شناسهٔ خبر: 7261 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

خسروپناه: فیلسوف‌های الهی نفس را منشأ حیات دانسته‌اند

حجت الاسلام خسروپناه با اشاره به جایگاه و قرائت فیلسوفان مختلف از حوزه‌هایی چون نفس و طبیعت اظهار کرد: فیلسوف‌های الهی نفس را منشأ حیات دانسته‌اند.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از خبرگزاری شبستان؛ همایش روز جهانی فلسفه  با عنوان "فلسفه و شناخت طبیعت" دوشنبه، ۲۷ آبان در محل مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، رییس این موسسه طی سخنانی با عنوان ضرورت پرداختن به نسبت فلسفه و شناخت طبیعت اظهار کرد: زمانی که از فلسفه سخن به میان می‌آید مقصود هستی‌شناسی و بحث از وجود بماهو وجود است. امروزه فلسفه علاوه بر بحث از هستی از آن جهت که هستی است، از هستی‌های خاص و همچنین از تعامل انسان با این دسته از هستی‌ها بیش از گذشته بحث می‌کند.

وی با بیان اینکه فلسفه طبیعت یکی از فلسفه‌های خاص و جزء فلسفه‌های مضاف محسوب می‌شود، گفت: اساسا فلسفه طبیعت به هستی‌شناسی طبیعت و چگونگی تعامل انسان با آن می‌پردازد اما در این راستا نخستین پرسش فلسفی درباره چیستی طبیعت است یعنی اینکه حقیقت طبیعت چیست که پاسخ آن است که مقصود از طبیعت موجود زمانی، مکانی، مادی و محسوس و مشاهده‌پذیر با چشم طبیعی و ابزاری است و این حقیقت به دو دسته موجود بی‌جان و جان‌دار تقسیم می‌شود کمااینکه طبیعت از نگاهی دیگر و در شاکله دانش‌های مدرن یعنی فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی که از زیراتم‌ها تا گونه‌ها را شامل می‌شود، زیراتم‌ها و اتم‌ها و مولکول‌ها، موجودات طبیعی بی‌جان و سلول‌ها و بافت‌ها و اندام‌ها و دستگاه‌ها و گونه‌ها از موجودات جان‌دار شمرده می‌شوند لذا سلول بنیادی‌ترین واحد سازنده موجود زنده است که مقداری ماده وراثتی دارد.

رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران تصریح کرد: بافت گروهی از سلول‌ها هستند که وظیفه خاصی را دنبال می‌کنند مانند ماهیچه قلب که با انقباضش به انجام پمپاژ خون در قلب کمک می‌کند، اندام‌ها نیز گروهی از سلول‌ها و بافت‌ها هستند که با هم وظیفه‌ خاصی را انجام می‌دهند مانند قلب که پمپ خون را به عهده دارند. همچنین دستگاه‌، گروهی از سلول‌ها، بافت‌ها و اندام‌ها هستند که وظیفه ویژه‌ای را عمل می‌کنند مانند دستگاه قلبی-عروقی که گردش خون در بدن را به عهده دارند و همچنین گونه یا نوع که گروهی از افراد شبیه به هم هستند که می‌توانند با هم جفت‌گیری داشته باشند.

وی ادامه داد: حال در این میان پرسش مهم فلسفی آن است که آیا حیات همین اعضا و اجزای مادی است یا حقیقتی ورای طبیعت دارد؟ آیا اجتماع تعدادی مولکول و تبدیل آنها به سلول حیات می‌سازد؟ تعداد مولکول‌های موجود در هر سلول کبد را ۲۰۰ تیرولیون تخمین علمی زده‌اند؟ حال آیا اجتماع این تعداد مولکول حیات را در سلول کبدی تحقق می‌بخشد؟

استاد حوزه علمیه قم ابراز کرد: فیلسوف‌های الهی نفس را منشأ حیات دانسته‌اند، افلاطون نفس را مبدأ و منشأ حیات و حرکت جسم معرفی کرده است و ارسطو نفس را کمال اول برای جسم طبیعی عالی (دارای اندام) دانسته است، ابن سینا نیز نفس را نیرویی در جسم معرفی می‌کند که منشأ صدور کارهایی می‌شود که یکنواخت غیرارادی نیستند، ملاصدرا نفس را جوهر مجردی می‌داند که ذاتا از ماده مجرد و به ماده تعلق دارد لذا تفاوت نظر فیلسوفان مختلف در رابطه با نفس را شاهد هستیم.

وی تاکید کرد: بنابراین با این اوصاف طبیعی‌دان به حیات برای برخی از موجودات طبیعی اعتراف و بدون اشاره به نفس مجرد آن را تبیین می‌کند و فیلسوف الهی نفس مجرد را مبدأ و منشأ اصلی حیات می‌داند و سلول و بافت و اندام را ابزاری مادی برای تعلق حیات می‌شمارد.

این محقق عنوان کرد: پرسش مهم فلسفی آن است که اگر سلول و بافت‌های بدن و پیوستگی فیزیکی عناصر بدن بتواند حیات به معنای داشتن تغذیه و رشد و تولیدمثل را تبیین کنند آیا می‌توانند معنای پیچیده حیات یعنی تدبیر و سازماندهی پیچیده بدن، ساحت ادراکی و شعوری بدن به ویژه‌ درک استدلالی و استنتاجی و درک خیالی، اراده و اختیار انسان، هویت شخصی آدمی را نیز تبیین کنند؟ آیا اجزای طبیعی بدن خود دارای شعوری هستند که بتوانند سازمان‌دهی پیچیده اندام با شعور را به تنهایی به عهده داشته و هویت‌ساز باشند؟ آیا با فرض تقسیم هستی به ملک و ملکوت بدن علاوه بر تدبیر ملکی به تدبیر ملکوتی نیز نیازمند است؟ این‌گونه پرسش‌ها نیاز به تحقیقی نوع از حوزه فلسفی دارند که باید با همکاری توأمان فیلسوفان و زیست‌شناسان صورت پذیرد.

وی بیان کرد: فلسفه با طبیعت در مقام عمل ارتباط دارد، چگونگی تعامل انسان با طبیعت در حوزه صنعت و سلامت مطرح می‌شود و پیش از آنکه بحثی اخلاقی و حقوقی باشد، بحثی فلسفی محسوب می‌شود مثلا اصطلاح (گشپل) در فلسفه هایدگر که شاه‌کلید فهم فلسفه تکنولوژی او است لااقل سه خاصیت همزمان انکشاف، تعرض و شتاب را دارد چراکه هایدگر تعرض را ویژگی مهم برای تکنولوژی مدرن محسوب می‌کند حال سوال آن است که آیا بشر در تعامل با طبیعت باید به تکولوژی، تعرض بر طبیعت برسد یا صنعت (تصرف بر طبیعت یا تعامل با آن)، این یک سوال مهم فلسفی است.

رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران عنوان کرد: پرسش فلسفی دیگر مربوط به تعامل انسان با طبیعت از جهت سلامت است، اگر علوم پزشکی را مجموعه مسایلی بدانیم که با روش تجربی و آزمایشگاهی به کشف بیماری‌های انسان و درمان آنها می‌پردازد توجه به مبانی فلسفی حاکم و روش‌شناسی علوم پزشکی دنیای دیگری را به روی ما باز می‌کند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: فلسفه اسلامی شرع مطلق در جهان را نمی‌پذیرد و تعامل خاصی با موجودات طبیعی دارد.

نظر شما