شناسهٔ خبر: 65176 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ایرانشناسی با نام جعفری‌دهقی گره خورده است

ژاله آموزگار گفت: جعفری‌دهقی یکی از کسانی است که کمر خدمت بسته تا سهم بسزایی در معرفی آثار فرهنگی دامنه‌دار این سرزمین داشته باشد. «دادِستان دینی» رساله ارزشمند وی است، کاری مشکل و پرزحمت که ایشان با استادی این پژوهش را به پایان رسانده است.

فرهنگ امروز: آیین بزرگداشت محمود جعفری‌دهقی همراه با رونمایی از کتاب «دادِستان دینی» (جشن نامه دکتر محمود جعفری دهقی) چهارشنبه 25 خرداد در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. مصطفی گرجی، ژاله آموزگار، نصرالله پورجوادی، زهره زرشناس، محمدرضا سحاب، ابوالقاسم اسماعیل‌پور، جان اله کریمی مطهر، سیدسعید فیروزآبادی، علی شهیدی، امین شایسته دوست از سخنرانان این مراسم بودند.

محمدعلی عزت‌زاده که اجرای این مراسم را به عهده داشت، در ابتدای این نکوداشت گفت: همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل/ چون که ایران دل زمین باشد/ دل زتن به بود یقین باشد. ایرانشناسی همان اندازه دیرینه است که ایران کهن. از سپیده‌دم تاریخ حکیمان و دانشوران از ایران گفته و نوشته و ایرانی و انیرانی در دام عشق ایران افتاده‌اند. از افلاطون، فلوطین، گزنفون، کتزیاس، فردوسی، ابن‌سینا، بیرونی، سهروردی و نظامی، از گوته، کوربن تا بهار، پیرنیا، پورداوود، نفیسی، معین، خانلری، زریاب و اسلامی ندوشن.

افزون بر مطالعات و پژوهش‌های پیوسته و دیرینه در حوزه‌هایی چون حکمت، ادیان، عرفان، ادبیات، زبانشناسی، باستان‌شناسی، تاریخ، جغرافیا، مردم‌شناسی، هنر، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی هنر و معماری سال‌هاست در کشورهای پیشتاز عرصه علم و فرهنگ عنوان ایرانشناسی به مجموعه مطالعاتی و پژوهشی و گروه‌های علمی دانشگاهی و پژوهشی مستقل هویت بخشیده و مطالعات و آثار پراکنده را زیر چتر این نام زیبا گرد هم آورده است. در ایران اما نهاد ایرانشناسی نهادی جوان است و نیازمند تیمار همه ما ایرانیان. ایرانشناسی میراثی گران است. بر ما ایرانیان است که بکوشیم زمینه‌ساز ارتقای جایگاه آن در جهان باشیم. زنده‌یاد استاد ابراهیم پورداوود پس از سال‌ها غم ایران خوردن پای در عرصه فرهنگ نهاد و انجمن ایرانشناسی را بنیاد نهاد که هم نخستین سازمان مردم نهاد ایران بود و هم نخستین انجمن علمی تاریخ ایران.

امروز خانه اندیشمندان علوم انسانی بر خود می‌بالد

مصطفی گرجی، مدیر خانه ادبیات خانه اندیشمندان علوم انسانی، در ابتدای این آیین بزرگداشت گزارشی از وضعیت برگزاری این آیین‌های بزرگداشت در خانه اندیشمندان ارایه کرد و گفت: زیستن و بودن و همگام شدن با فرهیختگان، فرزانگان و منادیان تاریخ و قدردانی و قدرشناسی و خدمات آنها به ایران فرهنگی به عنوان یکی از رسالت‌های هر ایرانی شفیق امری مبرهن، واجب و شایسته عنایت بیشتر است.

