شناسهٔ خبر: 51143 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

لیلی‌های لیبرال و پرسش‌هایی درباره ماهیت عشق‌های کلاسیک و مدرن

کتاب «لیلی‌های لیبرال: پرسش‌هایی درباره ماهیت عشق‌های کلاسیک و مدرن» تأملات و پرسش‌هایی است که نویسنده کتاب، در سالیانِ اخیر درباره‌ی مفهوم عشق و انواع و اطوار آن داشته‌ یا در این کتاب و آن جریده خوانده و دیده و در این جا صورت‌بندی کرده‌ است.

لیلی‌های لیبرال و پرسش‌هایی درباره ماهیت عشق‌های کلاسیک و مدرن

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «لیلی‌های لیبرال: پرسش‌هایی درباره ماهیت عشق‌های کلاسیک و مدرن» نوشته سیدعبدالحمید ضیایی منتشر شده است.
 
در بخشی از مقدمه کتاب می‌خوانیم: «سخن گفتن و دقت‌ورزیدن درباره‌ی عشق، کار آسانی نیست و همواره به نتایج دلخواه ختم نمی‌شود. چیزی شبیه ذره‌بین یا میکروسکوپ به دست گرفتن برای کشفِ پستی و بلندی‌های رخساره‌ی معشوق! حتی گاهی باعثِ آزردگیِ خاطر عشق‌بازان نیز می‌شود. اما چه می‌توان کرد؟

«لیلی‌های لیبرال»، نامی که بر این رساله‌ی کوچک نهاده‌ام، در نگاه نخست ترکیبی متناقض‌نما به دیده می‌آید و گونه‌ای از ستیزِ ناسازها و مفهوم‌های ناهمگون را در آن می‌توان یافت. از سویی «لیلی»، نمادِ عشقِ انحصاری و اسطوره‌ای به شمار آمده و از سوی دیگر لیبرال، وصفی‌ است که بیانگر تنوع و تکثر در دوست داشتن/ عشق‌ورزی است. می‌توانید به جایِ لیلی‌های لیبرال، بگویید «مجنون‌های لیبرال»؛ لیلی و مجنونش چندان توفیری ندارد.

تا یادم نرفته بگویم که مقصودم از لیبرالیسم، اشاره به آرا و اندیشه‌های جان لاک، منتسکیو، آیزایا برلین، جان راولز، کارل پوپر، فون هایک و... نیست. منظور همین لیبرالیسمِ نیم‌بندِ خودمانی است. این را هم بگویم که وصف لیبرال را برخلافِ نگاه و رویکرد مرسوم در جامعه‌ی ایرانی، به معنای منفی و سیاسیِ رایجش به کار نبسته‌ام؛ بلکه منظورم چنان‌که در ادامه خواهد آمد، اشاره به روزگاری است که در آن دوره‌ی «مجنون بازی»‌ و «لیلی‌سازی» به سرآمده و بلانسبتِ چند استثنایِ رو به انقراض، هم «مجنون»ها از شش جهت و سرو گوششان می‌جُنبد و هم «لیلی‌»ها، دلبرانِ یک سر و هزار سودا شده‌اند! هر دو بر قبله‌های متعدد نماز می‌گزارند و هر روز به عشقی نو خرقه می‌دوزند و فردا همان خرقه به اندام‌شان زار می‌زند! در واقع عاشق شدن و فارغ‌شدن از عشق، هنوز از مهم‌ترین مسائلی‌ست که مردمانِ روزگار ما با آن پنجه در پنجه می‌افکنند! لیبرال می‌گویم و مرادم اشاره به تنوع‌طلبی و کثرت‌گرایی نهفته (و شاید هم آشکار) آدمیان همروزگارمان است.

برخلاف عشق اسطوره‌ایِ انحصارگرا، در عشق از لیبرال، به جای آن‌که به معشوقی یگانه تا آخرین نفس و با تمام قوا! عشق ورزیده شود، کوشش برآن است که «افرادِ بیشتری را به میزانِ کمتر دوست داشته باشند»، تا ضریبِ وقوعِ خطرات و مخاطرات نیز به حداقل برسد! صد البته این حرف و حدیث‌ها و پرسش‌ها، چیزی از ارزش عشق (از هر نوعی که باشد) نخواهد کاست.

آن‌چه می‌خوانید، تأملات و پرسش‌هایی است که خود، در سالیانِ اخیر درباره‌ی مفهوم عشق و انواع و اطوار آن داشته‌ام یا در این کتاب و آن جریده خوانده و دیده و در این جا صورت‌بندی کرده‌ام.

شاید پس از خواندنِ این سطرها، خواننده به هیچ پاسخی در باب پرسش‌های طرح شده نزدیک نشود. اما چه باک از فقدانِ پاسخ؟ که عشق، خود پرسشی مهیب و هول‌انگیز است که سخن گفتن از آن، اگر نگوییم ناممکن، اما دشوار می‌کند.

عاشقانِ بزرگِ تاریخ، به‌ویژه آنان که گاهی از معرضِ این طوفان کناره جسته و به شرحِ واقعه پرداخته‌اند، نیز خیلی در تبیین چند و چون این حادثه توفیقی نیافته و ناخرسند هم نبوده‌اند. از این بابت که باور داشته‌اند همان سزاوارتر که این اوراق به آبِ دریا شسته شود؛ چرا که درس عشق در دفتر نباشد»
 
کتاب «لیلی‌های لیبرال: پرسش‌هایی درباره ماهیت عشق‌های کلاسیک و مدرن» نوشته سیدعبدالحمید ضیایی با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه در ۷۲ صفحه به بهای ۸ هزار تومان توسط انتشارات هزاره ققنوس منتشر شده است.

نظر شما