به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ حسن شیخ حائری در یادداشتی به لزوم وجود نقشه ذاه برای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب پرداخته است.متن کامل یادداشت به این شرح است:
هفدهم دی ماه هر سال، یادآور خاطره تلخ سال ۱۳۱۴ و کشف حجاب اجباری رضاخانی است، اقدامی که رضاخان برای انجام آن، برنامه ریزی چند ساله ای کرد و پس از اقداماتی نظیر "تاسیس کانون بانوان" یا "عرضه ارزان پوشاک مدرن"، خود پیشقدم شد و به تشویق محمود جم، دستور داد تا در مراسم افتتاح دانشسرای تهران، همسر و دخترانش به همراه همسر و دختران وزرا، بدون حجاب در مراسم حاضر شوند و البته مردان هم از کلاه پهلوی و لباس متحد الشکل استفاده کنند!
او این کار را به تبعیت کورکورانه ازکشورهایی نظیر ترکیه به انجام رساند و در خیال خام خود می پنداشت که اگر ظاهر افراد مدرن و اروپایی شود، خود کشور هم متجدد و متمدن خواهد شد!
فرهنگ اسلامی– ایرانی ایرانیان امّا باعث شد تا کشف حجاب رضاخانی از همان ابتدا با مقاومت مواجه شود ؛ چراکه عفاف و حجاب از عناصر غیر قابل انکار در ایران بود و عموم مردم این حکم الهی را با گوشت و پوست خود محافظت می کردند.
این گونه بود که این اقدام سخیف با خروج رضاخان از ایران در سال ۱۳۲۰، به تاریخ پیوست و اگرچه محمدرضا پهلوی هم سعی کرد مبارزه ای غیر علنی با فرهنگ عفاف و حجاب داشته باشد، اما رائحه نظام توحیدی عدالت محور، وزیدن گرفت و تجمیع همین نوع ارزش ها بود که انقلاب اسلامی را به ثمر رساند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و از آنجا که عفاف، حجاب، نجابت و پاکدامنی، از عناصر تفکیک ناپذیر زن و مرد ایرانی بود، شاید لازم نمی نمود که جمهوری اسلامی ایران در سال های اولیه، توجه خاصی به این مقوله داشته باشد، به ویژه آن که دو سال بعد از انقلاب هم، کشور درگیر جنگی تحمیلی و ناخواسته شد، دفاع مقدسی که خود منادی حجاب و عفاف بود و این فرهنگ را نشر می داد و محافظت می کرد.
پایان جنگ تحمیلی امّا، کشور جنگ زده ما را به سوی سازندگی سوق داد و شاید غفلت نسبی مسئولان از مسائل فرهنگی و به ویژه فرهنگ عمومی در دهه هفتاد باعث شد تا این رویکرد غافلانه به همراه تهاجم فرهنگی دشمن، فضا را آرام آرام تغییر دهد و فرهنگ های ناخواسته در این کشور سر برآورند.
این بود که شورای فرهنگی اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی در فروردین ماه ۱۳۸۲ مجاب شد تا طرح توسعه "فرهنگ عفاف و حجاب" را در این شورا مطرح و به تصویب برساند، طرحی که سعی می کرد ضمن هشدار در مورد آسیب های فرهنگ بیگانه، بر اهمیت آموزش بنیادین در خانواده، مدرسه و جامعه جهت یادآوری اهمیت و ارزش عفاف و حجاب تاکید ورزد.
همچنین در این طرح به مواردی مانند ضرورت رعایت حجاب در دستگاه های اجرایی کشور و تشویق افراد با حجاب اشاره شده و خواسته شده بود تا این قانون به شکل مستمر در جلسات شورای فرهنگ عمومی استان ها مورد توجه قرار گیرد و گزارش های منظمی در این باره به رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور ارائه شود.
البته بخش اعظم این طرح سعی داشت که وظایف مشخص و متعدد دستگاه های مختلف اعم از وزارتخانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، علوم تحقیقات و فناوری، بهداشت، کشور، ورزش و جوانان و حتی وزارتخانه هایی مانند صنعت، معدن و تجارت، امور خارجه، راه و شهرسازی، اقتصاد، ارتباطات و فناوری اطلاعات و رفاه و امور اجتماعی را لیست کند، وزارتخانه هایی که برخی از آنها در آن زمان، نام دیگری را یدک می کشیدند.
همچنین در این فهرست بلندبالا، ضمن اشاره به وظایف قوای مقننه و قضائیه، نام نهادها و سازمان هایی مانند صداوسیما، نیروی انتظامی، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری ها، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، بهزیستی، مدیریت و برنامه ریزی، میراث فرهنگی، نیروی مقاومت بسیج و مرکز امور زنان و خانواده هم آمده است.
به طور مثال وظایف قانونی صداوسیما در این طرح، در ۳۱ بند تشریح شده است که یکی از آنها "نظارت مستمر بر تبلیغات تجاری به منظور جلوگیری از روحیه مصرف گرایی و تجمل پرستی" است، موردی که امروزه کمتر در صداوسیما به چشم می خورَد. همچنین از مجلس شورای اسلامی خواسته شده تا ضمن اصلاح قوانین، تهیه و تصویب طرح های آسان سازی ازدواج را در دستور کار قرار دهد.
