شناسهٔ خبر: 41742 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

محمودپور: علوم انسانی را از جایگاه تزیینی خارج کنیم/ نامداریان: کاربردسازی علوم انسانی بهتر از تجاری‌سازی است

بختیار محمودپور، نویسنده کتاب «تجاری‌سازی تحقیق با تأکید بر حوزه علوم انسانی» گفت: در علوم انسانی ایران و حتی خارج از کشور ادبیات قوی نداریم. ما نیز باید علوم انسانی را از جایگاه تزیینی خارج کنیم و به آن اهمیت بدهیم. نامداریان، منتقد کتاب نیز بیان کرد که بهتر است از واژه کاربردسازی به جای تجاری‌سازی علوم انسانی استفاده شود.

 

محمودپور: علوم انسانی را از جایگاه تزیینی خارج کنیم/ نامداریان: کاربردسازی علوم انسانی بهتر از تجاری‌سازی است

 به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «تجاری‌سازی تحقیق با تأکید بر حوزه علوم انسانی» دوشنبه (۲۸ دی‌ماه) با حضور بختیار محمودپور و دکتر لیلا نامداریان در سرای اهل قلم برگزار شد.
 
محمودپور، مولف اثر در ابتدای این نشست درباره روند تدوین این کتاب توضیحاتی ارائه کرد و گفت: این کتاب برگرفته از رساله دکتری من است و آن چیزی که یک نویسنده به تنهایی می‌تواند تالیف کند رساله نیست. کتاب من هم یک پایان نامه رساله دکتری است که به کتاب تبدیل شده و خالی از نقص نیست و این نقدها ممکن است از لحاظ روش شناختی یا محتوایی باشد.

وی سپس درباره انگیزه خود از تالیف این کتاب عنوان کرد: دانشگاه‌ها در ابتدا به عنوان مراکز آموزشی مطرح بودند اما بعدها وظیفه پژوهش هم به آن محول شد. پس از انقلاب دوم در دانشگاه‌ها، دانشگاه‌های کار آفرین به وجود می‌آیند. حال اینکه دلایل این موضوع چیست؟ خود بحث‌های مفصلی را می‌طلبد.

وی با طرح این سوال که جایگاه علوم انسانی در تجاری سازی چیست؟ ادامه داد: بیشتر ادبیاتی که در ایران و خارج از کشور وجود دارد تجاری‌سازی در تحقیقات علوم پایه است که منتهی به یک محصول قابل لمس است. بنابراین تمام ادبیات و تحقیقاتی که انجام شده معطوف به تجاری سازی در علوم طبیعی است اما در علوم انسانی در ایران و حتی خارج از کشور ادبیات قوی نداریم.

آیا تجاری سازی علوم انسانی درست است؟

به گفته این مدرس دانشگاه، یکی از نخستین چالش‌ها این است که  آیا رویکرد تجاری سازی به دانشگاه درست است؟ در مرتبه دوم نیز این سوال مطرح است که آیا تجاری سازی علوم انسانی درست است؟

محمودپور در همین باره توضیح داد: رویکرد تجاری سازی دانشگاه‌ها در دنیا پذیرفته شده است و همه موظف به این کار هستند اما آیا درست است علوم انسانی را هم تجاری کنیم یا خیر؟ این مساله در کتاب مطرح شده که چرا باید علوم انسانی تجاری شود. من دلایل و اهمیت تجاری سازی، پیامدهای آن و ... را در این اثر شرح دادم.

علوم انسانی از جایگاه علوم طبیعی برخوردار نیست

وی با بیان اینکه علوم انسانی در جامعه ایران و بسیاری از جوامع از جایگاه علوم طبیعی برخوردار نیست، گفت: این کتاب ساختار پژوهشی دارد و با رویکرد میدانی و کیفی انجام شده و حاصل تراوشات ذهنی من نیست چون با افراد صاحب‌نظر درباره چالش‌های تجاری سازی علوم انسانی و راهکارها صحبت شده است.

