-
۱۳۹۷-۰۴-۰۲ ۱۰:۱۰
تحلیل ۴ برنامه واقعیتنمای تلویزیون؛
نگاهی ارتباطی به برنامههای واقعیتنمای صداوسیما
برنامههای واقعیتنما اگرچه با رویکردهای برشی از زندگی، نظارتی فوکو و کارناوالی باختین قابل تحلیل است، اما بیشتر این برنامهها در گام اول سعی دارند بهعنوان برشی هیجانانگیز از زندگی واقعی به تصویر کشیده شوند. ما در زندگی روزمره با گرهها، معماها، ماجراها، وسوسهها و خلاقیتهای فردی روبهرو هستیم که در این ژانر به نمایش گذاشته میشود.
-
۱۳۹۷-۰۳-۰۵ ۱۱:۰۰
تحلیل روانشناختی فیلم او (Elle)، محصول ۲۰۱۶ فرانسه:
خاکستر و باد
شاید بتوان در این گفتۀ ریچارد برودی (منتقد فیلم) شک کرد که میگوید: «او» کندوکاو زندگی یا روان یک زن نیست، بلکه خیالپردازی مردانهمحوری است که با زرقوبرق آزادی تزئین شده است.۶ اگر منظور از «کندوکاو» یا «روان» روایتها و فیلمهای آشنایی باشد که این دو مسئله را به شکلی سرراست و صریح در اختیار مخاطب قرار میدهند، قطعاً فیلم «او» چنین چیزی نیست.
-
۱۳۹۷/۰۲/۲۹
گفتوگوی فرهنگ امروز با دکتر محمد صنعتی (۲)؛
تحمل دیدن سینمای خشن هانکه را ندارم
دربارهی سینمای خشن در این حد از خشونت، چه سینمای هانکه باشد، چه سینمای برادران کوئن یا کارگردانهای هالیوودی یا غیرهالیوودی باشند که میخواهند خشونت را بهشدت در وحشتناکترین شکلش نشان دهند، باید بگویم خیلی تحمل دیدنش را ندارم. البته آنها مدعی هستند که میخواهند واقعیت را به همان شکل که رخ داده است نشان دهند، ولی بیشتر برای ایجاد هیجان، واقعیتهای اغراقآمیز خلق میشود که بتواند سرمایه را با سود برگرداند.
-
۱۳۹۷/۰۲/۲۴
گفتوگوی فرهنگ امروز با دکتر محمد صنعتی (۱)؛
روانکاوی سینمای ضدروانکاو
الآن ضدقهرمان، جای قهرمان را گرفته یا تفاوت اساسی با هم ندارند. هر دو آنها بهشدت خشناند؛ یا آزار میدهند و میکشند، یا گاهی هم ممکن است در انتها خودکشی کنند. مثل معلم پیانویی که انگار خشونت را در هنر خودش «والایش» داده، ولی با این حال، در زندگی خودش مشکلات و تضادهای درونیاش حل نشده و دچار بحران است. در اینجا، بحران در وجود خود این معلم پیانوست.
-
۱۳۹۷-۰۲-۲۲ ۰۹:۱۵
درباره نسبت فیلمهای آلمانی سهراب شهیدثالث و سینمای نوین آلمان؛
«میانجیها»
اگر فیلمسازان سینمای نوین آلمان، حکم میانجیهایی را داشتند میان آلمان غربی بعد جنگ و آلمان یکپارچهی پیش از آن، شهیدثالث با مهاجرت به آلمان غربی و ساختن «در غربت» (۱۹۷۵)، میانجی میان جامعه ایرانی و جامعهی آلمانی شد. نکته مهم درباره شهیدثالث این است که اگر فیلمسازان آلمانی، پروبلماتیکهای پیش از جنگ را به دوران پس از جنگ تسری دادند، شهیدثالث نیز دغدغههای مشترکی را از ایران به آلمان منتقل کرد.
