شناسهٔ خبر: 57182 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

محقق داماد: دموکراسی را هم روحانیت آورد/ ابرهیمی دینانی: محقق داماد آخوند خراسانی ماست

سیدمصطفی محقق داماد گفت: کسانی که از لباس ما گله دارند باید بگویم دموکراسی را هم روحانیت آورد و کسی که دغدغه دموکراسی داشت روحانیت بود. در آن دوره آخوند خراسانی به عنوان فقیه از چهارچوب فقاهت مشکلات را حل کرد و در این چهارچوب دموکراسی را برای ما آورد.

محقق داماد: دموکراسی را هم روحانیت آورد

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، نخستین ویژه‌برنامه‌«پنج شب، پنج کتاب، پنج شخصیت» را عصر روز گذشته برگزار کرد.در این شب، از کتاب جدید سیدمصطفی محقق داماد با عنوان «مکتبِ اجتهادیِ آخوند خراسانی» رونمایی شد. در این برنامه، اکبر ثبوت، رحیم نوبهار، داوود فیرحی و علی ططری سخنرانی کردند.

ابراهیمی دینانی در این نشست با بیان اینکه درباره نویسنده و کسی که کتاب درباره آن نوشته شده سخن می‌گوید گفت: از عجایب عالم این است که کلمه اجتهاد به معنای آنچه که تفسیر به رای است، مذمت شده و اگر اجتهاد به معنی کوشش در فهم آیات و روایات باشد، معنای مثبت دارد.



وی ادامه داد: در تاریخ اسلام از شافعی تا امروز علمی به وجود آمده به نام حصول که نظیر ندارد. علوم دیگر مانند فلسفه، طب و ... هم بوده اما ما علم حصول را در هیچ کشوری نداشتیم و این علم در جهان اسلام متولد شده و می‌کوشد از آیات و روایات احکام خدا را استخراج کند.

وی با بیان اینکه هر علمی موضوعی دارد و موضوع علم حصول ادله اربعه است افزود: اما برخی دیگر به این که حصول علم ادله اربعه باشد، اشکال وارد کردند. برخی دیگر نیز موضوع علم حصول را این دانستند که فقیه برای فتوای خودش حجت قائل است و این حجت موضوع علم حصول است.

به گفته این استاد فلسفه: علم حصول بسیار دقیق است و در این رشته قهرمانان زیادی از جمله میرزای قمی پرورش یافته است. شیخ انصاری نیز از دیگر قهرمانان این علم است که کتاب رسائل را نگاشته است. آخوند خراسانی نیز از دیگر طلایه داران این حوزه صاحب کفایه الاصول است. یعنی اگر کسی این کتاب را بخواند برایش کافی است. آخوند خراسانی درباره علم حصول دقیق می‌گفت و اصولش برتر بود چون او فلسفه خوانده بود و با استفاده از آن علم را تعالی داد.

ابراهیمی دینانی با بیان اینکه امروز عده زیادی درگیر وضع الفاظ هستند گفت: ویتگنشتاین که درگیر حوزه معناست، می‌گوید ما از مصداق به معنی می‌رویم. اما علمای ما خلاف این را می‌گویند و چه بحث‌ها که در این باره می‌شود.

وی با اشاره به اینکه مدلول، مفهوم و معنی موضوعات علم حصولند که هر کدام تعاریف خاصی دارند افزود: اینجاست که باید پرسید معنی کجاست؟ در ذهن است یا خارج؟ آیا چیزی هست که در عالم معنی نداشته باشد. بی معنی هم حتی معنایی دارد! پس معنی کجاست؟ من معنی را درست می کنم یا معنی مرا می‌سازد؟ معنی کجاست که معنی نباشد؟! مولوی می‌گوید معنی خود ماست! امروز هم تازه‌ترین مباحث فلسفه غرب و زبان شناسی به این موضوع اختصاص یافته است. 

