شناسهٔ خبر: 27739 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

مهندس بازرگان در کتاب رسول جعفریان چگونه معرفی شد؟

رسول جعفریان در کتاب «جریان‌ها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران (1357-1320) می‌نویسد: «استاد مطهری به رغم دوستی نزدیک که با مهندس بازرگان و دکتر سحابی داشت، آشکارا از انتقاد نسبت به اندیشه‌های علم‌گرایانه بازرگان خودداری نمی‌کرد. وی انتقادات تندی را نسبت به کتاب «راه طی شده» مطرح کرده و راه وی را در شناخت توحید «بیراهه» می‌خواند.»

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دکتر رسول جعفریان، تاریخ‌نگار و دانشیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در کتاب «جریان‌ها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران از روی کار آمدن محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷- ۱۳۲۰)» ضمن بیان نگاهی نقدگونه به آثار مهندس مهدی بازرگان نقش وی را در سیاسی کردن اسلام در جامعه دهه ۴۰ مورد تاکید قرار داده است.
 
کوشش بازرگان برای پیوند زدن میان اسلام و علوم جدید

جعفریان نخست به حضور ایرانیان از جمله بازرگان در کشورهای اروپایی برای تحصیل اشاره می‌کند و می‌نویسد: «به لحاط اندیشه دینی، نگاه مهندس بازرگان و همین طور دکتر سحابی به دین، بر اساس مطالعاتی بود که آنها از دوره جوانی در دین داشته و به تبع علم‌گرایی رایج در آن دوره و اهمیت علوم تجربی و نیز پیشینه تحصیلات خود می‌کوشیدند تا به نوعی میان اسلام و علوم جدید پیوند بزنند. داستان پیوند خوردن دین با علم یا جدایی از آن، حکایت مفصلی است که دست‌کم پانصد سال در اروپا سابقه دارد. این سابقه، به طور ناقص به دنیای اسلام رسید؛ بدین معنا که مسلمانان علم‌گرا بدون آن‌که به درستی از آن پیشینه آگاه باشند و زیر و بم ارتباط علم و دین را دریابند، بر اساس همان داشته‌های علمی محدود خود، تلاش می‌کردند تا اسلام را برای نسل تحصیل کرده جدید که در مدارس جدید درس می‌خواند، و با علوم و فرهنگی که از غرب آمده است خو می‌گیرد و رشد می‌کند توضیح دهد.» (صفحه ۵۰۱)
 
سپس دانشیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران سراغ نخستین کتاب بازرگان در حوزه دین می‌رود و با اشاره به موضوع آن آورده است: «یکی از نخستین کتاب‌های بازرگان در این زمینه کتاب «مطهرات در اسلام» بود که به سال ۱۳۲۲ به چاپ رسید. بازرگان خود در شرح محتوای این کتاب می‌نویسد: «در آنجا کلیه احکام مطهرات و نظافت اسلامی از دریچه تصفیه بیوشیمی filtration biochimique  و با استعانت از قوانین فیزیک و شیمی و فرمول‌های ریاضی مطالعه شده بود.» بعدها این کتاب در فاصله سال‌های ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۸ هفت بار دیگر تجدید چاپ شد که نشانه علاقه متدینین به گرایش علمی شدن دین در این دوره بود. حتی در قم نیز این کتاب مشتریان فراوانی داشت و تاثیرگذار بود. آقای سبحانی به بنده فرمودند: «آن زمان از آثار بازرگان هم کتاب‌هایی مانند مطهرات در اسلام مورد استفاده بود. حتی کتاب راه طی شده هم خوانده می‌شد. در آن وقت هیچ‌کس در قم بازرگان را فرد منحرفی از لحاط فکری نمی‌دانست. ما او را از جمله کسانی می‌دانستیم که دین و اسم خدا و پیغمبر را به دانشگاه بردند. بازرگان کتاب «راه طی شده» را به آقای طباطبائی داد و گفت: هر نقدی بر آن دارید بنویسید. آقای طباطبائی به آقای مکارم داد که نقد بنویسد که ننوشت.» (صفحه ۵۰۲)
 
