فرهنگ امروز: گفتگو با این سوال آغاز شد: «رویکردها، راهبردها و سیاست های سازمان سینمایی و بسته ای که دومین آن در عمر سازمان سینمایی ارائه شده دقیقا چیست؟ و انتظارمان باید چه باشد؟»
حیدری در پاسخ به این سوال گفت: در ابتدای سال معمولا منطبق با برنامه های بودجه ای که در بودجه های سنواتی تصویب می شود و به عبارتی فعالیت های اصلی سینما و اعتباری که لحاظ می شود مشخص می گردد. معمولا مدیریت سینمای کشور با تعامل مدیران و فعالان عرصه سینما در ارتباط است تا همراه با آنها همکاری کند و به اجرای برنامه ای که باید ذیل این برنامه تعریف شود تا بتواند مسائل بیشتر ما را حل کند و به الویت ها بپردازد و نارسایی هایی که احیانا در سینما وجود دارد و اصل است از پیش رو برداشته شود. معمولا مبتنی بر این نگاه سیاست های سینمایی که مرتبط با اسناد بالادستی است، موظفیم خودمان را با آن تطبیق بدهیم و در راستای آن تکالیف گزارش دهیم مثل الزامات سند چشم انداز که ابعاد مختلفی دارد، اصول سیاست های فرهنگی کشور، نقشه مهندسی فرهنگی کشور که تا حدودی کلیات آن مشخص و اعلام شده است، برنامه خود آقای رئیس جمهور که در ابتدای دوره ارائه و تصویب شده است، معمولا اسناد و خود قانون و اهداف و وظایف وزارت ارشاد اسنادی هستند که مبتنی بر آن سیاست ها طراحی و تنظیم می شود که در حوزه ارزشیابی که هم در بحث صدور مجوزها و هم حوزه هیئت ها در نقطه ای حضور داشته باشیم که جزو تکالیف ماست و ما را به سمتی هدایت می کند تا به نتیجه برسد.
وی افزود: این بسته نقشه راهی است که هم مدیریت سینما و هم فعالان سینمایی باید بیشتر به آن توجه کنند چون در سیاست های اجرایی هر فصل، نقطه ها را نشان می دهیم که با همراهی و همکاری بیشتر اهالی سینما همراه است و با ارتباط و صمیمیت بیشتری باید بتوانیم به آن نقطه ها بپردازیم و زودتر به نتیجه برسیم.
در ادامه، حیدری در مورد فرآیند شکل گیری بسته سیاست ها توضیح داد و گفت: ما در دو جلسه مفصل در هیئت مدیره خانه سینما پیش نویس را در اختیار صیوف سینما گذاشتیم و خواستیم که نظر دهند و دو جلسه خودم در خدمتشان بودم و نقطه ها و چارچوب ها معین شد و دوستان کل پیشنهاد را برای صیوف مختلف ارسال کردند و پیشنهاداتی که از طریق مدیرعامل وقت خانه سینما به هیئت مدیره رسید به سازمان سینمایی منعکس شد و از آن استفاده شد، جدا از این در طول سال نشست های مختلفی را با صیوف مختلف سینمایی داشتیم و خود بنده مدت کوتاهی که در بنیاد فارابی بودم بابت شکل گیری این بسته سیاستی نشست هایی را با کانون کارگردانان، شورای عالی تهیهکنندگان، انجمن شرکت های فیلمسازی و کل مراکزی که خدمات پشتیبانی سینمای ایران را به عهده دارند داشتیم.
وی سپس در مورد حضور منتقدین گفت: ما در خانه سینما انجمن منتقدان سینما داریم و وقتی به دوستان ارائه می شود دوستانی که در انجمن فعالند از منتقدین عزیز باخبرند و ابزار لازم را برای جلب نظر دارند، هرچند که در سال ۹۲ چهار کارگروه مجزا با ترکیب نخبگان سینمایی در حوزه کارگردانی، سالن های سینمایی و ... در سازمان شکل گرفت.