ابراهیمی دینانی با اشاره به اینکه آخوند خراسانی در این موضوعات بحث کرده است و آنجا که قضا و قدر مطرح می‌شود زیرکانه از کنار آن می‌گذرد گفت: او به روح زمانه خود آشناست. محقق داماد نویسنده کتاب نیز آخوند زمانه ماست. پدر ایشان جز ارکان ماست و در اصول بی‌نظیر بوده است. فرزند ایشان هم فقه، اصول و فلسفه خوانده و در غرب هم دکترا گرفته است. ایشان امروز باید در حقوق بین‌الملل حرف بزند چون هم حقوق اسلامی را می‌داند و هم حقوق غرب را  خوب خوانده بنابراین باید از او که حقوق و فلسفه را می‌داند استفاده کنند.


اکبر ثبوت نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه من چون کتاب فراتر از حدم است درباره آن نمی‌توانم سخن بگویم گفت: با این وجود  به اصحاب فکر باید تبریک بگویم که روزگار غربت و تحریف آخوند خراسانی به دست یک فلیسوف، حقوق‌دان و کسی که دنیا را می‌شناسد به سر آمده است. این کتاب گام مهمی برای شناسایی یکی از مغزهای تاریخ ماست و امیدوارم گام‌های بعدی هم درست برداشته شود.

وی با اشاره به کتاب قوانین الاصول میرزای قمی افزود: در این کتاب این سوال مطرح می‌شود که آیا کسی که از مذهب و دین حق پیروی نمی‌کند در برابر حق مواخذه می‌شود یا خیر. خیلی‌ها به این موضوع در کتاب‌های اصول و ... پرداختند اما تفصیلی‌ترین بحث را میرزای قمی کرده است. میرزای قمی می‌گوید کسی که از آیین حق پیروی نمی‌کند چند فرض دارد؟ می‌داند یا نمی‌داند؟ 

ثبوت افزود: او به این نتیجه می‌رسد فقط کسی مواخذه می‌شود که می‌داند باید پیروی کند و در عین حال تعمدا از آیین باطل پیروی می‌کند.

رحیم نوبهار استاد حقوق اسلامی دانشگاه شهید بهشتی نیز با بیان اینکه دغدغه بسیار مهم کتاب مساله انقباض در اجتهاد و تسلط روح تقلید است عنوان کرد: اگر امروز در مطالعه تاریخ ادوار فقه سخن می‌گوییم که زیر سیطره شیخ طوسی بوده و کسی جرات اجتهاد نداشته اکنون نیز به تسلط شهرت گرایی مبتلا هستیم. راهکار آیت الله محقق داماد هم در این باره آزاد اندیشی است. دغدغه دیگر او در این اثر، توسعه دامنه سخن گفتن به نام خداوند است. این دغدغه بزرگ و مقدسی است اما در یک کلام بخشی از راهکارهای استاد محقق داماد، درک حجیت عقلایی است به شرط آن که همچنان عقلایی باشند و به خداوند نسبت داده نشود. استاد می‌گوید باید به مدل آزمون و خطا روی بیاوریم و به تجربه خود و دیگران اهمیت بدهیم.

وی ادامه داد: از سوی دیگر اسلام دینی متن محور است و علت فربه شدن مباحث تفسیر در آن اهمیت متن است. در کتاب هم به نظریه روح معنا اشاره شده است. اما مساله خرد گریزی و خرد ستیزی نیز یکی از آفت‌های شریعت است که محقق داماد به آن توجه کرده و ارجاع به عقل را راه برون رفت آن می‌داند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه خوش بینی بیش از حد به منابع حدیث آسیب دیگر است گفت: باید دغدغه‌ها، بصیرت‌ها و منافع راویان حدیث را در این باره بررسی کرد. از سوی دیگر مساله دخالت نهاد قدرت در جای جای کتاب بررسی شده است. 

