شناسهٔ خبر: 36441 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نگاهی به نمایش ˝ستوان اینیشمور˝ به کارگردانی محمدحسن معجونی

حسن پارسائی: نمایش ˝ستوان انیشمور˝ به نویسندگی ˝مارتین مک دونا˝ و کارگردانی محمد حسن معجونی که هم اکنون در سالن ناظرزاده کرمانی خانه هنرمندان اجرا می‌شود، از لحاظ طراحی، کارگردانی، بازیگری و کاربری عناصر و عوامل انضمامی دیگر، نمایشی دیدنی، قابل تأمل و به یاد ماندنی است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ حسن پارسائی در یادداشتی نوشت:

اگر کارگردان به ویژگی‌های محتوایی و دراماتیک یک متن وفادار بماند و آن‌ها را روی صحنه به نمایش بگذارد و همزمان فوت و فن کار را هم بشناسد، در آن صورت چنانچه هنگام اجرا با نمایشی نامتعارف، پارادوکس‌نما و دراماتیک روبه رو شویم، باید آن را در وهله نخست برآیند دریافت درست او از متن بدانیم.

"مارتین مک دونا" که عمومأ تأکید نسبی خاصی روی خشونت و ناهنجاری‌های اجتماعی و سیاسی دارد، در متن نمایش "ستوان انیشمور" نیز به خاطر رویکرد تیره و تار و بدبینانه‌ای که به مبارزات مردم ایرلند دارد، اثرش را ابتدا در قالب یک "هجویه سیاسی" و سپس به صورت "کمدی سیاه" شکل می‌دهد و متعاقبأ کمدی سیاه را هم به "کمدی وحشت" و نهایتأ آن را به "کمدی تراژدی" که در بطن آن تم پوچی و بیهودگی هم که خاص تئاتر ابزورد است به طور ضمنی وارد متن شده، تبد یل می‌کند و این عملأ متن را چند ژانری کرده است؛ این ویژگی در ادامه باز هم تغییر می‌یابد و متن نمایش "ستوان انیشمور" نهایتأ و در کلیت خود به "کمدی تراژدی اشتباهات" تبدیل می‌شود؛ به همین دلیل متن نمایش از نظر ژانر و ساختار، اثری تجربی به حساب می‌آید.

در نمایش " ستوان انیشمور " به نویسندگی "مارتین مک دونا" و کارگردانی "محمدحسن معجونی" همه چیز مبتنی بر تنافض و پارادوکس است و همین خصوصیت آن را نامتعارف و خاص جلوه می‌دهد؛ خود موضوع که عبارت از شوخی و هجو یک مقوله بسیار جدی و سیاسی است عملأ یک پارادوکس به شمار می‌رود و به حوادث و رویدادهایی که غیر منتظره و اشمئزاز آورند، می‌انجامد و همزمان شرایط را با نمایه و جلوه‌ای کمیک، متناقض و بی‌قاعده و قانون می‌نمایاند. نویسنده موضوع را تا حدی تمثیلی هم کرده است؛ ابتدا گربه‌ها و انسان‌ها را تمثیلی از همدیگر می‌کند و سپس گربه‌ها -- یا به عبارتی حیوان‌ها -- را با ارزش‌تر از انسان‌ها می‌داند .

نمایش بر شکنجه دادن، کشتن و کشته شدن و حتی بر سلاخی کردن انسان‌ها تأ کید می‌ورزد و چنین مقوله‌ای را امری معمولی، بدیهی و حتی مضحک و خنده‌دار که بدیهیت آن هم هیچ کمکی به بهبودی اوضاع نمی‌کند، نشان می‌دهد. باید توجه داشت که این تأکید زیاد و یک سویه بر چنین موضوع متناقض و پارادوکسیکالی عملأ آن را متناقض‌تر کرده است، طوری که نهایتأ از بطن آن نتیجه مغایر و متضاد "بیهوده بودن کشتن همدیگر" بیرون می‌آید که نسبت به موضوع پارادوکس‌دار اولیه حالت نوعی کنتراست پیدا می‌کند؛ به همین دلیل نمایش "ستوان انیشمور" به کارگردانی محمد حسن معجونی با ساختار "پارادوکس در پارادوکس" شکل گرفته است. حتی خود پرسوناژها هم متناقض‌اند و البته هر کدام هم تعلقات و دلبستگی‌های شخصی خاصی دارند که روح آن‌ها را بسیار حساس، بی‌ثبات و آسیب‌پذیر کردن است.