وی افزود: خانه اندیشمندان مفتخر است حداقل یک دهه جد و جهد و برگزاری برنامه‌های مناسبتی و نشست‌های علمی و تخصصی، اعم از همایش‌های ملی و فرهنگی و نقد کتاب و رونمایی از آثار فاخر در گستره‌های دیگر نیز قدم بردارد. در عصر کرونا نیز با توجه به عرصه جدید درس‌گفتارهایی در باب عرفان و مقتضیات شرایط جدید برکشید و نمو بیشتری یافت.

گرجی بیان کرد: در کنار این دسته از کارکردهای مهم، خانه بر خود دید که در حیطه‌ای گام نهد که رنگ و بوی عاطفی از نوع قدرشناسی و حق‌شناسی داشته باشد و آن بر صدر دیدن و نشاندن نخبگان و اندیشمندان مساله‌مند، وقاد و عمیق‌النظر در حوزه علوم انسانی در خانه خودشان یعنی خانه اندیشمندان علوم انسانی بود.  حداقل 82 جلسه نکوداشت به بار نشست و امروز خانه بر خود می‌بالد که با همان رسالت و هدف مراسم یادکرد استاد دیگری را بازنمایی و تصویر کند که در کنار پاسداشت زحمات این اندیشمندان خردورز بزرگداشت دانش و معارف علوم انسانی نیز باشد.

وی افزود: خانه مفتخر است میزبان بزرگی و نیکویی استادی باشد که رنگ و بوی قدم و قلمشان عشق به ایران زمین و تاریخ و هویت و زبان‌های ایرانی است. جناب استاد دکتر محمود جعفری دهقی در کنار مجموعه فعالیت‌های زبانی به مساله شعر نیز اهتمام داشته است که سخنوران محفل در معرفی استاد به آن خواهند پرداخت.

 شناسایی گنجینه‌هایی که هنوز بر بسیاری کسان ناشناخته است

در ادامه این مراسم نکوداشت ژاله آموزگار گفت: امروز مراسم بزرگداشت دوست عزیز ما محمود جعفری دهقی است، یکی از راهیان راه فرهنگ غنی گذشته ما. او یکی از کسانی است که کمر خدمت بسته است تا سهم بسزایی در معرفی آثار فرهنگی دامنه‌دار این سرزمین داشته باشد.

این اسطوره‌شناس افزود: فرهنگی که از کهن‌ترین دوران و از آغاز تمدن بشری پابه پای دیگر فرهنگ‌های تاثیرگذار جهان بالیده است. هم در دیگر فرهنگ‌ها نفوذ کرده است و هم از آنها تاثیر پذیرفته و در این داد و ستدهای فرهنگی همیشه حضوری پررنگ داشته است. کوشش‌های جعفری دهقی و هم قلمان او و سعی ما و همکاران پرتلاش ما در راستای شناسایی درست گنجینه‌هایی است که با وجود مساعی انجام شده هنوز هم بر بسیاری کسان ناشناخته است.

وی بیان کرد: هنوز هم دوستان کم‌لطفی هستند که گاه از روی عمد و گاه از روی سهو بر روی چنین گنجینه‌های زبانی و فرهنگی چشم برمی‌بندند و هنوز هستند کسانی که آغاز شعر فارسی را با گردکانی که بر گنبدی می‌غلطند و یا آهوی کوهی که در دشت می‌دود، گره می‌زنند و شاید برخی منظورشان شعر عروضی باشد ولی آنها هم غافل از وزن‌های هجایی و ضرباهنگ‌های سروده‌های شیرین پیشین ما هستند. فراموش نمی‌کنم عبارت ‌طنزآمیز یکی از استادان عزیز درگذشته‌ام را که در زمینه ادبیات فارسی بسیار از او آموختم که به طنز می‌گفت؛ این سیصد چهارصد واژه مگر چند متخصص می‌خواهد؟ آیا واقعا سیصد چهارصد واژه است؟ آیا ادبیات پربار و بی‌همتای فارسی ما بدون‌پشتوانه چنین افتخارآمیز در صحنه تفکر جهانی درخشیده است؟

