به گزارش فرهنگ امروز به نقل از فارس؛ مرکز گفتوگوی ادیان در ابتدا سال ۱۳۶۹ در معاونت بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأسیس شد و پس از تشکیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سال ۱۳۷۵ در داخل این سازمان به کار خود ادامه داد. شروع گفتوگوهای دینی مرکز به صورت نشستهای مسیحیت ارتدوکس در یونان و روسیه و مسیحیت کاتولیک در واتیکان و اتریش ادامه یافت.
علیمحمد حلمی رئیس مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزن اسبق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سریلانکا و بریتانیا پس از گذشت نزدیک دو دهه از فعالیتهای این مرکز درباره نشستهای دو جانبه، کنفرانسها، اجلاسهای بین المللی ادیان، وضعیت ادیان در جهان اسلام و ارتباط آن با دیگر جوامع، برنامههای مرکز گفتوگوی ادیان در نیمه دوم سال ۹۴ مباحثی را در گفتوگو با فارس بیان کرد.
مشروح بخش نخست گفتوگو با علیمحمد حلمی را در ادامه میخوانیم:
*لطفا ابتدا درباره فعالیتهای خود در مرکز گفتوگوی ادیان و تأثیراتی که این جلسات و نشستها در دنیا گذاشته است، توضیحاتی بفرمایید.
- اجازه میخواهم درباره تحولات ایجاد شده در سطح جهان مباحثی را بیان کنم. پیش از این تحولات کنونی در صد سال گذشته جهان وارد انقلاب صنعتی شد به کلی دین و ارزشهای دینی از جامعه کنار گذاشته شد و حاکمیت کلیساها با انقلاب صنعتی از بین رفت و دین کنار گذاشته شد در نهایت جامعه و زندگی اجتماعی مردم به صورت کاملاً صنعتی، مادی و اومانیستی بر محوریت ارزشهای انسانی استوار شد.
به هر حال تبعات جامعه صنعتی به جایی رسید که کلیساها و کشورهای غربی خالی از کسانی شد که هر هفته عبادت میکردند و قدرتهای جهانی هم همه همّ و غمشان ایجاد منافع بیشتر، درآمد و قدرت بود بنابراین نگرشهای مادی بدون حد و مرز با نگاه روایات اسلامی و ائمه معصومین (ع)، انسان را به ورطه انحطاط و سقوط کشاند، اینطور شد که امروز ما شاهد انحطاط ارزشهای اخلاقی در این چند دهه غرب هستیم علتش هم فراموشی ارزشهای الهی، انسانی و فاصله گرفتن از اخلاقیات و معنویات است.
علل انحطاط ارزشهای اخلاقی در غرب فراموشی ارزشهای الهی،انسانی و فاصله گرفتن از اخلاقیات و معنویات است
پس از انقلاب اسلامی در عین ناباوری غرب تغییراتی درباره اسلام و نقش
دین در جوامع ایجاد کرد، مقداری تردیدها و علامات سؤال نسبت به تزهای شرقی و غربی با ساقط شدن کمونیست و غربی که کاملاً دین را از اجتماع جدا میدانست به چالش کشید. بشر امروز آنقدر به دردسر افتاده که حتی قدرتهایی که مدعی ثبات و قدرت بودند هم الان در ریشترهای متفاوت دچار زلزلههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شدهاند.
*نقش اسلام در تأثیرگذاری بر این وضعیت جهانی چیست؟ آیا اندیشمندان دیگر ادیان در ساختار سیاسی قدرتها نقشی دارند؟
-نقش عقلانیت و خردورزی که مهمترین محور دعوت به اسلام است در جهان امروز یک نقش سازنده و محوری پیدا کرده و دین را در حقیقت با محوریت عقلانیت معرفی کرده است چرا که اگر غیر از این بود به ورطه نسخ قبل از انقلاب صنعتی یا ورطههای افراطیگری میرفت، بنابراین امروز شاهد هستیم که پس از پاپ بندیکت شانزدهم (Benedictus XVI) که بالاترین مقام مسیحیت جهانی است پاپ فرانسیس (Franciscus) میآید و مواضعش نسبت به سیاست ۱۸۰ درجه متفاوت شده است به گونهای که به کشیشان در آن صحنه اولیه اعلام میکند نباید شما شاهد به دار بستن مسیحیت باشید بلکه شما در قبال مردم و جامعه آنها مسئولید! همه اینها مؤید این نکته است تصوری که پیشتر مسیحیت نسبت به دین داشت که دین جدا از زندگی اجتماعی است، دیگر به کنار گذاشته شده و الان اینها معتقدند که دین خواه ناخواه در زندگی اجتماعی نقش آفرین است.