-
۱۳۹۷-۰۲-۰۹ ۱۰:۲۷
نگاهی روان کاوانه به فیلم قوی سیاه؛
زندگی هنری یک بیمار اسکیزوفرن
خنثی کردن یا محو کردن اسم پدر که در واقع castration یا اختگی را محو کرده و از بین میبرد، باعث میشود که سوژه در خدمت مطلق گرایی مادر باشد. در نتیجه زندگی سوژه میشود، یا مطلق بودن یا هیچ، و چیزی بین این دو نیست. در فیلم قوی سیاه، نینا، شخصیت اصلی، برای این که بتواند با جامعه ارتباط برقرار کند، هیچ چارهای جز این ندارد که به ماشین آرمانی-مطلق مادرش تبدیل شود.
-
۱۳۹۷-۰۱-۲۱ ۱۴:۱۸
بررسی اجمالی سیاست رنگ در فیلم یک زن نازنین روبر برسون؛
چشمان نظارهگر نهفته در رنگ
گرچه یک ذهن گداری میتواند به تحقق ناممکنترین ارزشها و آرمانیترین شهرها بیندیشد که تنها شرط آن باور به نابودی سرمایهداری و از بین رفتن زیربنای اقتصاد لیبرالیستی است، ولی یک چشم برسونی هرگز به چیزی غیر از رئالیستیترین وجوه -آدمها و اندامها و ماشینها- دید ندارد و از این رهگذر امکانات سیاسی مستقر در مسیر هریک از افراد جامعه را چنان در قیدوبند حدومرزهای رئالیستی مییابد که سیاستورزیها هیچگاه توان دستیابی به آرمانشهر را فراهم نمیآورند.
-
۱۳۹۶/۱۲/۲۳
گفتوگو با محمدحسین مهدویان؛
لاتاری بهترین فیلم من است
دو فیلم اول من فیلمهای نخبهپسندتری بود هرچند ماجرای نیمروز کاملاً یک چیز میانی بود؛ یعنی از آن دسته فیلمهایی که هم مردم عادی میتوانستند با فیلم ارتباط برقرار کنند و هم آنهایی که نخبهتر و خاصتر بودند. در لاتاری به دنبال یک لحن یا روایتی از ماجرا بودم و داستانی میخواستم تعریف کنم که واقعاً طیف بیشتری از مردم فیلم را دوست داشته باشند و یک فیلم کاملاً مردمپسند بسازم؛ اما من بههرحال همان آدم هستم.
-
۱۳۹۶-۱۱-۲۴ ۰۹:۴۲
دربارۀ امکان طرح بحث پیرامون «سینمای آوانگارد در ایران»؛
سخن از یک فقدان
اگر قرار باشد آوانگاردیسم را به معنای آنگلوساکسونی لفظ فرونکاهیم، آنگاه بیشک نه تنها در سینما بلکه در هیچیک از هنرها نمیتوان از آوانگاردیسم در ایران صبحت کرد. در واقع مسئلۀ اساسی آوانگاردیسم در ایران بلاموضوع است، زیرا با توجه به اینکه تجربۀ جدایی هنر از دیگر ساحتهای زندگی محصول سیر تاریخی مشخصی در غرب است؛ اصولاً هیچگاه ما با چنین مسئلهای روبهرو نبودهایم که «آوانگاردهایمان» بخواهند علیه آن بشورند.
-
۱۳۹۶-۱۱-۱۶ ۱۰:۲۷
گفتوگو با مجید برزگر در مورد تقابل جریان موسوم به موج نو با سینمای دروغین و ایدئولوژیک فیلم فارسی؛
سینمای پیشرو: مقاومت و نقد شرایط
اگر این میانمایگی و غرق شدن در سادهانگاری سینمای دیجیتال بدل به یک سنت شود، گسست در این سنت خودش میتواند یک نوع آوانگاردیسم باشد؛ یعنی ما در حال رسیدن به مرزی از بیحسی و بیچیزی در سینما هستیم که فکر میکنم از دل خاکسترهای این ققنوس حتماً جوجۀ جدیدی درخواهد آمد؛ به تعبیری باید سیری دیالکتیکی در سینما اتفاق افتد تا از دل امر منفی چیزی مثبت حاصل شود.