نو بودن موضوع یکی از نقاط قوت کتاب است

نامداریان، منتقد کتاب در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اهداف تدوین کتاب گفت: هدف کتاب شناسایی چالش‌های پیش روی تجاری سازی در علوم انسانی، بررسی قوانین و زیرساخت‌ها در این زمینه و نیز ارائه مدل است.

وی افزود: مدل نویسنده هم یک مدل پارادایمی است و کتاب در پنج فصل تدوین شده است. کتاب‌هایی هم تاکنون در این زمینه منتشر شده است؛ به طور مثال کتاب «تجاری سازی نتایج پژوهشی در نظام آموزشی عالی» یکی از این آثار است. در این کتاب بین علوم انسانی و علوم طبیعی تفکیک وجود ندارد اما در کتاب محمودپور بین حوزه‌های علوم انسانی و سایر حوزه تفکیک قایل شده‌ که نقطه قوت آن است.

به گفته این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات، کتاب «شرکت‌های دانش بنیان و فرایندهای تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی» یکی دیگر از کتاب‌های منتشر شده در این زمینه است. این کتاب نحوه قوانین این حوزه را توضیح می‌دهد اما نگاه عمومی به همه حوزه‌ها داشته و علوم انسانی را تفکیک نکرده است.

نامداریان یادآور شد: کتاب «تحلیلی جامع بر تجاری سازی دانش» نیز یکی دیگر از این کتاب‌هاست که در آن مباحث به افراد مبتدی توضیح داده شده است.

وی درباره نقاط قوت کتاب حاضر نیز بیان کرد: نو بودن موضوع یکی از نقاط قوت کتاب است. ادبیات اندکی در این حوزه وجود دارد و این کتاب جزو نخستین کارها در این حوزه است که حوزه‌های فنی مهندسی را از علوم انسانی جدا کرده است.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه این کتاب مستند است، افزود: این نقطه قوت دیگر کتاب است چون پیشینه پژوهشی و فهرست منابع قوی در کتاب وجود دارد. گویا و روان بودن زبان آن ویژگی دیگر این اثر است.

نقدهای ساختاری و محتوایی کتاب چیست؟

نامداریان در بخش دیگری از سخنانش نقدهای ساختاری و محتوایی خود را به این اثر بیان کرد و گفت: به لحاظ ساختاری در نوشتن کتاب یک مقدمه و پیشگفتار وجود دارد که در مقدمه سعی می‌شود که انگیزه نوشتن موضوع گفته شود. اگر در این کتاب تفکیک بین مقدمه و پیشگفتار صورت می‌گرفت کتاب شکیل‌تر می‌شد. همچنین فهرست‌ها عناوین فصول ندارد. در ارجاع به جداول نیز اشکالات نگارشی وجود دارد. کتاب فاقد واژه‌نامه تخصصی و نمایه موضوعی در این حوزه است.

این منتقد افزود: از سوی دیگر بخش‌بندی که طی فصول کتاب صورت گرفته مخاطب را سردرگم می‌کند و رفع آن می‌تواند به ساختار کتاب کمک کند. علاوه بر این یکدستی در بین فصول کتاب دیده نمی‌شود. برخی از اسامی لاتین در کتاب نیز پانویس ندارد.

وی تاکید کرد: کتاب نباید به صورت پایان‌نامه منتشر شود و باید قالب کتاب را داشته باشد در غیر این صورت لزومی برای چاپ آن نیست بنابراین ساختار فصول کتاب باید درست شود. فصل سوم نیز در کتاب ناهماهنگی ایجاد کرده و شاید فصل گرند تئوری برای مخاطب جذابیتی نداشته باشد.

نامداریان با طرح این سوال که آیا ترمینولوژی تجاری سازی در علوم انسانی درست است یا خیر گفت: باید دید این موضوع به چه معناست و تمایز واژه تجاری سازی در علوم انسانی و علوم طبیعی باید تفکیک شود. اگر قایل هستیم که علوم انسانی باید تجاری شود مفهومش چیست؟ بهتر است ما در این حوزه از کاربردی سازی علوم انسانی استفاده کنیم و البته این موضوع هم باید تعریف شود.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: نویسنده باید در ابتدا این مفهوم را تعریف و شفاف‌سازی می‌کرد چون تجاری سازی در علوم انسانی به معنای ناظر بودن به حل مسایل و ارائه یک خدمت نرم برای حل مشکلات مردم است. اگر بخشی به قسمت کلیات و پیشینه کتاب اضافه شود می‌تواند، عده‌ای را که نسبت به تجاری سازی علوم مخالفند، قانع کند.

