به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ دکتر عباس حقپرست، دبیر انجمن علوم اعصاب ایران، دبیر میز همکاریهای ایران - برزیل و عضو ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی معاونت علمی در پی یک رونوشت در خصوص ضرورت علوم انسانی نوشت: بسیاری از اساتید و محققان به خوبی با ارائه مقاله آشنا هستند؛ اما طرح سؤال کلیدی، و مهمتر از آن پاسخ به سؤال، امری است که محققان ما کمتر به آن پرداختهاند. در اکثر مقالات و پژوهشها، به سوالات بسیار زیادی پاسخ می دهیم، اما اغلب این سوالها کلیدی نیستند. به خاطر همین موضوع است که مقالاتی که منتشر میکنیم، در ردههای بالای مجلات معتبر و بینالمللی جای نمی گیرد و اکثر مقالههای منتشره از جمله مقالههای خودم، جایگاهی فراتر از سطحهای متوسط و پایینتر از متوسط ندارند.
اگر مقالاتی که منتشر میکنیم، حاوی پاسخ به پرسشی کلیدی باشند، قطعا شاهد انتشار این مقالهها در مجلههای معتبر خواهیم بود. کلیدیترین راه گشایش این قفل، تعامل و ارتباطهای بینالمللی با کشورهای پیشرفته یا رو به پیشرفت است. بنابراین باید به این سمت برویم تا از این همکاریها، برای یافتن پرسشهای کلیدی استفاده کنیم تا خودمان نیز در پاسخ به پرسشهای کلیدی دنیا، اثرگذار باشیم. ایجاد ارتباطهای بینالمللی چه برای تولید دانش و چه برای کاربردی کردن آن، چیزی است که بیشتر از هر زمان دیگری، نیازمند آن هستیم. باید از ارتباط بینالمللی در طرح مسائل و پاسخ به پرسشهایمان استفاده کنیم بهخوبی بهره ببریم.
همه ما بهدنبال ارتقای سلامت انسان هستیم. بنابراین برقراری این ارتباط را جزو واجبات میدانم و به آن معتقدم. یکی از راهها بسیار مهم که به شدت روی آن تأکید داشته،ام ارتباط چهره به چهره و گفتگوی رو در روست.
از طریق ایجاد همین ارتباط مؤثر با برزیلیها توانستیم از طریق میز همکاری برزیل در ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی، تعامل بسیار خوبی داشته باشیم. شاید برای این ارتباط هزینه پرداختیم. اما موفق شدیم دیدگاه آنها را تغییر دهیم و تعدادی از آنها در کنار ارائه مشاوره به ما، مانند سفیران علمی ما در برزیل، به تبلیغ و اطلاعرسانی در مورد توانمندی های ما میپردازند. ابتدا باور این موضوع که امکانات و ظرفیتهایی که در ایران وجود دارد، با فضای غیر واقعی که برای آنان ترسیم کردهاند، غیر همخوان باشد، غیر ممکن بود. این افراد را به شهرهای مختلف فرستادهایم و دیدهاند که چه مراکز خوبی حتی در شهرستانها داریم. این باعث میشود طرف خارجی متوجه شود در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته، برای توسعه علم در عرصه های مختلف به طور گسترده سرمایهگذاری میشود.
در عین حال که به آینده این حوزه بسیار خوشبین هستم، اما کارهای انجام نشده بسیار زیادی داریم واگر در عرصه این تعاملها وارد شویم سرعت رشدمان به طور قابل توجهی بهبود خواهد یافت.
از هر زاویهای که به این حوزه مینگرم، متوجه میشوم کارهای زیادی هستند که باید با همت و تلاش مضاعف انجام شوند. کار برای انجام دادن بسیار است و خوشبختانه افراد توانمند برای انجامشان داریم، اما باید با یک برنامه ریزی منسجم و هدفمند، از راه حمایتهای مادی و معنوی، زمینه نقشآفرینی این افراد را در شناساندن جدی توانمندی های علوم و فناوریهای شناختی، فراهم کنیم. البته فعالیتهای زیادی انجام میشود، اما برخی از آنها جهتدار نیستند و به طور مثال اساتیدی که در حوزه علوم پایه فعالیت پژوهشی انجام میدهند یا در حوزه آموزش فعالاند، بدانند تکلیفشان در ده سال آینده چیست.
در حوزههایی مثل بازتوانی شناختی، کارهای زیادی کرده ایم، اما لازم است این فعالیت ها را جهت دار کنیم تا با خروج بستههای کاربردی کارهای مختلفی صورت دهیم. در حال حاضر وضعیت بدی نداریم، اما کمبود چارچوبها و اولویتبندیها، که نیاز پیشرفت در این حوزه است هنوز احساس میشود و خوشبختانه ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی با جدیت روی این موضوع در حال کار است.