-
۱۳۹۶-۱۰-۱۷ ۱۱:۰۸
روند شکلگیری و تحول جریان موج نو سینمای ایران (۱۳۵۷– ۱۳۴۸)؛
یک تحلیل جامعه شناختی
عمده فیلمهای تولید شده آن سالها که به فیلمفارسی معروفاند و بدنه اصلی سینمای ایران را تشکیل میدادند، با هدف سرگرم ساختن مخاطبین، تولید میشد. در این فیلمها، نمایش تضادها و گرفتاریهای جامعه که مخاطب خود با آنها درگیر بود و احیاناً سینما رفتنش هم برای این بود که ساعتی از آن گرفتاریها دور باشد، نقض غرض محسوب میشد و مخاطب را از سینما فراری میداد، بنابراین، این مسائل در فیلمفارسیها نمود نداشت.
-
۱۳۹۶-۰۹-۲۰ ۱۳:۱۹
محمد تهامینژاد/ امتناع از تمسک به یک تعریف واحد از سینمای شاعرانه؛
تأثیر تغزلی بهجای اطلاعرسانی
رئالیسم شاعرانه در سینمای دهۀ سی ایران، نمونههای ممتازی دارد. آنها سینمای دهۀ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ فرانسه را تقلید نمیکردند، اما رئالیسم شاعرانه را با شخصیتهایی مثل محمدعلی جعفری، ژاله، نصرتالله محتشم و فیلمبرداری «هایکنتراست» بوریس ماتویف، در زندگی روزمرۀ مردم شهرها و درون استودیوهای ضعیف ایران و در قصههایی ساده، میآزمودند. شخصیتهای مغموم، خانوادۀ در خطر و کوششهایی در نورپردازی و صحنهآرایی و حرکتها داشتند.
-
۱۳۹۶-۰۸-۲۴ ۰۹:۲۸
نگاهی به چهارمین اجرای نمایشنامه «پچپچههای پشت خط نبرد»؛
پچپچههای نسل سوم، سالها دورتر از خط نبرد
چیزی که این اثر را از تمام آثار به اجرا درآمده در حوزۀ ادبیات دفاع مقدس متمایز میکند واقعیتگرایی نامعمولی است که ترس از مرگ را در مقابل آرمانهای شهادتطلبانه قرار میدهد. اما نویسنده به این هم بسنده نمیکند و در آخر نمایش با تمثیلی تفکربرانگیز این سؤال را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که شاید میشد شعلۀ جنگ را پیشتر نیز خاموش کرد.
-
۱۳۹۶-۰۸-۱۶ ۱۱:۲۰
هستیشناسیِ اجتماعیِ تصویر عکاسی؛
دادوستد نامحدود
هدف من از طرح پرسش انتقادیِ مربوط به عکاسی به این شیوه (دیجیتالیشدن راجع به ماهیت عکاسی در هنر چه چیزی به ما میگوید؟) این است که پرسش از رابطۀ عکاسی با هنر معاصر را درون یک تاریخ انتقادی متفاوتِ هنر معاصر طرح کنم. این تاریخی است که کمتر بر رسانهها، نحوۀ تکثیر، مسائل و رواج مجددشان تمرکز دارد و بیشتر بر رسانهها، نحوۀ تکثیر، مسائل و از بین رفتنِ قطعیِ اهمیت هستیشناختی آنها در هنر تمرکز دارد.