وی با بیان اینکه وی با مدل بهینه تجاری سازی که در این کتاب طرح شده مخالف است، افزود: چون معیاری برای سنجش آن نیست و از سوی دیگر مدل موانع در این حوزه به‌شمار نمی‌آید. مشکلاتی هم در دسته بندی‌هایی که در کتاب وجود دارد دیده می‌شود و برخی از مباحث کتاب با هم همپوشانی دارند.

به گفته نامداریان، در این کتاب سعی شده در نهایت راهکارهایی که تجاری سازی علوم انسانی را تسهیل می‌کند به عنوان پیشران شرح داده شود. در این مدل خیلی پیشران‌های ویژه علوم انسانی دیده نمی‌شود. به طور مثال درباره خصوصی سازی دانشگاه‌ها هیچ حرفی زده نشده است.

پاسخ نویسنده کتاب به انتقادها

محمودپور نیز در بخش پایانی این نشست به برخی انتقادها پاسخ گفت و افزود: بیشتر مباحث مطرح شده بیشتر از اینکه نقدی بر این کتاب باشد مباحث مطرح در این زمینه است به طور مثال تجاری سازی علوم اساساً مخالفانی دارد و خودش یک چالش است. حتی در دانشگاه‌های معتبر در این زمینه منتقدانی وجود دارد. در دهه ۶۰ و ۷۰ در بیشتر جنبش‌های اروپا دانشگاه‌ها پیشرو بودند اما در سال‌های اخیر، چالش‌هایی که آمریکا با آن مواجه بود مثل جنبش ۹۹ درصد دانشگاه‌ها دخالتی نداشتند.

وی ادامه داد: برخی معتقدند رویکرد تجاری سازی به علم باعث شده که دانشگاه از مغز متفکر اجتماع دور شود. اکنون گفتمان در دانشگاه‌ها به سمت تجاری سازی رفته و این جای بحث‌های مفصلی دارد. من سعی کردم به همه این مباحث بپردازم. بسیاری نقد دارند که نباید تجاری سازی وارد دانشگاه‌ها شود اما دانشگاه‌ها امروز درگیر این موضوع هستند چون باید درآمدزایی کنند. بنابراین من تعمداً از  واژه تجاری سازی استفاده کردم چون معتقدم می‌توانیم علوم انسانی را تجاری کنیم.

این نویسنده یادآور شد: اینکه امروز فیلم‌ها و آثار هنری ما تجاری می‌شوند ماحصل تجاری سازی علوم انسانی است ما اگر تعمداً به سمت تجاری سازی علوم انسانی برویم می‌توانیم بهره‌وری بیشتری از این حوزه داشته باشیم.

 وی افزود: کتاب می‌توانست نمایه تخصصی و موضوعی و واژه‌نامه داشته باشد و این نقد به آن وارد است. روش‌شناسی این کتاب مانند موضوع آن جدید است و خیلی‌ها ممکن است گرند تئوری را نشناسند اما من استناداتی آوردم که نشان بدهم گرند تئوری روش مهمی برای مدل سازی است.

این مدرس دانشگاه تاکید کرد: اینکه در کتاب لفظ کاربردی سازی را به کار نبردم به این دلیل است که این بحث سال‌هاست مطرح شده اما به جایی نرسیده است. یکی از دلایل ضعف علوم انسانی این است که توان رقابتی کمتری با سایر علوم دارد و علوم انسانی باید توان رقابتی پیدا کند. هر فردی نباید خودش را متخصص علوم سیاسی، روانشناسی و جامعه‌شناسی بداند.

بخش پایانی این نشست نیز به پرسش و پاسخ حاضران اختصاص داشت.

نظر شما