به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایبنا؛ کتاب «میانمنطقهگرایی و روابط بینالملل»، مجموعهای است از مقالات نویسندگان صاحبنظر با موضوع منطقهگرایی که زمینهها و چشماندازهای همکاری میان سازمانها و مناطق را بررسی کردهاند. فصول مختلف این کتاب با بررسی مسایل نظری و تجربی مربوط به همکاری سازمانهای منطقهای، نکات قابل استفادهای را برای پژوهشگران و دانشپژوهان حوزه روابط بینالملل در بردارد.
این کتاب در شش فصل با عناوین «میانمنطقهگرایی»، «مفهوم روابط میانمنطقهگرایی»، «جغرافیای روابط میانمنطقهگرایی»، «مجمع همکاری شرق آسیا- آمریکای لاتین»، «جنبههای مقایسهای و موارد ویژه» و «نتیجه» تنظیم شده است.
ویراستاران کتاب معتقدند: «در دو دهه گذشته با وجود کمتوجهی بیشتر مردم، روابط نهادمند میان مناطق مختلف جهان به سرعت گسترش یافته است. امروزه میانمنطقهگرایی به یکی از ویژگیهای مهم روابط بینالملل تبدیل شده که هم مورد توجه کارشناسان و هم فعالان این حوزه قرار گرفته است. مطالعه میانمنطقهگرایی، نگرش جدید را در مورد این موضوع فراهم میکند که چگونه نهادسازی بینالمللی، پیدایی نظام چند لایه زمامداری جهانی را تحت تاثیر قرار میدهد. با این حال، پژوهش در این حوزه هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد. بنابراین با فقدان چارچوبی نظاممند مواجه است. با وجود این پیشزمینه، مولفان این کتاب در سال ۲۰۰۱ پژوهشی را به نام «میانمنطقهگرایی در سیاست بینالملل» آغاز کردند.
این طرح گروهی از کارشناسان مناطق گوناگون جهان را گردهم آورد که البته علاقه مشترکی در مورد این حوزه جدید مطالعات بینالمللی داشتند و از همه آنان خواسته شد مطالعاتی را در مورد روابط ویژه میانمنطقهای انجام دهند. نتیجه این مطالعات در جریان یک همایش بینالملی سه روزه، از ۳۱ ژانویه تا ۱ فوریه ۲۰۰۲، در فرایبورگ آلمان ارائه شد. همایش فرایبورگ رویدادی برانگیزنده و سودمند بود که فرایند متمرکزی از پژوهشهای بیشتر و بازبینی بنیادی را آغاز کرد. این فرایند که از آنچه در ابتدا تصور میشد به زمان بیشتری نیاز داشت، انگیزه انتشار این کتاب شد.»
الهه کولایی یکی از مترجمان این کتاب در مقدمهای که بر آن نوشته آورده است: «تمرکز بر منطقهگرایی میتواند منافع و امنیت ملی ایران را بهتر تامین کند و اهمیت جهانی ایران وابسته به اهمیت مسایل منطقهای است که ایران در آن یک بازیگر اصلی است. هر چند ایران پیش از رخدادهای ۱۱ سپتامبر و در دوران جنگ سرد هم اهمیت داشت، اما افزایش نقش و نفوذ ایران پس از ۱۱ سپتامبر و بحران عراق در سال ۲۰۰۳ قابل مقایسه با گذشته نیست. افزایش اهمیت نقش ایران به دلیل قرار گرفتن ایران در یک محیط سیاسی- امنیتی بسیار مهم برای نظام جهانی اهمیت است. مبارزه با تروریسم القاعده و جلوگیری از گسترش تسلیحات کشتار جمعی و حل بحرانهای منطقهای در افغانستان، عراق، لبنان و فلسطین از مسایل اصلی امنیت بینالملل هستند و جمهوری اسلامی ایران در همه مسایل مهم این منطقه تاثیرگذار است. نقش مهم ایران در مسایل خاورمیانه و نیز تلاش برای دفاع از حقوق هستهای خود، زمینه گفتگوهای استراتژیک ایران و آمریکا و گفتگوهای دو طرف از موضع برابر را در منطقه ایجاد کرده است. شرایط ویژه ایران در منطقه غرب آسیا و اهمیت روابط آن با کشورهای این منطقه، سبب شده تا این گرایش در سیاست خارجی ایران از توجه بیشتری برخوردار شود.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «اختلافهای ارزشی ایالات متحده و آمریکای لاتین، تاثیر زیادی بر سیاست ایالات متحده نسبت به این منطقه داشته است و جلوهای از این موضوع در سخنان دیپلماتهای آمریکایی ابراز شده است که به روشنی از آمریکای لاتین به دلیل ناتوانی در اجرای «زمامداری خوب» مورد نظر ایالات متحد، انتقاد میکنند. نمونهای از احساس برتری ایالات متحد نسبت به آمریکای لاتین و اجبار به آموزش این منطقه، سخنان سال ۲۰۰۱ پیتر رومرو، معاون پیشین امور آمریکای وزیر امور خارجه ایالات متحده است. او در مورد سیاست جرج بوش پسر نسبت به آمریکای لاتین میگوید: «مردمسالاری تنها به انتخاب مربوط نمیشود. بلکه حکومت پاک و ریشهکنی فساد را نیز در بر میگیرد.» توجه رومرو به فقر و ایجاد نشدن موقعیتهای شغلی کافی و این واقعیت که آمریکای لاتین هنوز نامتوازنترین توزیع درآمد و سرمایه را دارد از میزان تاثیر ضد نیمکرهگرایی بر سیاستگذاری ایالات متحده در مورد آمریکای لاتین حکایت دارد.»
چاپ نخست کتاب «میانمنطقهگرایی و روابط بینالملل» به ویراستاری «هینر هانگی»، «رالف رولوف»، «یورگن رولاند» با ترجمه الهه کولایی و محمدکاظم شجاعی، در ۴۳۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۱۶ هزار تومان از سوی اداره نشر وزارت امور خارجه چاپ و منتشر شده است.
نظر شما