در ادامه، مجری در مورد دخالت دادن نظر مدیران با تجربه و سابق سازمان سینمایی پرسید و حیدری در جواب گفت: همه مدیران سابق از آقای جعفری، حیدریان و بهشتی، همه در تصمیم گیری ها حضور دارند، یا هیئت امنای موسسات ما هستند یا عضو شورای فکری سازمان هستند که جمع بزرگی در تصمیم سازی است سازمان هایی را که طرف مشورت هستند را اعلام کرده و حتی در موضوع بررسی مثل مالیات سینماگران یا معافیت مالی سینماگران اهالی را همراه کردیم و کارگروه مشترکی شکل گرفت تا بتوانیم در دو سطح مسائل سینما را پیگیری کنیم و اعضایی را مستقر کردند که بتوانند بیشترین کمک را به سازمان سینمایی کنند و بیشترین بهره را ببرند.
ایشان ادامه داد: انجمن شرکت های سینمایی و جمع موسسات شرکت هایی که فعالند و سرمایه ای در نظام جمهوری اسلامی هستند درون خانه سینما نیستند ولی سهیمند، انجمن آموزشگاه های آزاد سینمایی درون خانه سینما نیستند ولی با ما در تعاملند. ما سعی کردیم که از تمام ظرفیت ها استفاده کنیم.
مستغاثی در مورد محتوا و روند شکل گیری این بسته دیدگاه خود را بیان کرد و گفت: یادداشت هایی که سال گذشته بود را پیدا کردم و امسال همه را باز نوشته ام که فرق آنچنانی بین آن نیست و البته آنچنان که در حیطه مسئولیت آقای خلیلی است خیلی خوب نوشته شده است یعنی جامع است و این هدف کلان صیانت از فرهنگ و هویت دینی و گسترش عدالت و امید و ... است که خیلی خوب است و آرزوی همه برای سینمای ایران است، بند ۱۴ که در حمایت از آثار سینمایی است همان است که در دفترچه سال گذشته هم آمده بود، معرفی تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی و اسلامی، تحکیم نهاد خانواده، بهرهگیری از دستاوردهای فرهنگی و دفاع، تعمیق ارزشهای اسلامی، باورهای دینی و ... و حتی در مورد فیلم کوتاه که بازگشت به هویت، خودباوری، فرهنگ پهلوانی و ... چیزی نیست که بتوان به آن اشکال گرفت منتها قضیه پیچیدهشدن این نسخه است، برنامههایی داریم که بسیار عالی نوشته می شود و فقط در ایران هم نیست و در سال ۱۹۵۵ در امریکا هم دفترچه سینمایی منتشر شد که نامش «جنگ صلیبی برای آزادی» بود و در آن مشخصاتی بوده که در آن فیلم ها چطور ایدئولوژی و فرهنگ امریکا را در جهان بسط دهند و همه فیلمسازان این دفترچه را مدنظر قرار می دهند و حاصل آن فیلم های قوی و متعددی است و شوخی نیست. متاسفانه در سینمای ایران اینطور نیست و آرزوهایی که اینجا نوشته در سالهای قبل هم بوده و عملی نشده است.
وی افزود: در مورد شهیدان غواص، خیلی جاها سوال میکنند پس سینمای ایران کجای این فراز و نشیبهای تاریخی ما قرار دارد؟ چرا نیست و غایب است؟ در فیلمهای سال گذشته چند درصد این برنامهها را عملی کردهاند؟ پس وظیفه سازمان سینمایی چیست؟ حتی حمایت از فیلم هایی که به هیچ وجه مطابق با اینها نیست و ضد این اهداف است! اغلب فیلم های ما بعضا پروانه نمایش در ایران ندارند به این دلیل که وضعشان خراب است!