آموزگار در ادامه گفت: رودکی ناگهان و بدون زمینه‌های ادبی پیشین با این لطافت بوی جوی مولیان را به مشام ما رسانده است؟ شاید هنوز هم نپذیرفته‌ایم که جوانه‌ فلسفه اشراقمان را باید در صفحات دینکرت سوم جستجو کنیم، دوستان حاضر در جلسه بهتر از من می‌دانند که امیدوارم تکرار مکررات را بر من ببخشایند گرچه تکرار این مکررات خود قند مکرر است. می‌دانیم که آثار نگارشی و ادبی ما به طور قراردادی در سه دوره بررسی می‌شود؛ دوره باستان، دوره میانه و دوره جدید ادبیات فارسی که خود تقسیماتی دارند و همین‌طور که می‌دانید کتاب‌های اوستا که بر تارک آنها سرودهای گاهانی می‌درخشند و سنگ نبشته‌های پر محتوای دوره هخامنشی در این بخش قرار می‌گیرد و اضافه کنم که از دیدگاه من چند نمونه از این کتیبه‌ها نوعی اثر تاریخی و ادبی به شمار می‌آید، چون با مقدمه‌ای معقول آغاز می‌شوند، رخدادهای تاریخی با روشنی بیان می‌شود و در لابلای سطرهای آن عبارت‌های اندرزگونه‌ای گنجانده شده است و غالبا با یک نتیجه‌گیری معقول پایان می‌یابد.

وی افزود: آثار دوره میانه که بیشتر پدیده‌های فرهنگی دوره ساسانی را شامل می‌شوند، فهرستی بلندبالا دارند با تنوعی بیشتر که خوشبختانه اخیرا با کتاب‌های مستقلی که درباره این موضوع به چاپ رسیده است، بهتر با آن آشنا هستیم. کتیبه‌های این دوره هم همچون سلف ارزنده‌شان تصویری روشن و همزمان از مسایل تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی آن دوران در اختیار ما می‌گذارند. آثار نگارشی این بخش در گذار از دوران ساسانی به دوران اولیه اسلامی با تغییر و تحولاتی به رشته تحریر درمی‌آیند، موبدان که تدوین‌کنندگان این آثارند بیشتر سعی در انتقال آثار دینی دارند و آثار بزمی و رزمی و خداینامه‌ای کمتر مورد توجه آنها قرار می‌گیرد و جای پای این آثار خنیاگرانه را در شاهکارهای شاعران بزم‌سرای ما می‌توان دید.

آموزگار گفت: دریغم می‌آید که نگویم بسیاری از آثار برجسته آن دوران به دست فراموشی سپرده شده است. همچون آیین‌نامه‌ها، گاهنامه‌ها و بخش‌هایی از خداینامه‌ها و خوشبختانه این آثار ادبی همانطور که خود واقف هستید به نحوی دیگر در آثار ادبیات فارسی ما منعکس شده است و به یاد ایرانیان دانشمند و جان برکفی همچون ابن‌مقفع نیز باشیم که سعی کردند با ترجمه‌های این آثار به زبان عربی آنها را از زوال همیشگی رهایی بخشند. در این مورد بحث و بررسی بیشتری هست که به جستجوی آثاری بپردازیم که تطاول زمان آنها را در زمره فراموش‌شدگان قرار داده است. تاسف به جای خود ولی بکوشیم بازمانده‌ها را دریابیم که با وجود این یورش‌ها هنوز زنده‌اند و از تنوع برخوردارند و قابل طبقه‌بندی. ترجمه و تفسیرهای اوستا به زبان پهلوی، متونی که ارزنده و درخشان هستند و بر پایه زندهای اوستا نوشته شده‌اند همچون دینکرت و...، متون فلسفی و کلامی و کتاب‌هایی در مورد کشف و شهود و مباحث طولانی اندرزنامه.

