شناسهٔ خبر: 41488 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

جوهر تاریخ چیست؟ / داریوش رحمانیان

تحولاتــی در معرفت تاریـــــخ از عصر روشنگری به بعد رخ داده است که می‌توان نام آن را تحول در تاریخ‌نگاری انسان نهاد. این مساله پارادایم تاریخ‌نگاری جدید را از قدیم سوا کرده است. ..

فرهنگ امروز/ داریوش رحمانیان:

 

تحولاتــی در معرفت تاریـــــخ از عصر روشنگری به بعد رخ داده است که می‌توان نام آن را تحول در تاریخ‌نگاری انسان نهاد. این مساله پارادایم تاریخ‌نگاری جدید را از قدیم سوا کرده است. یکی از فرازهای مهم این تحول انتقادهای جدی ولتر بود مبنی بر اینکه چرا باید تاریخ را در دولت، سیاست، اشراف و رجال خلاصه کنیم و چرا به توده مردم و گمنامان نپردازیم. این نشانه‌ای آغازین از ضرورت توجه به تاریخ اجتماعی و البته تاریخ مردم بود و اعتراض به تاریخی که منحصر به سیاست و دولت‌ است. در قرن ۱۹ این اعتراض پی گرفته شد اما تحت‌الشعاع نابغه بزرگی به نام لئوپولد فون رانکه قرار گرفت و دچار افول شد. موجی که بلند شده بود به دلیل کارهای رانکه و شاگردانش فرود آمد. مکتب رانکه آن چیزی بود که که دکتر گل‌محمدی می‌خواهد برای ما انجام دهد. در این مکتب تاریخ منحصر به دولت و امر سیاسی می‌شد.اما واکنشی جدی در اواخر قرن ۱۹ در مقابل مکتب رانکه شکل گرفت و از دل این واکنش‌ها بود که زمینه پیدایش مکتب آنال فراهم آمد. آنها می‌گفتند تاریخی که صرفا به مسائل جامعه و تنها بخشی از تاریخ بپردازد، اصلا تاریخ نیست. آنها سخن از تاریخ فراگیر و تام و جامع می‌گفتند. آنها امر سیاسی را در بسترهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تحلیل می‌کردند و تنها به سیاست و دولت بسنده نمی‌کردند. به هر حال اعتراض آنالی‌ها اعتراض به تاریخی بود که به لحاظ قلمرو موضوعی حصر در سیاست و دولت می‌شود. تاریخ اجتماعی و فرهنگی به یک معنا روبه‌روی تاریخی قرار گرفت که به لحاظ موضوعی حصر در سیاست و دولت می‌شد. تاریخ اجتماعی و فرهنگی طغیانی بود بر سیاست‌زدگی تاریخ و اعتراضی بود بر اینکه قلمرو موضوعی تاریخ حصر بر امور‌، پدیده‌ها و رویدادهای سیاسی شود. اما آیا این تمام قصه است؟

تاریخ اجتماعی و فرهنگی نه به مثابه موضوع و نه به مثابه تاریخی که درباره فرهنگ یا اجتماع نوشته می‌شود، بلکه به مثابه روش و رویکرد باید در نظر گرفته شود. سوء‌تفاهم بزرگی که وجود دارد، این است که ما گمان می‌کنیم تاریخ اجتماعی یا فرهنگی یعنی تاریخی که به اجتماع و مسائل اجتماعی و فرهنگ و موضوعات فرهنگی می‌پردازد. این تاریخ اجتماع و تاریخ فرهنگ است اما تاریخ اجتماعی و فرهنگی نیست، کما اینکه تاریخ فکری، تاریخ فکر و اندیشه نیست. تاریخ اجتماعی، رویکردی است که موضوع آن می‌تواند هر چیزی در جهان تاریخی انسان باشد. تفاوت در این است که تبیین اجتماعی از تاریخ صورت می‌گیرد، نه از موضوع اجتماعی.
مساله مهمی که باید به آن توجه کرد این است که تعبیر تاریخ سیاسی موخر بر این تعریف‌ها است. یعنی این تعبیر به مثابه رویکردی است که می‌خواهد ادعا کند قصد دارد با روش و رویکردی مستقل به تاریخ بپردازد. دلیل آن، این است که چون جوهر تاریخ را سیاسی می‌داند و جهان تاریخی انسان سیاسی است، ناچار محتوا و صورت سیاسی خواهد داشت. تاریخ نوعی ادراک است که جوهر ویژه‌ای دارد و مورخ روایت می‌کند و این خود به تاریخ مربوط است.

 

منبع: فرهیختگان

نظر شما