مجری سوال یکی از شنوندگان را مطرح کرد: فیلم اولی موفق سال پیش که خود سازمان سینمایی هم از آن حمایت کرده فیلم «ناهید» بوده است. این فیلم با کدامیک از بندها منطبق است؟
حیدری پاسخ داد و گفت: در فصل اول سیاست ها بحث ما تولید آثار سینمایی است، میخواهیم ببینیم این سیاست ها چقدر به نتیجه رسیده و تولیداتی که کردیم تا چه حد با این سیاستها همسو است. به یقین معاونت نظارت و ارزشیابی و مدیران فارابی باید دعوت میشدند، من چیزهایی میدانم اما به یقین نمیگویم چون در حوزه مسئولیت بنده نیست یا در حوزه زیرساخت در سال قبل اولویتهایی داشتیم و به آن رسیدیم و همسو با آن شما باید آقایان مسئول را دعوت میکردید و مبتنی بر آن سیاستها به ایشان میگفتم امسال میخواهید چکار کنید؟ در حوزه فیلم اول، آقای طباطبایی نژاد در سال قبل محوریت حمایت را بر عهده داشت، این موارد مبتنی بر کدام بندهای سیاست ها بوده است؟ آنوقت منطقی تر است.
مجری به این مطلب اشاره کرد که بزرگوارانی که شما اشاره کردید را بارها و بارها دعوت کردیم و به دلایلی که خودشان بهتر است توضیح دهند پرهیز و امتناع از حضور در این برنامه داشتند. حتی اگر بخواهیم تمرکزمان را روی این سیاست ها بگذاریم شما مدیر هستید و وقتی سندی نوشته میشود که در آن سیاستهای اجرایی هم در نظر گرفته میشود طبیعتا به چگونگی و پتانسیل اجرای آن هم توجه میشود و قبل بررسیشده که پتانسیل اجرای این بند وجود دارد یا خیر. بعد از سه دهه وقتی می بینیم که این نوشته ها عملی نمی شوند، احیانا هم در نوشتن و هم در اجرا مشکلاتی بوده است و باید اینها را کنار هم پیش ببریم. این را می پذیرید؟
حیدری در جواب سوال مجری گفت: بنده قانع نشدم. ما از سه محور در سیاستها دنبال شفافیت بودیم که چه میخواهیم و مسائل اصلی سینما چیست و چه اتفاق و اشتراک نظری باشد تا بتوانیم بین مدیریت و اهالی سینما هم افزایی ایجاد کنیم که به این مسائل بهتر پرداخته شود. هرچند برای هرکدام از موارد نوشته شده به یک برنامه چندساله نیاز داریم و برای برخی از این برنامه ها باید کل سرمایه به خدمت گرفته شود تا زمینه های بستر ساز را بابت اقدامات اصلی فراهم کند. شما در حوزه ارتقای منزلت سینما اگر دقت کنید نکات و تکلیف و سهمی در ادای تکلیف برای مدیریت و اهالی سینما تعریف کرده که باید به آن توجه شود. همه موارد در سال ۹۴ دست یافتنی است؟ خیر.
وی افزود: مثلا در حوزه حل معضل بیکاری اهالی سینما طرح هزینه بیکاری تعریف شده که یک گام جلو هستیم و در مرحله تدوین و هماهنگی با نهادهای مربوطه هستیم. در یک حوزه مثل امنیت شغلی اهالی سینما مسائلی بین صنوف مطرح است که حقوق آنها نسبت به هم تعریف شود و بعد مسئله ما در حوزه سازمان سینمایی بشود تا کمک کنیم و لایه یا نظام نامه دربیاید که قابل دفاع باشد و حمایت و اجرا شود، در حوزه های دیگر هم همینطور است. نظامنامه سینما در چه حوزهای نقش دارد و مسئولیت در حوزه ارزشیابی چیست؟ آیا فقط قرار است یک نماینده در شوراهای پروانه نمایش داشته باشند یا نقش دیگر هم دارند؟ در تعیین صلاحیت اهالی سینما نقش صیوف خانه سینما چیست؟ اینها باید تبیین شود و در کلیات بحث شده است.
