شناسهٔ خبر: 9808 - سرویس سینما و رسانه
نسخه قابل چاپ

عضو انجمن منتقدان سینمای ایران:

در مورد «خسته نباشید» فرصت سوزی شده است

خسته نباشید به نظر من اگر در ساختن این فیلم کمی بیشتر تامل می شد فیلم بزرگتری ساخته می شد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده و فرصت سوزی در مورد فیلم اتفاق افتاده است. البته بدون شک اذیت شدن های افشین هاشیمی در سیر کار و دو کارگردانی بودن اثر در این مورد بی تاثیر نبوده است.

فرهنگ امروز: علیرضا پورصباغ از منتقدان و نویسندگان قدیمی و باسابقه حوزه سینما، مطبوعات و عضو انجمن منتقدان و نویسندگان حوزه سینماست؛ با او درباره فیلم «خسته نباشید» که این روزها اکران است گفتگو کردیم اما پیش از بحث و گفتگو درباره موضوع اصلی در مورد اینکه چرا تعداد منتقدانی که این اثر را دیده‌اند کم است صحبت کردیم که او توضیحات قانع کننده‌ای در این رابطه داد.

پورصباغ درمورد منتقدانی که تنها یک سری از فیلم‌ها را نقد می‌کنند گفت: هر اثر هنری که ساخته می‌شود فارغ ازاینکه توسط چه شرکتی و چه کسی ساخته شده باید به طور مستقل بررسی شود و هر فیلمی با همه نقاط ضعفی که داردباید تماشا شود که لازمه این امر تغییر نگرش ما به سینماست که وظیفه مدرسان، پژوهشگران و منتقدان است که این نگرش را رواج دهند چون به عقیده من همانطور که انسان اشرف مخلوقات است ،‌ سینما هم اشرف هنرهاست.

پس از این گپ و گفت خودمانی و مقدماتی صحبتمان با پورصباغ درباره فیلم آغاز شد؛ گفتگویی که چون پورصباغ به گفتگوی کوتاه و مختصر اعتقاد دارد، از حیث کوتاه بودن به سبک مینی مالیستی تنظیم شد.

پورصباغ با اشاره به اینکه خسته نباشید در فرم کارگردانی یک فیلم عمیقا سینمایی است گفت: جهان فیلم خارج و بیرون از دنیای شهرنشینی این روزهاست و این مسئله موجب شده که به طور اتوماتیک‌وار وارد عرصه ودنیای وسیع‌تری بشویم.ضمن اینکه شخصیت‌های متعددی که در فیلم وجود دارد با اینکه به مسیر اصلی درام نمی‌پیوندند اما دایره داستانی را وسیع می کنند در واقع آنها خرده روایت‌هایی هستند که به داستان اصلی وصل می‌شوند.

وی با اشاره به اینکه فیلمساز باید هنر این را داشته باشد تا برخی از شخصیت‌ها و روایت ها را به صورت مینی‌مال مطرح کند افزود: هر فیلمی هر چقدر هم بخواهدکامل باشد دیگر نمی‌تواند بیشتر از حد استاندارد یک فیلم که حدود2 ساعت و 20 دقیقه است باشد بنابراین لازم نیست در فیلم همه شخصیت‌ها تاثیرگذار باشند و یا حتما سر وته داشته باشند؛  مثل کاراکتر خانم معلم جوان در فیلم و یا فرد مقنی که در یک مسیر قناتی همراه رومن بود و به عقیده من بخش همراهی این دو نفر و تبادل دیالوگ بین این دو نفر که در زیر زمین انجام می‌شود یکی از عزیزترین بخش‌های فیلم است.

پورصباغ با تاکید بر اینکه نداشتن ستاره سینمایی به این اثر هیچ لطمه ای نزده است گفت: به نظر من نبودن ستاره سینمایی در فیلم هیچ آسیبی به فرم فیلم نزده و اتفاقا بازیگران تئاتری مثل رویا افشار در این فیلم بسیار درخشیدند و بازی رویا افشار در نقش خاله حکیمه معیار کامل یک مادر مهرورز ایرانی است که بسیار هم دلچسب است؛‌علاوه بر آن با وجود عوامل تئاتری در این فیلم، هیچ نزدیکی و شباهتی بین این اثر و تئاتر دیده نمی شود و این موضوع در میزانسن‌ها و دکوپاژهای محیطی و بخصوص از نیمه دوم فیلم که سفر جمعی قهرمان فیلم آغاز می شود بیشتر هم به چشم می آید.

این عضو منتقد انجمن منتقدان و نویسندگان  با تاکید بر اینکه «خسته نباشید» یک فیلم کاملا ملی است ادامه داد: هر فیلمی که برآمده از نگرش یک ملت باشد فیلم ملی به شمار می آید و به نظر من اگر در ساختن این فیلم کمی بیشتر تامل می‌شد فیلم بزرگتری ساخته می‌شد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده و فرصت سوزی در مورد فیلم اتفاق افتاده است. البته بدون شک اذیت شدن‌های افشین هاشمی در سیر کار و دو کارگردانی بودن اثر در این مورد بی تاثیر نبوده است.

این منتقد سینمایی با انتقاد از دو کارگردانی بودن کار توضیح داد: به نظرم اگر افشین هاشمی این کار را به تنهایی انجام می‌داد استقلال فکری بیشتری داشت و کار بهتری از آب درمی‌آمد ؛ این در حالیست که در برخی از بخش‌های فیلم شاهد دو گانگی لحن هستیم که به همین موضوع دو کارگردانی بودن فیلم برمی‌گردد.

پورصباغ درباره نقطه ضعف اثر و در واقع اصلی‌ترین نقد به این فیلم گفت: به نظرم با همه احترامی که برای فیلم و فیلمساز قائلم گره‌افکنی و گره‌گشایی در متن فیلم وجود ندارد و همین موضوع موجب شده که فیلم تبدیل به اثری که فقط دغدغه‌ شخصی دارد تبدیل شود،‌این در حالیست که دیوید ممت، ‌فیلمساز و فیلمنامه نویس معروف در مصاحبه‌ای که با هالیوود ریپورتر داشته گفته است که وقتی گرایش‌های فردی در یک فیلم حاکم می شود، دیگر نام آن اثر فیلم سینمایی نیست و آن اثر یک اثر تلویزیونی و یا تله فیلم به شمار می‌آید. نمونه مصداقی این موضوع، رومن است که مهم‌ترین و اصلی ترین دغدغه او رفتن به کلوت و همراهی با همسرش است و چون در اینجا دغدغه‌ی اصلی فرد مطرح و پایش به میان کشیده می‌شود خط اصلی روایت از دست می‌رود.

وی در پایان ادامه داد: بنابراین درخصوص فیلم خسته نباشید فکر می‌کنم که محتوای آن به دلیل گره‌گشایی و گره‌افکنی که به آن اشاره کردم موجب شده که فیلم سینمایی نباشد ولی یک تله فیلم استاندارد باشد، ضمن اینکه در فرم کارگردانی یک فیلم عمیقا سینمایی است.

نظر شما