شناسهٔ خبر: 58702 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

« تاریخ‌نگاری رانکه‌ای» مورد بحث و بررسی قرار گرفت

نشست «رشته تاریخ در دوران مدرن: شکل‌گیری و جریان‌ها (تاریخ‌نگاری رانکه‌ای)» در سازمان سمت برگزار شد.

« تاریخ‌نگاری رانکه‌ای» مورد بحث و بررسی قرار گرفت

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ سومین نشست از مجموعه نشست‌های مسائل بنیادین تاریخ با عنوان «رشته تاریخ در دوران مدرن: شکل‌گیری و جریان‌ها (تاریخ‌نگاری رانکه‌ای)، ۱۸ اسفندماه با حضور حسینعلی نوذری عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج و میثم سفیدخوش عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به عنوان سخنران و زهیر صیامیان گرجی به عنوان دبیر علمی نشست، برگزار شد.

این نشست که با برنامه‌ریزی گروه مطالعات تاریخی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت» در سالن جلسات این سازمان برگزار شد، سومین نشست از سلسله نشست‌ها با موضوع بررسی تاریخی پیدایش رشته تاریخ و تطورات آن طراحی شده است.

در ابتدا، زهیر صیامیان، دبیر علمی نشست، با اشاره به اهمیت نشست‌های میان‌رشته‌ای برای گفتگو بین دانش‌های مختلف علوم انسانی، خاطرنشان کرد: ورود دانش تاریخ به دانشگاه و قرار گرفتنش به عنوان رشته‌ای دانشگاهی، برآمده از الزامات و اقتضائات خاصی بود که در غرب پدیدار شد.

سپس وی به رانکه و نگاه او به تاریخ اشاره کرد و افزود: از طریق آموزش تاریخ در دانشگاه، تاریخ حرفه‌ای پدید آمد؛ و سنت رانکه‌ای، تأثیر بسیار زیادی در حرفه‌ای شدن این دانش ایفا کرد.

همچنین صیامیان به طرح سؤالاتی در زمینه نوع علمی که دانش تاریخ تولید می‌کند پرداخت و با اشاره به تفاوت ویژگی کسانی که در خارج از حیطه رشته تاریخ هستند، با آنان که دانش تاریخ را در دانشگاه فراگرفته‌اند، گفت: برای رشته تاریخ در ایران چه باید کرد؟ از لحاظ معرفت‌شناسی و روش‌شناسی، قلمرو رشته تاریخ چیست و تفاوتش با هنر و ادبیات و رشته‌های همجوار در چیست؟ از لحاظ روشی، تاریخ چه خصوصیاتی دارد؟ بنابر چه هدف و فایده و کارکردی رشته تاریخ در دانشگاه شکل گرفت؟.

حسینعلی نوذری، به لزوم برگزاری چنین نشست‌هایی در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده‌های مختلف علوم انسانی تأکید کرد و افزود: برگزاری سلسله نشست‌هایی که از طریق پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت» سامان یافته است، منجر به دستاوردهای مهمی خواهد شد؛ که البته این دستاوردها به مرور و تدریجی تأثیر خود را بر دانش تاریخ در ایران و نوع نگاه به رشته تاریخ، سیاستگذاری‌های مرتبط با آن و محتوای دانشی که از این طریق تولید می‌شود، برجای خواهند گذاشت».

وی سپس به توضیح در مورد رانکه و تحول کیفی و پارادایمیکی که او در رشته تاریخ ایجاد کرد، پرداخت. نوذری ابتدا به بررسی زندگی رانکه، اعتقادات، زمینه‌های خانوادگی، دینی و اجتماعی و نیز تحصیلات وی اشاره کرد و دلایل مختلف جلب توجه رانکه به تاریخ را برشمرد. همچنین توضیحاتی حول تحولاتی که رانکه در زمینه رویارویی با منابع، اسناد و مدارک تاریخی ارائه کرد و علل تأکید او بر استفاده از اسناد و مدارک تاریخی و آرشیوی را برشمرد.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: رانکه شیوه‌های مختلفی را در امر آموزش و پژوهش تاریخ باب کرد، که از آنها به قرار زیر می‌توان نام برد: ۱- ابداع و ابتکار روش آموزش کارگاهی و سمیناری در کلاس، ۲- مبادرت به راه‌اندازی و توسعه نظام پژوهش آرشیوی و تأکید بر آن، ۳- تحلیل و بررسی و آزمودن اسناد و مدارک تاریخی، ۴- تکیه بر روش‌ها و رویکردهای مکتب تاریخ‌نگاری گوتینگن، ۵- رانکه معیارهایی برای تاریخ‌نگاری‌های بعدی به دست داد که از آن جمله، اجتناب از تاریخ‌نگاری حُکمی یا تاریخ از بالا بود، ۶- رانکه قائل به تفاوت و تقابل بین منابع اولیه و ثانویه بود. وی توجه زیادی به منابع دست اول نشان می‌داد و منابع ثانویه را حاوی نوعی جعل می‌دانست، ۷- تأکید بر تاریخ روایی، ۸- تأکید بر مسئله سیاست بین‌الملل که از قرن ۱۹ در کانون توجه مطالعات تاریخی قرار گرفت.

