شناسهٔ خبر: 29002 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ورود دموکراسی به بلاد اسلامی ـ عربی، گسترش و آینده آن در مجموعه سه جلدی «تجربه‌ی دموکراسی»

مجموعه سه جلدی «تجربه ی دموکراسی» به تازگی به همت نشر یادآوران منتشر شده است. این مجموعه سه جلدی، ورود دموکراسی به بلاد اسلامی ـ عربی، گسترش و آینده این پدیده را با ذکر نمونه‌های موردی از دو بخش مشرق عربی و مغرب عربی، تا سال‌های پایانی قرن میلادی گذشته، رصد کرده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ تحولات، جنبش، کودتا، خیزش، انقلاب، بهار عربی  یا هر نام و نشان و عنوان دیگر، در دو دهه آغازین قرن بیست و یکم میلادی، نگاه همه ناظران سیاسی را به خود معطوف کرد. ادعای همه این تحولات ـ که با ریختن خون مخالفان و سقوط اکثر حاکمان همراه شد ـ رسیدن به آزادی و برابری و برقراری دموکراسی بود.

نشر یادآوران در همین راستا و در سری جدید انتشار آثار خود با عنوان «سپهر مدرن عرب»، سه جلد کتاب با عنوان کلی «تجربه ی دموکراسی» را به چاپ رسانده که هر یک دارای عناوین فرعی است. این مجموعه سه جلدی، ورود دموکراسی به بلاد اسلامی ـ عربی، گسترش و آینده این پدیده را با ذکر نمونه‌های موردی از دو بخش مشرق عربی و مغرب عربی، تا سال‌های پایانی قرن میلادی گذشته، رصد کرده است.

آنچه در ادامه می‌آید، درآمدِ معرفی روی­کردهای کتاب «تجربه ی دموکراسی»، خاست­گاه فکری و آثار نویسندگان و معرفی مترجمان این مجموعه است.

۱- «جهان عرب» مجموعه­ بیست و دو کشور است که در دو قاره­ آسیا و آفریقا پراکنده‌اند؛ نوع حکومت، دین حاکمان، دین و مذهب توده­ی مردم، شمار اقلیت­‌های دینی و زبانی، میزان وابستگی و یا عدم وابست­گی به کشورهای دیگر، همه و همه، بر این مجموعه اثر می­‌نهند. به تعبیر دیگر، هیچ کشوری نمی‌‌تواند روح جهان عرب را نمایندگی کند. از این ­رو، باید به جای اصطلاح «جهان عرب»، «کشورهای عربی» گفت و نوشت تا در برخورد و تعامل خویش با این کشورها، دچار دلهره و اشتباه نشویم. اگرچه در این کتاب «جهان عرب» به کار رفته، اما مراد ما همان کشورهای عربی­ است و اصطلاح «جهان عرب» به دلیل کاربرد وسیع آن، تغییر نیافته است.

بیش­تر کشورهای عربی، تا دو سده پیش­تر، زیر نفوذ امپراتوری بزرگ عثمانی قرار داشته، با نشیب و فراز حکومت استامبول، هم­راه و هم­سفر بوده­‌اند. سُست شدن پایه­‌های عثمانیان، ارتباط فرهنگی با کشورهای غربی، جنگ جهانی اول و دوم، خروج استعمارگران و استقلال کشورهای عربی، فرهیخت­گان عرب را به کنکاش و تلاش فراوان واداشت تا موجودیت خویش را اعلام داشته، هویت از دست رفته را بازیابند و دوران شکوفایی اسلامی و عربی را بازگردانند. بدین‌سان، چالش‌­ها و آزمو­ن‌هایی چون جنگ و صلح داخلی و خارجی، نژادپرستی و قومیت‌­گرایی، سکولاریزم و دین­‌مداری، اسلام­‌خواهی و اسلام‌­گریزی، اصلاح‌­طلبی و سلفی­‌گری، در کشورهای عربی نمود و فراز و فرود داشتند. این تجربه‌ها، هم­چنان ادامه دارند و تحولات عربی دهه­ نخست هزاره­ سوم میلادی، همه­ خبر­گان و ناظران را خیره ساخته است.