وی افزود: یکی از آثار قابل توجه این مجموعه کتاب‌ «دادِستان دینی» است که منوچهر یکی از موبدان سنتی و بنیادگرا آن را با نثری متکلف بر پایه آموزه‌های اوستایی و در پاسخ به پرسش‌های مفصل پیروانش به رشته تحریر درآورده است. تحقیق و بررسی بخش‌های این اثر موضوع رساله ارزشمند دکتر محمود جعفری دهقی است، کاری مشکل و پرزحمت که ایشان با استادی این پژوهش را به پایان رسانده است. این اثر تحقیقی برجسته در سری استودیو ایرانیکا در فرانسه به چاپ رسیده است و این نام با ظرافت و هوشمندی تمام برای جشن‌نامه ایشان انتخاب شده است که امروز رونمایی می‌شود.

آموزگار بیان کرد: اضافه کنم که بیشتر آثار این دوره با تلاش استادان و پژوهشگران رشته ما به فارسی برگردانده شده است. هرگز ادعا نمی‌شود که همه آثار شاهکارهای بی‌بدیل هستند. برخی محکم و مستدل و برخی ضعیف و بی‌منطق. در راستای انتقادها به گذشته ایران بودند کسانی که مغرضانه این آثار را به سخره گرفته‌اند و در مقابل بودند بسیار کسانی که بدان‌ها خوش پرداخته‌اند و برجسته‌ها را برجسته‌تر کرده‌اند.

وی افزود: ما دانسته یا نادانسته و گاهی با بی‌مبالاتی بر ستم ناکرده پیشینیان اشاره می‌کنیم و بارگاه‌های دادمان را آب می‌بندیم و در برابر تخریب آنها خاموش می‌مانیم. تلخی‌ها را فراموش کنید و خوشحال باشیم که در برابر اینها کسانی مانند جعفری دهقی را داریم که امروز همه با هم تلاش‌های ایشان را می‌ستاییم. آرزو کنیم که این راه همچنان راهیان پرتلاشی داشته باشد.

قطعه‌ای از بندهش را به جعفری دهقی تقدیم می‌کنم

نصراله پورجوادی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران و بنیانگذار مرکز نشر دانشگاهی در پیامی که به این آیین نکوداشت فرستاد، گفت: آشنایی من با جعفری دهقی برمی‌گردد به نشستی در میبد که یکی از سخنرانان جعفری دهقی بود و دیگری من، موضوع سخنرانی این نشست عهد الست و میثاقی بود که به عقیده ایرانشهری میان نور و ظلمت و خداوند بسته شد. صحبتی با هم داشتیم و قرار شد در جلساتی دینکرد را بخوانیم؛ ادامه سخنرانی خودم که موجب آشنایی ما شد را اینجا بیان می‌کنم. 

آنچه که امروز می‌خواهم بگویم، عهدی است که در بندهش آمده است. یکی از دین‌شناسان در مورد فطرت پرسیده بود، بر اساس قرآن ذریات بنی‌آدم با پروردگار در ازل عهد می‌بندند و این عهد در فطرت و سرشت انسان است. این موضوع خیلی قابل تامل است. این مساله فطرت در دین مزدیسنا آمده و در بحث آفرینش و بخصوص در بندهش به آن اشاره شده است. البته در عهد الست قرآن ذریات بنی آدم صحنه‌ای خلق کرده‌اند و توصیفی است از یک مساله متافیزیکی و قبل از آفرینش آدم است. بعد تفسیر کرده‌اند که منظور از ذریات روان‌های آدمی هستند، همین مساله فطری را ما در بندهش می‌بینیم. این را از ترجمه مهرداد بهار می‌خوانم؛ «در آغاز آفرینش یعنی در ازل و قبل از آفرینش زمان و مکان، چون هرمزد 6 امشاسپند را در عالم مینو خلق کرد و خود نیز هفتمین اینها بود، در حالی که این هفتمین یک آفریده دیگر است و  از ایشان پرسید آفریدگار شما کیست؟ نحوه دیگری است از الست و بربکم. از ایشان یکی هم پاسخ نکرد.