تلاش برای اثبات حقانیت دین و احکام دینی 

این تاریخ‌نگار در ادامه با آوردن برخی اصطلاحات و مفاهیم کتاب «مطهرات در اسلام» می‌نویسد: «بازرگان برای نشان دادن این که دین و احکام دینی مشتی خرافات نیستند، تلاش کرده بود تا وجه علمی احکام دینی به خصوص در بخش نجاسات را نشان دهد. وی نجاسات را چنین تعریف کرده بود: «نجاست چیزی است که وجود آن به خودی خود باعث اختلال و محیط زندگانی انسان می‌شود یا سبب تقویت میکروب‌های موذی می‌شود، به طوری که در هر دو حال مضر به سلامتی شخص بوده، در صورت عدم اقدام به رفع آن حتما یا احتمالا ضروری وارد خواهد شد.» وی در این کتاب، بر آن است تا نشان دهد در آن زمان، احکام مطهرات و نجاسات، حتی در اروپا هم در رعایت مصالح و مفاسد در امر سلامتی انسان جلوتر است.» (صفحه ۵۰۲)
 
جعفریان با نگاهی به بافت خانوادگی بازرگان و پیش‌زمینه دینی وی آورده است: «برای بازگان که فرزند یک تاجر متدین بود، و علوم جدید خوانده بود، تلفیق میراث سنتی با دانش جدید، امری عادی بود. به ویژه که وی وقتی نگاه به داشته‌های علمی خودی می‌کرد، ضعف شدید آن را درمی‌یافت. خود وی می‌گوید: که در محفل منظمی که پدرش داشت و سیدابوالحسن طالقانی(پدر مرحوم طالقانی) گرداننده آن بود، از ایشان برخی از مسائل علمی جدید راجع به مدور بودن زمین و غیره ذلک پرسیده بود و ایشان سخت نسبت به آنچه غربی‌ها در این باب می‌گویند، اظهار بدبینی کرده و به او گفته بود: «علومی که از اروپا، از خارج آمده باشد، اصلا غلط است، به آنها نباید استناد کرد.» (همان)




نقد تندی که مرتضی مطهری بر کتاب بازرگان نوشت!

دانشیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با تشریح نوع نگاه بازرگان که مبتنی بر تجربه علمی بود و گنجاندن برخی انتقادهای مرتضی مطهری به این نگاه و برداشت وی می‌نویسد: «این نگرش علمی-دینی که مبتنی بر فلسفه سیانتیسم و آمپریسم بود، منکر تفکر فلسفی و عقلانی موجود در فلسفه اسلامی بود. به همین دلیل، کسانی مانند بازرگان، بر اساس همان فلسفه علمی جدید، به فلسفه اسلامی و عقل‌گرایی حمله کرده، آن را تفکری یونانی ارسطویی می‌دانستند. آنها می‌کوشیدند تا از طریق تجربه علمی و حسی به اثبات قضایای دینی بپردازند. با این تحلیل، راه بشر در عصر جدید که به تفکر علمی رسیده، با راه انبیاء تلاقی پیدا می‌کند. بازرگان بیشتر این تحلیل‌ها را در شرح اصول اعتقادی اسلام، یعنی توحید، نبوت و معاد در کتاب «راه طی شده» ارائه کرده است. استاد مطهری به رغم دوستی نزدیک که با مهندس بازرگان و دکتر سحابی داشت، آشکارا از انتقاد نسبت به اندیشه‌های علم‌گرایانه بازرگان خودداری نمی‌کرد. وی در پاورقی‌های جلد پنجم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم انتقادات تندی را نسبت به کتاب راه طی شده مهندس بازرگان مطرح کرده و راه وی را در شناخت توحید «بیراهه» می‌خواند.» (صفحه ۵۰۳)
 
