شناسهٔ خبر: 60247 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

جهل اعتقادی بدترین نوع جهل بشری است/ به جای اعتقاد فکر بنشانید!

محقق داماد با اشاره به اینکه بدترین نوع جهل آن است که افراد ندانند جاهل اند و جهل خود را به خدا ببندند، گفت: جهل اعتقادی بدترین نوع جهل بشری است. به جای اعتقاد فکر بنشانید.

سیدمصطفی محقق داماد:

جهل اعتقادی بدترین نوع جهل بشری است/ به جای اعتقاد فکر بنشانید!

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ شب روشنگری دینی، عصر یکشنبه ۲۴ شهریور در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار(کانون زبان فارسی) برگزار شد. در این نشست از دو اثر آیت الله سید مصطفی محقق داماد با عنوان «فاجعه جهل مقدس» و «در دادگاه جهل مقدس» رونمایی شد.

در این مراسم آیت الله محقق داماد طی سخنانی اظهار کرد: من در ابتدا سپاسگزاری خود را اعلام می کنم نَه از جانب خودم بلکه از جانب رنج و تلاش یک تلاشگر در این آب و خاک، تشکر می کنم که تلاش را تکریم کردید.

استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: آنچه که دانش و علم در جهان است و تمام خدماتی که بشر امروز از علم می بیند معلول جهل است اما کدام جهل؟ جهلِ کسی که متوجه باشد جاهل است و به قول سقراط خردمند کسی است که می داند نمی داند.

وی با بیان اینکه آنچه در پزشکی و تکنولوژی باعث پیشرفت شده نتیجه جهل جاهلانی است که توجه داشتند جاهل اند، گفت: اما امان از آن جهل که انسان نداند جاهل است. امان از آن زمان که مدیریت جامعه دست کسانی باشد که جاهل باشند و ندانند که جاهل اند؛ روزگار تلخ تر از این بر ملت نیست که عده ای جاهل توجه نداشته باشند که جاهل اند.

این محقق عرصه فلسفه اسلامی گفت: بدتر از آن هم جاهلانی هستند که ندانند جاهل اند و جهل خود را به خدا می بندند، به نام خدا خون بریزند و سر ببرند. صدای کودکانی را بشنوید که پدرانشان را جلو رویشان سر می برند و مادرشان را برده می کنند آن هم به نام خدا، آنان جاهلانی هستند که گرفتار جهل اعتقادی شدند.

آیت الله محقق داماد با اشاره به واقعه کربلا اظهار کرد: شمر نشست روی سینه سیدالشهدا(ع) و در پاسخ به سوال حضرت که فرمود می دانی کیستم؟ پاسخ داد: می دانم اما برای خدا سر تو را می بُرَم. در نوشته هایم نقل کردم که «ابن عباس» در جریان حج نقل می کرد در حجر اسماعیل نشسته بودم و دیدم فردی به حالت دولا آمد و گفت: بعد از طواف متوجه شدم قطره خون پشه ای به لباس احرام من بود آیا اشکال دارد؟ من پاسخ دادم که اشکالی ندارد. از او سوال کردم کیستی؟ گفت: من شمر هستم. پاسخ دادم: وای بر تو که پسر پیامبر را سر بریدی آیا نترسیدی؟ در همین اثنا پاسخ گفت: ساکت باش که من برای خدا او را سر بریدم و به وظیفه شرعی خود عمل کردم چون از ولی امر خود اطاعت کردم!

 استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: من در این مجال به عنوان طلبه ای که عمرش را در الهیات صرف کرده می گویم، این سخنان را از من به عنوان موعظه و پیشنهاد بشنوید، شما را به خدا الهیات را کم نگیرید. دقت کنید که معرفت داشته باشید و به جای اعتقاد، فکر بنشانید، دیگر نگویید من معتقدم؛ بگویید من فکر می کنم که اگر چنین بگویید می توانید با دیگری گفت وگو کنید اما اگر بگویید من معتقدم با هیچ کس گفت وگو نخواهید کرد.

وی در ادامه با طرح این پرسش که با این چنین اوصافی باید چه کرد، گفت: من سال ها است که در کنار کارهای تخصصی حقوقی خود، وقتم را صرف این مساله کردم و همه کارهای عمومی ام را روی روشنگری و مبارزه با جهل مقدس گذاشتم، اما در این فضا برای این دو اثر خود متد انتخاب نکردم چون می دانستم اگر چنین کنم موفق نمی شود، در مورد همه چیز می نویسم تا هیچ کس نداند که من دارم چه می کنم.

آیت الله محقق داماد افزود: چند سال قبل در قالب تفسیر قرآن، دوجلد کتاب با عنوان «روشنگری دینی» نوشتم که چندین بار تجدید چاپ شده است،  هرکسی می خواند خیال می کرد تفسیر قرآن است به واقع هم بود اما اگر اهل فن می خوانند متوجه می شدند که من چه چیز را دنبال کردم اما در سایه تفسیر قرآن و این دو جلد که جهل مقدس در ادامه آن است. همچنین در مورد متد این کتاب ها صحبت شد که باید بگویم در سایر کتاب هایم متد هست اما این دو جلد مخصوصا بی متد است.

نظر شما