همین نیاز است که اهمیت اندیشمندان دینی و نقش آفرینی آنها را در ساختار سیاسی مورد توجه قرار میدهد و مشاهده میکنیم که توسط همین قدرتهای سیاسی گروههایی به نام دین تقویت و حمایت میشوند، دینی که تعبیر و تفسیرش را خود سیاستمداران کم اطلاع از دین تعریف میکنند گروههایی هستند که شروعش از طالبان در افغانستان، القاعده، النهضه و داعش زاییده و هر روز افراطیتر نقش آفرینی میکند، ابتدا در پوشش دین و بعد کاملاً با تعریفی متفاوت تروریستی کار میکنند بسیاری از این گروهها به لحاظ اعتقادی هیچ نظریهای قابل توجه و مبتنی بر متون دینی نتوانستند ارائه دهند این اتفاق در مسیحیت، بودا و یهودیت هم افتاده است و سیاسیون به این دلیل که بتوانند موازنه قدرت را در مناطق برقرار کنند، وارد عمل شده اند.
تئوری صهیونیستها در منطقه نتیجهاش همین دخالتها و شرارتها و ایجاد داعش، القاعده، النهضه و ... میشود
بنابراین تئوری صهیونیست ها نتیجهاش همین دخالتها و شرارتها در منطقه است، بخشی از مسیحیت به خاطر فلسفههایی که از یهودیت با خود دارند به قرآن سوزی و اهانت میپردازند برخی کشیشان که هیچ مبنای نظری دینی مسیحیت همراه ندارند کارهایی این چنین میکنند.
در جلسهای که ما با برخی کشیشان داشتیم یکی از کشیشان تعریف میکرد به منزل کشیشی که قرآن سوزانده بود رفته بوده و دیده که به جای شمایل حضرت مریم و علائم مقدس، عکس یک سری آدمهای لات و چاقوکش و پوسترهای خشن آنجا آویزان بوده است بنابراین مشخص میشود که این کشیشان از نظر کلیسا تأیید شده و مورد اعتماد نیستند.
حتی این بوداییها در میانمار هم که مسلمانان را به خاک و خون کشیدند زمانی که با رهبران عالی رتبهشان در تهران ملاقات کردیم آنها این اعمال را به شدت محکوم کردند و به ما گفتند که اینها گروههای افراطی خشونت طلب هستند که خود رهبران واقعی هم برای کنترلشان به زحمت میتوانند اقدامی کنند، البته به ما قول دادند کارهایی انجام میدهند تا درگیریها فروکش کند.
این اتفاقات و مسائل در بین مسلمانان هم رخ میدهد، بنابراین میتوانیم بگوییم که این چالشهای متنوع و زیاد به نام دین در راستای مطامع سیاسی قدرتها ایجاد میشود همین مسائل است که بشریت امروز را به دردسر انداخته است.
*بنابراین آنطور که مشخص است همه میخواهند این مشکلات به نوعی برطرف شود اما راهکار واقعی چیست؟ نقش گفتوگوی ادیان در این بین چیست؟
-در این قضایا بهرحال اهمیت گفتو گوی ادیان با اندیشمندان دینی نشان میدهد که هیچ یک از متون دینی خشونت و افراطگرایی را تأیید نمیکند در اظهارات رهبران معتبر دینی هم چنین خشونتی تأیید نمیشود بالاتفاق ادیان الهی هرگونه خشونت و افراطگرایی را در دین رد میکند، در خود قرآن کریم هم آمده که در دین هیچ اجباری نیست در دیگر متون مقدس هم مجوز و توصیهای به خشونت نشده است و این امر نهی شده است، بنابراین رفتار بزرگان، ائمه و پیامبران الهی هر گونه خشونت را حتی نسبت به حیوانات و موجودات دیگر زنده رد میکند این ظرافت تا جایی در اسلام رعایت شده که در اعمال حج هم شما یک گیاه را نمی توانید از زمین بکنید چرا که جان دارد و آفریده خداست اما متأسفانه امروز میبینیم که به نام دین این همه خشونت میشود و نتیجه اش نیز بازگشت به بی دینی در جهان است.