-
۱۳۹۶-۰۸-۰۳ ۰۹:۵۲
بهبهانۀ گونهای متفاوت از مواجهه با نمودِ عشق؛
وونگ کار وی، ژان لوک گدار
درونمایۀ سینمای گدار، نه ارتباطی با نوع رابطه با جنس مخالف دارد و نه اساساً در مورد خودِ رابطه با جنس مخالف است. هرچند در این میان همواره تشخیصِ نوعی از رابطۀ انسانی بیانگر درجهای از بلوغ دراماتیک این فیلمساز خطاب گردد. یک سینمای قلمروزدا، دستکم در بحث ایجاد ارتباطی ارگانیک بین دو جنس زن و مرد که خود البته همواره فرع بر ایدئولوژی یا آن ساحت مطلوبی است که اخلاق یا علایق جنسی طرفین درگیر در متن فیلم را برنمیتابد.
-
۱۳۹۶-۰۷-۲۲ ۱۰:۱۲
فلسفه فیلم: جستاری درباب کتاب سینمای بدیو (۲)؛
نمایش گسستها
گرچه دلوز سینما را ارائه گر تصویری از زمان در یک وضعیت ناب می دانست و نه بعنوان یک بازنمایی بلکه زمانی کیفی که در سیاق تعریف برگسونی از استمرارفهم می گردد اما در عوض بدیو بر توانایی سینما در ترکیب زمان مستمر با منقطع و امکان پذیر ساختن ظهور یک رخداد، تاکید می کند .به نظر بدیو اگر فلسفه نظریه ای در باب گسست ها باشد پس سینما نحوه رخ دادن این گسست ها را نشان می دهد.
-
۱۳۹۶-۰۷-۱۵ ۱۰:۵۵
فلسفه فیلم: جستاری درباب کتاب سینمای بدیو (۱)؛
دیالوگ با دلوز
امروزه ما میگوییم که فیلمها نه تنها فکر میکنند بلکه احساس نیز دارند. آنها داری بدن و ذهن هستند.کتاب بدیو در هنگامهای از راه رسیده که ایده گره زدن سینما به فلسفه روز به روز اقبال بیشتری یافته است. تحقیقات جدید فلسفی بهوسیله شماری از شخصیتهای مختلف تاریخی از هوگو مونتسبرگ، ژان اپستین و موریس مرلوپنتی تا استنلی کاول، گرایشی تجدید یافته در نگارش سینمایی را رقم زده است.اما اگر یک شخص باشد که به بیشترین دفعات بهعنوان مرجع بسیاری از قابل توجهترین شکلهای جدید فلسفه فیلم مورد استفاده قرار گرفته باشد، آنکس ژیل دلوز است.
-
۱۳۹۶-۰۵-۱۸ ۰۹:۴۴
نگاهی به فیلم مادر قبل اتمی؛
پساروایت ادبی- سینمایی با حداقل خودارجاعی
موتور محرکۀ این داستان که با حداقل «خودارجاعی متن» و در مقابل با حداکثر درگیر کردن ذهن و حافظۀ مخاطب ارائه میشود، وقوع یک تصادف و به موازات آن ورود شخصیتی مرموز و روحمانند است که هم پلی میان واقعیت و خیال میسازد و هم ارجاع و نشانۀ ارجاعی برای مفهوم بازنویسی و بازنمایی قدرت است.
-
۱۳۹۶-۰۵-۰۴ ۱۳:۰۹
دیالکتیک نگریستن و نگریسته شدن در تجربۀ سینمایی؛
نگاه میکند، اما نمیبیند...
در تجربۀ سینمایی اساساً چه کسی است که نگاه میکند؟ صورتبندی لکان از نگاه و دیدن در تجربۀ سینمایی، این نتیجۀ امیدبخش را در پی دارد که آپاراتوس سینمایی با تمام سازوکارهای پنهانش، در نهایت نمیتواند بر نگاه تماشاگر سیطرۀ مطلق یابد. بهواسطۀ میل تماشاچی همواره مازادی از این انقیاد تاموتمام برجای میماند که تنها با کژ نگریستن قابل ردیابی است.