پس اردیبهشت گفت: ما را تو آفریدی. اردیبهشت در اینجا اردَ وهیشته، راستی برترین  یا پروردگار. اردیبهشت پاسخ می‌دهد؛ ما را تو آفریدی و تو پروردگار ما هستی. ما خستو می‌شویم که تو پروردگار ما هستی به تعبیر فردوسی. در کجا؟ قبل از خلقت زمان و مکان همچین عهد و میثاقی بسته شده است با پروردگار. اینها را تقدیم می‌کنم به دکتر محمود جعفری دهقی و امیدوارم در آینده موفق‌تر از پیش باشند.

جعفری دهقی می‌تواند الگویی برای جوانان این مرزو بوم باشد

زهره زرشناس، نایب رییس انجمن ایرانشناسی و استاد دانشگاه تهران نیز پیامی را به این آیین نکوداشت فرستاد؛ در اینجا گرد هم آمده‌ایم تا خدمات علمی استادی را گرامی بداریم که عمر گرانمایه را وقف علم کرده و دانشجویان بسیاری پرورده و خدمات موثر سودمندی در نهادهای پژوهشی کشور انجام داده است.

وی افزود: در فرهنگ کهن ما دانش انسان همپای رستگاری اوست. در اندرزنامه‌ای به زبان سغدی آمده است «از دیندار دانا راه رستگاری نیک را بشنو که خود داد یا قانون راست و بخشایش را به همراه دارد و تو به واسطه او راه رستگاری را ‌یابی» دوست و همکار عزیز من جعفری دهقی رییس و موسس انجمن زبانشناسی دانشگاه تهران فرهیخته‌ای است که زندگی خود را در خدمت فرهنگ و زبان‌های ایران باستان گذرانده و آثار فراوانی تالیف کرده است. استاد جعفری دانشجویان بسیاری پرورده و راهنمایی و مشاوره پایان‌نامه‌های بسیاری را نیز برعهده داشته است. در سازمان‌ها و نهادهای علمی معتبری همچون  دایره‌المعارف اسلامی هدایت پروژه‌های پژوهشی را به عهده داشته است و با همت ایشان انجمن ایرانشناسی بار دیگر احیا شده است.

زرشناس بیان کرد: افزون بر این فعالیت‌های چشمگیر سخنرانی و مقاله ارایه کرده و حضور فعالی در مجامع علمی داشته است. وجود استادانی همچون جعفری دهقی می‌تواند الگویی برای جوانان این مرزو بوم باشد. افزون بر این فعالیت‌ها ایشان شاعری نکته‌سنج  با طبعی لطیف است و برای ایشان شادکامی و دیرزیوی آرزومندم.

از همه علاقه‌مندان می‌خواهم که به انجمن ایرانشناسی بپیوندند

در ادامه این آیین نکوداشت مهندس محمدرضا سحاب، نقشه‌نگار، کارتوگراف و پژوهشگر ایرانی گفت: احیاء انجمن ایرانشنانسی توسط جعفری دهقی کاری بزرگ بود که از همه علاقه‌مندان حاضر می‌خواهم که به این انجمن بپیوندند تا در این زمینه تلاش کنیم و فرهنگ کشور خود را به جهان معرفی کنیم.

سحاب در ادامه بیان کرد: به عقیده من و همکارانم کمک به این موسسه ایرانشناسی، ایرانشناسان و مراکز ایرانشناسی جهان را دریابیم و از آنها حمایت کنیم که قطعا نتایج پرباری به دست خواهد آمد. در سرلوحه انجمن ایرانشناسی باید با موسسات ایرانشناسی در تمام دنیا ارتباط برقرار کنیم، به آنها اطلاعات بدهیم و اطلاعات بگیریم.

نام ایرانشناسی با نام نیک جعفری دهقی گره خورده است    

در ادامه این آیین نکوداشت ابوالقاسم اسماعیل‌پور با بیان اینکه می‌خواستم از خدمات علمی جعفری دهقی سخن بگویم ولی روی سخنم را به ادامه جواهر کلام استاد آموزگار اختصاص می‌دهم؛ از نظر من ادبیات فارسی هر چند خود درخت تنومندی است شکوهمند و عرصه‌های جهانی را پیموده است ولی ما باید از ادبیات ایرانی سخن بگوییم، اگر گاهان اشوزرتشت را ملاک قرار دهیم که شاخ و برگ‌های درخشانی در ادب این سرزمین دوانده است و بی‌نظیر و کم نظیر است.

