شناسهٔ خبر: 29722 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«غول مدفون شده»؛ نمایش زندگی واقعی در فضایی غیرواقعی

«کازو ایشی‌گورو» نویسنده انگلیسی ژاپنی‌تبار و برنده بوکر در رمان جدید خود در فضایی متفاوت از رمان‌های قبلی به مسئله جایزالخطا بودن انسان و اهمیت فراموشی برخی دشمنی‌ها برای داشتن صلح و آرامش پرداخته و انتقام را چرخه‌ای خونین و بی‌پایان توصیف کرده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ «غول مدفون شده» هفتمین رمان ایشی‌گورو و نخستین رمان او پس از «هرگز رهایم مکن» که به فهرست نهایی من بوکر 2005 راه یافت، به بیان موضوعات آشنایی پرداخته است.

در این رمان عدم اطمینان و ذهن‌گرایی موجود در رمان‌های قبلی ایشی‌گورو مانند «منظر پریده‌رنگ تپه‌ها» و «وقتی یتیم بودیم»؛ خیال‌پروری «منظر پریده‌رنگ تپه‌ها»؛ تراژدی سرکوب‌شده در «بازمانده روز» و «هرگز رهایم مکن»؛ تأثر و ندامت موجود در رمان‌های «منظر پریده‌رنگ تپه‌ها»، «بازمانده روز» و «هنرمندی در دنیای شناور»؛ درد پیری یا مرگ نهفته در «منظر پریده‌رنگ تپه‌ها»، «هنرمندی در دنیای شناور» و «هرگز رهایم مکن» دیده می‌شود.

اما آنچه که متفاوت است فضا و موقعیت داستان است: سرزمین غول‌ها و دایناسورها. برخی از آثار ایشی‌گورو فضای غیرواقعی داشته‌اند اما در این رمان جهان تالکین‌-مانند موجودات جادویی یک تفاوت واقعی در رمان‌های او پدید آورده است.

خواننده در ابتدا تصور می‌کند با یک ژانر فانتزی روبروست اما سپس متوجه می‌شود که چنین نیست. در این رمان نیز مانند بسیاری از آثار ایشی‌گورو داستان سطحی، جاذبه اصلی نیست. ایشی‌گورو به بازنمایی تحت‌اللفظی زندگی در قالب تمثیل‌ها و کنایه‌ها نپرداخته و در واقع مسئله انسان‌ها و جایزالخطا بودن آنها در قلب این داستان قرار گرفته است.

داستان در قرن ششم پس از میلاد می‌گذرد، زمانی که ساکسون‌ها از سرزمین ژرمن خود وارد انگلستان شدند. افسانه شاه آرتور چند سال است که فراموش شده و باوجود احساسی ناخوشایند میان انگلیسی‌ها و ساکسون‌ها، رابطه آنها در صلحی متزلزل قرار گرفته است. در این میان یک زوج پیر به نام‌های اکسل و بئاتریس درگیر مشکلی در رابطه با فرزند خود که از او فقط خاطراتی مبهم و زودگذر دارند شده‌اند. این فراموشی نسبی چیزی است که هر فرد تا حدی به آن دچار می‌شود. اکسل و بئاتریس در جستجوی پسر خود راهی می‌شوند گرچه می‌دانند که سفری طولانی و دشوار پیش رو خواهند داشت.

آنها در طول راه با شخصیت‌هایی مانند «ویستان» که یک جنگجوی ساکسون است، «سر گاوین» شوالیه پیر و برادرزاده شاه آرتور و نیز یک قایقران آشنا می‌شوند. این زوج با یکدیگر بسیار مهربان هستند و هنگامی که از یادآوری خاطرات خود ناتوان می‌شوند هیچ کینه و رنجشی از هم به دل نمی‌گیرند و فقط مشتاق کشف خاطرات مشترکشان هستند.

در این داستان نشان داده شده که فراموشی جنگ‌های گذشته توسط مردم می‌تواند باعث صلح شود. اما سؤال ناگفته ایشی‌گورو این است که آیا این نوع فراموشی جمعی می‌تواند موجه باشد یا اینکه عادلانه‌تر این است که مردم با حقیقتی تلخ از اعمال گذشته خود روبرو شوند، حتی اگر این کار باعث شود عده‌ای درصدد گرفتن انتقام برآیند؟

جنایات انسان علیه خودش در طول تاریخ بی‌شمار بوده و اکنون در دنیای مدرن نیز به همان میزان بی‌شمار است: ایرلند شمالی، ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، آفریقای جنوبی، نیجریه، درگیری بوسنی و صربستان، روآندا، عراق، سوریه و لیبی که اغلب با عذابی خونین همراه بوده‌اند.

داستان ایشی‌گورو نشان می‌دهد که انسان‌ها تمایل به انتقام را مدام به ذهن یکدیگر القا می‌کنند. آیا بدون هیچ فراموشی و زمانی که انسان‌ها از رفتارهای زشت خود در گذشته آگاه هستند، می‌توانند انتظار بخشش داشته باشند؟

ایشی‌گورو به اخلاقیات شخصی و تصمیمات خودسرانه‌ای که مردم درباره رفتار پسندیده می‌گیرند، نیز پرداخته است. گرچه انکار راه دیگری برای آرام کردن وجدان است اما نویسنده با افرادی که اقدام به اعمال پرخاشگرانه می‌کنند و سپس متوجه می‌شوند که اشتباهات فاجعه‌باری مرتکب شده‌اند، احساس همدردی می‌کند.

و البته چنین تصمیماتی به ارزیابی ذهنی انسان بستگی دارد. همانگونه که ایشی‌گورو نشان می‌دهد وقتی یک زوج می‌توانند برداشت‌های به شدت متفاوتی از خاطرات مشترک داشته باشند، چگونه ما می‌توانیم امیدوار باشیم که همه درمورد اقدام صحیح برای حل مسائل اصلی و مهم توافق داشته باشیم؟

عنوان «غول مدفون‌شده» استعاره‌ای از فراموش کردن کینه‌ها و آشتی و سرکوب نفرت و خشم است. گرچه این فراموشی می‌تواند مانع از اجرای عدالت درباره افراد خطاکار شود اما همچنین می‌تواند از تکرار چرخه بی‌پایان تلافی و انتقام جلوگیری کند.

نثر ایشی‌گورو مانند همیشه رسمی، کنترل‌شده و موقر است اما احساسات عمیقی در آن جریان دارد. و در نهایت پایان داستان نسبت به این چنین متن محتاطانه‌ای ، بسیار مخرب و کوبنده‌ به نظر می‌رسد.

نظر شما