شناسهٔ خبر: 9530 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آیت اللهی باخلق هندسه زیبایی در آثارش دریچه تازه ای برهنر اسلامی گشود

آغداشلو با بیان اینکه آیت‌اللهی برای من مظهریت شخصیت‌های دو جهانه بود،گفت: آیت اللهی باخلق هندسه زیبایی در آثارش دریچه تازه ای برهنر اسلامی گشود.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از خبرگزاری شبستان؛ آیدین آغداشلو، نقاش و نویسنده، در مراسم تجلیل از نیم‌قرن فعالیت هنری و پژوهشی حبیب الله آیت اللهی که عصر یکشنبه هشتم دی‌ماه در فرهنگستان هنر برگزار شد، درباره شخصیت هنری آیت‌اللهی گفت: همیشه پیش خودم فکر می‌کردم چه چیزی در وجود استاد مرا مجذوب و شیفته خود کرد و هرگز دچار خدشه نشد؛ چون هر کس با توجه به اعتقاد و آنچه در درون و باطنش است مجذوب کسی یا چیزی می‌شود و بعد به در طول زمان به این نتیجه رسیدم که آرزوی من برای مردان فرهنگ و هنر سرزمینم این بود که دو جهانه باشند و استاد چنین بود. یعنی همان‌طور که به اقلیم و سنت خو وفادار و متعهد هستند، نسبت به آنچه که در جهان می‌گذرد هم بی‌اعتنا نیستند.

وی افزود: برای من افتخار بزرگی است که در مراسم گرامی‌داشت استاد بزرگواری مانند حبیب آیت‌اللهی حضور دارم. بسیار کوشیدم به هر ترتیب که شده خودم را به مراسم برسانم و با اینکه دیگران حرف‌های گفتنی را گفته و خواهند گفت، اما برایم مهم بود که حضور داشته باشم و به عنوان تشکر چند کلمه‌ای صحبت کنم.

آغداشلو همچنین اظهار کرد: استاد من هنرمند متفکری است که به زعم من قدرش آنچنان که باید شناخته نشده و البته باکی هم نیست، چون به هر حال اثر آدم‌های بزرگ باقی می‌ماند و در طول سال‌ها عمل می کند؛ چه خود انسان حاضر و ناظر باشد وچه نباشد. به نظر من مسئله مهم تاثیرگذاری آدم‌های خاصی است که حضور پیدا می‌کنند و اطراف خود را منور می‌کنند. خاطرات من از استاد آیت‌اللهی به دانشکده هنرهای زیبا برمی‌گردد. وقتی من وارد دانشگاه شدم، ایشان سال آخر بودند و در حال کار روی پروژه‌اش بود.

این هنرمند نقاش افزود: ما که تازه وارد دانشگاه شده بودیم با علاقه کارهای او را دنبال می‌کردیم. دقت و توجه ما به کارهای ایشان به حدی بود که من همین حالا و پس از گذشت سال‌ها می‌توانم پروژه دیپلم استاد را که طرح یک چرخ و فلک بود نقاشی کنم. همام زمان استاد به عنوان شاگرد اول دانشگاه بورسیه گرفت و برای ادامه تحصیل به پاریس رفت. من با برادر استاد به واسطه کار در روزنامه اطلاعات دوستی نزدیکی داشتم و در عالم شور و شر جوانی بسیار از او آموختم. پس از آن هم بارها من و آقای آیت‌اللهی در معرض یکدیگر قرار گرفتیم و برخورد داشتیم.

آغداشلو با بیان اینکه آیت‌اللهی برای من مظهریت شخصیت‌های دو جهانه بود، خاطر نشان کرد: چیزی که من هم سعی کردم کم یا زیاد آن را دنبال کنم. چنین کسانی علاوه بر اینکه می‌خواهند آنچه در جهان می‌گذرد را بشناسند، دلبستگی‌ها و وابستگی‌های خودشان را هم از یاد نمی‌برند و ما چنین افرادی را کم داشتیم. در سال‌های پیش از انقلاب کفه ترازو به سود جهان غرب عمل می‌کرد و هنرمندان ما می‌خواستند به هر ترتیبی که شده به خانواده جهانی بپیوندند و ذهنیات خود را با آن‌ها همسو کنند تا در دنیا غریبه نباشیم و جایی برای خودمان داشته باشیم؛ پس از انقلاب هم به جبران این شتابزدگی از جهان و آنچه در آن می‌گذشت دوری کردیم.