واقعیت امر این است که علوم شناختی بر روی همه جنبههای جامعه اثر میگذارد و اگر بتوانیم در این حوزه موفق باشیم، تمام حوزههای دیگر نیز از این بابت به موفقیت دست خواهند یافت و سود خواهند برد. ما چیزی جز شناخت برای انسان نمیشناسیم. یعنی درکل شناخت و معنویت ی انسان است که باعث پیشرفت و تعالی او خواهد شد و در همه عرصههای دیگر پیشرفت را بهدنبال خواهد داشت.
در بسیاری از حوزه های علوم شناختی بنده صلاحیت اظهار نظر تخصصی ندارم و بیشتر در حوزه علوم پایه فعالیت کردهام. اما فکر میکنم علوم انسانی در کشورمان مورد کملطفی واقع شده است. علوم انسانی که بحثی بسیار جدی است و ریشه در علومی چون فلسفه، انسانشناسی، جامعه شناسی و دیگر علوم دارد، کمتر تقویت کردهایم یا تصور میکردیم ضرورتی ندارد به تقویت آن جنبهها بپردازیم. در حالیکه جنبههای معنوی و انسانشناسی کشورمان دارای پایههای بسیار قوی است و نسبت به بسیاری از کشورها جلو هستیم. به خاطر دین اسلام بسیاری چیزها داریم که دیگر کشورها ندارند.
شاید سیاستگذاران و قانونگذاران احساس کردهاند توجه به علوم انسانی و توسعه فناوریهای این حوزه ضروری نیست و به همین دلیل، در آن حوزهها سرمایهگذاری نکردهاند. برای مثال در حوزه های علوم تجربی ، مهندسی و یا فناوری نانو سرمایهگذاری خوبی شده و به نظر میرسد احساس نیاز نداشتن به علوم انسانی، باعث کمتوجهی به آن شده است. در حالی که فکر میکنم اساس هر جامعهای، نخست توجه به مسائل فردی و علوم انسانی است.
در این حوزه وضعیت ماندگاری نخبگان، استعدادهای برتر و جذب افراد ممتاز از دیگر کشورها ضرورتی اجتناب ناپذیر است که باید شرایط تحقق آن را فراهم کرد. خیلی از دوستان ایرانی خارج کشور، در صورتیکه از آنان دعوت شود، با روی باز میپذیرند و به کشور میآیند.
بسیاری از افراد ایرانی فعال خارج از کشور، ارق ایرانی دارند، و در حین دوری از وطن، دوست دارند به کشورشان کمک کنند فقط باید سازوکاری فراهم شود تا این افراد بتوانند حضور پیدا کنند و تردد داشته باشند. معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، میتواند ورود این افراد بهخصوص افراد سرشناس به کشور را تسهیل کند تا با زمینهسازی آشنایی این افراد با ظرفیتهای داخلی، از آنها مبلغان جهانی بسازد.
علاوه بر آن، دورههای آموزشی مثل مدرسه ایبرو، که برچسب بین المللی دارند، میتواند در تمام شاخههای علمی کمککننده باشد و باید سعی کنیم از ایرانیان خارج کشور در این نشستها استفاده کنیم. در کنار این دعوت، باید توجه داشته باشیم تا به دانشمندان داخلی احساس بدی دست ندهد. توجه به محققین ایرانی ساکن خارج کشور، نباید به به شکلی باشد که باعث رانده شدن داخلیها و دلسردیشان شود.
در برگزاری مدرسه ایبرو، دانشمندان ایرانی که به ایران آمدند، نسبت به دعوت شدگان داخلی نسبتا هم تعداد بودند و سعی کردیم کفه دعوتشدگان ساکن ایران را بیشتر مورد توجه قرار دهیم.
شناسایی این افراد در حوزه علوم شناختی یکی از کارهای مهم و ضروریست که باید انجام شود. یکی از وظایف مهم این است که این افراد را به فضای بومی خودشان برگردانیم. برگرداندن این افراد به این معنا نیست که به ایران برگردانیم. هر کسی میتواند در هر جای دنیا زندگی کند و ممکن است بهتر هم عمل کند. اما میتواند برای کشور خودش منافع داشته باشد. نظرم این است افراد را شناسایی، ترغیب و دعوت کنیم. اگر دوست داشتند، بمانند و یا برگردند. اما بر روی افرادی سرمایهگذاری کنیم که باقی بمانند. این باقی ماندن و ماندگار بودن میتواند در قالب تردد باشد یا این که شرایط را طوری فراهم کنیم که در کشور ساکن شوند.
ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی فعالیتهای خوبی در این حوزه انجام داده و بسیاری از محققین ایرانی ساکن خارج از کشور ترغیب شدهاند که در این راستا همکاری کنند. افرادی که حتی حاضرند با هزینه کم تر و شرایط پایینتر نسبت به کشوری که در آن ساکن بودهاند در کشور خود ماندگار شوند و خدمت کنند.
ستاد با جدیت در فراخوانهای پژوهشی خود این جهت دهی را لحاظ کرده و اگر این اتفاق محقق شود، افق بسیار روشنی فراروی علوم شناختی کشورمان خواهد بود.
نظر شما