شناسهٔ خبر: 51140 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نسبت علم و دین در دنیای معاصر

خسرو باقری با بیان اینکه نقش دین در علم تجربی ارائه یافته‌ها نیست، ابراز کرد: «آیات و روایات متقبل پاسخگویی به تمام پرسش‌های علوم نیستند.»


حدود و ثغور نقش دین در تولید دانش؟

علم و دین دو کلیدواژه‌ای هستند که  پیرامون آن بحث‌های پردامنه بسیاری شکل گرفته است. ترسیم نسبت این دو، جریان‌ها و مکاتب بسیاری را به وجود آورده است. اینکه کدام یک دیگری را دربرمی‌گیرد؟ اینکه کدام یک دیگری را تحدید می‌کند؟ اینکه هر یک چه نقشی در سامان حیات فردی و جمعی انسان دارند؟ و چندین و چند سوال دیگر از جمله سوالاتی هستند که پاسخ به آنها می‌تواند انسان را ذیل یک مکتب قرار دهد؛ مکاتبی که هر یک از منظر هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه، انسان‌شناسانه، روش‌شناسانه و... با هم تفاوت بسیاری دارند.

پس از انقلاب اسلامی تبیین و ترسیم نسبت این دو حوزه؛ یعنی علم و دین در اولویت‌ اصلی جریان‌های فکری که در جهان زیست انقلاب اسلامی تنفس می‌کنند، قرار گرفت.  هرازچندگاهی بحث در این باره داغ می‌شود و نماینده هر یک از جریان‌ها تلاش می‌کند صورت‌بندی خود را در این باره طرح کند.

در ادامه همین روند در دوره طرح نخبگان علوم‌انسانی در قم، علیرضا پیروزمند، قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی با خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران و از شاگردان سابق علی صفایی‌حائری (عین‌صاد) در مورد نسبت علم و دین با هم و تحقق علوم‌انسانی اسلامی به مناظره با یکدیگر پرداخته‌اند. در ادامه گزارشی از این نشست ارائه می‌شود. علیرضا پیروزمند، از متفکران جریانی است که غرب را یک واحد تفکیک‌ناپذیر و تجسد طاغوت می‌داند و به تبع آن چنین نگاهی را به علم مدرن نیز دارد. در نقطه دیگر خسرو باقری به تفکیک‌پذیر بودن غرب قائل است و گزینش انتقادی غرب را مورد توجه قرار می‌دهد.
 

خلاصه دیدگاه‌های خسرو باقری درباره امکان یا امتناع تولید علوم انسانی اسلامی:

علم دینی به مثابه علوم‌انسانی تجربی
در ابتدای این جلسه خسرو باقری با توضیح چگونگی ترسیم علم دینی دخالت هر دو عنصر دین و علم را در این مفهوم ضروری دانست و بیان کرد که باید نسبت دو حوزه علم و دین نیز مشخص شود. وی  با تعریف علم دینی به علوم‌انسانی تجربی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و علوم تربیتی را از جمله این علوم دانست و فلسفه و فقه را از این تعریف خارج کرد.

 تشکیک در تعریف دایره‌المعارفی از دین
باقری در ادامه این نشست با بیان اینکه تصور جامعیت دین طرفداران بسیاری دارد، تعریف دایره‌المعارفی از دین را مورد تشکیک قرار داد و آن را رد کرد. وی در این خصوص گفت: «تعریف جامع یا دایره‌المعارفی از دین را قبول ندارم. این به معنای نقص در دین نیست؛ برای اینکه معلوم نیست بتوان اثبات کرد که دین عهده‌دار چنین کار عظیم و گسترده‌ای است... . دین به مهم‌ترین دانش‌هایی که امروزه بشر به آنها توجه کرده، نمی‌پردازد. اگر شما قرآن را زیر و رو کنید خواهید دید که درباره ریاضیات به ما چیزی نشان نمی‌دهد. بنابراین تصور دایره‌المعارفی از دین اسلام نه به لحاظ عقلی و نه به لحاظ نقلی قابل‌دفاع نیست.» باقری جامع و کامل بودن دین را یک تعریف غلط جای گرفته در اذهان خواند و تصریح کرد: «البته این تصور هیچ آفتی به دین نمی‌زند. دین باید کارکرد خود را به خوبی انجام دهد و به خوبی هم انجام داده است.»

