شناسهٔ خبر: 40606 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

جابر رمضانی: در حوزه ادبيات نمايشی شاهد جريان‌های خاصی نيستيم

جابر رمضاني از كارگردانان جوان تئاتر است كه آثار قابل قبولي را در كارنامه خود ثبت كرده است. «اسكيس» و «صداي آهسته برف» جزو آثاري بود كه مخاطبان و منتقدان واكنش مثبتي نسبت به آن داشتند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ جابر رمضاني از كارگردانان جوان تئاتر است كه آثار قابل قبولي را در كارنامه خود ثبت كرده است. «اسكيس» و «صداي آهسته برف» جزو آثاري بود كه مخاطبان و منتقدان واكنش مثبتي نسبت به آن داشتند. حالا در تازه‌ترين فعاليت نمايشي او قرار است نمايش «سوراخ» را در جشنواره تئاتر اجرا كند. رمضاني در گفت‌وگو با روزنامه «اعتماد» گفت: «اين اثر يكي از متفاوت‌ترين آثار گروه«سوراخ تو ديوار» خواهد بود. در سال گذشته مخاطبان «به مناسبت ورود اشكان» و «صداي آهسته برف» را از گروه ما ديدند و اين نمايش فضاي بسيار متفاوتي دارد. اما به نوعي هم به دو نمايش قبل ربط دارد. «اسكيس» و «صداي آهسته برف» و «سوراخ» يك سه‌گانه هستند كه سوراخ گانه سوم آن است. كساني كه دو كار قبلي را ديده باشند اين سه‌گانگي را متوجه مي‌شوند.»