باید گفت مروری بر شرح وظایف این دستگاه ها در این قانون، نشان می دهد که اکثریت آنها در شرح وظایف زیر مشترک هستند:
یک . شناخت و درک اهمیت فرهنگ عفاف و حجاب
قانون توسعه فرهنگ عفاف و حجاب به درستی بر این باور است که نکته ای مهم تر از این نیست که تک تک افراد جامعه، باید نسبت به اهمیت این مسئله وقوف پیدا کنند؛ به بیان دیگر این که "حجاب محدودیت نیست و مصونیت است"، باید از بیلبوردها و تبلیغات محیطی، به قلب و جان مردم نفوذ کند و البته در این مسیر، آموزش غیر مستقیم و مستقیم همراه با استدلال و پاسخ به شبهات احتمالی، در معرفت رسانی به مردم نقش ویژه ای دارد و نقش برخی از دستگاه ها مانند آموزش و پرورش یا رسانه ها را در آموزش والدین و کودکان و نوجوانان، پر رنگ تر می کند.
بدیهی است والدین آگاه و آموزش دیده بهتر می توانند در نهاد مهم خانواده، این مفهوم را برای کودکان فرهنگ سازی کنند و ترویج دهند و البته آموزش و پرورش آگاه و هوشیار هم که با گروه سنی بسیار مهم و حساس کودک و نوجوان سر و کار دارد، می تواند در تعمیق این فرهنگ، نقش ویژه ای بازی کند.
بنابر این می توان گفت که توسعه فرهنگ عفاف و حجاب نیاز به تبلیغ دارد و البته تبلیغ چهره به چهره، مهم ترین راهبرد است؛ همچنین در این راستا و برای اطلاع رسانی بهتر، بیشتر و البته الگوسازی، نقش بی بدیل رسانه ها غیر قابل انکار است.
این گونه است که شناخت و تبیین فرهنگ عفاف و حجاب، گام اول است و در این راه توجه به پژوهش های کاربردی به همراه نشست های گفت و گو، مشاوره و مناظره بسیار مهم است تا شیوه اقناعی درباره همه افراد به کار گرفته شود.
لازم است به این نکته هم اشاره شود که در کنار شناخت و تبیین نظری، رعایت گام عملی هم از باب "دو صد گفته چو نیم کردار نیست" از سوی همه و بویژه متصدیان، مسئولان و فرهنگ سازان بسیار مهم می نماید.
دو. اهتمام به تولید
اهتمام به تولید از دو منظر قابل توجه است، یکی تسهیل تولید و ارائه مدل های مناسب و متنوع پوشاک و لباس اسلامی– ایرانی که با اختصاص یارانه غیر قابل تبدیل برای مصرف کنندگان در کنار رفع پاگیرهای بی مورد قانونی در این زمینه همراه باشد و دیگری، تولید برنامه ها و محصولات متنوع فرهنگی هنری و تولید محتوا در جهت فرهنگ سازی امر عفاف و حجاب.
بنابر این در اهتمام به تولید باید به معرفی نمونه های برتر و عدم معرفی نمونه های نامناسب پرداخت تا عملا نسبت به فرهنگ سازی عفاف و حجاب منجر شود.
سه . نظارت و راهبری مستمر
فرهنگ سازی عفاف و حجاب، مسئله ای مقطعی و دوره ای نیست، بلکه نیاز به رصد مستمر دارد. این رصد البته در شرح وظایف برخی از دستگاه ها و نهادها، نمود بارز و عینی دارد اما در حقیقت، بر همگان است تا نسبت به نظارت همگانی و عمومی اقدام کنند و از این مجال دریغ نورزند.
همچنین شایسته است برای جمع بندی مسائل مربوط به فرهنگ سازی عفاف و حجاب، این سه نکته مورد توجه همگان بویژه نهادهای سیاستگذار و اجرایی قرار گیرد:
یک . عفاف و حجاب مسئله ای مختص زنان نیست، بلکه مردان جامعه هم باید عفاف و حجاب متناسب خود را رعایت کنند، بنابراین در همه برنامه ریزی ها باید این نکته مورد توجه قرار گیرد.
دو . عفاف و حجاب نباید در دو مسیر "تبیین" و "ترویج" متوقف شود، بلکه گام سوم به عنوان گامی اساسی و تحکیمی شناخته می شود که همانا "تعمیق" و نهادینه سازی فرهنگ عفاف و حجاب است. در حقیقت در تعمیق و نهادینه سازی، شناخت و معرفت به "اعتقاد" تبدیل می شود و البته وقتی مسئله ای به اعتقاد تبدیل شود، ماندگاری فراوانی خواهد داشت.
فراموش نکنیم که برای نهادینه سازی فرهنگ عفاف و حجاب، نوشتن و دنبال کردن "نقشه راه جامع" و توجه به مقولات مهمی مانند ضرورت "پیوست فرهنگی" برای همه طرح های مهم کشور ضروری است.
کوتاه سخن آن که فرهنگ عفاف و حجاب برای توسعه و گسترش خود، نیاز جدی دارد تا همه نهادها و دستگاه ها را با تمام ظرفیت خود در صحنه ببیند و البته لازم است تا نهادی به عنوان متولی امر، نقش هماهنگی و هم افزایی این فعالیت ها بر عهده گیرد.
حسن شیخ حائری
کارشناس ارشد فرهنگ و رسانه
نظر شما