به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ آخرین نسخهی در حال پخش «مختارنامه» در شبکهی دیجیتال اتفاق افتاد و این شبکه این روزها به پخش سریال میرباقری با کیفیت فول اچدی اقدام کرده است. «مختارنامه» هم اینک از شبکه آیفیلم هم در حال پخش است.
میرباقری قصد داشت در سریال «مختارنامه»، لحظهی شهادت حضرت ابوالفضل (ع) را به تصویر بکشد. اواسط پخش سریال «مختارنامه» بود که رسانهها از آماده پخش شدن صحنههای شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) خبر دادند و عنوان شد که این صحنهها بدون پوشاندن چهره بازیگر نقش حضرت ابوالفضل و به وضوح نمایش داده خواهد شد.
سریال مختارنامه
این خبرها و انتشار یک عکس از بازیگر نقش حضرت ابوالفضل (ع) در سایت رسمی سریال، به سرعت با واکنش منفی برخی مراجع تقلید روبرو شد که این کار را جایز ندانستند. با ادامه اعتراضها، روابط عمومی سریال اعلام کرد چهره حضرت ابوالفضل به شکل نورانی(جلوههای ویژه کامپیوتری) پخش میشود، اما در نهایت صحنههای مربوط به شهادت حضرت عباس(ع) از سریال «مختارنامه» حذف شد.
صحنههایی که در نسخههای بعدی سریال هم پخش نشدند.
آنچه در زیر میخوانید، گزارشی از یکی از مهمترین صحنههای سریال «مختارنامه» است که میرباقری و همکارانش در آن واقعهی کربلا را در اردیبهشت سال 1388 به تصویر کشیدند و خبرنگار ایسنا هم با حضور در کنار آنها گزارشی از پشت صحنه این سریال را روایت کرده است.
گزارش خبرنگار ایسنا از فیلمبرداری صحنههای کربلا در سریال «مختارنامه» به شرح زیر است:
«مختارنامه» ششمین سال فیلمبرداری را پشت سر گذاشته و به روزهای پایانش نزدیک میشود؛ سریالی که داوود میرباقری را هشت سال تمام به خود مشغول کرد و بسیاری از بازیگران مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون را مقابل دوربین برد. برخی از بازیگران و عوامل این سریال پنج تا هفت سال به طور جدی به کار دیگری در عرصه نمایش فکر نکردند و آن چه تمام فکرشان را به خود مشغول کرده، به تصویر کشیدن برههای از تاریخ صدر اسلام است که در خود جریانات مهمی چون کربلا را نیز نهفته دارد.
سریال مختارنامه
سریال «مختارنامه» در سالهای ساخت بسیاری از خبرنگاران را نیز به خود مشغول کرد و برخی از آنان بارها طی پنج شش سال در پشت صحنه حاضر شده و در سکانسهای مهم و دشوار با عوامل این سریال همراه شدند.
اخبار این سریال حتی در مقطعی مخاطبان سریالهای ایرانی در خارج از کشور را هم متوجه سریال داوود میرباقری کرد و باعث شد تا آنان اعلام کنند که پخش این سریال را انتظار میکشند.
حضور خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، در پشت صحنهی مربوط به فیلمبرداری صحنههای کربلا که به نظر میرسد آخرین حضور هم باشد، رنگ و بویی متفاوت داشت. چرا که این بار برای همراهی با سازندگان «مختارنامه» مسیری به طولانی تهران تا شاهرود طی شد.
***
صحنهی کربلا در روستایی در 125 کیلومتری شاهرود به نام «طرود» فیلمبرداری میشود و برای رسیدن به آن باید از جادهای در دل کویر گذشت؛ مسیری که تا ساعتها موجود زندهای به سختی در آن یافت میشود.
پس از دو ساعت به طرود و آبادانی میرسیم؛ نخلهای بلند و دشتهای اطرافشان به سرعت ما را متقاعد میکند که چرا میرباقری تصمیم گرفته بسیاری از صحنهها را در این روستا فیلمبرداری کند. برخی از مردم روستا که تعدادشان به 500 خانوار میرسد، به عنوان هنرور در صحنهها حضور دارند؛ درآمد آنها از راه کشاورزی است و البته ترجیح میدهند در صحنههای «مختارنامه» جزو اولیاء باشند؛ آنها حتی بر سر این که کدامیک نقش اولیا و کدامیک نقش اشقیا را بازی کنند با هم رقابت دارند.
سریال مختارنامه
زنان کاروان بنیهاشم هم از بانوان و کودکان شاهرود انتخاب شدهاند که با چادرهای سیاه و لباسهای سبز قابل تفکیک از دیگران هستند.