وی افزود: این سند توجه میدهد که مسائل ما ذیل یک محور اصلی چه چیزهایی هست. بسته سیاستی که شورای توسعه نمایش خانگی را فعال کرد، صیوف مختلف مثل تهیه کنندگان، ویدئو رسانه ها و ... اولین بار دور هم نشستند. در جلسات دیده ایم که منافع هرکدام با یکدیگر متفاوت است یعنی باید منافع عالی تری پیدا کنیم که زیر آن جمع شویم تا منافع و مسائل سینمای ایران حفظ شود.
سوال یکی از شنوندگان از مستغاثی این بود: شاید مشکل اصلی این است که اکثر بندها وزن شعاری و بخشنامهای دارد تا وزن اجرایی و به همین خاطر است که اتفاق خوبی نمیافتد، نظر شما چیست؟
مستغاثی در پاسخ گفت: مشکلی که در مورد خیلی مسائل داریم این است که خیلی به حواشی میپردازیم. در مورد نوشتن یک برنامه باید دید عملی است؟ به اینها باید توجه بشود. این دفترچه خوب است، مثلا در آن از آشتی مردم با سینما و سینمای امید و ... آمده است، خود دوستان باید بررسی کنند که استقبال امروز مردم از سینما از پارسال کمتر است یا بیشتر؟ یا آیا در سینمای امروز ما امید موج می زند یا خیر؟ جایزه ای که رئیس جمهور گذاشته بودند به هیچ فیلمی تعلق نگرفت که نشان امید باشد. یکی از موضوعات اصلی سینمای ما این است که ۸۰-۹۰ درصد فیلم ها زیر استاندارد کیفی است و غیر از موضوعات دچار فقر ساختار سینمایی هستیم. دیریست که پرونده ی سینمای هنری بسته شده و سینمای مستقل، هنری و ... زمانی در دهه ۵۰-۶۰ بود و سینمایی که برای خودش هویتی داشت در مقابل هالیوود که سینمای تجاری بود ولی از دهه ۹۰ سینما و آدم ها فرق کردند و خیلی از آنهایی که ادعای هنری ساز داشتند هالیوود رفتند و سینمای هالیوود تغییر کرد و ترکیبی از هنر و تجارت و سرگرمی بود.
وی افزود: چون سینما هنر گرانی است و برای دل مشغولی و دغدغه ها نیست، یعنی دل مشغولیها باید در قالب استاندارد تماشاگر پسند ارائه شود، دورانی که برای دل خودم بسازم با توجه به وضعیت کشور که دچار معضلات اقتصادی هستیم و باید رعایت کنیم در دنیا دیگر چنین چیزی وجود ندارد و فیلمها بسیار تجاری است. مقداری نگاه عقبمانده است و دورمانده است. خیلی از کسانی که سواد فیلمسازی ندارند فیلمهای خودشان را در قالب اینکه سینمای هنری کار میکنیم و شما نمیفهمید عرضه میکنند، فیلم اینها با هیچکدام از استانداردهای سینما و خلاقیتی ساخته نشده و نشان از بی سوادی طرف دارد، البته همه فیلم ها را عرض نمی کنم ولی اغلب فیلم هایی که زیر این پرچم سینه می زنند قرار می گیرند. این موضوع یعنی این شکل هنر و تجربه هم هدر دادن بودجه و هم اینکه به یک فضای گذشته برگشتن است که امروز در سینمای دنیا نیست و هم دور شدن از اهداف اولیه است.
وی ادامه داد: می توان جوانان را به سمت سینمای واقعی که سینمای روز جهان است سوق داد که حرف با سینمای خوش ریتم گفته شود و تماشاگر هم ببیند. متاسفانه این ریتم در فیلم های جشنواره فجر هم نبود و آن را به فراموشی سپرده بودند و منظور ریتم درونیست که در هیچکدام از این فیلم ها وجود نداشت و این شکل هنر و تجربه جز هدر دادن پول های مردم به خصوص در این شرایط و حداقل گرفتن سالن هایی که می تواند فیلم های استاندارد نشان دهد و به درد دنیا و آخرت مردم بخورد وجود ندارد.