دموکراسی، یکی از پدید‌‌ه‌­هایی است که واکنش جوامع عربی را به هم­راه داشت؛ نفی دموکراسی، هم­تراز نامیدن دموکراسی با شورا و دست‌­آخر، تلاش برای پی­‌ریزی پایه‌­های دموکراسی در جای­ جای بلاد عربی به بوته­ آزمایش سپرده شده است. این تجربه و کنش و ردّ و پذیرش، بیش­تر از سوی فرهیخت­گان ـ و به ­تبعِ  آنها توده­ مردم ـ انجام پذیرفته، حاکمان عرب به ­فراخور نیازهای استبدادگرایانه­ خود، دموکراسی را دست­مایه­ بقای حکومت خویش قرار داده، هیچ گاه به عنوان ضرورت و نیاز بدان نظر نیفکنده­‌اند، زیرا دموکراسی، توأمان آزادی است و این دو، نفی خودکام­گی را درپی خواهند داشت.

۲- دموکراسی، پدیده و فرایندی غربی است. برخورد عرب‌ها با این پدیده، هم­چون تعامل با سایر مقولات دخیل، خالی از اشکال و ابهام نبوده و نیست. امروزه در کشورهای غربی، از ناکارآمدی برخی از راهکارهای دموکراتیک سخن به­ میان می‌­آید و پاره‌­ای از پژوهش­گران، دموکراسی را پایان راه نمی­‌انگارند؛ در­حالی‌­که در کشورهای عربی، هنوز هم حدیث مکرّر ضرورت و یا عدم ضرورت دموکراسی، بحث داغ پاره‌­ای از نویسندگان و اندیش­مندان و نهادهای مردمی و دولتی­ است.

دموکراسی کشورهای غربی، در تجربه دراز­ دامن آن سامان ریشه دارد؛ پیشینه­ سخن از دموکراسی به دولت­شهرهای یونان باستان، از سده­ پنجم پیش از میلاد مسیح، در زمان افلاطون و ارسطو بازمی‌­گردد.

دموکراسی، گونه­‌های فراوانی به خود دید و از مشارکت مستقیم مردان (= حذف زنان و بردگان) تا به امروز، ادوار تاریخی متفاوت و گوناگونی پشت سر نهاده است. اما در بلاد عربی، این اصطلاح چه در نوشته‌­ها و گفته­‌ها و چه به ­عنوان یک مفهوم و روش حکومتی تازه‌­گی دارد. تمام کشورهای جهان، جز عربستان سعودی، واتیکان، میانمار و برونئی، خود را دارای حکومتی دموکراتیک می‌پندارند.

۳ - جلد اول مجموعه­ تجربه ­ دموکراسی «اسلام، دموکراسی و جهان عرب» نام گرفته، تا شمایی از برخورد اسلام‌­گرایان را با پدیده­ دموکراسی نشان دهد. فهمی هویدی آیات و روایات فراوانی برای شباهت دموکراسی با شورا بیان داشته، از ضروت پی­ریزی دموکراسی سخن رانده، بایدها و نبایدهایی متذکر شده است: امروزه به دموکراسی نه تنها به‌مثابه یک نظام حکومتی مبتنی‌بر آزادی و مشارکت سیاسی و تکثر و نظایر آن نگریسته نمی‌شود، بل­که نمادی برای یک پروژه‌ی غربی به‌حساب می‌آید که ستم و تحقیر را در حق عرب‌ها و مسلمانان روا داشته است... از‌این‌رو، انکار دموکراسی توسط عده‌ای از مسلمانان نباید نفی ذات دموکراسی به‌شمار آید؛ بل­که در حقیقت، نفی پروژه‌ای­ست که دموکراسی نماینده‌ آن است. اما نباید فراموش کرد که بنابر آموزه‌­های دینی ما، اسلام منشأ قانون‌گذاری و منبع همه­ ارزش‌هاست و درهیچ حالتی به‌عنوان منبع قدرت محسوب نمی‌‌شود.

فهمی هویدی (= محمود فهمی عبدالرزاق هویدی، زاد: ۱۹۳۷ م) نویسنده و اندیش­مند اسلامی مصری، یکی از مطرح‌­ترین متفکران اسلامی معاصر به ­شمار می‌آید. وی، یکی از اعضای جنبش اخوان المسلمین بود، اما از آنان جدا شد. در سن هفده سالهگی و در زمان ریاست جمهوری جمال عبدالناصر، به مدت دو سال زندانی شد. به گفته او، این تجربه تأثیر فراوانی بر زندگی‌­اش داشته است. از کتاب‌های او می‌توان به ایران از درون، ۱۹۸۸م؛ بحران خودآگاهی دینی، ۱۹۸۸ م؛ اسلام و دموکراسی، ۱۹۹۳ م؛ مقاله‌های ممنوع، ۱۹۹۸ و  مصر درپی راه‌حل، ۱۹۹۸ م اشاره کرد.