ادیان الهی بالاتفاق هر گونه خشونت و افراط گرایی در دین را رد میکنند در تمام متون مقدس به ویژه قرآن مجوز و توصیهای به خشونت نشده است
بخاطر همین مسئله، رهبران دینی و مؤمنین به ادیان الهی جبههای در مقابل کسانی که نسبت به ارزشها و ادیان الهی بی توجه هستند، تشکیل دادهاند تا نقش خود و مسئولیتشان را بشناسند و بدان عمل کنند پس از انقلاب اسلامی مشاهده میکنیم که مرکز گفتوگوی ادیان تشکیل شد و با استقبال در سراسر جهان مواجه شد اگر چه در سالهای اول کارها سخت بود حتی برخی اندیشمندان داخلی خودمان هم این مرکز و گفتوگوها را قبول نداشتند و میگفتند که ما تنها موظفیم اسلام را در قالب دین برتر معرفی کنیم.
بنابراین بر اساس تفکر راستین اسلام و رهبری امام راحل و مقام معظم رهبری این تفکر پا میگیرد و گفتوگوی ادیان راه میافتد، حدود ۲۵ سال است که به صورت رسمی گفتوگوهای دینی بین مسلمانان و اندیشمندان شیعه و دیگر ادیان از جمله مسیحیت کاتولیک، ارتدوکس، پروتستان و حتی بوداییان شروع شده است، چند دور گفتوگوها با کاتولیکها و عالیترین مقامات آنها که جانشین خود پاپ به عنوان رییس هیئت اندیشمندان مسیحی کاتولیک و کلیسای ارتدوکس و کاتولیکهای اتریش و پروتستانهای شورای جهانی کلیساها برگزار شد، این گفتوگوها متناوب در ایران و دیگر کشورها برگزار میشود.
*رویکرد اصلی در برپایی گفتوگوها چیست؟
-رویکرد اصلی کاربردی کردن مباحث است گفتوگوها یک تعریف و نظم خاص دارد و از اینکه تنها بر مباحث نظری صورت گیرد اجتناب میشود بنابراین رویکردهایی که جنبه کاربردی دارد را بیشتر مطرح میکنیم. بحث ارزشهای انسانی و اخلاقی از نظر اسلام و مسیحیت، عدالت اجتماعی و شخصی از نگاه اسلام و مسیحیت و همینطور خانواده از نگاه اسلام و مسیحیت و دیگر ارزشها که دستاورد عملی داشته باشد ، صورت میگیرد.
*آیا با چالش خاصی هم در برپایی گفتوگوهای ادیان روبهرو بودهاید؟
-چالشی که امروز ما در میان گفتوگوهای ادیان با آن روبه رو هستیم این است که چگونه فرهنگ گفتوگو و ثمرات گفتوگو را به جامعه برسانیم چرا که باقی ماندن این مباحث در سطح نخبگانی کافی نیست در برخی دورهها هم بحث بانوان و نقش بانوان و خانواده در انتقال فرهنگ گفتوگو و مفاهیم، نقش جوانان و رسانهها سه محور اصلی قرار میگیرد.
در برخی نشستها ما توانستیم مباحث را از نگاه اندیشمندان مختلف مطرح کنیم این مسیر همیشه هم ادامه خواهد داشت و یک کنفرانس موردی نیست بلکه یک مسیری است که همیشه اندیشمندان مسلمان شیعه آن را هموار میکنند بنابراین زمانی که ما گفتوگو را می پذیریم یعنی میپذیریم که شما به عنوان کسانی که پیرو دین هستید مورد احترام هستید و فی نفسه یک پیام مثبت از جمهوری اسلامی ایران به دنیا میفرستید.
در بین کشورهای اسلامی ایران کشوری است که میتوانیم بگوییم آغازگر گفتوگوهای دینی بوده است چرا که در سابقه تاریخیاش نیز چنین گفتوگوهایی ثبت شده است
در بین کشورهای اسلامی ایران تنها کشوری است که میتوانیم بگوییم آغازگر گفتوگوهای دینی بوده است البته اگر مقداری به تاریخ بازگردیم میتوانیم بگوییم که در صد سال گذشته از زمانی که در اصفهان گروه گفتوگوی صفه تشکیل شد،گفتوگو با رهبران و اقلیتهای دینی سابقه تاریخی داشت تا به امروز که به صورت زنده در سطح بینالمللی با جهان گفتوگوی دینی میکنیم.
