شناسهٔ خبر: 17711 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

زبان دری و فارسی از یک پیکر هستند

عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان گفت: برخی از واژگان فارسی در ایران و برخی در افغانستان ناشناخته است. این‌ها یک ظرفیت است و از این ظرفیت واژگان باید استفاده کنیم.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ روز گذشته برنامه ادبی «روایت لاله کوهی» با همکاری خانه ادبیات افغانستان در مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری برگزار شد. در این برنامه محمدسرور رجایی شاعر، روزنامه‌نگار و عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان، شوکت‌ علی محمدی شاعر و نویسنده و همچنین زهرا زاهدی عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان درباره تلاش‌های ادبی زهرا حسین‌زاده سخن گفتند.

محمدسرور رجایی در بخشی از سخنان خود گفت: بسیاری از شاعران را شاهد بودیم که در کنار هنرهای دیگر مانند عکاسی و فیلم‌سازی دچار خودباختگی شده و سعی کرده‌اند که از طریق دوری از شاعری و نزدیک شدن به این هنرها خود را به رخ بکشند و با خودکشی از طریق سینما تولیداتی را ارائه کنند. خانم حسین‌زاده برخلاف اینگونه از شاعران از خلاقیت شایسته خود استفاده کرده و به سرودن شعر پرداخته است.

عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان با اشاره به اینکه شعرهای خانم حسین‌زاده بسیار دردمند است، گفت:‌ هنرمند چه در لباس عکاسی و چه در لباس شاعری زبان فرهنگی جامعه است و باید آنچه که درخور جامعه است بیان کند. حسین‌زاده در این زمینه بسیار موفق بوده است.

وی افزود: بعضی از شاعران ما بارها این سوال را مطرح می‌کنند که آیا ما باید از الفاض بومی افغانستان در شعرهای خود استفاده کنیم یا از الفاظی که در کشور ایران کاربرد دارد. در پاسخ این شاعران باید گفت که اگر ما از واژه‌هایی که در کشور ایران کاربرد دارد استفاده کنیم به گسترش فرهنگ خودمان کمک بسیاری کرده‌ایم چرا که برخی از واژگان فارسی در ایران و بالعکس در افغانستان ناشناخته است. اینها یک ظرفیت است و از این ظرفیت واژگان باید استفاده کنیم.

رجایی تصریح کرد: اگر ما چشمانمان را بر روی گویش ایرانی یا افغانستانی بپوشیم از این ظرفیت موجود دور شده‌ایم و اگر این ارتباط را برقرار کنیم خدمت بزرگی به زبان فارسی انجام داده‌ایم چرا که زبان دری و فارسی از یک پیکر هستند.

وی با اشاره به بخشی از شعرهای سپید خانم حسین‌زاده افزود: در جشنواره‌های شعر بسیاری از شاعران تلاش می‌کنند که برای مخاطبان خود به ارائه شعرهایی در سبک غزل بپردازند و اینها به دلیل علاقه بیشتر مخاطب به شعر غزل است اما در شعرهای خانم حسین‌زاده شاهد هستیم که بر خلاف توانایی بیشتر ایشان در حوزه شعر غزل، او به سمت سرودن شعرهای سپید و دوبیتی رفته است.

عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان تصریح کرد: در چند سال گذشته ما شاهد بوده‌ایم که وی کمتر به سراغ شعرهای آیینی و مذهبی رفته‌ است؛ البته این مسئله یکی از مشکلات زبان ادبیات کنونی ما در بین جوانان است و اینکه کسانی مانند این شاعر جوان وجود دارند که شعرهای آیینی می‌گویند نشان از بوجود آمدن یک نسل پرمایه در ادبیات مهاجرت افغانستان است چرا که شاعران امروز ما دچار سردرگمی شده‌اند و ما باید از تجربه‌های برخی از شاعران آیینی این حوزه استفاده کنیم.

زهرا زاهدی عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان در بخش دیگری از این نشست گفت:  شعر در دهه ۷۰ حلقه اتصالی بین شعر مقاومت در دهه ۶۰ بود. شعری که در آن مسائل طالبان ستیزی و مقاومت شکل گرفته بود. بعد از مدتی بسیاری از شاعران افغانستان در حوزه شعر وارد مسائل اجتماعی و شخصی شدند و به آن پرداختند. 

وی افزود: بعد از مدتی زنان ما هم وارد حوزه شعر اعتراض شدند و این فضا برروی شعر مقاومت تاثیر گذاشت. در ایران به دلیل اشتراکات فرهنگی حوزه شعر مقاومت افغانستان پررنگ‌تر شد. 

زاهدی تصریح کرد: این شاعر توانسته است که بین گویش‌های رایج در ایران و افغانستان پیوند ایجاد کند و این پیوند باعث یک تعامل خوبی بین ما شده است البته بیشترین تاثیرپذیری از طرف ادبیات ما بوده است تا ادبیات ایران. 

عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان در پایان گفت: در هر جریان اجتماعی و سیاسی بسیاری از شاعران را می‌بینیم که برای خالی از عریضه نماندن آثارشان از آن اتفاق سیاسی یا فرهنگی به شعر گفتن درباره آن موضوع می‌پردازند در حالی که حسین‌زاده هیچ‌‌گاه سعی نداشته شبیه اینگونه شاعران باشد.

نظر شما