نویسنده کتاب «جریان‌ها و سازمانهای مذهبی- سیاسی ایران از (۱۳۵۷- ۱۳۲۰)»  درباره چگونگی تدوین کتاب «راه طی شده» بازرگان آورده است: «گفتنی است که کتاب «راه انبیاء و راه بشر مجاهدین خلق»، به لحاظ تئوریک برگرفته از کتاب «راه طی شده» مهندس بازرگان بود. تفکری که قائل است راهی که بشر طی در عصر حاضر به صورت طبیعی و علمی به آن رسیده، راهی است که انبیاء طی کردند. به قول بازرگان: بشر روی دانش و کوشش و به پای خود راه سعادت در زندگی را یافته و این راه سعادت، تصادفا همان است که انبیاء نشان داده بودند. بازرگان در جای دیگری با اشاره به این که این کتاب حاصل چند سخنرانی برای دانشجویان بوده در سال ۱۳۳۷.ش به چاپ رسیده، درباره محتوای آن می‌گوید: منظور و محتوای این کتاب بررسی و اثبات این مطلب که بشر خاکی به پای خود و با تجربه و دانشی که طی هزاران سال کسب کرده است، همان راهی را طی کرده و می‌کند که انبیاء تعیین و ترسیم کرده‌اند. چیزی که مجاهدین به این نظریه افزودند آن بود که مارکسیسم، همان راهی است که بشر طی کرده و در واقع به همان نتایجی رسیده که انبیاء به آن رسیده‌اند.» (صفحه ۵۰۳)
 
آثار بازرگان؛ تالیفات نافعه در ارشاد و تهذیب اخلاق مردم

جعفریان در بخشی از مطلبی که به واکاوی نقش کتاب‌های بازرگان در پررنگ کردن اسلام سیاسی پرداخته با اشاره به تاثیرپذیری برخی روحانیون از وی آورده است: «بازرگان افزون بر آن کوشید تا دین را علمی کند و عقاید دینی را با بینش تجربی و پراگماتیسمی به اثبات برساند، در سیاسی نشان دادن دین اسلام نیز تلاش چشمگیری کرد و در واقع او در یک دوره طولانی، به تصور آن که دین رایج، به جای تاکید بر مباحث اجتماعی و سیاسی صرفا به دنبال خدا و آخرت است، تلاش کرد تا بخش میانی دین را مورد تاکید قرار دهد و هدف بعثت انبیاء را که اصلاح امور جامعه و سیاست است در نوشته‌هایش منعکس سازد. بدون تردید در این زمینه کمتر نویسنده و متفکری مانند بازرگان می‌توان ذی نقش دانست. بازرگان طی بیست سال پیش از انقلاب، به عنوان یک فرد غیرروحانی، از زاویه معرفی کردن اسلام به عنوان یک دین سیاسی و فعال در عرصه اجتماع، در ردیف نخستین‌ها بود. وی حتی در این زمینه، روی افکار بسیاری از روحانیون نیز اثر گذاشت. زمانی که وی در زندان بود، آیت‌الله مرعشی در نامه‌ای در ۱۴ آبان ۱۳۴۲ نوشت، چنین آورد:... آقای طالقانی و آقای مهندس مهدی بازرگان دارای تالیفات نافعه در ارشاد و تهذیب اخلاق مردم سهم بسزایی دارند و این تالیفات بهترین نمونه ارزنده از خدمات دینی و علمی آقایان است.» بازرگان کار اندیشه و اجتماع و سیاست را یکپارچه کرده و همه چیز را در جهت تولید اسلام سیاسی تحلیل کرد و به کار گرفت. انواع نوشته‌های وی تحت عناوین عشق و پرستش، انگیزه و انگیزنده، مسلمان اجتماعی و جهانی، مرز میان مذهب و امور اجتماعی، بعثت و ایدئولوژی و بسیاری از آثار دیگر او در این سمت و سو نگارش یافته است.» (صفحه ۵۰۵)

در این کتاب نویسنده با نگاهی به نظر هم عصران بازرگان چه در انتقاد و چه تمجید وی به انعکاس نظرهای آنها توجه ویژه‌ای داشته است. اگرچه خود در بیان نقش بازرگان در توسعه وجه سیاسی اسلام نظر مثبتی دارد.

نظر شما