وی افزود: در بسیاری از موارد معضل است که شریعت و فقه عاملی برای دسته بندی‌های موهوم و کرامت ستیز تبدیل شده است و این ویران‌گر است. راه حل کتاب پذیرش اصل کرامت انسانی به عنوان مبنا است، گرچه آخوند خراسانی این را نگفته ولی محقق داماد مبتنی بر نظر آخوند خراسانی استناد کرده است. به هر حال روح آخوند خراسانی از این توسعه و تعمیم محقق خوشحال می‌شود.

نوبهار با تاکید بر اینکه ما برداشت‌های عدالت ستیز از شریعت نداربم گفت: راه حل نویسنده کتاب این است که اصل عدالت را مانند شهید مطهری در سلسله احکام تسری بدهیم. به بند کشیدن بندگان به نام دین معضل بزرگی است و محقق داماد در این راستا در کتاب از اصل عدم ولایت حرف می‌زند. او هوشمندانه در این اثر ذیل انواع آزادی‌های مدنی، سیاسی و اجتماعی سخن می‌گوید.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی در پایان بیان کرد: استفاده هوشمندانه از مفاهیم موجود در میراث گذشتگان یکی از محورها و نگاه های کتاب است. استاد محقق داماد در این کتاب از استادشان آیت‌الله منتظری نقل کردند که اگر ما یک دهم یا یک صدم از ابتکارات علامه حلی را در فقه داشتیم مشکلی نداشتیم. من نیز می‌گویم ما اگر تنها یک محور از این کتاب را بپذیریم مشکلات حل می‌شود.



داوود فیرحی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه این کتاب سوغاتی  ارزشمندی به سنت مسلمانی اضافه می‌کند گفت: من کتاب را خواندم و جز موضوعاتی است که عاشق طرح آن در حوزه عمومی هستم. البته به نقل از نویسنده‌ای می‌گویم هیچ گاه در نقطه صفر نوشتن رخ نمی‌دهد مگر اینکه نویسنده موضع داشته باشد.

وی ادامه داد: این کتاب بسیار منسجم است و هر لحظه با دنیای جدیدی ما را آشنا می‌کند. کتاب شامل سه بخش تاریخ اجتهاد شیعه، پرداختن به قهرمان تجدد یعنی آخوند خراسانی و اجتهادهای ناب خود استاد محقق داماد است.

وی با اشاره به توانمندهای آخوند خراسانی اضافه کرد: هنر بزرگی است که کسی یک حرکت اجتماعی را از فشل شدن نجات بدهد و به یک نتیجه محصل برساند که آن شورای ملی است و آخوند خراسانی چنین کاری کرده است. محقق داماد هم سعی می‌کند ایده خود را پشت آخوند خراسانی متوقف نکند بنابراین نوآوری‌های این کتاب بر مبنای اجتهاد آخوند خراسانی و بسیار فراتر از آن است.

این استاد دانشگاه تهران افزود: خیلی وقت است که بحثی درون مذهب پیدا شده مبنی بر اینکه ادله اجتهاد هم ارز هستند؟ آثار مختلف می‌گویند یکی از راهکارهای افزایش شتاب موتور اجتهاد تقسیم ادله به مرجع و عادی است.
 
وی با بیان اینکه استاد محقق داماد در این کتاب به مباحثی چون عدالت و کرامت می‌پردازد گفت: خلاصه نظریه کرامت این است که انسان بما هو انسان کرامت دارد و هیچ چیزی اعم از زبان، مذهب، تاریخ، مکان و ... نیست که معارض این کرامت باشند. هر چه با این کرامت متعارض باشد، باز کرامت پایه است و آنچه می‌شکند ادله معارض است. باید بدانیم که این کرامت موجب تاسیس دولت مدرن در درون نظام اسلامی است. 

وی با تاکید بر اینکه مهمترین نتیجه کرامت در این کتاب برابری انسان‌ها در حقوق از جمله حق حیات، اعتراض به غاصبان و ... است عنوان کرد: امیدوارم این کتاب دیباچه سایر ایده‌های استاد شود.