در این نمایش سلاخی کردن انسان امری خنده‌دار، معمولی و حتی بیهوده نشان داده شده و دیالوگ‌ها هم به خوبی تناقضات متن و اجرا را آشکار می‌کنند: "اگر یک بار دیگر به موهام توهین کنی از این جا می‌رم" ، "برای گربه‌های این اطراف پشیزی قائل نیستم، انگار از دماغ فیل افتاده‌اند" ، "چیزی که برایم مهم است اینه که بیفتم به جون حیوونایی که بیست برابر از ما کوچک‌ترند" ، "هرگز فکر نمی‌کردم تو ارتش آزادی بخش حیوونای کوچک رو بکشم" ، ایرلند آزاد یا خوشبختی گربه‌ها " ، "دلم می‌خواد وقتی گلوله از پیشانی‌تان رد می‌شود یادتان باشد این سزای رفتار با یک گربه ایرلندیه" و ...

همه پرسوناژها به نحوی می‌خواهند از شر هم خلاص شوند. هیچ کدام بهانه‌ای جدی و الزامی برای حضور هم نیستند و اکثرشان به خاطر یک "اشتباه " همدیگر را از بین می‌برند و همین موضوع، نمایش را در ژانر نو و بدیع "کمدی - تراژدی اشتباهات" قرار می‌دهد.

طراحی صحنه کاملأ کاربردی و دراماتیک است؛ عملأ سطح شیب‌دار و لغزنده‌ای را برای پرسوناژهای نمایش فراهم کرده تا نشانه‌ای ضمنی هم از اشتباهات و لغزش‌های سیاسی و انسانی آن ها باشد. این طراحی به هر چه نمایشی‌تر و عینی‌تر و شهودی‌تر شدن صحنه کمک کرده است و در این رابطه باید به طراحی خلاقانه محمد حسن معجونی آفرین گفت.

معجونی صحنه‌های شلیک به گربه و سلاخی کردن انسان را خیلی واقع‌گرایانه، نمایشی و سینمائی پردازش نموده است و این بر هر چه دراماتیک‌تر شدن تناقضات و پارادوکس‌های نمایش "ستوان انیشمور" افزوده است.

در بخش بازیگری باید گفت که بازیگران بازی واقعأ "بازیگرانه" و "تمامیت‌دار"  را به نمایش می‌گذارند؛ رضا بهبودی، هومن شکیبا، سعید چنگیزیان، امیرحسین طاهری، به آفرید غفاریان ، نوید محمدزاده، فربد فرهنگ و مازیار سیدی واقعأ تماشاگران را تا آخرین لحظات اجرا با خود همراه می‌کنند. از لحاظ حرکت، ژست، انعطاف بدن و شیوه بیان دیالوگ‌ها بسیار ماهرانه عمل می‌کنند و به تناسب میزانسن‌هائی که محمد حسن معجونی به حضور آنها داده، جذابیت ماندگاری پیدا کرده‌اند. هر کدام از بازیگران وجوه نمایشی و صحنه‌ای پرسوناژ مربوط به خود را در طراحی کل اجرا و در رابطه با بازتاب‌دهی دراماتیک دراماتورژی نمایش به نحو احسن ارائه و جلوه‌دهی کرده‌اند. طراحی نور و انتخاب موسیقی نیز با اجرا هم‌خوانی دارد، حتی طراحی "بروشور" که توسط بهراد جوانبخت انجام شده به علت کارکردی و کاربردی‌تر بودن آن در رابطه با چگونگی اطلاع‌رسانی نمایش، حائز اهمیت است.

میزانسن‌های کارگردان مکمل بازیگری بازیگران و مقوله بازیگری نیز مکمل میزانسن‌ها شده و نشان داده که محمدحسن معجونی بسیار هوشمندانه و هنرمندانه همه چیز را طراحی و به اجرا درآورده است. نمایش "ستوان انیشمور" به نویسندگی "مارتین مک دونا" و کارگردانی محمد حسن معجونی که هم اکنون در سالن ناظرزاده کرمانی خانه هنرمندان اجرا می‌شود، از لحاظ طراحی، کارگردانی، بازیگری و کاربری عناصر و عوامل انضمامی دیگر، نمایشی دیدنی ، قابل تأمل و به یاد ماندنی است.

نظر شما