به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «غلامرضا طاعتی» از مجموعه مشاهیر نشر کتاب ایران است که بهنام رمضانینژاد به بررسی حضور این ناشر در عرصه کتابفروشان ناشر پرداخته است.
محفل فرهنگی دیرپا در کتابفروشی طاعتی
پشت جلد کتاب در معرفی ناشری از خطه گیلان آمده است: «غلامرضا طاعتی (۱۳۵۵ـ۱۲۸۸ش) در رشت به دنیا آمد. او از دوازده سالگی با کتابداری در کتابخانه انجمن اخوت با کتاب آشنا شد. طاعتی در همین انجمن با عبدالرحیم خلخالی آشنا شد و پس از انحلال انجمن، به همکاری با او در «کتابفروشی کاوه/ همایون» پرداخت. پس از درگذشت خلخالی، کتابفروشی او به طاعتی واگذار شد و نام کتابفروشی به «کتابخانه طاعتی» تغییر یافت و علاوه بر سرآمد بودن در رشت، در سراسر ایران شناخته شده بود. انتشارات کتابخانه طاعتی نخستین آثار هوشنگ ابتهاج و محمود طیاری را منتشر ساخت و از آغازگران نشر پژوهشهای گیلانشناسی بهشمار میآمد.»
عشق و علاقه به کتاب در خاندان طاعتی موروثی بود و وی همه عمر در این عرصه ماند و کوشید تا در نشر کتاب موثر باشد. در رابطه با پیوند این ناشر گیلانی و کتاب میخوانیم: «غلامرضا از نوجوانی به مجامع فرهنگی راه یافت، و تا واپسین روزهای حیات، که خود محفل فرهنگی دیرپایی در کتابفروشیاش فراهم آورده بود، بیش از چهل سال در کار کتابندگی کوشید. به نوشته ادارهچی «سالهای نوجوانی و جوانی طاعتی... با کتاب و کتابداری گذشت، پس اگر به کتابفروشی روی آورد، از بد حادثه نبود، عشق و بستگیاش به کتاب بود، کارگزاری به فرهنگ بود، و این همه نشانی از فرهنگ، فرهیختگی، و دانشی بودن خود و خاندانش است.» (ص ۸)
سلیقه منحصربهفرد در طراحی فضای کتابفروشی
غلامرضا طاعتی درباره فرهنگ ایران فرد بیاطلاعی نبود برخی نام گزینیها و فعالیتهایش به دلیل آگاهی بود که از مسائل ایران داشت. در رابطه با شریک طاعتی در کتابفروشی کاوه آمده است: «طاعتی، بهواسطه بازگشایی کتابفروشی کاوه در رشت، با سید عبدالرحیم خلخالی آشنا شد. خلخالی، بعد از گذر از فراز و فرودهای مبارزات مشروطه به به تخت نشستن رضاخان، از مبارزات سیاسی کناره گرفت و دیگربار خود را این بار تماموقت. وقف نشر فرهنگ و ادب کرد. بنا بر اسناد، خلخالی دستکم از ۱۳۰۶ش به بعد، کتابفروشی کاوه را به اعتبار روزنامه کاوه که در برلین منتشر میشد، در تهران، و به نوشته فرزندش، با کمکهای مالی برخی از بازماندگان حزب دموکرات بنیاد گذاشت.» (ص ۱۴)
نوع چیدمان کتابفروشی در زمانی که این کارها چندان متداول نبود، حکایت از علاقه خاص طاعتی به کتاب و حرفه کتابفروشی دارد. درباره سلیقه وی در آراستن کتابفروشی میخوانیم: «طاعتی در طراحی فضای کتابفروشی سلیقه منحصربهفردی به کار برده بود، که آن را از کتابفروشیهای دیگر، حتی کتابفروشیهای آن زمان تهران، متمایز میکرد. یکی، ویترین بیرونی کتابفروشی بود که بسیاری را مجذوب خود میکرد. نمای بیرونی ویترین با نقش مداد تراشیدهشده رو به بالا، و نقش کتاب کندهکاریشده در پایین ویترین بود. درِ ورودیِ کتابفروشی در وسط، و قفسههای کتاب بر دیوارهای دوطرف قرار داشت. بر پیشانی ورودی کتابفروشی جمله «الکتب بساطین العلما» نقش بسته بود که در واقع شعار کتابخانه طاعتی بود.» (ص ۱۸)