علی ططری نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه آخوند خراسانی در تاریخ جایگاه مستقلی دارد گفت: به لحاظ تاریخی این اهمیت دارد که جایگاه آخوند کجاست؟ من به دنبال او در اسناد بودم و اسنادش را بازیابی کردم. ما در فقاهت شیعه کمبود منابع داریم و بهترین ابزار ما مستندات ماست. او یکی از چهره‌های تاریخ تشیع است و از محقق داماد برای زنده کردن نام او باید تقدیر کرد.

وی افزود: مکتوبات آخوند خراسانی او را مجتهدی کامل و جامع نشان می‌دهد. ایشان یک شخصیت جامع الاطراف است و  جریان سومی را در مکتب اجتهاد ایجاد کرد که بسیاری از آن بی‌خبرند. او رهبر تاسیس بانک ملی در جریان مشروطیت بود و در تقویت ارتش مکاتبات زیادی مبنی بر قدرتمند کردن ارتش ایران دارد. همچنین آخوند خراسانی مکاتبات جالبی با علما مبنی بر سکوتشان دارد. 

ططری با طرح نکاتی درباره کتاب گفت: بحث آخوند خراسانی به لحاظ تاریخی باز است و هنوز اسناد زیادی درباره او بازیابی نشده است.

آیت‌الله محقق داماد نیز در بخش پایانی نشست درباره این کتاب سخن گفت و افزود: آثار قابل تامل زیادی از جمله کتاب اکبر ثبوت درباره آخوند خراسانی وجود دارد و من خاطرم هست که  مرحوم هاشمی رفسنجانی توسط حجت‌الاسلام دعایی کتاب اکبر ثبوت را برای من فرستاد. با این وجود چرا من این کار کردم و چرا به این فکر کردم و می‌خواهم موضوع آخوند خراسانی را ادامه بدهم؟

وی در پاسخ گفت: ما در کشور جمهوری اسلامی ایران زندگی می‌کنیم که قانون اساسی دارد. اما در این قانون چهل سال قبل 10 پست کلیدی به مجتهد داده شده است و اساساس قرار است اجتهاد کشور را اداره کند. پس چه باید کرد که کشور مشکل نداشته باشد؟ چون گاهی یک مشکل شرعی برای سیاست کلی ما موانعی ایجاد می‌کند.
 
وی ادامه داد: صد سال قبل یک شیخ فقیه از بعد فقاهتی تحول ایجاد کرده است آن هم زمانی که هنوز ترکیه به این دموکراسی نرسیده است. در چنین شرایطی آخوند خراسانی این کار را کرده است. کسانی که از لباس ما گله دارند باید بگویم دموکراسی را هم روحانیت آورد و کسی که دغدغه دموکراسی داشت روحانیت بود. در آن دوره آخوند خراسانی به عنوان فقیه از چهارچوب فقاهت مشکلات را حل کرد و در این چهارچوب دموکراسی را برای ما آورد.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی با تاکید بر اینکه امروز ما به یک آخوند خراسانی نیاز داریم که کسی بالای آن حرف نزند گفت: امروز این شخصیت‌ها را کم داریم. من جوان بودم که کتاب شهید مطهری درباره حجاب چاپ شد و دگماتیست‌ها علیه او هجمه کردند اما یک فقیه قوی مانند پدرم گفت مطهری یادداشت‌های درس من را تقریر کرده است.

وی تاکید کرد: پس ما به یک آخوند خراسانی قوی نیاز داریم و کسانی که حتی شاگرد شاگرد او نیستند مشخص نیست که امروز چه می‌گویند؟! ببینید امروز به اقلیت‌های دینی چه می‌گویند در حالی که این ها پاره‌های ملت ما هستند. اما عده‌ای حرف‌هایی می‌زنند که با هیچ موازین فقهی تطبیق ندارد و معلوم نیست کجا درس خوانده‌اند و یا اینکه اصلا درس خوانده‌اند!
 

نظر شما