وی افزود: از آن هم می‌توان پیشتر رفت، شاخه‌های تنومند ادبیات فارسی به آن اضافه شده است اما نباید غافل شویم که ریشه‌های ادبیات سترگ ادبیات ایرانی به ادبیات ایرانی و هند هم برمی‌گردد و یک دوره 4 هزارساله را باید و من هیچ وقت سعی نکردم به دو نیم کنم و بگویم پیش از اسلام و بعد از اسلام.

اسماعیل‌پور در ادامه با بیان اینکه می‌خواهم بگویم دوست دانشمند که از نیک‌اقبالی‌های ایشان همین کافی است که در ستایش او سخن سر دهیم، گفت: دوستی من با ایشان به سال‌های بسیار دور برمی‌گردد. نمی‌خواهم خدمات ایشان را برشمارم اما یک نکته ویژه در مورد شخصیت دکتر باید بگویم و آن هم عشق او به ایرانشناسی است که این باعث شده است تا نام دکتر محمود جعفری دهقی با ایرانشناسی گره خورده است.

وی افزود: ایشان قدم‌های استواری در راه احیای ایرانشناسی برداشتند و تا آنجایی که در توان من هست همراه ایشان هستم. شروع انجمن ایرانشناسی به قرن 19 و به پورداوود برمی‌گردد، بعد از آن بنیاد ایرانشناسی با دکتر حبیبی گره خورد و از 5 یا 6 سال قبل که با نام نیک دکتر محمود جعفری دهقی گره خورده است که فراموش ناشدنی است. من نتوانستم چون او فعال باشم. ایشان حتی در این دو سال شیوع کووید 19 نیز این شمع را روشن نگه داشته‌اند.

اسماعیل‌پور در ادامه گفت: در واقع سه نسل روشنگر این راه بودند، نسل اول زنده‌یادان و استادانی همچون پورداوود، بهار، معین و... نسل دوم استاد تفضلی، مرحوم دکتر ابوالقاسمی، بدرالزمان قریب و استاد ژاله آموزگار و نسل سوم شامل راشد محصل، دکتر زهره زرشناس و استادان دیگر و واپسین استاد دکتر محمود جعفری دهقی که برای ایشان توفیق روزافزون آرزومندم.

فقط برای کلاس‌های شاهنامه جا دارد که ایشان را استاد به نامی بنامیم

در ادامه دکتر جان‌اله کریمی مطهر، رییس گروه زبان‌های خارجی دانشگاه تهران در ادامه گفت: جعفری دهقی استاد و محققی است که کارهای مختلفی در حوزه‌های ایرانشناسی دارند که می‌توانند منبع خوبی برای دانشجویان باشد.

وی افزود: بسیار از تحلیل و تفسیر جلسات شاهنامه ایشان که بسیار جالب بود، بهره‌مند شدم. توضیح و تفسیر با نگاه زبان‌شناسانه بسیار نو و با ارزش که گاهی فکر می‌کردم که اگر آقای جعفری هیچ کار دیگری انجام ندهند و فقط همین کلاس‌های شاهنامه را داشته باشند، جا دارد که ایشان را استاد به نامی بنامیم. در این کلاس‌ها همچنین اشعاری از شاعران معاصر خوانده می‌شد که ایشان علاوه بر کلاسیک به معاصر هم احاطه داشتند. البته که کارهایشان تفننی نبود و خروجی بسیار خوبی داشت.

کریمی مطهر در ادامه بیان کرد: ما افتخار این را داریم که در دو دوره در انجمن ایرانشناسی کار کنیم ولی علاقه دوستان خصوصا جعفری دهقی به موضوع ایرانشناسی باعث شد که دلسرد نشوند و ما نشست‌های خوبی در مورد ایرانشناسی انجمن ایرانی زبان و ادبیات روس داشتیم.