کتابفروشی عمدتا شغلی خانوادگی در دهه ۳۰ و ۴۰
در شهرهایی که اهل ادب و علم نشو نما داشتند، معمولا کتابفروشیها محل خوبی برای تبادل آراء و اندیشه هستند. در رشت نیز که فرهیختگان سرشناس خود را داشت، آمده است: «کتابخانه طاعتی واسطه آشنایی محمد روشن با ابراهیم پورداوود بود. نیز، جوانان آن روزگار رشت، از جمله محمود بهزاد، عبدالعلی طاعتی و محمد روشن، که بعدها هریک از سرشناسان علم و ادب شدند، هنگام حضور بزرگان، بهسوی کتابخانه طاعتی میشتافتند. ازهمینرو، کتابخانه طاعتی را، در آن سالها، باید مؤسسه علمی، ادبی و تاریخی کوچکی بهشمار آورد، زیرا کسی که از کتابخانه بیرون میآمد، ولو اینکه چیزی نمیخرید، بهرهای از اخلاق و علم و ادب میگرفت.» (ص ۲۱)
همایون صنعتیزاده در کتاب «بنکداری کتاب» با اشاره به موروثی بودن کتابفروشی در گذشته آورده است: «نکته قابل توجه درخصوص کار نشر کتابخانه طاعتی، رابطه کتابفروشی و نشر در آن روزهاست. همایون صنعتیزاده مشخصات عمده کار چاپ و نشر و فروش کتاب را در اواخر دهه ۱۳۳۰ چنین برمیشمارد: کتابفروش و ناشر هویت داشتند. کتابفروشیها پیشخوان داشتند و کتاب در دسترس مشتری نبود. معاملات کتاب میان کتابفروشیهایی که ناشر بودند بیشتر بهصورت تهاتر و معاوضه بود. کتابفروشی و نشر عمدتا شغل خانوادگی بود. آشنایی و اطلاع کتابفروشان ناشر از کتاب، کم و بیش، در همان حد آشنایی و اطلاعی بود که خرازیفروش و پارچهفروش و خواربارفروش از اجناسی داشت که در فروشگاههای خود میفروخت. جز این، در سالهای ۳۰ و ۴۰ نمیشد مشکلات کتابفروشی و نشر را از هم جدا کرد.» (ص ۲۸)
کتابفروشی پر از طنین سخنان معینها، پورداودها و نفیسیها
پس از درگذشت طاعتی روزنامهها از وی به عنوان پیر کتابفروشان رشت یاد کرده و مینویسند: «چند روز پس از درگذشت غلامرضا طاعتی، روزنامه «کیهان» نوشت که هنرمندان گیلانی در مرگ یک حامی به سوگ نشستند، و این «برای هنرمندان و جامعه کتابخوان و فرهنگی رشت، ضایعهای بزرگ بود»، و روزنامه «اطلاعات» خبر درگذشت را اینگونه نوشت: «پیر کتابفروشان رشت درگذشت. حاج غلامرضا طاعتی مدت نیم قرن به گسترش ادب و فرهنگ در این سامان همت گماشت. کتابفروشی وی پر از طنین سخنان استاد معینها، پورداودها و سعید نفیسیها است.» (ص ۳۶)
کتاب «غلامرضا طاعتی» از مجموعه مشاهیر نشر کتاب ایران تالیف بهنام رمضانینژاد در ۴۸ صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به بهای ۵ هزار تومان از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شده است.
نظر شما