شناسهٔ خبر: 36623 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

دوسوم از تئاتر به اضافه یک سوم از سینما / نگاهی به نمایش ˝شنیدن˝ به کارگردانی امیر رضا کوهستانی

حسن پارسائی: نمایش ˝شنیدن˝ به نویسندگی، طراحی و کارگردانی امیر رضا کوهستانی در اجرا، موضوع شنیداری‌اش را به شکلی ابتکاری به موقعیتی دیداری و نمایشی تبدیل می‌نماید

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ تئاتر و دنیای نمایش به سبب روی آوردن به موضوعات، حوادث و موقعیت‌های نامتعارف و تازه‌ای که قبلأ به آن‌ها پرداخته نشده و همزمان از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های تحلیلی، اجتماعی و روانشناختی برجسته‌ای برای به نمایش درآمدن، برخوردار بوده‌اند، همواره جایگاه شاخصی داشته و همین رویکرد هم آن را نهایتأ وارد ساحت‌های تجربی‌تر کرده است؛ این نامتعارف نمائی گاهی چنین شکل گرفته که نویسنده برای متن نمایشش موضوعی ساده را که برای دنیای نمایش بسیار بدیهی و معمولی بوده انتخاب نموده و سپس به دلیل نگرش متمایز، خاص و هنرمندانه‌اش از درون آن موضوع یا نکات مهم و برجسته‌ای درآورده که کاملأ برای مخاطب غافلگیرکننده، مهیج غیرقابل انتظار و همزمان تأویل دار و بدیع جلوه کرده است.

نمایش " شنیدن " به نویسندگی، طراحی و کارگردانی امیر رضا کوهستانی در اجرا، موضوع شنیداری‌اش را به شکلی ابتکاری به موقعیتی دیداری و نمایشی تبدیل می‌نماید؛ نمایش به رابطه یک دختر و پسر و همزمان به بردن مخفیانه پسر به داخل خوابگاه شبانه دختر مورد نظر و سپس به افشا شدن موضوع و بازخواست کارمند حراست خوابگاه از دو دختر دانشجو می‌پردازد؛ گرچه موضوع برای جامعه چیز تازه‌ای در بر ندارد ، اما مطرح کردن آن در دنیای نمایش، کاری جسورانه و تا حدی تازه است، زیرا بعد از پردازش موضوع و در ادامه تحلیلی شدن و به نتیجه رسیدن آن، وجاهت مستدل و جایگاه‌مندی یافته است.

امیر رضا کوهستانی موضوع ساده‌ای بر می‌گزیند و ابتدا به این تعارض دافعه آمیز مخاطب دامن می‌زند که مثلا این موضوع اساسأ برای دنیای نمایش و روی صحنه حرفی برای گفتن ندارد و مقوله‌ای بدیهی، معمولی و غیرقابل طرح است، اما او بتدریج چنین مقوله‌ای را به موضوعی روانشناختی، جامعه‌شناختی، اجتماعی و حتی تلویحأ سیاسی تبدیل می‌نماید و همزمان به موقعیت غیرداستانی و ساده نمایش جنبه‌ای داستانی و روائی می‌بخشد و همین خصوصیت تا آخر اجرا محوریت پیدا می‌کند؛ مهم‌تر از داستان‌گونگی موقعیت‌ها و حادثه، تحلیلی شدن نسبی آن‌هاست . او در قالب یک بازجوئی و پرسش و پاسخ به عمق ماجرا می‌رود و وجوه روانشناختی، فرهنگی و اخلاقی موضوع را آشکار و نهایتأ از زندگی هر سه پرسوناژ و سرنوشت آنان رونمائی می‌کند؛ نتیجه‌ای که می‌توان گرفت آن است که این ویژگی‌ها مخاطب دافعه‌آمیز آغاز نمایش را در پایان به طور نسبی مجاب و متأثر می‌نماید.

ابتکار امیر رضا کوهستانی در رابطه با اجرا و کارگردانی نمایش جای بحث و تأمل دارد: پرسوناژ بازجوی زن در میان تماشاگران است و دیالوگ‌هایش راهم از همان جا خطاب به دو پرسوناژ خاطی روی صحنه که هر دو دخترانی دانشجو هستند، بیان می‌کند؛ جای او بالاتر و بسیار مسلط بر صحنه سالن چهار سو است: این میزانسن هوشمندانه عملأ تماشاگران را هم جزو حاضرین در جلسه بازجوئی با نقش "آکسسوار" گونه‌ای در نظر گرفته و کلیت صحنه حین تئاتری بودنش تاحدی سینمائی شده است. استفاده امیر رضا کوهستانی از " فلش بک " و متعاقبأ بهره‌گیری از "فلش فوروارد"ی که در آینده به شکل ساختاری‌تر و هنرمندانه‌ای حالت یک "فلش بک ثانویه " هم پیدا می‌کند، تحسین برانگیز است، زیرا او اساسأ می‌توانست به صورت "خطی" حادثه و موقعیت‌های داستان‌گونه نمایش را روایت نماید. مخاطب در پایان می‌فهمد که "جلو رفت" حوادث و دو مقطعی شدن آن‌ها به شکل یک رویت خطی نیست، بلکه صرفأ "فلش فوروارد"ی به آینده و پایان ماجرا است؛ دلیل آن هم نشان دادن دختر متهم شده در صحنه پایانی با همان سن و سال دوران دانشجوئی است.