سپس حیدری در همین مورد بیان داشت: من نظر ایشان را قبول ندارم. اولا فیلم هایی که ذیل گروه سینمایی هنر و تجربه در حال نمایش دادن است و یا فرصتی برای دیدن این فیلم ها فراهم شده صرفا هنری نیست، و ذیل این گروه فیلم کوتاهف انیمیشن و سینمایی می بینی که همه دارای پروانه نمایش جمهوری اسلامی ایران است و همه مواردی را از لحاظ ممیزی رعایت کردند و توقع این است که در یک بستر حداقلی دیده شود و فرصتی فراهم شده که این اثر هنری که سرمایه ای در مملکت ماست دیده شود. برای این اثر هنری وقت و هزینه گذاشته شده و این دور ریختن سرمایه نیست، هرچند که کل اعتباری که بابت حمایت از این موضوع در این بسته در حد سه چهار سینمای شهر تهران و چند استان در حال نمایش است چیزی حدود یک درصد اعتبارات سینما به آن اختصاص پیدا کرده است و این از زاویه ای به ما و حتی فیلمساز تحلیل درست می دهد که فیلمی که من ساختم و حائز ویژگی فرهنگی بوده که شورای سیاست گذاری هم تشخیص داده که می تواند در این گروه به نمایش دربیاید، آیا توانسته رضایت مخاطب را در حداقل جلب کند یا خیر؟
وی ادامه داد: برخی اوقات خود فیلمساز متوجه شده که نباید این راه را برود. باید شرایطی فراهم شود که فیلمساز و منتقد و مخاطب همدیگر را ببینند و این چارچوب پیشخوانی که فراهم می شود امکانی فراهم کند که فیلمساز بفهمد مسیری که می خواهد برای تولید برود و مخاطب هم آن را بپسندد و نیاز مخاطب باشد شرایط خوبی را فراهم کرده و در این حد سرمایه نه تنها هدر نمی رود بلکه تحلیل درستی می دهد.
سوال بعدی مجری این بود: «چرا سوبسید دولت فقط به گروه هنر و تجربه اختصاص دارد؟» حیدری اینگونه پاسخ داد: نیازهای سینمای ایران فراوان است یعنی مطمئنا سازمان سینمایی وظایف و تکالیفی دارد که با منابع در اختیار آن هیچ نسبتی با هم ندارند. بعد از هنر و تجربه، شورای سیاست گذاری و راهبری سینمای کودک فعال شده است و هر هفته نشست دارد و هم در حوزه سیاست گذاری و هم کارگروه هایی که فعال شده فیلمنامه ها را می خوانند و فیلم هایی که تولید شده چیزی حول و حوش چهل و اندی فیلم تولید شده در حوزه کودک داریم که هنوز دیده نشده است و برای آن برنامه ریزی و فکر می شود، فکری که منطبق بر همکاری مشترک کانون پرورش فکری و ما و سایر حوزه های مربوطه است که آن سرمایه هم به خدمت آمده یا در حوزه انیمیشن اگر شما سخنان نخست همین دفترچه سیاست ها را که به یادداشت آقای ایوبی است ملاحظه بفرمایید ایشان نکته ای را توجه می کنند که غفلتی در حوزه انیمیشن کردیم که جدی تر باید وارد شویم و برنامه جامع داشته باشیم و این سرمایه بهتر و درست تر به خدمت گرفته شود و در عرصه فرهنگ نتیجه بهتری بگیریم و می بینیم که همایش ملی انیمیشن طراحی شد.