*تکلیف دفتری که عربستان در وین به منظور گفتوگوی ادیان تشکیل داده چیست، هدف از راه اندازی این دفتر چه بوده است؟
-عربستان در دو ـ سه سال اخیر به دلیل حمایتهایی که از گروههای افراطی و تروریستی کرده در موضع فشار قرار گرفته و برای اینکه یک مقدار این فشارها را کم کند دفتری در وین به نام گفتوگوی ادیان تأسیس کرد که این دفتر تنها یک ویترین است چرا که کشوری که در عمل خود دچار مشکل است و از گروههایی که کلیساها و مساجد و کلیساها را آتش میزند دفاع میکند، چطور میتواند بگوید که در حوزه گفتوگوی ادیان فعال است، حتی گفته میشود بسیاری از رهبران ادیان رسمیت این دفتر را نپذیرفتند تا جایی که پیش از عید دولت اتریش اعلام کرد که احتمال دارد این دفتر را تعطیل کند!
دفتر گفتوگوی ادیان عربستان سعودی در وین تنها یک ویترین است برای کاهش فشارهایی که از سوی کشورهای اسلامی در زمینه حمایت از تروریستها به عربستان میشود
ایران به خوبی ثابت کرده که در داخل کشور بیشترین تعامل را با اقلیتهای دینی دارد و از پتانسیلها، مواهب و تسهیلات خارجی هم استفاده میکند، حقوق اقلیتها را در نظر دارد و به نمایندگان اقلیتهای زردشتی، مسیحی، ارمنی و آشوری و کلیمی در مجلس هم امتیاز ویژه میدهد.
بنابراین واقعیتی مثالزدنی در جهان است که کشورهای مدعی دموکراسی و آزادی برای اقلیتهای مسلمان در کشورشان حقوق مساوی قائل نمیشود درحالیکه این حقوق را اقلیتهای مسیحی، یهودی و ... در ایران دارا هستند این عملکرد ایران متأسفانه علی رغم اینکه برای خیلیها ناشناخته است اما مرکز گفت وگوی ادیان به گوش رهبران جهانی میرساند و در برخی تماسها و نشستها مطرح میکند.
*لطفاً درباره برنامههایی که در سال جاری این مرکز در دست دارد، توضیحاتی بفرمایید؟
-با حمایتهایی که مرکز گفتوگوی ادیان از ناحیه مقامات ارشد نظام میشود این گفتوگو در ۲۵ سال اخیر ادامه داشته است و کسانی که اعضای هیئت علمی مرکز هستند در حوزههای دانشگاهی و در تولید محتوای اطلاعات و علمی در گفتوگوها مشارکت میکنند.
ما امسال ششمین دوره گفتوگو با اتریش را در مهر ماه و به میزبانی وین برگزار میکنیم، چهارمین کنفرانس گفتوگوهای دینی با اسقفان سوییس نیز مهر ماه و هشتمین دور گفتوگو با شورای جهانی کلیساها در میانمار و هشتمین دور گفتوگو با کره جنوبی را برگزار میکنیم و گفتوگوهایی با آفریقا، بالکان و آمریکای لاتین و بوسنی در برنامه پنج ساله آینده داریم.
*تقویمی که برای برپایی کنفرانسها در نظر دارید به چه صورت است، چه بازه زمانی را برای هر کنفرانس و نشستی در نظر دارید؟
-از نظر مقطع زمانی هر دو سال یک بار گفتوگوها را برگزار میکنیم که سعی میکنیم زمان بندی آن درست باشد و هر سال تمهیدات آن چیده و سال بعد کنفرانس و نشست برپا شود، برخی از گفتوگوها هم سالیانه برگزار میشود ، پیش از چاپ مجله نیز مجله الکترونیکی هر همایش منتشر میشود و به کتابخانهها و دفاتر محدودی هم مکتوب ارسال میشود یک مجله خبری گفتوگوی ادیان هم در ایران منتشر میشود که در نوع خود منحصر به فرد است، کارشناسان ما در مرکز گفتوگوی ادیان تمام فضاهای بینالمللی مربوط به اخبار ادیان را رصد، استخراج و ماهانه منتشر میکنند.
