شناسهٔ خبر: 6343 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ضیا موحد:سهروردی بعد از ابن سینا مهمترین فیلسوف ایرانی است

ضیاء موحد بابیان اینکه سهروردی آنچنان اهمیتی در تاریخ فلسفه ما داردکه بلافاصله بعد ازابن سینا و مکتب مشائی،مکتب اشراق بحث و تدریس می شود، گفت:با این وجود وی تانیمه دوم قرن ۲۰ ناشناخته مانده بود.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از شبستان؛ نشست منطق سهروردی، عصر امروز ۱۷ مهرماه با حضور چند تن از سهروردی پژوهان و دانشجویان در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، ضیاء موحد، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران طی سخنانی با اشاره به اینکه این نخستین باری است که به منطق سهروردی به صورت تخصصی پرداخته می شود، گفت: کتابهایی که امروزه درباره سهروردی نوشته شده منطق سهروردی را ارزیابی نکردند و فقط با ذکر اینکه سهروردی در منطق نوآوریهایی داشته از این مسأله گذشتند.

وی افزود: سهروردی تا نیمه دوم قرن بیستم شناخته شده نبود. هانری کربن اولین کسی بود که سهروردی را شناخت و با تصحیح آثار، او را به اهالی فلسفه شناساند اما کربن نه ذوق و نه زمینه پرداختن به کارهای منطق را داشت.

موحد با بیان خلاصه ای از زندگی سهروردی افزود: شیخ شهید آنچنان اهمیتی در تاریخ فلسفه ما دارد که بلافاصله بعد از ابن سینا و مکتب مشائی، مکتب اشراق بحث و تدریس می شود. بعد از سهروردی، آثار او توسط شهرزوری و قطب الدین شیرازی و بعدها توسط ملاصدرا شرح و تفسیر شد. نوآوریهای سهروردی در منطق، قابل تأمل است. بنده دو مقاله در بحث قیاسات منطق سهروردی نوشتم.
وی با تأکید بر اینکه سهروردی در مباحث منطقی تا حدودی پیرو ابن سیناست و مانند ابن سینا معتقد بود که هر گزاره، یا واجب یا ضروری و یا ممکن است، اظهار داشت: سهروردی هر قضیه را به صورت قضیه کلیه سالبه ضروریه تبدیل می کرد و کارهایی در این ارتباط انجام می داد که در آن زمان نمی توانستند آنرا بفهمند چون ابزارش را نداشتند. سهروردی وقتی به منطق موجهات می رسد اشکالات را به ابن سینا وارد می کند.
وی با بیان اینکه به رغم سالها نگارش اثر به زبان فارسی، دو مقاله مذکور در مورد سهروردی را به زبان انگلیسی نوشتم که بعدها توسط همکارانی ترجمه شد، تصریح کرد: چون مخاطبانی در ایران نداشت تا مورد نقد و بررسی قرار گیرد. در خارج از کشور چند نفر از منطق دانان بر روی منطق سهروردی کار می کنند. در ایران هم دکتر لطف الله نبوی، دکتر اسدالله فلاحی، عظیمی، عسکری سلیمانی بر روی منطق سهروردی کار کردند و سید جعفر سجادی، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و مرحوم دکتر حسین ضیائی بر روی اندیشه های سهروردی و تصحیح و ترجمه آثار او کار کردند.
در ادامه این نشست دکتر لطف الله نبوی، استاد دانشگاه تربیت مدرس به ارائه سخن پرداخت. وی که در مورد مبادی منطقی فلسفی ضرورت بتاته به ارائه مقاله خود پرداخت، طی سخنانی گفت: سهروردی در آغاز کتاب حکمة الاشراق می نویسد: قبلا کتابهایی به سبک مشائیان نوشتم اما این کتاب سیاق دیگری دارد که با شهود و اشراق به اینها دست پیدا کردم و بعد سعی کردم که آنها را به شکلی اثبات کنم. اگر از مجموعه براهین موجود صرف نظر کنیم هیچ کس نمی تواند مرا در مورد این مباحث دچار به شک بیندازد.
استاد دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه سهروردی برای ارائه نظریه ضرورت بتاته دارای پیش فرضهایی بوده است، افزود: اولین پیش فرض پذیرش جهت متافیزیکی و ذات گرایی است. ذات گرایی اساس تفکر اندیشه فلسفی سهروردی است اگرچه در قرن بیستم مخالفینی مانند کواین و طرفدارانی مانند کریپکی و پلانتینکا داشته است.
وی افزود: پیش فرض دوم سهروردی، پذیرش نوعی امکان گرایی یعنی پذیرش جهانی ممکن فراتر از جهان واقع و بالفعل و پذیرش اشیاء ممکن غیر موجود(غیربالفعل) است. سهروردی معتقد است اگر حکمی صادق باشد، ممکن است نه ضروری.
نبوی در ادامه سخنانش تصریح کرد: در چنین بستری از پیش فرض های فلسفی سهروردی می اندیشد. مسأله سهروردی ضرورت احکام علمی است. وی معتقد است احکام علمی باید ضرورت داشته باشد و با این انگیزه دست به تدوین ضرورت بتاته می زند. نظریه ضرورت بتاته برای حل چنین مسأله ای است.
وی با اشاره به اینکه بدفهمی هایی در نظریه ضرورت بتاته وجود دارد، اذعان کرد: اول اینکه برخی فکر می کنند ضرورت بتاته ضرورت مرحله اول است در صورتی که ضرورت بتاته ضرورت مرتبه دوم است. ضرورت بتاته تحویل و تقصیر جهات مرتبه دوم به ضرورت است نه جهات مرتبه اول. در مرتبه اول ضرورت بتاته اصلا مطرح نیست.
وی با اشاره به اینکه من هیچ ابزاری در منطق قدیم برای ارزیابی و تحلیل ضرورت بتاته ندارم، گفت: ضرورت بتاته را باید با منطق جدید تحلیل کرد.
این محقق و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه سه مقاله در مورد منطق سهروردی نوشتم که منتشر شده، در پایان سخنانش گفت: فرگه، بنیانگذار منطق جدید، منطق جدید را مانند میکروسکوپی برای ذهن می داند. امیدوارم مراکز فسلفی مباحث منطق جدید را جدی بگیرند و در این باره مفصل کار کنند.

برچسب‌ها:

نظر شما