شناسهٔ خبر: 65093 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ارفعی: من گِرهی از نقش قالی فرهنگ ایران زمین هستم

استاد عبدالمجید ارفعی مترجم منشور کوروش و متخصص زبان‌های باستانی در مراسم «تماشای خورشید» که به بهانه بزرگداشت وی در موزه ملی ایران برگزار شد، تاکید کرد: این مراسم نه بزرگداشت من که پاسداشت تمام اساتیدی است که به من آموختند؛ من گرهی از نقش قالی فرهنگ ایران زمین هستم.

فرهنگ امروز :پنجمین مراسم «تماشای خورشید»؛ بزرگداشت عبدالمجید ارفعی به همت کمیسیون ملی یونسکوایران و با مشارکت موزه ملی ایران و ایکوم شامگاه جمعه (۶ خرداد ماه) در سالن همایش‌های موزه ملی ایران برگزار شد. حجت‌الله ایوبی دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو، جبرئیل نوکنده رئیس موزه ملی ایران، جلال‌الدین کزازی، علی بلوک‌باشی،  یوسف ثبوتی فیزیک‌دان و اخترشناس، یونس شکرخواه، علی‌اصغر کیهانی، مدیر توسعه کسب‌وکار یونسکو، ژاله آموزگار ، حجت‌السلام والمسلین محموددعایی و احمد محیط‌طباطبایی رئیس ایکوم ایران حضور داشتند.

مجری برنامه در ابتدای این مراسم جان‌باختن تعدادی از هموطنانمان در حادثه «متروپل» آبادان را تسلیت گفت و به احترام درگذشتگان حضار در سالن یک دقیقه سکوت کردند.

تا سالها کسی اهمیت تخصص عبدالمجید ارفعی را درک نمی‌کرد

جبرئیل نوکنده در ابتدای این مراسم گفت: سخن گفتن از آقای ارفعی به دلیل عمری ممارست در حوزه تخصصی این استاد کار سختی است. وی الفبای ایران باستان را می‌خواند و پرده از اسراری برمی‌دارد که برای همه ما مهم است.

رئیس موزه ملی ایران گفت: او از نخستین پژوهشگران در حوزه تاریخ باستان است که من به دلیل گرایش پیش از تاریخی، شانس بودن در محضر این استاد در ایام دانشجویی را نداشتم.

نوکنده گفت: متاسفانه تا سال‌ها درک و دریافتی درباره اهمیت تخصص وی وجود نداشت. اما استاد ارفعی به عنوان چهره‌ای پرتلاش و فرهیخته با همه این کج‌فهمی‌ها در هر فرصتی از کوشش دست نکشید.

وی اظهار داشت: او در ساماندهی کتیبه‌های موزه ملی ایران نقش به‌سزایی داشته و بیش از ۵ هزار اثر را به سامان رسانده است.

رئیس موزه ملی ایران با اشاره به همکاری عبدالمجید ارفعی در خوانش الواح گلی تخت جمشید در موسسه باستان‌شناسی شیکاگو اشاره کرد و گفت: تا کنون به همت ایشان ۲ هزار و ۲۶ قلم از این گل‌نوشته ها به ایران بازگشته است.

 دکتر ارفعی دانش، فروتنی و عشق به این کار را برای همه ما به ودیعه گذاشته‌اند. قطع به یقین نام ایشان آذین‌بخش تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین است.

فهم هویت امروزمان را مرهون تلاش دکتر ارفعی هستیم

حجت‌الله ایوبی دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ادامه این مراسم گفت: روزگار ما روزگار دشواری است. جدای از مسائل مختلف؛ گرد و غبار و آلودگی هوا، این فضا را ناامیدکننده‌تر کرده است.

وی ادامه داد: اتفاقاً چنین روزگاری وقت گفتن از نام عزیزانی چون آقای ارفعی است تا به واسطه شناخت مفاخرمان آسمان هم به ما مهر کند و به جای غبار باران رحمت بر ما ببارد.

دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو، گفت: در برگزاری پنجمین آئین از «تماشای خورشید» در مقام نکوداشت نیستیم. ما همه را به تماشای این خورشیدها فرا میخوانیم.

وی اظهار داشت: ما بخشی از تاریخ پر افتخار این روزگار را مدیون شما هستیم. شما سخن‌های نغزی در گفتگو با میخ‌های سخنگو را برای ما روایت کردید. یکی از سخن‌های نغز که شما روایت کردید ،آئین فتح و پیروزی کوروش بزرگ است.

دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو گفت: جهان امروز نیازمند است که از کوروش این اخلاق فتح و پیروزی را یاد بگیرند.

