شناسهٔ خبر: 7281 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

حسن فاعلی و حسن فعلی؛ دو عنصر اصلی در راه کمال قرآنی و عرفانی

حجت‌الاسلام سیدمحمد طباطبایی‌پور: انسانی که حسن فعلی و فاعلی دارد می‌تواند سیر کمال کند؛ چرا که علم و عملش با جان او آمیخته است و آگاهانه است.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از خبرگزاری بین‎المللی قرآن(ایکنا)؛ نشست «کمال علمی و عملی انسان در قرآن و عرفان» از مجموعه نشست‌های جشنواره ملکوت، با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمد طباطبایی‌پور، عضو هیئت علمی بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی إسراء، عصر دوشنبه ۲۷ آبان‌ماه در دانشکده علوم و فنون قرآن کریم برگزار شد.

حجت‌الاسلام طباطبایی‌پور با اشاره به ضرورت تبیین معنای لغوی و اصطلاحی کمال، چیستی کمال انسان و راه‌های رسیدن به این کمال برای بحث مورد نظر، بیان کرد: انسان زنده نیاز به آب و غذا دارد و سعی می کند این نیاز اولیه را با بهترین‎ها مرتفع کند و تمام مراکز مربوط به علوم طبیعی هم برای همین مقصود تلاش می کنند و سرمایه و وقت زیادی در این راه صرف می‌شود. اما سؤال این است که آیا انسان فقط همین جسم است؟

وی ادامه داد: انسان جسم هم هست اما بُعد دیگری به نام روان یا روح یا جان هم دارد و این جان انسان هم اگر بخواهد رشد کند نیاز به چیزی دارد که ما باید نوع سالمی از آن را در اختیار او قرار دهیم. لذا امام صادق(ع) در روایتی فرمودند که «فلینظر الی علمه» یعنی که انسان نه تنها باید به غذایی نگاه کند که از راه دهان وارد بدن او می شود بلکه نگاه به علم کنید تا ببینید که آن علم شما را رشد می‌دهد یا نه.

طباطبایی‌پور با بیان این که باید ببینیم که در چه اندازه ای می توانیم جان خود را رشد دهیم، اظهار کرد: همان گونه که جسم ما برای کمال نیاز به رشد دارد روح و جان ما هم نیاز به رشد دارد. اما ما برای تشریح این بحث نیاز داریم که معنای کمال را بدانیم. کمال در لغت به معنای تمام و تمامیت است و در مقابل نقص و کمبود قرار دارد، اما اصطلاحاً هر کسی معنایی برای کمال دارد.

وی با اشاره به تعریف حکما و فلاسفه از کمال، بیان کرد: بر اساس تعریف حکما و فلاسفه تمامیت شیء به این است که کمال آن شیء به صورت او تحقق پیدا کند. وقتی شیئی می‌خواهد به وجود بیاید این صورت هم همراه جسم او بیاید تا این شیء کامل بشود و نمی‌شود ما شیئی داشته باشیم که ماده داشته باشد اما صورت نداشته باشد. حکما می‌گویند اشیاء وقتی رشد می‌کنند به نهایت خود که همان کمال آن‌هاست نزدیک می‌شوند.

طباطبایی‌پور با بیان این که انسان هر اندازه رشد علمی پیدا کند به کمال خود نزدیک تر شده است، عنوان کرد: اهل معرفت یا به تعبیر دیگر عرفا، نوعاً کمال را برای وجود می‌شناسند و منظور از وجود در این تعبیر خداوند متعال است و بقیه مظاهر و مرائی او هستند. بنابراین کمال در وجود از نظر عرفا یعنی خداوندی که همه چیز او تمام است و هیچ نقص و کمبودی در او نیست.

