 1408، مطرودین شیطان، هویت و... جزو این دسته‌اند) ممکن است این مساله برای بسیاری از مخاطبان گیج‌کننده باشد؛ اما میزانسن‌های هوشمندانه «کوروش آهاری» برای دادن‌ سرنخ‌های بصری، تلاش دیگری است تا مخاطب بی‌نیاز از دیالوگ نیز بتواند از داستان فیلم سر در بیاورد.
در بسیاری موارد، رفت و برگشت‌های روایی(فلاش‌بک‌ها) همچنین تکرار برخی موقعیت‌های آشنا به سیاق فیلم‌های هارور مثل پلان‌های استفاده از آیینه، راهروهای خالی، نورهای لرزان، آمبیانس محیطی و افکت‌های صوتی، ممکن است کلیشه‌ای و آزاردهنده به نظر برسند اما برای اوج دادن به لحظات دلهره‌آور، عناصری تکرارشونده و هدفمندند.
 بی‌گمان در کنار بازی خوب و متفاوت شهاب حسینی و نیوشا جعفریان، این موسیقی اثرگذار و به اندازه فیلم است که در بسیاری از لحظات کارکردی دراماتیک و تشویش‌زا پیدا می‌کند. همچنین مجموعه رخدادهای دایره‌واری که برای زن و شوهر گرفتار در هتل رخ می‌دهد، حاوی کدهایی است که به‌ طور مثال بین ساعت روی میز، تتوی روی دست و تابلوهای دیوار هتل رابطه‌ برقرار می‌کند؛ به این ترتیب با کشف این رابطه، بیننده قادر است بخش بیشتری از داستان فیلم را درک کند. نکته مهم دیگر، رعایت نکات ممیزی و حرکت در چارچوب قواعد رایج سینمای ایران اما در اشل‌های بین‌المللی است. 
به بیان دیگر کارگردان ضمن ایجاد فضاسازی ملموس و واقعی در یک مختصات و جغرافیای متفاوت توانسته شرایطی را فراهم کند تا یک محصول بین‌المللی را بدون اینکه مضحک یا غیرقابل باور به نظر برسد در ایران اکران کند. اصلی‌ترین مشکل در فیلمنامه «آن شب» ضعف شخصیت‌پردازی بابک و ندا به عنوان شخصیت‌های اصلی فیلم است. همچنین حضور سایر کاراکترها نقش مهمی در پیشبرد داستان ندارند و قصه نکات مبهم زیادی دارد که برای فهم بهتر آنها نمی‌توان تنها به عناصر بصری و تمهیدات صوتی اکتفا کرد.  نکته دیگر اینکه رویکرد اخلاق‌گرایانه و روانشناسانه فیلم، اتفاقات ماوراء طبیعی و انتخاب‌های غلط انسانی را به هم مربوط می‌داند و می‌تواند از گزاره‌ها و عناصر شناخته شده برای ایجاد ترس استفاده کند تا جنبه‌های رازآلود و وحشت‌آور فیلم را تقویت کند؛ مانند گربه سیاه و مرد بی‌خانمان(الستر لاتام) که با بیانی نامفهوم در مورد آینده هشدار می‌دهد یا یک افسر پلیس مشکوک(مایکل گراهام) که معلوم نیست واقعی است یا نه. 
 در پایان، فرجام شخصیت اصلی تلخ و غیرمنتظره است و بسان یک شوک یا علامت سوال بزرگ در ذهن بیننده باقی می‌ماند. در نگاه کلی، جهت‌گیری فیلم نسبت به زندگی و مقوله عذاب روح که در اثر خیانت، دروغ و گناه رخ می‌دهد، جسورانه است و دغدغه‌مندی و حساسیت فیلمساز برای پیوند سوژه با فرم فعلی در ژانر وحشت نیز چالش‌برانگیز است. 
«آن شب» به لحاظ تکنیکی یک اثر خوش‌ساخت و کم بودجه است که جدا از جلوه‌های ویژه کامپیوتری، تدوین استادانه‌ای دارد و تغییر نرم زاویه دید و کار درخشان دوربین و انتخاب قاب‌ها آن را تماشایی‌تر هم می‌کند.

روزنامه اعتماد

نظر شما