فرهنگ امروز/فاطمه امیراحمدی: چهارمین جایزه استاد علیمحمد کاردان امروز دوشنبه 16 دی ماه در دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران با حضور چهرههایی سیاسی و علمی برگزار شد. در این مراسم ضمن اهدای جوایز به 4 پایاننامههای برتر، از رضا داوریاردکانی به پاس بیش از نیم قرن تلاش علمی در حوزه فلسفه تقدیر و تجلیل شد. در این مراسم محمدرضا عارف، سیدمصطفی محققداماد، علیاکبر صالحی، علی جنتی، علیاصغر فانی، حسین توکلی، علی شریعتمداری و رضا داوریاردکانی حضور داشتند.
در ابتدای مراسم هادی بهرامیاحسان مدیر دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران به صحبت پرداخت و گفت: در جایگاه رفیع باور ما، چیزی گرانسنگتر و پربهاتر از علم نیست. و تمام پیامبران از جمله پیامبر بزرگ اسلام معلمان واقعی ما بودند که بستر علم را فراهم ساختند. و در روایت داریم زمینه ظهور، رشد و آمادگی عقلانی میطلبد که در آخر زمان اتفاق میافتد. و شرایط زمانی ما به نظر همان دورهی وعده داده شده است. شرایط زمانی ما شرایط کمال عقولی و رسیدن به تعالی و تکامل است. بیتردید در این میان افراد هستند که کوشش بسیاری داشتند و سهم زیادی در این باروری داشتهاند که وظیفهی ماست از آنها تجلیل کنیم.
در ادامه محمدرضا عارف به سخن پرداخت و گفت: در دههی چهارم انقلاب اسلامی قرار داریم و عملکرد آموزش عالی در طول این مدت، عملکرد ارزندهای بوده است. به ویژه در بخش کمی، در همهی برنامهها از اهداف برنامه پیشی گرفتهایم. و از 175 هزار دانشجوی قبل از انقلاب، در حال حاضر کشور بالای 4 میلیون دانشجو دارد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد؛ در دههی چهارم قطعا جهتگیری آموزش عالی باید به سمت و سوی کیفی شدن باشد. و در همهی برنامهها رشد و ارتقای کیفی در گسترش دانش، در دستور کار قرار بگیرد. این یعنی تبدیل علم به ثروت که باعث توسعه کشور خواهد شد.
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتیشریف در ادامه افزود؛ باید به طور جدی این امر محقق و پیادهسازی شود. و به عنوان باور ملی در تمام سطوح و دستگاهها قرار بگیرد. زیرا در بخش تولید علم در سطح مطلوبی قرار داریم. ولی این تولید علم باید منجر به توسعه کشور شود. یعنی تبدیل علم به فنآوری که بحث جدی امروز ماست. به همین دلیل باید جهتگیری آموزش عالی کشور در این ارتباط باشد.
رییس گروه مهندسی فرهنگستان علوم گفت: نکتهی مهم دیگری که باید انجام شود و در دستور کار ما قرار گیرد، تجلیل از بزرگان کشور است. ما از الگوسازی برای جوانان دانشمند کشور، تا به امروز غافل بودهایم. در حالی که جوان امروز برای حرکت، احتیاج به الگو و راهنما دارد تا دارای یک جهتگیری روشن باشد. و معرفی الگوهای دانشمند و اندیشمند، کاری بیبدیل است.
عارف در ادامه به ویژگیهای مشترک دو چهرهی ماندگار در جامعهی علمی کشور پرداخت و گفت: رضا داوریاردکانی و مرحوم علیمحمد کاردان دارای ویژگیهای مشترکی هستند که میتوانم به اخلاقمداری، مسئولیتپذیری، تعهد و قدرت بالا در جذب جوانان اشاره کنم.
وی در ادامه گفت: دکتر کاردان دانشمندی لایق، محققی توانا و مترجمی برجسته بود که بیش از 5 دهه به فرزندان این کشور، روانشناسیاجتماعی آموخت. و در امور اجرایی نیز مسئولیتپذیری بالایی داشت.
عضو فرهنگستان علوم از قول علیمحمد کاردان بیان داشت؛ رییس خوب کسی است که از همه میخواهد و بالا و پایین نمیشناسد. او گفت: استاد کاردان اعتقاد بسیاری به خرد جمعی داشت.
عارف به نقش برجسته کاردان در سراسری کردن آزمون سراسری اشاره کرد و گفت: در سال 1349 اولین آزمون سراسری به شکل تست برگزار شد که دکتر کاردان سهم به سزایی در این امر داشت. و مهمترین دستاورد این اتفاق، رفع تبعیض بود که با تلاشهای مستمر دکتر کاردان به نتیجه رسید.