زکی احمد، دیدگاه خویش را درباب و درباره­ ضرورت دموکراسی از زبان سیّد محمدحسین فضل‌الله می‌­آورد: اگر مسأله­، گزینش نظام دموکراتیک از یک سو و دیکتاتوری از دیگر سو باشد، باید با نظام دموکراتیک هم­راه شد و دیکتاتوری را مردود شمرد؛ زیرا اسلام‌گرایان تنها در سایه­ دموکراسی می‌توانند، آزادانه به تبلیغ اسلام بپردازند. در‌حالی‌که از این آزادی عمل در عرصه­‌های نظام دیکتاتوری اثری به چشم نمی‌خورد. زکی احمد می‌­افزاید: «برخی از اهل نظر، جنبش‌­های اسلامی را به دشمنی با دموکراسی و عدم‌پذیرش آن به‌عنوان یک تئوری و راه­بُرد متهم می‌سازند و این جنبش‌­ها را دشمن وجود و آینده دموکراسی می­‌پندارند؛ در‌حالی‌که باید گفت بزرگ­‌ترین قربانیان دموکراسی، جنبش‌­های اسلامی‌­اند.» زکی احمد، از پژوهش­گران کشور عربستان سعودی است.

لؤی صافی، با اشاره به برخی‌از اصول سیاسی اسلامی به‌عنوان الگویی نوین برای دولت اسلامی تلاش کرده تا خطای استناد به موضع قبیله‌ای را در دولت اسلامی بیان کند. وی، تفکیک میان عام و خاص در شریعت و تمایز میان وظایف ملت و دولت را که با اهداف عمومی وحی متناسب باشد، ضرورتی حیاتی دانسته است. از منظر او، این تفکیک باعث عدم تبدیل قدرت سیاسی به ابزاری برای تحقق منافع جزئی و خاص و سوءِاستفاده‌ از نهادهای حکومتی برای متوقف کردن روند مرحله‌ تاریخی و شکوفائی فکری و معنوی و تشکیلاتی و تحکیم وضعیت موجود جلوگیری خواهد بود.

لؤی صافی اندیش­مند و نویسنده­ سوری در دمشق دیده به جهان گشود و در آن جا تحصیلات مقدماتی خود را به پایان رساند و پس از آن برای تحصیل به دانشگاه وین در ایالت میشیگان آمریکا رفت و مدرک فوق لیسانس و دکترای خود را در رشته‌ علوم سیاسی دریافت کرد. جلد نخست کتاب «تجربه ی دموکراسی» در ۱۲۸ صفحه منتشر شده است.

اما جلد دوم کتاب «تجربه ی دموکراسی»، به چالش و تعامل «دموکراسی و جنبش­های اسلامی» نظر افکنده است. عبدالله فهد النفیسی، ضمن ارزیابی اندیشه‌ حرکتی جریان‌های اسلام‌گرا تلاش کرده، به بررسی اندیشه­ حرکتی و خط‌ مشی «حزب ‌الدعوة» در محورهای مختلفی چون مفهوم دولت، نهادها، برنامه‌ها، اقتصاد، قومیت و مرجعیت بپردازد و در پایان نتیجه گرفته، این حزب اگرچه دو سال پیش از انقلاب ایران تأسیس شده، ولی از تجربه­ انقلاب اسلامی ایران متأثر است.


  


عبدالله النفیسی (زاد: ۱۹۴۵ م) در کویت دیده به جهان گشود. او رئیس سابق انجمن ملی مبارزه با عادی‌­سازی روابط با اسرائیل بود. مدرک دکتری خود را در سال ۱۹۷۲ م از دانشکده چرچیل در دانش­گاه کمبریج دریافت کرد. النفیسی از سال‌های ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۴ م در دانش­گاه کویت به تدریس علوم سیاسی پرداخت و پس از آن، در دانش­گاه اکسترای انگلیس تدریس کرد. وی همچنین به عنوان استاد مهمان در دانش­کده‌ علوم سیاسی دانش­گاه هاروارد، دانش­گاه پکن و دانشگاه مسکو تدریس کرده است. وی هر شش ماه یک بار در برنامه‌ «بدون مرز» شبکه تلوزیونی الجزیره حاضر می‌شود و خلاصه‌ای از پژوهش‌ها و اندیشه‌ خود را ارائه می‌دهد. النفیسی در سال ۲۰۱۰ م از کشورهای کوچک حاشیه خلیج [فارس] مانند کویت و بحرین و قطر و امارات خواست، که به عربستان بپیوندند. اندیشه‌های وی، بحث‌های زیادی را دامن زده است.