کوهستانی همه موضوع و موقعیت‌ها را بازکاوی و بازخوردی می‌کند و نتایج لازم را هم می‌گیرد، بی آن که دخالت ذهنی عامدانه‌ای داشته باشد. باید یادآور شد که این نمایش تراژدی نیست، چون مرگ و خودکشی دو نفر از سه پرسوناژ نمایش هیچ ارتباط تنگاتنگی با حادثه مورد نظر ندارد و فقط به تناسب همه حوادث دوره‌های زندگی پرسوناژها رخ داده‌اند و امیر رضا کوهستانی هم از این نظر که روایت داستانی نمایشش را کامل و به شکلی تأویل‌آمیز و تحلیل شدنی به پایان برساند، به آن اشاره داشته است. نمایش " شنیدن " در کلیت خود "درامی با پایان تلخ" و رویکردی واقع‌گرایانه به بخشی از وقایع اجتماعی است که موضوعش را با زبان و شیوه‌ای دراماتیک به نمایش می‌گذارد .

این اجرا از لحاظ بازیگری - جنبه‌هائی آموزشی، تجربی و کارگاهی در بردارد، زیرا گرچه ممکن است بازی‌ها ظاهرأ بسیار ساده و معمولی به نظر آیند، اما باید پذیرفت که دامنه نقش‌ها بسیار محدود است و همین بازیگر را مجبور می‌کند که نقشش را عمده‌تأ به صورت درجائی و با بهره‌گیری از خلاقیت‌هایش و با واکنش‌های معینی در چهره، گفتار و ژست نشان بدهد و همین خصوصیت، نوع بازی را به صورت "سهل ممتنع" درآورده است؛ آیناز آذرهوش، مونا احمدی و مهین صدری بازی‌های درخوری را متناسب با نقش‌هایشان ارائه می‌دهند . الهام کردا در قسمت پایانی به تناسب بزرگ‌تر شدن "سمانه" و به دلیل بازخوردی‌تر و تحلیلی‌تر شدن نقش، سن و سال و زندگی و موقعیت جدیدش و به لحاظ بازخوردی شدن موضوع در ذهن و احساسش، بازی "همذات پندارانه" و پراحساسی را ارائه می‌دهد که "امپرسیونیستی" و تأثرگرایانه است؛ این بازی به اقتضاء نقش مورد نظر، بسیار مناسب، جفت و جور، زیبا و به یاد ماندنی است.

نمایش "شنیدن" ترکیبی از تئاتر و سینما است؛ کارگردان در جائی از نمایش سالن تئاتر را کاملأ به سالن سینما تبدیل می‌کند: تماشاگر فقط صحنه بزرگ انتهای سالن را می‌بیند که روی آن همانند پرده سینما تمامأ تصویری مجازی نشان داده می‌شود. با وجود این، کوهستانی هرگز سینما را بر تئاتر ترجیح نمی‌دهد، زیرا تصاویر ویدئو پروجکشن صرفأ پس زمینه‌ای نسبی برای اجرای یک نمایش نسبتأ موفق است. با وجود این، برای کاربری آن بخش از تصاویر ویدیوئی که حضور خود پرسوناژ روی صحنه را به طور همزمان نشان می‌دهد، الزامی وجود ندارد. ضمنأ بخشی از تصاویر هم از راهرو های زیر زمینی تئاتر شهر گرفته شده‌اند و به جای راهروهای خوابگاه دانشجوئی به مخاطب قالب شده است، غافل از آن که در اصل هیچ نیازی به استفاده از این تصاویر هم نبوده است، چون چیزی به محتوای اجرا نمی‌افزاید.

کوهستانی تأثیرات وقایع بیرونی را درونی و سپس همان درونیات را به شکل کامل‌تری بیرونی می‌کند و برای این کار از فرمول ذهنی "واقعیت به اضافه تخیل" یا "حقیقت به اضافه مجاز" بهره می‌گیرد؛ در این رابطه باید به قسمت پایانی اشاره نمود که مربوط به آینده پرسوناژهاست و همزمان با گذشته آنان درآمیخته و حتی پرسوناژ "بازجو" در آن به خودکشی کردن خودش اعتراف می‌کند و کوهستانی هنرمندانه از ربط دادن "حقیقت به مجاز" برای کامل‌تر و دراماتیک شدن روند تحلیل حوادث استفاده نموده است.

نمایش "شنیدن" به نویسندگی، طراحی و کارگردانی امیر رضا کوهستانی که هم اکنون در سالن چهارسو تئاتر شهر اجرا می‌شود ، از نظر متن، طراحی صحنه، میزانسن و کارگردانی، کلأ اجرائی نسبتأ خوب و از نظر شیوه بازیگری، نمایشی دیدنی و قابل تأمل است.

نظر شما