-
۱۳۹۶-۰۳-۲۲ ۱۰:۴۰
آیا باید بین آوانگاردیسم و مدرنیسم هنری تفاوت قائل شد؟
آوانگاردیسم و ساخت واقعیت
روایت فیلمی مستند ممکن است باعث ساخته شدن داستانی در ذهن مخاطب بشود یا نشود. داستان به عنوان سطحی از روایت که توسط مخاطب و در مواجهه با اثر ساخته می شود، بر خلاف تصورات موجود، نمی تواند وجه تمایز سینمای داستانی و مستند باشد. بنابراین سینمای مستند همواره ناگزیر است با تشبث خود به واقعیت، مرز خود را از سینمای داستانی جدا کند، اما واقعیت مورد نظر چیست و چگونه می تواند موجب تمایز سینمای مستند شود؟
-
۱۳۹۶/۰۲/۰۹
گفتوگو با فرزاد موتمن پیرامون فیلمهای شاعرانه؛
دیالوگنویسی در ذات ادبیات ما نیست
ادبیات ایران بهشدت توصیفی است، داستانگو نیست و درعینحال تخیلی هم نیست. به نظر میرسد وقتی وارد حیطۀ دیالوگنویسی میشویم، ادبیات ما بهشدت افت میکند و به نظر من، این ضعف نیست، بلکه ویژگی ادبیات ماست که درست برخلاف ادبیات اروپاست. آنها هفتصد سال پیش شکسپیر داشتند که اساساً دیالوگنویس بوده است. آن سنت همچنان باقی مانده است و امروزه هم جذابترین دیالوگها را کماکان آنها مینویسند.
-
۱۳۹۶/۰۱/۱۵
گفتوگو با سیاوش جمادی؛
فلسفه سینما: از هایدگر تا کیارستمی
کارکرد ایدئولوژیک یا رهایی بخش- اگر دومی از سینما ساخته باشد- نه به ذهن و نیت کارگردان مربوط است، نه به ناخودآگاه فیلم یا فیلمساز به لحاظ روانکاوی. سینما بهلحاظ ساختاری تودهای یا مردمی است و کارکرد ایدئولوژیک به آن چیزی است که به مردم منتقل میشود و هم در ایران و هم در جهان فیلمهای بسیاری با کارکردهای مؤثر ایدئولوژیکی ساخته میشوند؛ سینما در کل ایدئولوژی بالقوه بوده و سینمای کیارستمی چون ضدسینمای تاکنونی سلبا و نفیا علیه سینمای تاکنونی است.
-
۱۳۹۵/۱۲/۱۷
آخرین مصاحبه با آندری وایدا؛
تمایل به سینمای سیاسی در عصر دموکراسی
وایدا در سراسر آثارش با کنایه و پوشیدهگویی که غالباً یک ضرورت بود، بیگانه نبود و تلاش میکرد از سانسور بگریزد. چیزی که امروز یک وسیله آشکار و صریح است، در دستان وایدا ابزاری قدرتمند و شیوهای برای بیان غیرمستقیم نشانههای پنهانی بود.
-
۱۳۹۵-۱۲-۱۰ ۱۱:۲۹
جستاری پیرامون مرگ در چند نظریهی سینمایی؛
بازنمایی مرگ در سینما
عکس چیزی جز جسم خارجی را به بیننده منتقل نمیکند. تئاتر بهواسطهی رابطهی نزدیک بیننده و بازیگر، واقعیتی تئاتری را میآفریند که «واقعیتِ هستیشناختی چنین اجراهایی» است، ولی سینما افزودهای دارد که خاص آن است: مرگ.
-
۱۳۹۵-۱۱-۲۷ ۱۴:۲۰
فردا آخرین فرصت ثبت نام در کنکور ۹۶/دانشگاه آزادی ها هم شرکت کنند
مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور گفت: فردا آخرین فرصت ثبت نام در کنکور سراسری سال ۹۶ است و متقاضیان شرکت در کدرشته های با آزمون دانشگاه آزاد هم باید در کنکور ثبت نام کنند.