زکی احمد، این­ بار در این جلد و در پژوهشی دیگر، تحولات جنبش‌ اسلامی معاصر جهان عرب را در واپسین دهه‌ قرن بیستم، رصد کرده است: تحلیل معرفت‌شناختی جنبش اسلامی معاصر عیان می‌سازد که این جنبش، خود را هم­گام با افکار و تئوری‌های پیشرفته و نوین بازسازی می‌کند و می‌توان گفت که این جنبش، امروزه شیوه‌ جدیدی را برای خود پی­ می‌افکند؛ وارد دوره‌ زمانی جدیدی شده، از شیوه‌ها و راه­بردهای سُنتی جنبش اسلامی فاصله ‌گرفته، دارای بلوغ، رشد، آگاهی و گشایش بیش­تری است. وی اعلام می‌­دارد این مسأله نباید باعث نگرانی جریان‌های دیگر شود؛ چراکه جنبش اسلامی به درجه‌ای از آگاهی رسیده که با دیگران به انصاف و احترام متقابل و نگاهی خوش‌بینانه تعامل نماید.

اما نگاه محمد سَعد ابوعامود، یک­سره با دیدگاه اسلام­گرایانی چون زکی احمد متفاوت است. وی پس از نمایش شیوه‌ عضوگیری و جذب نیرو در جنبش‌­های اسلامی و ویژگی‌های سازمانی و تشکیلاتی آن­ها نتایج دیگری گرفته است: هرچند نمی‌توان تأثیر خشونت إعمال‌شده توسط حکومت‌های عربی در رویارویی با این تشکل‌ها و افزایش روی­کرد آن­ها به اقدامات خشن را به‌عنوان ابزاری جهت تغییر جامعه منکر شد، اما رفتار خشونت‌آمیز گروه‌های اسلام‌گرا ریشه در ساختار فکری و تشکیلاتی آنها دارد.

محمد سَعد ابوعامود، استاد علوم سیاسی دانشگاه حلوان مصر است. از کتاب‌های او پارادکس شکل­‌گیری حکومت عربی موجود در اندیشه­ سیاسی عربی معاصر است.

عبداللطیف الهرماسی در این کتاب ما را با تجربه­ دیگری از تعامل جنبش‌­های عربی با مقوله­ دموکراسی، آشنا می‌­سازد. وی به عیارسنجی جنبش‌های اسلام‌گرا در مغرب عربی پرداخته، نمودارهایی ارائه کرده است. نوشته­ وی با این پیش‌انگاره آغاز می‌شود که بررسی علمی اسلام سیاسی نشان می‌دهد یک­سان پنداشتن حرکت‌های اسلامی باوجود تنوع آن­ها ـ از اخوان المسلمین گرفته تا جنبش سیاسی دینی در ایران ـ پنداری نابه­ جاست. نمونه­ آماری او، سه کشور تونس، الجزایر و مغرب است: سنت اندیشه‌ اصلاح‌طلبی و نوزایی در تونس با الجزایر متفاوت است. جنبش اصلاح‌‌طلب با روی­کردی لیبرالی پیش از استعمار در تونس پدیدار شد، اما در الجزایر (و نیز در مغرب) چنین نبود. این جنبش با «خیرالدین» و تلاش او برای نوسازی در تونس آغاز شد و با «جنبش جوانان تونسی» ادامه یافت.

عبداللطیف الهرماسی از اندیش­مندان تونس است. از کتاب‌­های وی، پدیده­ تکفیر در جامعه­ اسلامی از منظر جامعه‌­شناسی ادیان، ۲۰۱۰ م است. جلد دوم کتاب «تجربه ی دموکراسی» در ۱۲۰ صفحه منتشر شده است.