وی بحث در باب چگونگی رسیدن به خداوند به عنوان کمال را متوقف بر تعریف کمال انسان دانست و بیان کرد: این مطلب بستگی به این دارد که ما انسان را کجائی تعریف کنیم. اگر تفکر مادی باشد گفته خواهد شد که کمال انسان در این است که رشد کند تا به پایان کار خود برسد و وقتی که مُرد کار او به اتمام رسیده است. اما اگر ما انسان را الهی تعریف کردیم کمال او را هم الهی می‌دانیم.

عضو هیئت علمی بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی إسراء با اشاره به موضوع جلسه که کمال علمی و عملی است، عنوان کرد: ما با تعریف الهی انسان و کمال او، اگر بخواهیم به کمال علمی دست یابیم باید سخن مان را به آخرین سخنی وصل کمال‌آفرین وصل کنیم و آن سخنی نیست جز سخن خداوند در قرآن است.

وی ادامه داد: خداوند متعال در آیات متعدد قرآن مطالبی را بیان کرده است که اگر ما تشنه باشیم و بخواهیم و در عین حال دنبال کنیم می توانیم به این دریای خروشان برسیم و استفاده کنیم. اما خیلی اوقات حوصله نیست و تا می‌خواهی مطلبی علمی را بیان کنی می‌گویند این باشد برای بعداً. ما اگر خدای نکرده در جامعه این احساس و فضا را داشته باشیم که به این معارف الهی نیازی نداریم، چه می‌خواهیم داشته باشیم؛ فلذا قرآن در آیات متعدد برای ما توضیح می‌دهد که ای انسان تو که می‌خواهی دنبال کمال بروی نمی‌توانی از سر سفره قرآن دست‌خالی بروی.

طباطبایی‌پور با بیان این که کمال انسان در این است که آن علم و عملی را بخواهد که نهایت است، اظهار کرد: خداوند انسان را کمال طلب قرار داده است و به هر جائی که برسد می‌خواهد به بالاتر از آن برسد و وقتی چنین کششی در او هست دلیلی برای توقف ندارد.

وی در ادامه به تببین چگونگی دست یابی به این کمال از منظر قرآن و عرفان پرداخت و بیان کرد: در آیات متعددی از آیات قرآن می فرماید «الذین آمنوا و عملوا الصالحات». در این جا دو نکته وجود دارد یکی این که ابتدا ایمان است و دیگر این که در کنار ایمان باید عمل صالح هم باشد. اگر ایمان و عمل صالح داشتیم حالا می‌توانیم از بقیه آیات استفاده کنیم که در کجا قرار داریم و به دنبال چه چیزی باید باشیم.

طباطبایی‌پور با اشاره به بیانی از قرآن که می‌فرمیاد «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه»(فاطر/۱۰)، گفت: قرآن به ما می‌گوید آن چه که بالا می‌رود کلمه طیب است و عمل صالح است که می‌تواند آن را بالا ببرد. بنابراین قرآن می‌گوید آن کسی که بالا می‌خواهد برود باید پاک باشد و عمل صالح هم به او مقام رفیع می‎‌دهد.

عضو هیئت علمی بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی إسراء با بیان این که در پرتو و ذات این عمل صالح دو عنصر مهم نهفته است، اظهار کرد: قرآن کریم در عین این که افق دید ما را باز می‌کند و می‌گوید خود را در این جایی که هستید محدود نکنید و بدانید که در عالم چه خبر است و ببینید که کجا هستید و کجائی هستید، دو عنصر مهم را نیز برای ما بر می شمرد که کار ما بالا می برد؛ یکی حسن فعلی و دیگر حسن فاعلی.

وی ادامه داد: توجه به این دو عنصر جواب خیلی از شبهاتی را که امروزه در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها هست و پیش از این نیز بوده است در خود دارد. خیلی از افراد هستند که کارهایی خوبی انجام می‌دهند و فعالیت‌های زیادی برای بشر انجام داده اند، آیا این ها همه هیچ است؟ پاسخ این است که اگر عملی می‌خواهد عمل صالح باشد و انسان را بالا ببرد هم باید حسن فعلی داشته باشد و هم حسن فاعلی. حسن فعلی یعنی این که فرد باید کار خوبی را انجام دهد و در کنار آن کار خوب باید ببینیم که خودمان هم خوب بوده‌ایم یا نه.