ابتدا به محلی که پیش از این صحنههای مربوط به آوردن آب توسط حضرت ابوالفضل(ع) در آن فیلمبرداری شدهاست، میرویم؛ گروه برای در اختیار گرفتن این محل بخشی از زمینهای زراعی روستا که البته خیلی کوچک است را به مبلغ حدود 500 هزار تومان اجاره کردهاند و در کنار چند عدد از زیباترین نخلهای روستا، فضایی را به عنوان نهر علقمه ایجاد کردهاند. در گفتوگو با یکی از اهالی متوجه میشویم که نهر را با تانکر پر از آب کردهاند؛ چراکه در دل کویر آب کم است و آن چه وجود دارد برای زمینهای کشاورزی است.
سریال مختارنامه
دشتهای سرسبز شبدر و یونجه به این محل زیبایی دو چندانی بخشیده و وقتی علت را جویا میشویم، میفهمیم که در حقیقت برخلاف تفکر عوام، کربلا مکانی کاملا سرسبز و زیبا بوده است.
نقش حضرت ابوالفضل(ع) را جوانی 19 ساله به نام کاوه فتوحی بازی میکند. او تا به حال مقابل هیچ دوربینی ظاهر نشده و اولین بار است که بازی در یک فیلم و سریال را تجربه میکند. فتوحی در رشته کامپیوتر درس میخواند و اطلاعات چندانی از سینما ندارد؛ با این حال وقتی از او درباره نحوهی ایفای این نقش سوال میکنیم میگوید: معتقدم هر آنکه مرا کمک کرد تا این نقش را بازی کنم به من برای بهتر بازی کردن آن کمک خواهد کرد.
او از این پس فکر میکند که کسی آن بالا همیشه مراقبش است و میداند که یکی از بهترین نقشهایی که پس از این آنها را ایفا میکند، در اولین تجربه هنریاش به او پیشنهاد شدهاست.
کاوه فتوحی بیش از همه با محمد فیلی همبازی بودهاست؛ بازیگری که نقش «شمر» را بازی میکند و با لباس قرمز و لکهایی بر چهره به خوبی قابل شناسایی است.
فیلی از نقشی که بازی کرده میگوید و این که اگر راهنماییهای داوود میرباقری نبود ممکن بود به بیراهه برود.
سریال مختارنامه
او میگوید: شمری که در «مختارنامه» تصویر شده با تمام شمرهایی که تا به حال در فیلمها، سریالها و حتی تعزیهها دیدهایم، خیلی تفاوت دارد و بسیار گستردهتر از همیشه به این شخصیت منفور پرداخته شده است.
در میان بازیگرانی که نقش جوانان قوم بنی هاشم را بازی میکنند، جوانی بسیار بلند قد و قوی هیکل با ردایی سبز توجهمان را جلب میکند؛ او برادر کوچک داوود میرباقری است که در سریال «مختارنامه» به عنوان یکی از اعضای گروه کارگردانی از حدود دو سال قبل با حضور گروه سازنده در شهرستان شاهرود، همکاری خود را با این سریال آغازکرد اما آن چه اهمیت بیشتری دارد، این است که او قرار است در نقش شمایل امام حسین(ع) حاضر شود و البته چهرهاش هم دیده نمیشود و تماشگار تنها هیبت او را میبیند. با این حال رضا میرباقری از این که اولین نقشش، نقشی است که بیننده او را نبیند هیچ غمی ندارد و از این که پس از مشورتهای دو هفتهای در نهایت او برای این نقش انتخاب شده، بسیار خوشحال است.
***
دیگر فردی که سالهاست با «مختارنامه» همکاری دارد، رضا اصغری دستیار اول کارگردان است. او حتی یادش نمیآید که چه مدت است در «مختارنامه» حضور دارد و پس از کمی فکر کردن میگوید که فکر میکند از سال 82 بود.
اصغری ادامه میدهد: صحنهی کربلا شامل سه سکانس است که در مجموع 30 دقیقه از سریال را در یک قسمت شامل میشود. این صحنهها وسواس زیادی را میطلبید و آقای میرباقری روی کیفیت کار خیلی تعصب داشتند.
مجید علی اسلام دیگر فردی است که سالهاست با «مختارنامه» همکاری دارد و به عنوان مدیر صحنه به ما معرفی میشود. او مسوولیت دارد که بر تمام آن چه جلوی دوربین میرود شامل دکوراسیون، اکساسوار و غیره نظارت داشته باشد و پنج سال است که این کار را انجام میدهد.
سریال مختارنامه
علی اسلام به شدت تاکید دارد که کارش با منشی صحنه متفاوت است و البته او نقش منذر بن زبیر(برادر عبدالله بن زبیر حاکم مکه با بازی رضا کیانیان) را بازی میکند و در جنگ مکه کشته شده است.