سرآغاز کتاب سوم «تجربه ی دموکراسی»، قومیت­‌گرایی بنیادگرایی و آینده­ جهان عرب با مقاله­ وجیه کوثرانی است که نگاهی به سه مرحله از پروژه‌ جنبش عربی و اسلامی دارد. وی، سه طرح و پروژه‌ مربوط به سه دوره را پیشِ روی ما قرار م‌ی­دهد. در واقع این ادوار سه‌گانه، ایست­گاه‌هایی از مرحله‌ واحدی در تاریخ جهان عرب و اسلام است؛ مرحله‌ای که شاهد تلاش جهان عرب و اسلام برای خیزش از حالت رکود و جمود به سوی انقلاب و پیش­رفت و از سیاه‌روزی استبداد و حکومت مطلقه به روزگار درخشان آزادی و از تیره‌­بختی فقر و نیازمندی به خوش­بختی بی‌نیازی و برابری بود. نویسنده خاطر­نشان می‌­کند اگرچه هر دوره‌ای با تأکید بر جنبه‌‌ خاصی از جنبه‌های این خیزش، آن را به نام خود پیوند می‌داد اما جالب توجه است که هر کدام از این دوره‌ها به نفی جنبه‌ مثبت دست­اوردهای دوره‌ی پیشین می‌پرداخت.


به‌عبارت دیگر، رد کردن جنبه‌های منفی، دامن جنبه‌ها و دست­اوردهای مثبت را نیز می‌گرفت. وجیه کوثرانی، استاد رشته­ تاریخ دانش­گاه لبنان است. گفتمان سیاسی و تاریخ، ۱۹۸۴ م؛ روی­کردهای اجتماعی و سیاسی جبل عامل و مشرق عربی، ۱۹۸۶ م؛ پروژه­ی نوزایی عربی، ۱۹۹۵م؛ تاریخ و مکاتب تاریخی غربی و عربی، ۲۰۰۱ م و فقه اصلاح‌­طلب شیعه و ولایت فقیه، ۲۰۰۷ م از کتاب‌های اوست.

اما از منظر علی نوح، مقوله‌ بیداری اسلامی معاصر، مقوله‌ای سیاسی­ست که هدف از آن، دست‌یافتن اسلام سیاسی و نظامی به قدرت است و دوره‌ معاصر، درستی این نظر را ثابت کرده است. وی حضور پُررنگ جنبش‌­های اسلامی را وجود حالت ناکامی و سرخوردگی سوسیالیسم و نیروهای ملی‌گرا می‌­داند که باعث شده نیروهای اسلامی تنها نیروی حاضر در صحنه به ­نظر برسند. دیدگاه علی نوح را باید با توجه به اوضاع و سال نگارش مقاله بررسی کرد و در آن سیاق دید و درستی دیدگاه وی را با تحولات امروز جنبش­های اسلامی سنجید.
علی نوح، از نویسندگان کشور سوریه است.

احمد المنونی منون، از گذشته و آینده­ جهان عرب سخن گفته است. به نگر او، امروزه در جهان عرب، قدرت عمل از دست جریان چپ ـ چه در شکل رهبر و حزب واحد و چه در هیأت احزاب پیش­رو و حاضر در مجلس ـ خارج شده است. عدم حضور و فعالیت چپ­گرایان موجب بروز وضعیتی شده که بر نظام نوین جهانی با تمام مقدمات و جرئیات آن مترتب گشته، ما را به انتخاب دموکراسی می­‌کشاند. در سایه­ این وضعیت، سلطه­ آمریکا ـ دشمن استراتژیک و هم­‌پیمان با اسرائیل ـ دموکراسی را به عنوان گزینه­ درست و تنها راه هم­بستگی و ترک اختلاف، پیش­رو قرار داده است. در واقع وی، روی­کرد به دموکراسی را افزون بر استراتژی ایالات متحده و هم­پیمانان­اش، ناچار بودن جهان عرب برای هم­بستگی در برابر دشمنی می­‌داند که توان هم­اوردی با آن را ندارند. دلیل دیگر، انتخاب گزینه­ دموکراسی، نه احساس نیاز و ضرورت که فقدان طرح توسعه و ناکارآمدی مدل­های حکومتی عربی است.

احمد المنونی منون (زاد: ۱۹۴۴ م) از سینماگران و نویسندگان کشور مغرب است. وی به­ تحصیل اقتصاد و سینما در دانش­گاه بروکسل اشتغال داشته، افزون بر فیلم­برداری چندین اثر، برای تئاتر و تلویزیون متن نوشته است.