 شاهراه سعادت
این استاد دانشگاه با بیان اینکه سعادت و خوشبختی انسان مرتبط با بسیاری از مسائل نیست، اظهار داشت: «پیامبر اسلام یا پیامبران پیشین در زمان خود از علومی که امروز مطرح است برخوردار نبودند و پیروان اصیل آنها هم بهره‌ای از این علوم نداشتند. اما این بی‌اطلاعی ضرری به سعادت‌یابی آنها نمی‌زد.» باقری در خصوص راه رسیدن به سعادت بیان کرد: «شاهراه سعادت یک مختصات اساسی دارد که دین باید آنها را تامین کند. در این ارتباط اگر بخواهد به جزئیات نیز بپردازد، می‌پردازد به طوری که حتی جزئیات عبادت پروردگار را مطرح می‌کند.»

وی با اشاره به اینکه همه ادیان در طول تاریخ موفق بوده‌ و پیروان خود را پیدا کرده‌اند، گفت: «اگر دین اینطور گزیده‌گوی باشد، نه ساکت مطلق و نه ناطق مطلق است؛ نه چنین است که چیزی نگوید و نه اینکه از هر دری سخن بگوید.»

 شناخت جهان با منطق تجربی
باقری با اشاره به علمی و دینی بودن به عنوان دو جنبه علم دینی اضافه کرد که این دو جنبه بر هم حد می‌زنند. وی مشاهده و اندازه‌گیری را در علم تجربی ضروری دانست و با بیان اینکه جهان واقعیت برای ما ناشناخته است و با تفکر محض نمی‌توان به این مساله پی ‌برد، گفت: «شناخت دنیا با منطق کار تجربی امکان‌پذیر است؛ اگرچه باور انسان‌ها می‌تواند در شناخت دنیا نقش داشته باشد اما نمی‌تواند جلوی کار علمی را بگیرد.»

 نقش دین در علوم
 همچنین خسرو باقری با بیان اینکه نقش دین در علم تجربی ارائه یافته‌ها نیست، ابراز کرد: «آیات و روایات متقبل پاسخگویی به تمام پرسش‌های علوم نیستند.» وی با برشمردن نقش دین در زمینه فرضیه‌پردازی از طریق نگاه‌های کلان از جمله به ماهیت انسان، تصور بنیادی انسان در اسلام را پشتوانه علمی علوم‌انسانی تجربی برشمرد و با طرح این سوال که آیا دین در یک مصاف تجربی می‌تواند در لبه ابطال و اثبات قرار گیرد، گفت:‌ «پیش‌فرض‌های علم، تجربی نیستند؛ زیرا از جنس فرضیه نیستند. بنابراین پیش‌فرض‌هایی که از جنس فلسفی و متافیزیکی هستند در معرض تیغ تجربه قرار نمی‌گیرند. پیش‌فرض‌های فلسفی را نمی‌توان با روش‌های تجربی رد یا قبول کرد. اگر فرضیه‌های ما تایید نشوند به دین آسیبی نخواهند زد، چراکه دین نیامده ما را در حوزه‌های علم رهبری کند.  این امر می‌تواند فایده جنبی و جانبی از دین باشد.»

خلاصه دیدگاه‌های علیرضا پیروزمند درباره امکان یا امتناع تولید علوم انسانی اسلامی:
در ادامه این نشست پیروزمند دیدگاه خود را درباره علوم‌انسانی اسلامی از دو زاویه کارکرد و مبانی تبیین کرد و به طرح سوالاتی درباره حوزه‌های دخالت دین در علوم و معنای اسلامی شدن علم پرداخت.