ایشان در ادامه، در مورد مقدم شدن هنر و تجربه بر سینمای کودک گفت: امکانی که هنر و تجربه می خواست کمتر از سینمای کودک بود، نیازی که سینمای کودک داشت و مشکلاتی که پیش روی سینمای کودک است خیلی فراوان تر از سینمای هنر و تجربه است، هم از نظر خرج و هم سرمایه هایی که باید از لحاظ بسیج امکاناتی که در اختیار دستگاه های مختلف است، یعنی سرمایه بزرگی در مملکت داریم که شاید آن را بخشی مدیریت می کنیم و اگر در راستای اقتصاد مقاومتی برقراری همپایی مشترک بین دستگاه های مختلف فراهم شود و یک هم افزایی ایجاد شود الان در ایران مشکل حوزه نمایش نداریم.
وی ادامه داد: در سینمای ایران چیزی حدود ۲۵-۳۰ درصد نقاط شهری دسترسی به سینما دارند و آن را تجربه کرده اند و بیشتر جاها ندارند و در این وضعیت مخاطب ما این است. ملت ما فرهنگ دوست هستند و ما نتوانسته ایم زمینه های مناسب را ایجاد کنیم، این امکان را داریم و در همین ارشاد مجتمع های فرهنگی داریم که شاید بشود با یک الگوی مناسب بخشی از فرصت آن به سمت نمایش فیلم سوق پیدا کند. جلوتر که می رویم آموزش و پرورش چیزی حدود ۵۰۰-۶۰۰ مراکز تربیتی دارد که سالن های خیلی خوبی دارند و ۲۰۰-۳۰۰ سالن را کانون پرورش فکری دارد و اینها سرمایه های نظام هستند و باید در حوزه اقتصاد مقاومتی باید تعریف شود و از سوی دولت حمایت ویژه ای شود و دستگاه ها همراه شوند تا امکانی را فراهم کنند که بتوانیم این رسالت و مسئولیت را بهتر انجام دهیم، هرچند در مملکتمان کودکان و نوجوانان سرمایه بزرگی از جمعیت این کشورند که جدا از اینکه مخاطب سینمای ایران هستند مخاطبان اصلی سینما در سال های آینده خواهند بود که باید به آن توجه شود.
مجری در ادامه بحث به مدرسه سینمایی و پیوستها و بنیان های پژوهشی آن اشاره کرد که در امسال هم ردپایی از آن در دفترچه نبوده است، و از استغاثی سوال کرد که آیا به پشتوانه سازی فکری نیازی هست؟ و متولی باید سازمان سینمایی باشد یا خیر؟
مستغاثی بیان داشت: سینما بدون ارتباط با سایر منابع به خصوص علوم انسانی، رسانه ها و ... نمی تواند تغییر کند یا راهش را ادامه دهد، سینما جزیره ای جداگانه نیست که خودکفا باشد یا کار خودش را کند، نیروهای آن از دانشگاه ها می آید و منابع تحقیقاتی اش را از بازار نشر، رسانه ها، تلویزیون و جاهای مختلف می گیرد و این مجموعه ی فضای فرهنگی لازمه اش این است که اصلاح شود تا سینما در کنار آن این عمل را انجام دهد. بزرگترین معضل ما علوم انسانی است و همانطور که مقام معظم رهبری بارها اشاره کرده اند علوم انسانی ما چه در دانشگاه های دیگر و چه دانشگاه های هنر، غربی است و دانشجویی که از آنجا فارغ التحصیل می شود طبعا با تفکرات غربی هست و این اولویت ها را نمی تواند هضم کند و اولویت های این دفترچه مثل پهلوانی، خدا پرستی، شهادت و دفاع مقدس، سیره پیامبر اعظم و ... به چیزی که در آن سالها فرا می گیرد هضم نمی شود و دچار پارادوکس می شود و می گوید من چطور می توانم این را عملی کنم.