میثم سفیدخوش سخنران بعدی این نشست، بحث خود را با موضوع رانکه و تاریخ‌نگاری رانکه‌ای آغاز نمود و ابتدا به توضیح شرایطی پرداخت که تاریخ بر آن اساس در شرایط رانکه‌ای قرار گرفت. وی تفکر رانکه‌ای را ناشی از تنشی دانست که در آن زمان بین نگاه‌های مختلف فلسفی و دانشی، در گرفته بود و توضیح داد: در نیمه سده ۱۸ در دانشگاه گوتینگن، عده‌ای از دانشوران عضو دانشکده الهیات و فلسفه، علایق تاریخی از خود نشان دادند و تلاش کردند که رشته تاریخ را در دانشگاه وارد کنند. هر چند تلاش آنان نتیجه آنی و رضایت‌بخش نداشت، ولی توانستند در برخی از دستورالعمل‌های دانشگاه دست برده و بندهایی را اضافه کنند که در رشته‌های مختلف، مطالعات تاریخی اهمیت یابد و گنجانده شود؛ و همچنین ایشان ژورنالی را تهیه کردند و برخی از نظرات‌شان در مورد دانشگاه و تاریخ را در آن بیان کردند. رانکه به این سنت علاقه‌مند شد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: از سوی دیگر در اواخر سده ۱۸، سنت مطالعاتی جدیدی در دانشگاه هاله رخ نمود. این سنت، سنت نوانسانگرایان فیلولوژیست بود. سنت روشن‌اندیشانه، در جستجوی انسان کلی، متوجه شد که انسان کلی فقط انسان اروپایی نیست؛ بلکه اروپای پیشامسیحی و دیگر ملل نیز، انسان هستند. آشکار شدن تنوع بسیار گسترده فرهنگ‌ها که با قواعد فلسفی و نظری روشن‌اندیشانه قابل توضیح نبود، چنان مسئله بغرنجی برای آنها شد که حتی به انکار انسان بودن غیر اروپاییان دست زدند. فیلولوژیست‌ها واکنشی نسبت به این رویکردها نشان دادند. سنتفیلولوژی تأثیر زیادی بر مطالعات تاریخی و پیدایش شأن برای آن شد. تاریخی که به تنوع حساس بود. این حساسیت را در رانکه نیز می‌توان دید.

سفیدخوش تصریح کرد: «سنت رومانتیسم و دانشورانی مثل شیلر، بر رانکه تأثیر گذاشتند. شیلر به عنوان اولین استاد رسمی تاریخ، دارای نگاه کلی‌نگرانه به تاریخ بود. کلیتی که می‌خواست عوام را در بربگیرد و وجه عامیانه خواص را هم ببیند. کلیت، کل انسان بود؛ رفتن به سمت عواطف و دیدن یک انسان جامع‌تر. رانکه به نوشته‌های شیلر، از جمله دنکارلوس واکنش نشان داد. از نظر رانکه، مورخ وظیفه کلی‌نگری ندارد؛ وی مبدأ کار تاریخی را جزئی می‌داند، ولی تأکید می‌کند که باید از جزئی به کلی برویم. در حالی که رومانتیک‌ها، از کلی به جزئی حرکت کرده‌اند».

وی در ادامه بیان داشت: سنت نقادی کانتی نیز سنتی است که رانکه با آن در گیر بوده است. در دانشگاه‌های اروپایی، سنت سمیناری باب شده بود. این سنت، روشن‌اندیشانه بود و گوتینگن‌ها بر آن اهمیت قائل می‌شدند. در سال ۱۸۲۴ مرانکه اثر خود یعنی تاریخ ملل لاتینی وتئوتونی را منتشر کرد. در پایان کتاب، بخش گسترده‌ای را به بررسی و تحلیل منابع اختصاص داد. این بخش کتاب، بسیار مهم بود و جلب توجه کرد. رانکه در مقدمه کتاب گفت: من می‌خواهم تاریخپژوهشگرانه را توضیح دهم. تاریخ پژوهشگرانه از دید وی، بیان گذشته بود، آنچنان که به واقع رخ داده بود.

سفیدخوش همچنین به بیان زمینه‌های ظهور رانکه نیز اشاره کرد و به تحولاتی که بر نگاه وی تأثیر فراوان داشت، پرداخت و خاطرنشان کرد: در رانکه می‌توان سرآغازهای نهضت پدیدارشناسی را دید، که در نیمه دوم سده ۱۹، توسط هوسرل با عبارت: «پیش به سوی چیزها» شروع شد.

نظر شما