شناسهٔ خبر: 8379 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

باستانی پاریزی: منوچهر ستوده روند تاریخی دوران‎های گوناگون را با یاری گرفتن از جغرافیا برای ما روشن کرده است

ابراهیم پاریزی‎باستانی بر پیوند تاریخ و جغرافیا تاکید کرد و گفت: شاید به جرات بتوان گفت دکتر ستوده دو سوم عمر خود را در راه تقویت این پیوند سپری کرده است و روند تاریخی دوران‎های گوناگون را با یاری گرفتن از جغرافیا برای ما روشن کرده است.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ مراسم نکوداشت یکصدمین سال تولد استاد دکتر منوچهر ستوده ایران شناس و پژوهشگر پیشکسوت در حوزه جغرافیای تاریخی بعد از ظهر دیروز سه شنبه ۱۹ آذر با حضور جمعی از استادان حوزه تاریخ و فرهنگ ایران از دانشگاه تهران و سایر دانشگاه‎های کشور و در میان جمع پرشور دانشجویان دانشگاه تهران، در تالار فردوسی دانشکده ادبیات این دانشگاه برگزار شد.

محمد ابراهیم باستانی پاریزی استاد رشته تاریخ دانشگاه تهران در سخنانش را در این برنامه با نقل بیتی از حکیم ملا هادی سبزواری آغاز کرد و گفت: ملاهادی سبزواری می گوید: نه در اختر بود نه در چرخ سکوت/ گر نبودی در زمین خاک نشینانی چند. من این شعر را برای دانشجویانی خواندم که یک ماه، دو ماه و پنج ماه است این طرف و آن طرف می جنبند که مجلس تجلیلی برای دکتر ستوده بر پا کنند این همت خیلی ارزش دارد و واقعا اینها همین خاک نشینانی هستند که حکیم سبزواری می گوید آنها روزی نتیجه این احترامی را که برای استاد و معلم و مقام علم قائل هستند، خواهند دید.

وی افزود: ما در چند روز گذشته این افتخار را داشته ایم که در همین دانشکده ادبیات در باب دو استاد بزرگوار صحبت کنیم که گوش شیطان کر هر دوی آنها ۱۰۰ ساله شدند یک پرفسور فضل الله رضا و یکی هم دکتر منوچهر ستوده.

باستانی پاریزی با یادآوری درگذشت نلسون ماندلا به شوخی در این باره گفت: عمو یحیی که همیشه دنبال همه هست، این روزها در آفریقای جنوبی مشغول است و ظاهرا فعلا قصد ندارد به این طرف دنیا و نیم کره شمالی بیاید؟

باستانی پاریزی اضافه کرد: دکتر ستوده جغرافیایی تاریخی درس می داد واقعیت این است که تاریخ و جغرافیا همیشه خواهر و برادر دوقلوی هم بودند و به نظر من این دو درس را از هم جدا کردند چون بدون شناخت جغرافیا نمی شود درست تاریخ را درک کرد.

وی ادامه داد: مزیت دکتر ستوده این بود که در خلال تدریس جغرافیای تاریخی و جغرافیای انسانی تمام ایران را گشته است و بعد هم نظرش را در این باره در کلاسها گفته است.

این همکار قدیمی ستوده در گروه تاریخ دانشگاه تهران که به همراه او از شاگردان زنده یاد فروزان فر هم به شمار می رود، در ادامه سخنانش این شوخی فروزان فر را با ستوده و افشار نقل کرد و گفت: دکتر ستوده و ایرج افشار و چند نفر دیگر همیشه هم قدم بودند و همه جا را می گشتند یک بار بعد از چند روز که رفته بودند مازندران، بعد از بازگشت استاد فروزانفر به آنها گفته بود که افشار و ستوده کجا بوده اید؟ آنها هم گفته بودند استاد ما پیاده رفته بودیم مازندران و الان هم در خدمت شما هستیم، استاد فروزانفر هم به آنها گفته بود شما کار مهمی کرده اید چون روی قاطرهای امامزاده داود را سفید کرده اید!

این استاد پیشکسوت کرمانی در پایان سخنانش از کتاب منوچهر ستوده در باره گویش کرمانی با عنوان یکی از بهترین آثار در باب گویش ها در ایران نام برد.

در ادامه این برنامه مظاهر مصفا، شاعر پیشکسوت سروده ای از خود قرائت کرد. که با استقبال زیاد دانشجویان روبرو شد در این برنامه همچنین دکتر شیرین بیانی استاد تاریخ دانشگاه تهران سخنانش را با این بیت حافظ که "کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب/ تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدن" و ادامه داد: این بیت وصف حال استادی است که یک قرن را با افتخار و بزرگی سپری کرده است.

وی نیز بر پیوند تاریخ و جغرافیا تاکید کرد و گفت: شاید به جرات بتوان گفت دکتر ستوده دو سوم عمر خود را در راه تقویت این پیوند سپری کرده است او روند تاریخی دورانهای گوناگون با یاری گرفتن از جغرافیا برای ما روشن کرده است ستوده جاده های پر پیچ و خم ایران را گام به گام، شهر به شهر و روستا به روستا پیمود و به تعمق در آنها پرداخت تا واقعه را در دل مکان خود جای دهد. مکانی که از آن بیرون آمده است.

بیانی ادامه داد: استاد ستوده با جسم و جان تندرست و نشاطی که در همان جاده های پر پیچ و خم حاصل آمده است دیده ها و شنیده های خود را برگرفته و در اختیار پژوهشگران نهاده است.

این استاد رشته تاریخ در پایان سخنانش تاکید کرد یکی از شگردهای استاد ستوده این بوده که در میانه عمرش در گوشه امنی پناه گرفت و مصداق این مصرع حافظ شد که «زین میان گر بتوان به که کناری گیرند».

نظر شما