 سه نوع نگاه به دخالت دین در علم
وی با اشاره به قلمرو علوم‌انسانی در نسبت میزان دخالت دین در حیطه علم، به بیان سه نوع نگاه در این زمینه پرداخت: «یک نگاه این است که تاثیر دین در تغییر شرایط اجتماعی نه از خود علم؛ بلکه از طریق تغییر در شرایط اجتماعی، علمی می‌روید که آن علم اسلامی است. دیدگاه دیگر دین را صرفا در تعیین غایات موثر دانسته و نگاه دومی را شکل می‌دهد که نیازمندی‌های ما تحت‌تاثیر فرهنگ دینی شکل می‌گیرد و این تقریبا قدرمشترک همه دیدگاه‌ها است.» پیروزمند در تبیین این نگاه اضافه کرد که قائلان به این نظر مبانی را به فلسفه‌های مضاف تعبیر می‌کنند و معتقدند با شکل‌دهی فلسفه‌های مضاف بر مبنای فلسفه‌های الهی و متعالیه، علم دینی قابل دستیابی است.
در نگاه سوم دین افزون بر غایات، در مبانی هم دخالت می‌کند. در این دیدگاه و براساس نظر شهید صدر، علم اصل‌ها را می‌گوید و دین بایدها را مطرح می‌کند. در این نگاه و در نظام نظری علوم، نظریات مرجع و پایه‌ای داریم که با دخالت دادن دین در صورت‌بندی آنها تولید علم دینی امکان‌پذیر خواهد شد.

 اثرگذاری دین بر علم از سه زاویه
قائم‌مقام فرهنگستان علوم اسلامی با اشاره به اینکه دین در بستر اجتماعی رشد علم از طریق فرهنگ‌سازی دخالت می‌کند و در چگونگی مدیریت دانش هم دخالت دارد، در مورد اثرگذاری دین در علم اضافه کرد: «دین از یک زاویه در مبانی، غایات و روش علم تاثیرگذار است. از زاویه دیگر در گردآوری، فرضیه‌پردازی و داوری دخالت دارد و از زاویه سوم در کیفیت، کمیت و نسبت بین کمیت و کیفیت دخالت می‌کند.»

 نظارت مستقیم شرط اسلامی شدن علم نیست
پیروزمند با بیان اینکه دینی بودن را به معنای آوردن یک روایت یا آیه بالای سر نظریه به طوری که ناظر مستقیم آن باشد، شرط اسلامی شدن نمی‌دانیم، اضافه کرد: «دین منظومه‌ای از معارف را به ما تحویل می‌دهد که اگر این منظومه از معارف را در بخش دانش بشری دخالت دهیم باید شاهد تجربه کردن علم جدید و متفاوتی با آنچه این مبانی را نپذیرفته است، باشیم.»

وی با بیان اینکه از دو زاویه در این قلمرو می‌توان به نتیجه رسید، اظهار داشت: «ارتباط رشد فرد و ابعاد وجودی انسان باید تحت سرپرستی دین قرار بگیرد. نمی‌توان گفت یک بعد از ابعاد وجودی انسان ربطی به دین ندارد یا بگوییم به تمدن‌سازی اسلامی کار نداریم، چراکه تمدن، اسلامی و غیراسلامی ندارد یا اگر تمدن‌سازی اسلامی را پذیرفتیم باید به لوازم آن پایبند باشیم.»

 جریان دین در زندگی با علوم‌انسانی اسلامی
پیروزمند با اشاره به سوالاتی که در حوزه تمدن‌سازی اسلامی مطرح می‌شود  پاسخگویی به سوالات در سه حوزه سبک زندگی خانوادگی، سازمانی و اجتماعی را لازمه جریان فرهنگ دین در عینیت زندگی دانست.

این استاد و پژوهشگر حوزوی مبانی دین‌شناسی، معرفت‌شناسی، علم‌شناسی و روش‌شناسی علم را قلمرو تولید علم اسلامی برشمرد و گفت: «دین باید نگاهی جامع، فراگیر و همه‌جانبه نسبت به موضوعات داشته باشد؛ اما این نگاه جامع، همه‌جانبه و فراگیر به معنای دربرگرفتن همه جزئیات در تمدن‌سازی نیست.»

منبع: فرهیختگان

نظر شما