محمدرضا عارف درباره همشهری خود رضا داوری اردکانی گفت: دکتر داوری افتخار دانشگاهیان و آموزش عالی کشور است. مسئولیتپذیری، برخورد اخلاقی همراه با متانت، آزاد اندیشی، نگاه علمی داشتن بر همهی امور و دعوت همگان به نقد سازنده برای روشن شدن حقیقت از خصوصیات بارز این اندیشمند بزرگ کشور است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود؛ رضا داوری، متفکری فیلسوف است که در جامعهی علمی کشور سهم بهسزایی داشته است. 50 جلد کتاب از ایشان به چاپ رسیده است که در آنها مهمترین مسائل فلسفی، علمی و فرهنگی کشور مطرح شده است. و در واقع به پرسشهای زمان میپردازد. به قولی، وی با درد زندگی میکند؛ با درد فلسفه، علم و فرهنگ.
عارف به استقلال مدیریتی داوری اشاره کرد و افزود؛ داوری در تمام دوران مدیریت خود سعی کرده است تا از درگیریهای سیاسی روز دور باشد. درگیریهایی که از آن هیچچیزی بیرون نمیآید.
استاد دانشگاه صنعتیشریف ادامه داد؛ داوری دغدغه فرهنگ دارد که این موضوع در تمام صحبتهای وی قابل درک است. او از قول داوری گفت: مسائل فلسفه نباید در بالاخانه ذهن فیلسوف محصور شود بلکه باید با چالشهای جهان امروز مرتبط شود.
محمدرضا عارف در انتهای سخنان خود به جملهای از رضا داوری اشاره کرد و گفت: اگر با تعلیم فلسفه، فیلسوفی پیدا نشود که رهآموز جامعه باشد، ناظران جامعه حق دارند که بپرسند فلسفه به چه دردی میخورد.
در ادامه سیدمصطفی محققداماد به سخنرانی پرداخت و در ابتدا از حکمت سخن گفت و بیان داشت؛ واژه حکمت 16 بار در قران استعمال شده است که انواع مختلف دارد. به طور مثال نوعی حکمت خاص داریم که خداوند به افراد خاص میبخشد مثل لقمان حکیم. و نوعی حکمت داریم که خداوند به هر کس که بخواهد میدهد. و هر کس شامل این حکمت شود در قران آمده است که دارای خیر کثیری شده است. در روایت داریم که دنیا و اموال آن متاعی اندک است؛ اما این حکمتی که خداوند به افراد خاص میدهد خیر کثیر است که بحث مفصلی میطلبد.
سپس وی به تفاوت حکمت و فلسفه پرداخت و گفت: شاید هر حکیمی فیلسوف باشد اما بالعکس آن وجود ندارد. تفاوت این دو در اتصال به مبدا هستی و باریتعالی است.
او در ادامه افزود؛ فیلسوف غربی اصالتا فیلسوف است و شخصی چون کانت، کسی است که دنیا را تکان داد. اما آن کس که جهان را الهی ببیند حکمت الهی دارد. الهی بودن همیشه در درون حکمت است. و حکیم جهان را اینطور میبیند.
محققداماد در ادامهی سخنان خود کاردان و داوری را دو حکیم دانست و گفت: علیمحمد کاردان فردی مومن و متعهد بود که جهان را الهی تبیین میکرد. وی در اینباره اشاره کرد؛ کاردان خردمند بود که تجربهی علمی عمر خود را نیز به دیگران انتقال داد.
سپس این محقق به سخنان انتقادی در حوزه مدیریت تعلیم و تربیت پرداخت و گفت: به شورای عالی انقلاب فرهنگی توصیه میکنم دانش تعلیم و تربیت را علمی کنند. و هر کس شایستگی ادارهی این بخش را ندارد. در این خصوص باید نگاه تخصصی داشت که متاسفانه در وزارت آموزش و پرورش ما این مدیریت به چشم نمیخورد و هنوز هم وجود ندارد. و در این وزارتخانه به تعلیم و تربیت به عنوان علم روز نگاه نمیشود.
وی رو به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: خروجی این عدم مدیریت در جامعه کاملا محسوس است؛ این محیط زیست ماست، این اخلاق عمومی و اجتماعی ماست که افراد با کوچکترین چیزی به جان هم میافتند. راز این معضلات در تعلیم و تربیت و در آموزش و پرورش ما نهفته است.
او ادامه داد؛ خدا بیامرزد مرحوم کاردان را که دانش تعلیم و تربیت را به عنوان علم روز مطرح کرد.
عضو فرهنگستان علوم در ادامه به اندرز امیرالمومنین به مالک اشتر اشاره کرد و گفت: خوب است کسانی که خود را پیرو علی علیهالسلام میدانند و بر اریکهی وی تکیه میزنند بر بالای دستورات علمی خود این را مینگاشتند. امیرالمومنین به مالکاشتر توصیه میکند، کسی را بر جایی بگمار که خانوادهی وی را کاملا بشناسی. بدانی سیر است یا گرسنه.