ایوبی با اشاره به فتح مکه توسط پیامبر اسلام(ص) گفت: حضرت محمد(ص) در روز فتح مکه فرمودند «امروز روز رحمت و بخشش است.» مردم ایران به همین دلیل اسلام را خوب پذیرفتند. ایرانی‌ها موحد بودند و با این اندیشه‌ها آشنا بودند.

وی در پایان اظهار داشت: شما «ذوالقرنین» را برای ما رمزگشایی کردید و ما فهم این هویت را مرهون تلاش شما هستیم.ما امروز به ایرانی بودنمان بیش از همیشه افتخار می‌کنیم.

در ادمه مراسم کلیپی تحت عنوان «فرزند ایران» درباره زندگی این فرهیخته حوزه تاریخ باستان پخش شد که افرادی چون ژاله آموزگار، سیدمحمد بهشتی و سیداحمد محیط‌طباطبایی درباره جایگاه عبدالمجید ارفعی سخن گفتند.

دکتر ارفعی پژوهشگر راستین اکنون و آینده است

میرجلال‌الدین کزازی به عنوان دیگر سخنران این مراسم گفت: ما امروزگردهم آمدیم تا یکی از فرزندان برومند این سرزمین را گرامی بداریم. مردی که مرد باستان است. داستان باستان را برای ما باز می‌گوید. دکتر ارفعی گنج است. گنجی گرانمایه و کم مانند و نازش‌خیز.

وی ادامه داد: من مرد چاپلوسی نیستم. هرگز سخنی بر زبان من به پاس خوشایند دیگری نرفته است. میخواهم برای شما روشن بدارم که چرا این مرد مِهین گنج است.

این استاد زبان و ادبیات‌فارسی گفت: پاره‌ای از زبان‌ها زبان‌های خاموش و مرده هستند. این زبان‌ها خاموشند زیرا در روزگار ما کسی آنها را به کار نمی‌گیرد وگوینده‌ای ندارند.

کزازی گفت: اما در دیدی دیگر این زبان‌های خاموش می‌توانند زنده‌ترین و تپنده‌ترین زبان‌ها باشند. حتی زندگی و تپندگی‌شان بیش از زبان‌های زنده‌اند. این زبان‌ها شالوده زنده زبان‌ها را می‌ریزند. اگر ما زبان شکرین پارسی را گرامی می‌داریم و ارج می‌نهیم، آن زبان‌های خاموش را ارج نهاده‌ایم. زبان‌های کهن به نیاکان می‌مانند. زبان پارسی به نواده. هر نواده بهره‌هایی از نیاکان خود دارند.

وی در پایان تاکید کرد: کسی که در باستان ایران می‌پژوهشد، پژوهشگر راستین اکنون و آینده ایران است. زبان پارسی پیوندهای تنگ وناگزیر با زبان‌های باستانی ایران دارد. دریغ بزرگآن است که ما در این سالیان به این زبانها بسیار کم می‌پردازیم وآماج بی‌مهری ما شده‌اند.

وی در پایان به مرگ برادرش میرکمال‌الدین کزازی که یکی از پژوهشگران در حوزه زبان‌های تاریخی بود اشاره کرد و درگشت اورا تسلیت گفت.

تاباندن نور بر بخش تاریکی از تاریخ ایران باستان

علی بلوک‌باشی هم در ادامه این برنامه گفت: من از انسانی صحبت می‌کنم که همه عمر در اندیشه شناساندن هویت دیروز سرزمین ایران بودند تا به امروز ما هویت ببخشد.

وی ادامه داد: من در نیمه نخست دهه ۴۰ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با دکتر ارفعی آشنا شدم.در آن زمان آشنایی ما با درود و بدرود آهنگین کلام ایشان همراه بود که هنوز گوش مرا نوازش می‌دهد.

این انسان‌شناس با اشاره به زادگاه ارفعی در لارستان فارس به داستان کرامات یکی از علمای این شهر اشاره کرد و گفت: امروز علامه‌ دیگری از آن سرزمین در این روزگار برخاسته که کرامتی دیداری و ملموس دارد. کرامت ایشان تاباندن نور بر بخش تاریکی از تاریخ باستان ایران است.

وی خاطرنشان کرد: دکتر ارفعی گامی بزرگ برای آشنایی با تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در سپیده‌دم تاریخ تمدن بشری پدید آورد. ایشان عرصه آگاهی‌های ما را گسترش داد و ما را با فرهنگ پیشینیانمان آشنا کرد.

