شناسهٔ خبر: 16618 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

مجتهدی: بدون بنیادهای فکری و فرهنگی، علم‌محوری و توسعه اقتصادی امکان ندارد

چهره ماندگار فلسفه گفت: جامعه ما از نظر فرهنگی در حال بیمار شدن است، این بیماری به همراه نوعی تظاهر بروز می‌کند. افراد می‌بینند کسی که تظاهر می‌کند به جد گرفته می شود و برای خودش کسی می شود، به همین خاطر آنها هم تظاهر می‌کنند.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ یکی از فرهنگی ترین چهره های دانشگاهی نیم قرن اخیر استاد بازنشسته فلسفه غرب دانشگاه تهران ، کریم مجتهدی است. او قریب به ۵۰ سال از عمر خود را وقف پژوهش در زمینه فرهنگ و فلسفه کرده و آثار زیادی را در این زمینه ها منتشر کرده است. نامگذاری سال ۹۳ با عنوان «فرهنگ و اقتصاد، با عزم ملی و مدیریت جهادی» بهانه ای شده تا دغدغه ها و کمبودهای فرهنگی جامعه مان را از زبان این استاد فلسفه و اندیشمند معاصر بازبینی کنیم. آنچه در ادامه می آید گفت و گوی کریم مجتهدی با خبرنگار تسنیم است:

مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه غرب با بیان اینکه مقوله فرهنگ به طور کلی مورد غفلت اساسی قرار گرفته است، گفت: به نظر من دلیل این غفلت از مقوله فرهنگ، این است که چون بسیاری از مقامات دانشگاهی و سازمان‌های فرهنگی و وزارتخانه‌‌های مرتبط با فرهنگ و... خودشان شخصیت‌های فرهنگی نیستند، بنابراین نمی‌توانند دغدغه فرهنگی داشته باشند. برای گفتن این حرف هیچ رو در بایستی نباید داشت و باید به طور جدی آن را مطرح کرد. این حرف‌ها را باید بگوئیم و تعارف را کنار بگذاریم. چون دیده می‌شود که دائما صحبت از دانش و شناختِ علم‌محور و توسعه علمی و تکنیکی می‌شود و همه جا هم این بحث‌ها مطرح است. اما سوال این است که بدون تفکر و اندیشه چگونه می‌شود علم‌محور شد؟

وی ادامه داد: مگر چنین چیزی امکان دارد که بدون بنیادهای فکری و فلسفی دقیق، علم‌محوری و توسعه علمی و اقتصادی و صنعتی را پایه گذاشت؟ بدون تامل و تفکر هیچ چیزی نمی‌شویم و فقط تظاهر به علم می‌کنیم. به همین دلیل نمی‌توانم به طور محکم بگویم که اوضاع کنونی از نظر فکری و فرهنگی بهتر از گذشته شده و پیشرفتی داشته ایم، البته از نظر انتشار آثار و توجه به مطالعه و تامل درباره برخی آموزه‌ها و بنیادهای فلسفی پیشرفت‌هایی داشته‌ایم ولی این کافی نیست.

به گفته چهره ماندگار فلسفه غرب امروز متاسفانه در حال تجربه همان شرایط تاریخی هستیم که در دوران پیش از انقلاب داشتیم که اندیشه و فرهنگ نسبت به حوزه‌های دیگر، چندان اهمیتی ندارد. در این شرایط استادان بیشتر از دانشجویان تقصیر دارند و مدیران و سازمان‌های دانشگاهی و وزارت علوم و... بیشتر از استادان دانشگاه تقصیر دارند. دستگاه‌های بالاتر هم به همین شکل تقصیرشان بیشتر است، زیرا اساسا برنامه‌ای برای رشد فرهنگی جامعه ندارند.

وی ادامه داد: جامعه ما از نظر فرهنگی در حال بیمار شدن است و این بیماری به همراه نوعی تظاهر بروز می‌کند. افراد می‌بینند کسی که تظاهر می‌کند به جد گرفته می شود و برای خودش آدمی شده و اسم و رسمی پیدا کرده، به همین خاطر آنها هم تظاهر می‌کنند؛ این اصلا برای یک جامعه خوب نیست.

مجتهدی افزود: ما باید مسئله داشته باشیم و مسائل خودمان را  با زبان و شرایط خودمان طرح کنیم. به نظر من باید با خودمان صادق باشیم و بدانیم که تظاهر کردن به فلسفه یا شناخت بیماری است. تظاهر به کاربرد کلمات خارجی برای القاء کردن دانایی به مخاطب یک بیماری و مرض است و باید این را کنار بگذاریم. این مشکل در دوران پیش از انقلاب هم وجود داشت و متاسفانه در دهه های اخیر باز در فضای فرهنگی جامعه ایجاد شده است.

چهره ماندگار فلسفه غرب در ایران گفت: به جای این تظاهرها، بهتر است برویم در دل زندگی ایرانی و به همان مسائل روزمره‌مان که در شغل و کارمان با آن درگیر هستیم، بیندیشیم و در همان حوزه کاری خودمان، تفکر کنیم و تامل و اندیشه اصیل داشته باشیم و هیچ وقت هم تظاهر نکنیم. در غیر این صورت آنچه ایجاد می‌شود همین شرایطی است که هر کسی لغات خارجی بیشتری به کار ببرد، در اذهان مردم باهوش‌تر به نظر می‌رسد که اتفاقا اصلا اینطور نیست. این موضوع دیگر اصالت ندارد و تبدیل به یک بازی شده است.

این استاد و پژوهشگر اظهار کرد: از سوی دیگر با وجود آلودگی فرهنگی ای که امروز با آن مواجه ایم، کسی از آن سخن نمی‌گوید. الان شرایطی داریم که همه چیز در حال مغشوش شدن و مشتت شدن است؛ هم اعتقادات و ادبیاتمان، هم فرهنگ و زبانمان و این مسئله جدی‌ای است که باید خیلی به آن توجه کنیم. در این شرایط وظیفه همه ما است که افشاگری فرهنگی کنیم و ترسی هم نباید داشته باشیم.

وی در پایان افزود: زیرا این موضوع نه مسئله‌ای سیاسی است و نه قرار است کسی به خاطر آن به چالش کشیده شود، بلکه یک معضل فرهنگی عمیق است و همه باید برای رفع آن تلاش کنیم. این موضوع به سیاسیون برنمی‌گردد و حتی اگر هم بگویند موضوعی سیاسی است، نوع مسئله به گونه‌ای نیست که سیاسیون بخواهند احساس خطر بکنند و پرداختن به آن مانعی ندارد.

نظر شما