محققداماد در ادامه به خصوصیات داوریاردکانی پرداخت و گفت: دکتر داوری متعلق به خانوادهای صالح است که تواضع، سعهیصدر، اخلاقمداری جز رفتار خانوادگی ایشان است. داوری فلسفه غرب خوانده است ولی در رسالهی دکترای خود، فارابی را کار میکند. و این نشان میدهد که نگاه وی به جهان، الهی است.
سپس رضا داوریاردکانی به سخن پرداخت و گفت: من هیچگاه سخنور نبودم و سخنرانی نمیدانم. ولی چون معلم هستم باید بتوانم مطالب خود را بیان کنم. او ادامه داد؛ یکی از خوشبختیهای 80 سال عمر بنده، فرصت داشتن برای نشستن با اهل دانش است. و یکی از این افراد دانشمند، علیمحمد کاردان بود. سالها با هم همکار بودیم و سخنان علمی بسیاری با هم داشتیم. و از ویژگیهای مرحوم کاردان سخنوری و مجلسآرایی بود.
رییس فرهنگستان علوم گفت: معتقدم هیچگاه مردم کسی را بیهوده بزرگ نمیشمارند. ممکن است در بزرگداشتها غلو یا افراط شود یا مدتی مد شود؛ اما این یک اساس و وجهی دارد. اگر از سال 86 تا به امروز ما جایزه استاد کاردان را داریم ناشی از همان بزرگی ایشان است. بزرگداشت کاردان به عوامل بیرون از او برنمیگردد بلکه همه ناشی از درون او و استعدادهای این مرد بزرگ است.
داوری در ادامه عنوان داشت؛ زبان چیز عجیبی است که میماند. کسی سعدی را نگه نداشت بلکه این زبان سعدی بود که او را ماندگار کرد. وی گفت: کاردان سالهای طولانی برای ادامه تحصیل در سوییس زندگی کرد. اما چنان با فارسی روان و منسجم مطالب تعلیم و تربیت را بیان میکرد که شنونده حس میکرد او سالها در خارج از کشور نیز با زبان فارسی مانوس بوده است.
این استاد فلسفه در ادامهی سخنان خود به وحدت و کثرت علوم در طول قرنها اشاره کرد و گفت: دانش از وحدت شروع شد و به تکثر و تخصص رسید. و در تخصص به تکنولوژی پیوست. و دوباره در حال بازگشتن به وحدت خود است. بحثی که در حال حاضر در علوم به عنوان بینرشتهای مطرح است همین مسیر حرکت به سوی وحدت و پیوستگی ابتدایی است.
او در ادامه گفت: همهی دانشمندان رغبت دارند که دانشمندی جامع باشند. عزیزانی که به سخن پرداختند هر یک تخصص خاص خود را داشتند. دکتر عارف استاد الکترونیک در دانشگاه صنعتیشریف است. اما سخن او از الکترونیک نبود، بلکه سخن کسی است که با زبان، ادبیات و فرهنگ کشور آشنا است. یا دکتر محققداماد یک فقیه است. اما فقیه تنها نیست بلکه فیلسوف، ادیب و حکیم نیز است. با علم و فرهنگ جهانی آشناست. و در یک کلمه عالم و دانشمند جامع هستند.
داوری در ادامه به جامعیت تعلیم و تربیت پرداخت و گفت: کاردان استاد تعلیم و تربیت بود. تعلیم و تربیت با علم، جامعه، فرهنگ، تاریخ، روانشناسی و بسیاری دیگر از علوم مرتبط است. وی عنوان داشت؛ تعلیم و تربیت علم عظیم بینرشتهای است که تمام کسانی که در این رشته تعمق کردهاند از دانشمندان جامع محسوب میشوند.
وی به توانایی دانشمندان جامع پرداخت و گفت: ژان پیاژه استاد مرحوم کاردان بود. او متخصص روانشناسی کودک بود اما با فلسفه و علوم اجتماعی اروپا نیز نه تنها آشنا بلکه انس داشت. ما شاید باورهای یک فیلسوف را نبینیم اما نمیتوانیم منکر جایگاه او شویم.
داوری درباره جایگاه استاد کاردان گفت: آثار مرحوم کاردان بسیار وسیع و گسترده است؛ در حوزههای مختلف فلسفه، روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی و فرهنگ آثار مهمی برای جامعهی علمی کشور به یادگار گذاشته است. و همین امر است که او را تبدیل به یک دانشمند جامع نموده است. زیرا یک بزرگ، در دایره خود نمیتواند محدود بماند. و مسائل مربوط به علم در یک دایره محدود قرار نمیگیرد. دانشمندانی که از مرز علم خارج میشوند، باید به افقهای دور تر از مرز علم نظر داشته باشند.
رضا داوریاردکانی در انتها گفت: من خدمتگزار کوچک علم هستم. من آداب، فرهنگ، علم و بزرگان این کشور را دوست دارم. و با تمام وجود آن را در همه جا تکرار میکنم.
نظرات مخاطبان 0 1
۱۳۹۲-۱۰-۲۵ ۱۱:۱۶ 0 2