    او با خوانش گل‌نوشته‌های تخت‌جمشید وضع اوضاع مالی و اداری دوره هخامنشیان را کاملاً روشن کرده است. از این رو بزرگترین خدمتی که دکتر ارفعی به ما کرد دریچه‌ای از اوضاع اقتصادی و سازمان کار در دوره هخامنشی را برای ما روشن کرده است.

سپس کلیپی از زندگی عبدالمجید ارفعی برای حاضران پخش شد و پس از آن حضار برای دقایقی ایستاده به تشویق این چهره فرهنگی پرداختند.

یوسف ثبوتی هم در ادامه این مراسم گفت: آشنایی من بیشتر با برادر ایشان در دانشگاه بود صنعتی شریف بود. ایشان به عنوان دانشجو و من به عنوان استاد.

وی ادامه داد: من در طول زندگی یکی از علاقمندان به این الواح گلی بودم و گاهی آنها را مطالعه می‌کنم. اما فقط به عنوان یک دانش‌آموز مبتدی این کار را می‌کنم. من می‌دانم که کار و خدمت بسیار بزرگی به این سرزمین کردید و همین امر کافی است برای ارج نهادن این انسان بزرگ.

یکی از محاسن دکتر ارفعی شاگردپروری است

ژاله آموزگار هم در ادامه این برنامه گفت: تقریباً من و دکتر ارفعی هم‌نسل هستیم. من به نسل خودمان می‌نازم. همه ما اینجا درس خواندیم، به خارج از ایران رفتیم و باز  خوب درس خواندیم. اما همه به ایران برگشتیم و هر کسی در رشته خودش سعی کرد ایران را بسازد. این نهایت خوش بختی من و هم‌نسلان من است.

وی ادامه داد: آقای ارفعی خیلی بیشتر از ما مشکلات را تحمل کرد. می‌گویند دکتر ارفعی کار بزرگی کرده است اما هیچکس به وضوح نمی‌داند که او چه کار کرده است. چرا که کمتر کسی برای خوانش متن او وقت می‌گذارد.

این اسطوره‌شناس گفت: دکتر ارفعی بسیار زحمت کشیده تا دیگران کار او را مطالعه کنند. اگر آمار بگیریم که چه کسانی کتاب دکتر ارفعی را خوانده‌اند تعداد این افراد زیاد نیست.

آموزگار گفت: دکتر ارفعی با کارش به ما می‌گوید که کوروش چه کرده است. او از سازندگی حرف می‌زد. کار دکتر ارفعی را بخوانید، چون دیگر دشمن کوروش نمی‌شوید بلکه به گذشته ایران می‌بالید.

وی اظهار داشت: نکته دیگر درباره دکتر ارفعی آن است که هرگز آنچه را که داشته دریغ نکرده است. او شاگرد پرورش داده و این مهم است. استادان ما دیگر جانشین ندارند و دکتر ارفعی یکی از محاسنش شاگردپروری است.

کتایون مزداپور اسطوره‌شناس هم متن پاسداشتی را برای این مراسم ارسال کرده بود که مجری برنامه برای حضار بخشی از ان را قرائت کرد.

سپس با حضور حجت‌الله ایوبی، ژاله آموزگار، جبرئیل نوکنده،  احمد محیط طباطبایی ، علی‌بلوک باشی و یوسف ثبوتی «نشان خورشید» و «نشان ایکوم» به عبدالمجید ارفعی اهدا شد.

بزرگداشت من نه! امروز روز بزرگداشت همه اساتیدی است که به من آموختند

عبدالمجید ارفعی پس از دریافت این نشان‌ها از همه حضار سپاسگزاری کرد وگفت: امروز نه بزرگداشت من، بلکه بزرگداشت استادانی است که به من آموختند تا امروز من اینجا باشم.

وی ادامه داد: من از دکتر پرویز ناتل خانلری که مرا به این کار تشویق کرد، از دکتر حسن علوی که اگر چشمان من را عمل نمی‌کرد، من به دبیرستان هم نمی‌رسیدم. از دکتر فرزانگان، دکتر صف‌آرا که زندگی را با ابتلای سخت به کرونا، به من بازگرداندند.

وی در پایان سخنانش گفت:من گرهی از نقش قالی فرهنگ ایران زمین هستم و این نقش قالی است که زیبا است.

علی‌اصغر کیهانی رئیس مرکز توسعه و نوآوری یونسکو سکه‌ای را به عبدالمجید ارفعی هدیه کردند. آقای بازرگان از اهالی روستای عِوض هم هدیه‌ای را به عبدالمجید ارفعی تقدیم کرد.

وی گفت: ما افتخار داشتیم که موزه مردم‌شناسی شهر ما به دست ایشان افتتاح شد و شهر ما به وجود چنین نازنینی افتخار می‌کند.

نظر شما