وی یادآور شد: در این سال‌ها با برچسب چسباندن به هر چیزی که از حوزه سنتی ما نمی‌آمد سعی کردیم خودمان را آسوده کنیم. این افراط و تفریط همیشه بوده و من شخصیت استاد را به دلیل ارتباطش با هر دو جهان و متعادل بودنش در این زمینه تحسین می‌کنم. او حتی بعد از سفر به فرانسه برای گذراندن تحصیلات عالیه سعی و کوشش عمده‌تری را برای معنا و هویت سنتی خود کرد. استاد جزئی از کل حکمت و فلسفه ماست که بخشی از آن را به صورت خودآگاه دارد و بخشی دیگر به او ارث رسیده و چه میراث محترم و قابل تکیه‌ای است.

این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش به معنویت در هنر و تاثیر آن در آثار آیت‌اللهی اشاره و اظهار کرد: همیشه فکر می‌کردم عرصه برای متفکرین دو جهانه محدود است، اما حالا می‌فهمم که این مقاومت به اتصال طبیعی انسان به حکمت و معنای گذشته‌اش برمی‌گردد. این گذشته برای استاد من خانواده، ایمان، مطالعه و علاقه‌اش به همه مسائل بومی و اقلیمی بود. او این میراث را نگه داشت و آن را برتر و افزون کرد.

آغداشلو اظهار کرد: کار بزرگ او ترجمه کتاب «معنویت در هنر» بود که از درک او از هندسه متوازن هنر ناشی شد و نوعی معرفت‌شناسی بود که با هنر و معرفت اسلامی در اتصال بود. او در درس‌ها و نقاشی‌هایش هم به این موضوع پرداخت و میزان متعادل و متوازنی شد از چیزی که بارها و به تواتر بالا و پایین رفته بود و استاد با تبدیل خود به شاهین ترازو و اعتدال، وظیفه و دین خود را ادا کرده است.

وی  افزود: من سپاس قلبی خودم را نسبت به الگویی که همیشه لازم داشتیم و جست‌وجویش نمی‌کردیم ابراز می‌کنم. الگویی که بر مبنای ایمان و خرد توامان کار می‌کند و نمی‌هراسد که زیبایی و معنا را در جایی دیگر سراغ بگیرد و ستایش کند. ما خیلی همدیگر را ندیدیم، ولی استادم همیشه برای من نمونه‌ای از موجودی شریف، عزیز، مهربان و ساده است و تندی‌هایی هم داشته که شکر خدا شامل من نشده، ولی این تندی هم بخشی از این حلوایی است که در این معرکه پخش می‌کنند.

این هنرمند تصریح کرد: همیشه هم نمی‌توان ساکت و حلیم و بردبار بود و گاهی باید به دنبال حق رفت؛ حق انسان هنرمند و متفکری که جهان را دگرگونه می‌کند و اقلیم‌ها و تاریخ‌ها اثر چندانی بر آن ندارند. این وجود عزیز و مهربان به معنای دقیق کلمه متفکر و فرهیخته است و با هندسه زیبایی که در کارهایش خلق کرد، دریچه‌ی تازه‌ای را بر روی هنر اسلامی گشود و همان معنویت هنر که ترجمه‌اش کرد بر کارهایش حاکم است.

وی تاکید کرد: امیدوارم در کنار همه این تعارف‌ها و تحسین‌ها، دست عطوفت‌اش روی سر جوان‌ها باشد و شخصیت او به معنای واقعی شناخته شود. به هرحال صحبت از حاصل عمر هر فرد برای او ارزشمند و لذت‌بخش است، اما اینکه او خود را مقید به داشتن جایگاه کند، در حد و شان او نیست و امیدوارم روزی هنرمندان را نه به صرف ستایش، بلکه به صرف معنایی که پدید آورده‌اند بشناسیم.

برچسب‌ها:

نظر شما