وی افزود: اگر سازمان سینمایی بخواهد تحولی ایجاد کند خیلی خوب است که آکادمی درست کند که علوم انسانی واقعا متحول شده اسلامی داشته باشد که بتواند زمینه ساز فکری این اولویت ها باشد و این خیلی خوب است و تنها چیزی است که در حوزه رسانه و هنر کم داریم ولی اگر بخواهد آکادمی همان باشد و همان علوم انسانی و نگاه و شیوه رفتار غربی باشد هزینه اضافی و موازی کاری است که در جریان اقتصاد مقاومتی حذف می شود. به نظر بنده سازمان سینمایی باید این کار را کند و اگر بگوییم در مجموعه وزارت علوم خیلی مشکل است اما سازمان سینمایی می تواند این کار را کند، همان کاری که آقایان سیف الله داده و ... در سال ۶۱-۶۲ مرکز آموزشی باغ فردوس که البته به نتیجه نرسید ولی همت و شروع و نیت خوبی که داشت الان تصحیح شود و با یک رویکرد درست که با گفتمان انقلاب اسلامی باشد دنبال شود. نیاز به چنین مدرسه ای هست که هم بتواند تکنیک را یاد بدهد و زمینه ای فراهم شود که اولویت های این دفترچه برای دانشجو قابل هضم باشد یعنی وقتی به او گفتند اولویت تو بازشناسی مشاهیر و مفاخر دینی است نگوید این حکومتی است، و امثال هیچکاک و ... که از این کارها نمی کردند.
حیدری در این رابطه بیان داشت: این نیاز که باید به زمینه های فکری توجه کنیم و کجای سازمان یا حوزه های مرتبط تشکیلاتی مرتبط به این سازمان به این فکر می کند از لحاظ ساختاری معاونت مطالعات سینمایی یک بخش آن است و عمیق تر آن به پژوهشگاه فرهنگ و هنر و مطالعات بر می گردد که وابسته به وزارت ارشاد است و قرار است نیاز های ما را در زمینه های مختلف مطالعات، نظری و ... تامین کند. این از جمله کارهایی است که ما باید انجام دهیم، در حوزه آموزش- پژوهش وظیفه سازمانی داریم، آیا این در دفترچه آمده است؟ بله شما ذیل هر فصل می بینید که همه حوزه ها باید نیازهای پژوهشی و مطالعاتی شان را به حوزه مربوطه اعلام کنند تا اولویت بندی شود و تامین و ارائه شود و در این دفترچه به آن پرداخته نشده است.
مجری از ایشان پرسید: «ما از کجا متوجه شویم که سیاست شما برای تغذیه سینما کجاست؟» حیدری جواب داد: بخش هایی که امسال در آن حضور داریم و به نظر ما اولویت است احتمال دارد سال بعد تغییر کند به جهت تکالیفی که به ما می شود. بخش دیگر امکانات، زمان و فرصت است که منابع ما پاسخگوی تمام تکالیف ما هست؟ منبع خیلی چیزها نمی آید و اجرا نمی شود. حوزه معرفی و ترویج هم همین است، الان سیاست های دقیق ما در این دفترچه محوریست که الان در سازمان سینمایی روی آن کار می کنیم و مبتنی بر این شورایی هم تشکیل شده است.
وی در انتها بیان داشت: شما به اولویتی توجه دادید که خوب است، جدا از بحثهای تکنیکی باید به مدرسه ملی سینما در حوزه فکری توجه شود چرا که مدرسه قرار است اتاق فکر هم باشد و نخبگان و بزرگان سینمایی و سایر بخش ها آنجا جمع باشند و به این مسائل فکر کنند، اندیشگاه سینما مبتنی بر این قاعده در فصل ارتقای منزلت اجتماعی سینما به آن اشاره شده که باید ایجاد شود و باید فرصتی فراهم کند که بزرگانی که الان شاید نتوانند فیلم بسازند ولی تجارب خودشان و نظراتشان در بحث های مختلف و کرسی هایی که باید بین ما و حوزه دانشگاه برقرار شود که این موارد تولید شود و مورد بهره برداری قرار بگیرد.
برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبهها ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه از رادیو گفتوگو پخش میشود. برنامهای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.
نظر شما