بُرهان زُریق نیز در این کتاب با تأکید بر قومیت­‌گرایی و کارآمدی مدل ناصری، برآن است که جمال عبدالناصر با بادبانی از جنس عربیت و اسلام و در امواجی متلاطم تمام امت عرب را رهبری کرد و به­ پیش راند. در واقع ناصریسم بر این حقیقت تاریخی که اسلام نقش ویژه‌ای در شکل‌دهی زندگی در حوزه‌ سرزمین‌های عربی و صیانت از هستی، فرهنگ و میراث امت عربی داشته، صحه می‌گذارد که بدون شک، امروزه عامل تمدنی عربی- اسلامی تنها عاملی­ست که می‌تواند به ­ویژه پس از جنگ خلیج فارس‌ بند و پیمان را به پیکر جامعه‌ مدنی بازگرداند و تنها این عامل ـ و نه مصلحت و یا منفعت به معنای تنگ و محدود آن ـ توانایی پی‌ریزی پروژه‌ دولت ـ امت را دارد. اخلاق اسلام و اخلاق عربیت، ۲۰۱۰ م؛ فلسفه­ی آزادی، ۲۰۱ م و فلسفه­ آزادی و نقش آن در پروژه­ی نوزایی عربی، ۲۰۱۱ م از کتاب‌های اوست. بُرهان زُریق، از نویسندگان سوریه است.

بنابراین سه جلد کتاب «تجربه ی دموکراسی» مجموعه ­مقالات شانزده‌گانه­ چندین اندیش­مند عرب است که در آغاز به ­صورت مقاله در واپسین دهه­ قرن بیستم، در نشریه­ «المستقبل العربی» منتشر شد و به ­سال ۱۹۹۹ م، با نام «الحرکات الإسلامیة والدیمقراطیة؛ دراسات فی الفکر والممارسة» به ­چاپ رسید. برای انتقال تجربی عربی در برخورد با دموکراسی، یازده مقاله از آن کتاب ترجمه شده است. تحولات اخیر کشورهای عربی، محک مناسبی برای دیدگاه­‌های ارائه ­شده در این سه کتاب است. بی­ گمان، این مجموعه نیازمند ترجمه­ کتابی دیگر است تا صحت و سقم آراء مطرح شده را از نگاه همین نویسند­گان و برخی دیگر از ناظران، بررسی کند. جلد سوم کتاب «تجربه ی دموکراسی» در ۱۳۶ صفحه منتشر شده است.

آشنایی با مترجمان
هریک از مترجمان این سه کتاب، آثار و ترجمه‌های فراوانی در نشریات داخلی و خارجی به ­چاپ رسانده‌­اند. محمدجمعه امینی (زاد: ۱۳۵۲ خورشیدی)، مترجم و مدیرمسئول فصلنامه­ «آفاق» است که در کابُل منتشر می‌­شود. این پژوهش­گر افغانیِ ساکن ایران، کارشناس ارشد زمین‌­شناسی است.

حسین عباسی (زاد: ۱۳۵۰ خورشیدی)، نویسنده و مترجم به دو زبان عربی و فارسی، که «تجربه ی دموکراسی» به کوشش او ترجمه شده است.

سیّد عبدالرزّاق سیادت (زاد: ۱۳۴۴ خورشیدی)، نویسنده و مترجم به دو زبان عربی و فارسی، کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره­ اسلامی است. وی، ویراستار مجموعه است.

مریم حیدری (زاد: ۱۳۶۳ خورشیدی)، شاعر و مترجم به دو زبان عربی و فارسی، کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب است. از وی چندین کتاب از زبان عربی به فارسی ترجمه شده است. مسلم اریحی (زاد: ۱۳۵۱ خورشیدی)، نویسنده و مترجم به زبان عربی و فارسی، دانشجوی دکتری جامعه ­شناسی است. مهدی مروانی (زاد: ۱۳۵۷ خورشیدی)، نویسنده و مترجم به زبان عربی و فارسی است. وی، در زمینه­ ادبیات، کتاب­هایی به عربی و فارسی ترجمه کرده است. عبدالکریم اهوازی (زاد: ۱۳۴۸ خورشیدی)، شاعر و مترجم به زبان عربی و فارسی و کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب است. سیف علی (زاد: ۱۳۶۳ خورشیدی)، نویسنده و مترجم به زبان عربی و فارسی و کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی است. این مترجم عراقیِ ساکن ایران، چندین کتاب از فارسی به عربی ترجمه کرده است.

مجموعه سه جلدی «تجربه ی دموکراسی» با شمارگان هزار نسخه به بهای ۲۲ هزار تومان از سوی نشر یادآوران وارد بازار کتاب شده است.

نظر شما