*با توجه به اینکه نزدیکترین دین به اسلام یهود است و در قانون اساسی ما هم کلیمیان نماینده دارند اما بازهم گفتوگویی با یهودیان صورت نمیگیرد، در حالی که مشکل ما با صهیونیستهاست...
-یهودیان یک جامعه بسته هستند و تمایلی برای تبلیغ دین و گفتوگو با ادیان دارند کمااینکه با مسیحیان هم کمتر گفتوگو میکنند همچنین تشخیص مرز بین صهیونیستها و یهودیان دشوار است به همین دلیل به صورت جداگانه ما با آنها گفتوگو نمیکنیم اما در نشستهای دینی ما از آنها دعوت میکنیم و آنها هم شرکت میکنند و دیدگاهشان را میگویند و بعضاً از ناحیه دیگر میزبانان نیز در دیگر کشورها دعوت میشوند.
*یک نکته دیگر که جایش در گفتوگوهای ادیان خالی است با توجه به اینکه نماینده پاپ یا پاتریارک ارامنه یعنی شخصیتهای والای مسیحی و بودیسم در جلسات حضور مییابند، از سمت ما چهرههای برجسته فقهی نظیر مراجع تقلید در این جلسات حضور ندارند، علت چیست؟
-البته پیشتر در گفتوگوها افرادی نظیر آیتالله امامی کاشانی یا هادوی تهرانی حضور داشتهاند اما مراجع تقلید به این علت که نوع بحثها متفاوت از مباحث آنهاست و مراجع هم برای حضور در این جلسات دشواریهایی دارند، تا به حال صورت نگرفته با این حال ما خودمان پس از برپایی این جلسات پیش آمده که خدمت آیت الله جوادی آملی ، آیتالله مکارم شیرازی یا حسینی بوشهری با هیئتی رفتیم و گزارشاتی به آنها داده و از توصیههایشان استفاده کردیم.
بنابراین همین که مرجعی ما را میپذیرد و ملاقات و تشویقمان میکند برای آنها هم سندیت دارد چرا که کسانی ما در این گفتوگو انتخاب میکنیم انسانهای فرهیختهای هستند که به لحاظ علمی و تألیفات و سطح دینی قابل پذیرشاند و در دنیا به لحاظ علمی میتوانیم بگوییم که باسوادترین اندیشمندان دینی را شیعیان دارند بقیه خیلی به مباحث دینی فلسفی ورود نکرده و تنها متون تاریخی را بازخوانی کردهاند به همین دلیل این جلسات بهترین فرصت برای معرفی اندیشههای دینی ماست.
باسوادترین اندیشمندان دینی در دنیا شیعیان هستند چرا که سایرین خیلی به مباحث دینی فلسفی ورود نکرده و تنها متون تاریخی بازخوانی میکنند
یادم است سال ۹۱ گفتوگوی دینی حول محور عدالت اجتماعی در واتیکان برگزار شد اعضای هیئت ۹ نفره ما در سخنرانیشان مدام کدهایی از خطبههای امام علی (ع) و دیگر ائمه میدادند سایر هیئتها در زمان تنفس این کدها را از ما میپرسیدند تا بدانها رجوع کنند، بنابراین این گفتوگوها بهترین فرصت است تا ما بتوانیم به زبان علمی در مقام گفتوگو حرفهایمان را بزنیم و اینها در دراز مدت تأثیر خود را خواهد گذاشت.
*آیا تا به حال مستندسازی هم برای تهیه گزارش و مستند از این کنفرانسها با خود همراه کردهاید؟
-متأسفانه خیر، برخی گروهها مثل واتیکان معتقدند که نباید این مسائل رسانهای شود چرا که ممکن است از آنها سواستفاده شود برخی هم مشکلی ندارند ما در ایران رسانهها را باز میگذاریم منهای واتیکان که تنها در مراسم افتتاحیه خبرنگار میآید، بهرحال اگر خبرنگار و مستندساز موجهی هم همراه ما باشد مفیدتر خواهد بود و خوراک خوبی برای مستندسازی است بنابراین اگر برخی رسانهها تمایل داشته باشند که ما را همراهی کنند ما استقبال میکنیم تا الان با شورای جهانی کلیساها دوبار این رسانهای سازی انجام شده و مشکلی در این زمینه نداریم البته بسیاری ازاینها مثل واتیکان هنوز عادت به چنین چیزی ندارند باید به تدریج آنها را وارد این فضا کرد.
ادامه دارد...
نظر شما