جمشید خندان با چهرهای خندان به ما نزدیک میشود؛ او به عنوان منشی صحنه از فروردین ماه سال 83 تا به حال با میرباقری همکار بوده و تمام صحنهها را در ذهن دارد. وقتی از او میپرسیم که چگونه پس از چهار سال برخی صحنهها را مجدا به یاد میآورد؟ میگوید: من از ابتدا یکسری یادداشت از صحنهها برداشتهام و یکسری فیلم هم دارم؛ در حال حاضر حدود 100 نوار ویاچاس دارم که هر گاه صحنهای در چهار - پنج سال قبل را فراموش کنم، به آنها رجوع میکنم.
او تاکید میکند که تا به حال اشتباهی در کارش انجام نداده که باعث تکرار صحنهای شود.
******
سریال مختارنامه
از دشتها و مزارع سرسبز فاصله میگیریم و به محل فیلمبرداری که صدمتری با لوکیشن نهر علقمه فاصله دارد نزدیک میشویم؛ این جا تنها خاک است و زمین بایر کویر؛ هنرورانی با سپر و کلاه خود و لباسهای قرمز رنگ در صفی نظامی مرتب شدهاند و در بین آنها مهدی فخیمزاده در حالی که سوار بر یک صندلی خاص است، از دیگران تمیز داده میشود.
او که چهار سال قبل نیز نقش «عمر بن سعد» را بازی کرده بود، بار دیگر به درخواست میرباقری برای ادامه این نقش مقابل دوربین میرود. فخیمزاده حتی برای ایفای این نقش مجبور شده سریال در حال ساختش با نام «بازرس» را رها کند و به شاهرود بیاید. وقتی از او درباره همکاری با کارگردانی دیگر میپرسیم به سرعت میگوید که در کارها دخالتی ندارد و تنها عمربن سعدی که میرباقری از او میخواهد را ایفا میکند.
سریال مختارنامه
سرانجام داوود میرباقری با شمشیری چوبی که از آن به عنوان عصا استفاده میکند از سمندی نقرهای پیاده شده و به صحنه میآید؛ سختی این سالها در چهرهاش به خوبی نمایان است؛ قرار گرفتن در دل کویر با آن عصای عجیب و متفاوت و محاسن و موهای بلند برای لحظاتی «رابینسون کروزوئه» را به یادمان میآورد و از این فکر خندهمان میگیرد. اما حقیقت این است که تحمل این همه سختی و به دست آوردن امکاناتی که به قول فخیمزاده با چنگ و دندان به دست آمده، برای هر کسی آسان نیست.
میرباقری پس از سالها به گفتوگو با خبرنگاران تمایل نشان میدهد اما آثار خستگی حتی در پاسخهایش هم نمایان است. او در این سالها تنها به «مختار» فکر کرده است و دوست هم ندارد درباره موضوع دیگری از او سوال شود.
میرباقری در آن گپ نیم ساعته به ما میگوید که نمیتوانسته از عاشورا بگوید و روضه نخواند؛ او این دو مقوله را جدا از هم نمیداند.
میرباقری میگوید که اواسط خرداد ماه 88 «مختارنامه» را بالاخره تمام میکند و وقتی از او سوال میشود که اگر امکانات بیشتری داشت آیا میتوانست این سریال را زودتر به سرانجام برساند پاسخ میدهد که از تمام امکانات موجود در کشور استفاده شده است اما به هر حال امکانات در کشور ما محدود است.
پرسشها بسیار است؛ اما او به مسوول روابط عمومی پروژه که این مصاحبه را با اصرار هماهنگ کرده یادآور میشود که قرار بوده تنها 10 دقیقه به سوالات پاسخ دهد و خود خبرنگاران باید متوجه شوند که این زمان مدتی است که به پایان رسیده است.
******
فیلمبرداری آغاز میشود.
در این صحنه امام حسین(ع) و یارانش قصد خواندن نماز در صحرای کربلا را دارند که با موافقت «عمر بن سعد» همراه میشود؛ اما پسر عمر سعد با تحریک پدر قصد دارد مانع این کار شود. در صحنهای دیگر میرباقری خیل نمازگزاران را به تصویر میکشد که در حال خواندن نماز، به امام خود اقتدا کردهاند؛ اما سپاهیان اشقیاء در حالی که سوار بر اسب هستند با پرتاب تیرهایی به سمت نمازگران مانع انجام این کار میشوند.
بدلکارانی که در صحنههای جنگی «مختارنامه» حضور دارند، در انجمن بدلکاران خانه سینما آموزش دیدهاند و زیر نظر علیرضا فتحی در این سریال فعالیت میکنند. برخی از آنان نیز سواراکارانی هستند که از روستای خیج (محل تولد میرباقری) به این محل آمدهاند و افرادی با مهارت سوارکاری هستند.
