شناسهٔ خبر: 61346 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

عرضه چاپ سوم کتابی که معلمان مشروطه را بابی می‌خواند

سومین چاپ کتاب «تاریخ مکتوم» مقداد نبوی رضوی منتشر شد. نویسنده در این کتاب با تفسیرهای مغرضانه و شخصی از برخی اسناد تاریخی معلمان جنبش مشروطه خواهی ایرانیان را بابی خوانده است.

عرضه چاپ سوم کتابی که معلمان مشروطه را بابی می‌خواند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛  انتشارات شیرازه کتاب ما، سومین چاپ کتاب «تاریخ مکتوم: نگاهی به تلاش‌های سیاسی فعالان ازلی در مخالفت با حکومت قاجار و تدارک انقلاب مشروطه» نوشته مقداد نبوی رضوی را با شمارگان ۳۳۰ نسخه، ۳۳۶ صفحه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر کرد.

چاپ نخست این کتاب با شمارگان دوهزار و ۲۰۰ نسخه و بهای ۱۵ هزار تومان در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات پردیس دانش منتشر شده بود. چاپ نخست «شیرازه کتاب ما» از این کتاب در سال ۱۳۹۵ با شمارگان ۵۵۰ نسخه و بهای ۲۰ هزار تومان و چاپ دوم آن در سال ۹۶ با شمارگان ۵۵۰ نسخه و بهای ۲۲ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفتند.

«تاریخ مکتوم» ۵ فصل دارد که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «هنایش خرد در آثار و مآثر شیخ هادی نجم آبادی»، «روزگاری که بر تکاپوگران بابی گذشت»، «دربار شاهی و قتل ناصرالدین شاه»، «فروزندگان مشعل مشروطیت» و «زندگانی ملک المتکلمین».«تاریخ مکتوم» پنج فصل دارد که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «هنایش خرد در آثار و مآثر شیخ هادی نجم آبادی»، «روزگاری که بر تکاپوگران بابی گذشت»، «دربار شاهی و قتل ناصرالدین شاه»، «فروزندگان مشعل مشروطیت» و «زندگانی ملک المتکلمین».

نویسنده در این کتاب با تاکید بر دستور میرزا یحیی صبح ازل (جانشین باب) به بابی‌های ازلی مبنی بر مکتوم کردن عقیده خود، به تلاش‌های فعالان ازلی در جنبش مشروطه خواهی می‌پردازد. این فعالان در اصل خود را شیعه معرفی می‌کردند. هرچند که پژوهش نویسنده خاص و شایان توجه است، اما باورهای ایدئولوژیک نویسنده و علقه شدید او به انجمن حجتیه مهدویه باعث شده تا آگاهانه بسیاری از چهره‌های بزرگ و معلمان جریان مشروطه خواهی ایرانیان را نیز بابی بخواند.

به‌عنوان مثال، نویسنده هرچند به درستی، به برخی از شخصیت‌های ازلی مانند ملک‌المتکلمین، سیدجمال الدین واعظ اصفهانی، میرزا علی‌اکبر ارداقی و… اشاره می‌کند، اما با ارائه تفسیرهای شخصی از برخی متون و عقاید تعدادی از تاثیرگذاران بر مشروطه، سعی در معرفی آنها به عنوان چهره‌ای ازلی دارد. او در این کتاب شخصیت برجسته و آزادی‌خواهی چون شیخ هادی نجم آبادی را با ارائه تفسیرهایی مغرضانه از کتاب «تحریر العقلا» سماً ازلی معرفی می‌کند. این در صورتی است که شیخ هادی در همین کتاب بارها به باب تاخته و قرآن کریم را کلامی ابدی خوانده است.

مقداد نبوی رضوی، نویسنده کتاب «تاریخ مکتوم»

یکی از فجایعی که باور ایدئولوژیک نویسنده در این کتاب آفریده اشاره تلویحی او به ازلی بودن شخصیت برجسته‌ای چون آقا سیدجمال الدین اسدآبادی است. او در این کتاب مدام سید را «سیدجمال الدین افغانی» می‌خواند، گویی اینکه می‌خواهد به هویت ایرانی او تشکیک وارد کند. البته خود سید نیز اهمیت چندانی نمی‌داد که به چه نام بخوانندش؛ برای او اتحاد جهان اسلام اصلی اساسی بود، اما تاکید بر پسوند «افغانی» سید در این دوران، به نظر برنامه‌ای است برای ایرانی زدایی از شخصیت او.

البته مقداد نبوی رضوی در کتاب بعدی خود این تاختن تلویحی به شخصیت سیدجمال الدین اسدآبادی را به کناری گذاشت و علناً او را به بی‌دینی و بددینی و ضدیت با مظاهر اسلام و حتی بی‌نمازی و مشروب خواری متهم کرد.

برخورد غیرعلمی با اسناد تاریخی

نبوی رضوی در کتاب «اندیشه اصلاح دین در ایران: مقدمه‌ای تاریخی» نیز مانند «تاریخ مکتوم» عموم مشروطه‌خواهانی را که به‌دلیل تعلق به مشروطه دست به اصلاح دین برای هماهنگی میان شرع و دموکراسی زده بودند، ازلی خوانده است. در کتاب «اندیشه اصلاح دین در ایران» نیز مانند «تاریخ مکتوم» چهره‌هایی چون شیخ هادی نجم آبادی و سید اسدالله خرقانی ازلی معرفی شده‌اند و معلم پیشرو اندیشه اصلاح دین در دوران پهلوی یعنی شریعت سنگلجی نیز دارای دو خاستگاه فکری بابی ازلی و وهابیت است. در شیوه پژوهشی نویسنده نحوه مواجهه‌اش با اسناد تاریخی دوگانه است.

به‌عنوان مثال یکی از اسناد نبوی رضوی در ازلی معرفی کردن سیدجمال واعظ اصفهانی و ملک المتکلمین کتاب «باب کیست و سخن او چیست؟» نوشته مرحوم نورالدین چهاردهی است. مرحوم چهاردهی سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین را از بزرگان بابی ازلی شمرده است. چهاردهی تحقیقات فراوان درباره بابی‌ها و ازلی‌ها داشت و با بسیاری از ازلی‌ها نیز دوستی نزدیک داشت و توانست با همین ارتباطات خود کتاب مهم «باب کیست و سخن او چیست؟» را در رد بابیه و بی‌آبرو کردن آنها بنویسد.

اما یک نکته مهم این میان وجود دارد: مدرسی چهاردهی در همین کتاب و در همان صفحاتی که سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین را بابی ازلی خوانده نوشته که تهمت‌هایی هم مبنی بر ازلی بودن شیخ هادی نجم آبادی در افواه شایع بود، اما این کار دشمنانش بود و دامن آن مرد بزرگ از این تهمت و گناه مبراست. حال رویکرد نبوی رضوی در این باره مبهم است. او بر اساس چه سندهایی حرف چهاردهی را در بابی بودن سیدجمال و ملک‌المتکلمین را می‌پذیرد، اما حرف قاطع او در رد ازلی بودن شیخ هادی مورد تاییدش نیست؟

به‌طور کل اگر نویسنده می‌توانست باورها و عقاید ایدئولوژیک خود و علقه‌اش به انجمن حجتیه را به تاریخ‌نگاری‌اش راه ندهد کتاب «تاریخ مکتوم: نگاهی به تلاش‌های سیاسی فعالان ازلی در مخالفت با حکومت قاجار و تدارک انقلاب مشروطه» بدل به پژوهشی درخشان می‌شد.

نظر شما