آنچه در كار اين گروه جوان جلب‌توجه مي‌كند حضور محمد چرمشير به عنوان دراماتورژ در كنار آنهاست. « دراماتورژ اين اثر هم استاد چرمشير هستند كه در دو كار قبلي هم كنار گروه ما بودند. اساسا شيوه كاري كه در دو كار قبلي وجود داشت و الان هم همين مسير را داريم مي‌رويم، اين است كه آقاي چرمشير هم در متن، هم در اجرا به عنوان دراماتورژ حضور دارند.» رمضاني مي‌گويد كه خودش شاگرد نمايشنامه‌نويسي چرمشير بوده است و علاوه بر بخش متن در بخش اجرا هم چرمشير حضور موثري دارد: « در حوزه اجرا هم يكي از مهم‌ترين كارهايي كه ايشان مي‌كند طراحي تمرين‌هاي جديد است. براي اجرا و اين تمرين‌ها گاهي حتي مي‌تواند به خلق بخش‌هايي برسد كه در متن نيست.»
دراماتور جزو واژگاني است كه در سال‌هاي اخير وارد حوزه نمايش شده است و نوعي آشفتگي هم در معناي نظري و هم در معناي عملي آن وجود دارد. اما اين كارگردان جوان تاكيد مي‌كند در خارج از ايران نيز اين واژه معناي دقيقي ندارد: «دراماتورژي كار قانونمند شده‌اي در سطح بين‌المللي هم نيست. دراماتورژي به رابطه كارگردان و نويسنده با دراماتورژ مربوط است و آنها تصميم مي‌گيرند در هر كاري چه نوع همكاري داشته باشند. در هر كاري ممكن است يك نقطه حساس را انتخاب كنند. به نظرم مي‌رسد به نوعي هماهنگ بودن اين دو جايگاه با هم خيلي مهم است. دراماتورژ و كارگردان.» او از همكاري چرمشير و مهندسيان به عنوان نمونه‌هاي درخشان اين اتفاق ياد مي‌كند: «در ايران تركيبات موفقي از حضور دراماتورژ و كارگردان در كنار هم وجود داشت. مثل همكاري آقاي چرمشير و مهندسيان. در كنار آقاي چرمشير بودن براي من گاهي يك پروسه آموزشي است. از طرف ديگر هم حرفه‌اي بودن همه‌جانبه چرمشير وجود دارد. او وقتي سر يك كار حاضر مي‌شود مي‌داند چگونه قوانين حرفه‌اي آن ژانر و سمت را رعايت كند.»
در نمايش «سوراخ» گروهي از بازيگران برجسته تئاتر حضور دارند. حسن معجوني، داريوش موفق، هوتن شكيبا، وحيد آقاپور و هاني عبدالمجيد از جمله كساني هستند كه در اين اثر ايفاي نقش خواهند كرد. البته ظاهرا بازيگري ششمي هم در كار خواهد بود كه به دليل قصه نمايش ديرتر اعلام خواهد شد. اما حضور چنين بازيگراني خود به تنهايي بخش بزرگي از موفقيت يك اثر نمايش، دست‌كم در استقبال مخاطب را در پي خواهد داشت. هر چند كارگرداني اين گروه از بازيگران خود مي‌تواند يك چالش جدي باشد: « حسن معجوني در تئاتر اين كشور مهره بزرگي است. اما يك نكته كه خيلي اهميت داشته فضاي نمايشنامه است كه ١٠ ماه نگارشش طول كشيده و شخصيت‌ها چالشي را به وجود مي‌آورند كه براي بازيگران جذاب است. من خودم موقعي كه به حسن معجوني اين پيشنهاد را دادم تنها خواسته‌ام اين بود كه فقط نمايشنامه را بخواند و نقش اصلي را بررسي كند و بعد صحبت كنيم. مي‌دانستم كه معجوني خيلي زمان شلوغي دارد.»
وقتي رمضاني از اين حرف مي‌زند كه نگارش نمايشنامه‌اش ١٠ ماه زمان برده است، از او مي‌پرسم چرا در سال‌هاي اخير، مشخصا نسل جديد نمايشنامه‌نويس و نمايشنامه‌نويسي چندان جدي گرفته نمي‌شود؟ و به نوعي ما با فقر نمايشنامه‌نويسي در نسل جديد روبه‌رو هستيم؟ «كم و بيش قبول دارم كه در حوزه ادبيات نمايشي ما شاهد جريان‌هاي خاصي نيستيم. ما با نويسندگاني با سلايق و سبك‌هاي مختلف مواجه نيستيم. يكي از ماجراهاي اصلي اين است كه ما به گذشته خودمان نگاه نمي‌كنيم. نسل ما نياز دارد خيلي زياد به نسل‌هاي گذشته خودش نگاه كند و تازه خيلي از اين نمايشنامه‌نويسان خودشان هم حضور دارند. خيلي وقت‌ها مي‌توانيم از اشتباهات آنها درس بگيريم و حتي از شگفتي‌هايي كه خلق كرده‌اند، درس مي‌گيريم. وقتي نگاه نمي‌كنيم، به خودمان اجازه مي‌دهيم بدون هيچ شناختي درباره آدم‌ها حرف بزنيم. بدون شناخت چرمشير، امجد يا ديگران، بدون شناخت جايگاه‌شان حرف مي‌زنيم.» به اعتقاد او اين اتفاق سبب مي‌شود تا ما دست به كارهايي بزنيم كه پيشتر تجربه شده‌اند: «اينها سبب مي‌شود كه ما كارهايي انجام دهيم كه خيلي پيش‌تر در تئاتر ما اتفاق افتاده‌اند اما فكر مي‌كنيم جديد هستند. وقتي نمي‌دانيم چطور از ميرزا آقاي تبريزي گذر كرديم، باعث مي‌شود آگاه نباشيم از تكنيك‌هايي كه استفاده شده و مي‌شود آنها را گسترش داد.»
نمايش «سوراخ» قرار است در جشنواره فجر به صحنه برود و به گفته كارگردانش هنوز برنامه‌اي براي اجراي عموم ندارد. جابر رمضاني معتقد است جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر امسال كيفيت خوبي خواهد داشت: «در حال حاضر چيزي كه مشخص است براي فجر داريم تمرين مي‌كنيم. جشنواره فجر امسال به دبيري آقاي اسدي از موقع فراخوان تا امروز با فكر و كيفيت دارد پيش مي‌رود و نويد يك جشنواره خوب را مي‌دهد. با اينكه پارسال تجربه خوبي از حضورمان در جشنواره فجر نداشتيم تصميم گرفتيم امسال شركت كنيم. به نظر مي‌رسد در اين جشنواره كيفيت مهم است و برنامه‌ريزي خوبي هم براي آن وجود دارد. ما هم داريم خودمان را براي اجرا در جشنواره آماده مي‌كنيم.»رمضاني معتقد است كه جشنواره فجر ويترين تئاتر ما و چكيده تئاتر ما است و البته از دبيرخانه جشنواره انتظار همكاري دارد: «به همين دليل كه جشنواره فجر امسال داراي كيفيت خوبي است ما هم نياز داريم دبيرخانه براي اجراي اين نمايش به ما كمك كند. نياز داريم اين همكاري دوجانبه از طرف گروه و دبيرخانه شكل بگيرد. تجهيزات مورد نياز را به آنها گفتيم و اعلام كرديم. اميدواريم آنها هم براي‌شان جذاب باشد و اين همكاري را داشته باشيم تا بتوانيم يك اجرا در جشنواره فجر داشته باشيم كه ويترين تئاتر كشور است. قرار است چكيده‌اي از اجراهاي طول سال را به خيلي از فرهيختگان داخلي و خارجي نشان بدهيم. اميدوارم امسال با درايت آقاي اسدي اين اتفاق بيفتد.» 

نظر شما