سریال مختارنامه
علیرضا فتحی، مسوول بدلکاران سریال «مختارنامه» و رییس انجمن بدلکاران خانه سینما سالهاست که با «مختارنامه» همکاری دارد؛ او میگوید: در کارهای تاریخی بیشترین کار ما بر افتادن از اسب و آتش گرفتن متمرکز است.
فتحی ادامه میدهد: برای انتخاب بدلکاران از هر 100 نفری که در آزمون شرکت میکند، 50 نفر قبول میشوند و پس از آن آموزش این افراد آغاز خواهد شد.
*****
فیلمبرداری صحنهها با حضور سید عزت الله ضرغامی، رییس سازمان صدا و سیما و جمعی از نمایندگان مجلس در پشت صحنه نیز همراه است و در نتیجه زمان زیادی صرف فیلمبرداری میشود. عزتالله ضرغامی هم از طریق مانیتوری که مقابل کارگردان قرار دارد نحوه ثبت صحنههای کربلا را از نزدیک نظاره میکند.
سریال مختارنامه
او از میرباقری خواسته که این صحنهها کاملتر از آنچه پیش از این در فیلمنامه بوده، فیلمبرداری شود و همین مساله بر مدت زمان فیلمبرداری افزوده است.
اکبر زنجانپور، فریبرز عربنیا و محمد رضا شریفینیا از جمله بازیگرانی هستند که بدون گریم در پشت صحنه حضور دارند. عرب نیا پنج سال از زندگیاش را صرف «مختارنامه» کرده که به گفته خودش ایثار بسیار میخواهد؛ او این نکته را متذکر میشود که در نهایت این قبیل کارها برای بازیگر حرفهای به لحاظ مالی صرفه ندارد و میخواهد در این باره، در کنفرانسی در تهران صحبت کند.
با این حال عربنیا از نتیجه کار راضی است و خوشحال است که در شرایطی که سیستم فیلمسازی ایران غیرقابل پیشبینی است، «مختارنامه» خوب از آب در آمده است.
اکبر زنجانپور و شریفینیا هم تمایلی به مصاحبه نشان نمیدهند و ترجیح میدهند از دور شاهد نحوه ثبت تصاویر باشند.
***
«مختارنامه» در این سالها آدمهای بسیاری را به خود دید که برخی از آنها برای همیشه گمنام میمانند. برخی از آنها پنج سال مداوم است که به ساخت این سریال کمک میکنند ولی نامی از آنها نیست.
مسعود ولد بیگی، عبدالله اسکندی و محسن شاه ابراهیمی را همه میشناسند و بارها با آنان مصاحبه شدهاست؛ اما کسی «احسان صابری»، «حامد نصراللهی» و «محمد نظری» را نمیشناسد؛ احسان سالهاست که مسوولیت پذیرایی صحنه را در گروه تدارکات برعهده دارد. میگوید روزی یک بسته چای را سر صحنه «مختارنامه» تمام میکنند و وقتی از او درباره کسی که بیش از همه چای میخورد سوال میکنیم، با خنده از مهران برومند نام میبرد.
در بین عوامل «مختارنامه» کسی محمود فلاح را نیز به یاد میآورد؛ او تهیهکننده «مختارنامه» است، اما به دلیل شخصیت خاصی که دارد کمتر در اجتماعات دیده میشود. محمود فلاح که طی ساخت «مختارنامه» دچار سکته قلبی شد، نتوانسته در شاهرود حاضر شود؛ هر چند که اگر هم حاضر میشد احتمالا با همان چهرهی متبسم همیشگی از خبرنگاران میخواست که با دیگران صحبت کنند.
محمدباقر آشتیانی، مدیر تولید «مختارنامه» آخرین فردی است که به سراغ او میرویم؛ او توضیح میدهد که ساخت «مختارنامه» از سال 83 شروع شد و آخرین روزهای فیلمبرداری صحنههای مربوط به کربلا را پشت سر میگذارد.
او از صحنههای جنگی به عنوان سختترین قسمتهای «مختارنامه» نام میبرد و تامین نیروها و ساخت و سازها را دشوارترین کارهای تولید میداند.
«مختارنامه» چند ماه دیگر به پایان میرسد و تمامی عوامل آن، پس از پنج تا شش سال بار دیگر آرامش را تجربه میکنند؛ آنها که در این مدت با مختار زندگی کرده و با صحنههای آن خندیده و گریستهاند، بار دیگر به زندگی معمول خود بازمیگردند، با این حال آن چه مسلم است، آن چه میرباقری و دیگران را تا این نقطهی ایران کشانده، عشقی است که هزاران برابر آن در کربلای واقعی تجربه شده است.
سریال مختارنامه
نظر شما