-
۱۳۹۵-۱۱-۲۷ ۰۹:۱۴
نگاه راجر اسکروتن به سینمای اینگمار برگمان؛
اینگمار برگمان: فهم جهان
در شوخترین حالت برگمان، او دیدگاهی دینی از نوع بشر دارد که انسان را بهعنوان موجوداتی که فقط در جهان مانند حیوانات هستند، نمیداند و مشتاق فهم آن است. فضای مسیحیگونه مرتباً در فیلمهای مهم برگمان رخ میدهد؛ ممکن است این یکی از دلایلی باشد که برگمان از مد افتاده؛ اما میتواند یک دلیل بر این هم باشد که چرا در آیندهای نزدیک دوباره به مد برگردد و از چیزی که بود تقدیر شود: مردی که سینما را وارد هنر غرب نمود.
-
۱۳۹۵/۱۱/۱۲
گفتوگو با فرهاد توحیدی؛
روایتی در مواجهه با عشق و مرگ
زمانی که خلق عاطفه نه از وجه مبتذلش، بلکه از وجه اندیشمندانهاش انجام شود، به شما اجازۀ پرسشگری نقادانه داده میشود: آیا کشتن «آن» عملی نکوهیده است؟ آیا «ژرژ» این کار را صرفاً برای کم کردن درد و رنج دیگری و البته خودش انجام داده است؟ عمل کشتن چگونه ممکن است با عشق پیوند پیدا کند؟ و اصلاً اینکه در وضعیتی که «ژرژ» و «آن» در آن قرار دارند، عشق در رادیکالترین وجهش چیزی جز کشتن میتواند باشد؟
-
۱۳۹۵-۰۷-۲۲ ۱۳:۵۰
محمد تهامینژاد؛
تاریخ، سند و سینما
همواره بین مورخان و فیلم رابطهای سختگیرانه بر قرار بوده است. نخستین گام برای مورخان، شناخت فیلم به عنوان منبعی ارزشمند برای مطالعه بود. فرایندی که از دهۀ ۱۹۶۰ آغاز شد. از آن پس فیلم معمولاً به عنوان یک شاهد مکمل مورد پذیرش قرار گرفت که دارای این قابلیت بود که به رخدادهای گذشته پرتو بیفکند. این دستاورد از جمله به خاطر تغییرات تاریخنگارانهای بود که - عمدتاً تحت تأثیر نسبیگرایی فرهنگی - در جریان آن مورخان به طور روز افزونی به منابع مختلف روی آوردند.
-
۱۳۹۵-۰۶-۲۱ ۰۹:۰۵
نگاهی به سینمای ترنس مالیک؛
زیارتِ تعالی: «شوالیۀ جامها» و فیلمهای مالیک
«شوالیۀ جامها»، غنیترین جستوجوی امر روحانی که تاکنون مالیک بدان دست زده، تحتتأثیر سلوک زائر است؛ تمثیلی از گرویدن به مسیحیت که مالیک آن را بهروز میکند و در برابر لذتپرستی هالیوود، فرهنگ پسامدرن و شکاف فزایندۀ میان فقیر و غنی قرار میدهد. هرچند در «دنیای نو» و میتوان ادعا کرد «درخت زندگی» نیز اشاراتی سیاسی وجود دارد، اما «شوالیۀ جامها» نخستین فیلمی است که در آن جهانبینی روحانی مالیک آشکارا بر تفکر و مواضع سیاسی او تأثیر میگذارد.
-
۱۳۹۵-۰۶-۰۷ ۱۵:۵۹
یادداشت ژاک لوک نانسی برای عباس کیارستمی؛
این فرزندِ سرزمینِ غنی...
کیارستمی زمانی سر از تاریخِ سینما درآورد که در سینما شکی شایع بود مبنی بر احساسِ گونهای فقدان یا پایان، همانطور که گهگاه در همهی قلمروهای دیگر پیش میآید. این امر بیتردید با نوسانات و جابهجا شدنِ قطبها و توازن جهانی در ارتباط است. او اما هیچ نگفت، ساخت.