طباطبایی‌پور با بیان این که حسن فاعلی در قرآن کریم همان «الذین آمنوا» و حسن فعلی همان «عملوا الصالحات» است، عنوان کرد: اگر این دو عنصر مهم در قالب انسان صالحی قرار گرفت که در کمال علمی و عملی بود، او  «یرفعه» می‌شود. انسانی که حسن فعلی و فاعلی دارد می‌تواند سیر کمال کند؛ چرا که علم و عملش با جان او آمیخته است و آگاهانه است.

این محقق و پژوهشگر افزود: از دیدگاه قرآن کریم و اهل معرفت این مباحث بسیار مفصل است و با یکی دو جلسه نمی‌توان آن را حل کرد هر چند حضرت استاد علامه جوادی آملی در کتاب «صورت و سیرت انسان در قرآن کریم» به شمه‌ای از این بحث پرداخته و این کتاب الان چراغ جشنواره ملکوت شده است؛ جشنواره‌ای که می‌خواهد انسان را ملکوتی کند و حداقل ما را با نام و با یاد ملکوت عالم آشنا کند و بگوید که ای انسان صورت تو و سیرت تو باید صیرورتی شود که تو را ملکوتی کند.

وی با بیان این که در این عالم ناسوتی همه در حال شدن هستند، اظهار کرد: در این عالم انسان ها یا در حال تبدیل شدن به «روضة من ریاض الجنة» یا در حال تبدیل شدن به «حفر من حفر النیران» هستند. یا حرکتشان حرکت تنزلی است و به درکات می افتند و یا حرکتشان حرکت صعودی و رو به بالاست؛ و عرفای ما در آثارشان بسیار در این زمینه بحث کرده اند که انسان اگر در همین عالم ناسوت شدن خود را مطالعه کند و تکامل خود را بفهمد و عمل خود را به کمال نزدیک کند، سر از این عالم بلند می کند و به عالم ملکوت می آید و چیز دیگری می بیند؛ و همچنین عوالم بالاتر.

طباطبایی‌پور در نتیجه بحث و با مروری بر مطالب خود گفت: ما باید به دنبال شناخت خدای متعال که کمال مطلق است باشیم و اوصاف و صفات او را بشناسیم تا خدایی شویم و به دنبال عمل و علمی باشیم که رنگ خدایی بگیرد و نتیجه دیگر این که علم و عمل در آموزه‌های قرآن و عرفان آن نیست که ما الان فکر می کنیم بلکه علم و عمل در قرآن و عرفان آن است که با جان انسان آمیخته است و ما را همراه با خود به سوی لقاء الهی ببرد.

وی با تأکید بر این که ما باید افق دیدمان را وسیع کنیم، بیان کرد: ما نباید خود را به علمی محدود کنیم که حد و مرزهای مألوف را دارد بلکه باید به دنبال علمی باشیم که برای همیشه همراه ما باشد؛ چرا که ما حدوثاً خاکی هستیم اما بقائاً خاکی نیستیم بلکه ابدی و ملکوتی هستیم.

طباطبایی‌پور به عنوان حسن ختام در پایان افزود: امام صادق(ع) فرمود «مَن تعلم العلم و عمل به علّم به لله دعی فی ملکوت السماوات عظیما» این به این معناست که قبل از این که با القاب این جهانی شما را خطاب کنند برای خدا درس بخوانید و برای خدا آن را یاد بدهید و برای خدا به آن عمل کنید؛ در این صورت قبل از این که ناسوتی یان ما را با القاب و اوصاف بزرگ خطاب کنند ملکوتی یان ما را عظیم خطاب می کنند.

نظر شما