شناسهٔ خبر: 10507 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

عبدالکریمی: پست‌مدرنیسم را باید در مرگ اخلاق جستجو کرد نه ذهن فلاسفه

نباید پست مدرنیسم را صرفا در آثار کسانی چون رورتی و فوکو و داریوش شایگان دید بلکه امروز پست‌مدرنیسم در فروپاشی سلسله مراتب، ‌در اینترنت، ‌در مرگ اخلاق و روابط انسانی و ... باید جستجو شود.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از خبرگزاری شبستان؛ برنامه «زاویه» کاری از گروه معارف و اندیشه دینی شبکه چهار سیما و به تهیه‌کنندگی «مهدی خداوردیان» چهارشنبه شب، ‌۲۵دی ماه با موضوع «مواجهه ایرانیان با پست مدرنیسم» با حضور بیژن عبدالکریمی، ‌دانشیار فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی و حجت الاسلام علیرضا قائمی‌نیا، دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.

 بر پایه این گزارش،‌عبدالکریمی در ابتدای بحث خود اظهار کرد: طرح پرسش از اینکه جامعه ایران چگونه مواجهه‌ای با پست مدرنیسم باید داشته باشد، مفروضاتی را در ذهن ایجاد می‌کند نظیر اینکه فهم درستی از سرشت فلسفه نیست و دوم اینکه بر اساس معرفت‌گرایی ارسطویی این پرسش مطرح شده است.
وی ادامه داد: سوال این است که اولا سرشت تفکر چیست و آیا تفکر یافت است یا بافت و بعد اینکه چه اتفاقی از سوی متفکران و فیلسوفان در یک جامعه رخ می دهد؟

 دانشیار فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: اگر در اواخر قرن نوزدهم کسی مانند نیچه از مرگ خدا حرف زد آیا معنی‌اش این است که خدا را فراموش کنیم یا این معنا را دارد که در زندگی بشر این دوره امر قدسی در لسان و احساس آدمیان حضور زنده‌ای ندارد، ‌یا اگر آگوست کنت به پوزیتیویسم دعوت می‌کند چه معنایی دارد؟ آیا مفهوم‌اش آن است که در جامعه صرفا به پوزیتیویسم توجه شود؟ 

این پژوهشگر حوزه فلسفه افزود: اشتباهی که ایرانیان در مواجهه با مدرنیته داشتن امروز در مواجهه با پست مدرنیسم دارند،‌ فکر کردند که با کتاب نوشتن و منبر رفتن می‌توان در مقابل مدرنیته ایستاد ضمن آنکه مدرنیته و پست‌مدرنیسم، ‌صرفا محصول تفکر فیلسوف نیست و ما باید سرشت پدیدار را بررسی کنیم.

وی گفت: زمانی که پست‌مدرنیسم صحبت می‌کنیم درست است که در آن پلورالیسم و هرمنوتیسم وجود دارد، اما پست‌مدرنیسم صرفا این نیست و ما نباید پست مدرنیسم را صرفا در آثار کسانی چون رورتی و فوکو و در ایران در آثار کسانی چون رضا داوری اردکانی، دارویش شایگان ببینیم بلکه امروز پست‌مدرنیسم را در فروپاشی سلسله مراتب، ‌در اینترنتی که در همه خانواده‌ها هست، در امواج کانال‌های و نگاه‌های بی‌شمار جهان،‌در مناسبات میان افراد،‌در مرگ اخلاق و روابط انسانی که حاصل آن را در دادگاه‌ها می بینیم جست‌وجو کرد. 

عبدالکریمی با بیان اینکه پست مدرنیسم بخشی از زیست جهان ما محسوب می‌شود،‌ تصریح کرد: تحولاتی در تاریخ رخ می‌دهد که متفکران روی این تحولات تامل می‌کنند و صورت‌بندی واقعیتی تاریخی را انجام‌می دهند لذا در تفکر خلاقیت محض وجود ندارد اما در جامعه ما این منطق رایج است که رابطه مفاهیم با نحوه هستی اجتماعی یک جامعه را نادیده می‌گیریم.
وی ادامه داد: حرف من این است که وقتی از شناخت و معرفت و فهم پدیداری چون مدرنیته یا پست مدرنیسم در جامعه خودمان بحث می‌کنیم نوعی تصور دکارتی از موضوع داریم و سوژه و اوبژه را مطرح میکنیم، در واقع می‌خواهم بگویم که ما در این مواجهه عنصر سومی نادیده گرفته‌ شده است که اتفاقا سوژه و اوبژه را هم در بر گرفته و امکان مواجهه این دو را فراهم می کند.
دانشیار فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: این عقلانیت توهمی دکارتی که قبلا به آن اشاره کردم باعث شده که نقطه بیرون از جهان را تصور کنیم و بعد بگوییم با مدرنیته یا پست مدرنیسه می‌خواهیم برخورد کنیم،‌در حالی که مساله ما از این سنخ نیست بلکه سوال آن است که پست مدرنیسم با ما چه کرده نه اینکه ما با پست مدرنیسم چه کرده‌ایم.
عبدالکریمی افزود: پست‌مدرنیسم مانند یک سونامی است و من به چند دلیل است که به این مساله اشاره می‌کنم ضمن آنکه ما نمی‌توانیم خودمان را از مدرنیته جدا کنیم و به همان معنا نمی‌توانیم خود را از پست‌مدرن جدا کنیم.
وی گفت: وقتی انقلاب صنعتی اول رخ داد انقلاب همه‌چیز بود یعنی زیست‌جهان بشر اعم از دین، روابط خانواده و سیاست را تغییر داد اما امروز با انقلاب صنعتی دوم مواجهیم که با ظهور آی‌تی تحقق یافت، ‌به بیان دیگر در جامعه ما امروز خواب خرگوشی و خواب اصحاب کهفی در مواجهه با پست‌مدرنیسم است و اگر المنت‌های جامعه پست‌مدرن را برشمارم مثال‌های زیادی وجود دارد مثلا همین نبود روابط پدرسالارانه،‌ یا مثلا امروز در جامعه مدرن تلویزیون و رسانه فراروایت هستن و الان هر فردی دارد از طریق وبلاگ حرف خودش را می‌زند مثلا حملاتی که علیه لیونل مسی شد مثال خوبی است که شصت‌هزار جوان خودجوش واکنش نشان دادند. 

این خاطرنشان کرد: در واقع تبدیل امر قدسی به امر عرفی در پست‌مدرن مساله‌ای است که در دوران مدرن ندیدیم،‌در واقع حرف من این است که پست‌مدرنیسم مثل پست مدرنیته مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و گزاره‌ها نیست گرچه میتوانیم از این دیدگاه در مورد آنها بحث کنیم و پست مدرنیسم و پست مدرنیته اول‌باالذات رویه‌ای تاریخی هستند لذا سوال آن است که امروز نسبت به این رویه تاریخی چه کنیم ما آمدیم و نسبت به اندیشه‌ها نقد زدیم در حالی اگر همین تجربه تاریخی را داشتیم امروز در برابر پست‌مدرنیسم این همه مستاصل نبودیم و هزینه‌های گزاف نمی پرداختیم که امروز بتوانیم در این سطح مطرح کنیم که مواجهه ما با مدرنیته در این ۴۰ سال خام بوده است.

نظر شما