وی افزود: وقتی تولستوی خالق جنگ و صلح بیمار می‌شود؛ آنتوان چخوف می‌گوید، تا زمانی که تولستوی هست ما هم می‌توانیم با سر بالا بگوییم که ما هم ادیبیم، چون ایشان به جای همه ما کار می‌کند و کم کاری ما به چشم نمی‌آید حال ما هم تا زمانی که آقای جعفری را در کنار خودمان داریم می‌توانیم سرمان را بالا بگیریم و بگوییم ما هم عضو هیات مدیره هستیم.   

آنچه که آدمی را مسحور می‌کند سادگی و شیرینی زبان شعر اوست

در ادامه این آیین نکوداشت سید سعید فیروزآبادی، نویسنده، محقق و مترجم ایرانی گفت:‌ در این سال‌ها اگر تلاش‌هایجعفری دهقی نبود ما تداوم بنیاد ایرانشناسی را نمی‌توانستیم داشته باشیم. جعفری همت بالایی در سرودن شعر دارند و آنچه که آدمی را مسحور می‌کند سادگی و شیرینی زبان شعر اوست. عشق زبان ایشان است و نیک می‌دانم که آموزش و پژوهش جز با عشق ممکن نیست.

در ادامه دکتر علی شهیدی استادیار دانشگاه تهران شرح مفصلی از روند زندگی دکتر محمود جعفری دهقی از کودکی تا بزرگسالی ارایه کرد.

ما استاد را با صفت ورجاوند می‌شناختیم

امین شایسته‌دوست، دانشجوی دکتری مشترک دانشگاه تهران و دانشگاه ساپیتزای روم که نقشی مهم در برگزاری این بزرگداشت داشت، نیز در ادامه این مراسم گفت: همه ما یک دغدغه داریم و آن هم شناخت ایران عزیز است. نمی‌شود وجب به وجب خاک این سرزمین را دید و در مقابل آن سرتعظیم فرود نیاورد.

وی با بیان اینکه ایرانشناسان بیشترین سهم را در این شناخت دارند، افزود: گرامیداشت استاد بر من یک فرض بود که از خود ایشان آموخته بودم. ما ایشان را در دانشگاه با صفت ورجاوند می‌شناختیم، ایشان ورجاوند یعنی صاحب معجزه بودند از آن نظر که با سفرهای بسیاری که به جای جای دنیا داشتند، شگفت‌زده بودیم که چگونه توان انجام همه کارها را با هم دارند.

وی افزود: در مدتی که در کنار ایشان حضور داشتم، دانشجویان بسیاری به ایشان مراجعه می‌کردند و ایشان با صبوری زیاد به همه پرسش‌ها پاسخ می‌گفتند و من هیچگاه سخن سردی از ایشان نشنیدم. دامنه مهرورزی ایشان بسیار وسیع بود و شنونده بسیار خوبی بودند. همه این صفات سبب شد تا در هنگام گردآوری جشن‌نامه استاد تمام اساتید از سراسر دنیا که ایشان را می‌شناختند، مشتاقانه در مسیر گردآوری ما را یاری نمایند.

از تمام حاضران سپاسگزارم

در پایان مراسم جعفری دهقی گفت: به نام آنکه جان را فکرت آموخت. باید سپاسگزاری کنم از برگزارکنندگان این برنامه و از استادان و دانشجویانی که تا دیروقت در اینجا حضور داشتند.

وی افزود: این لطف و مهربانی مرا به یاد حکایت خلیفه و اعرابی مولانا می‌اندازد که اعرابی کوزه‌ای آب برای خلیفه هدیه آورد و خلیفه فرمان داد که با روی باز از او بپذیرند ولی در زمان بازگشت او را از کنار دجله عبور دهند تا فراوانی آب را در آنجا ببیند. اعرابی دید و خجل شد، حال حکایت من است.

نظر شما