به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روابط عمومی کرسی های آزاد اندیشی؛ آیتالله علی اکبر رشاد عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره است که از اولین روز تاسیس این هیئت، مسئولیت اداره آن را برعهده داشتهاند.
با ایشان در مورد ماهیت و موانع پیش رو و راهکارهای برطرف کردن چالشهای هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره به گفت و نشستیم که ماحصل آن از منظرتان میگذرد.
* با تشكر از اينكه وقت خود را براي مصاحبه در اختيار ما گذاشتيد. استحضار داريد: مقام معظم رهبري(دام ظلّه) اخيراً رهنمودهايي را درخصوص كرسيهاي آزادانديشي ارائه فرمودند و باتوجه به اينكه واژهي «كرسي» و تركيبهاي گوناگون آن، مانند «كرسي نظريهپردازي»، «كرسي نقد»، «كرسي مناظره»، «كرسي آزادانديشي»، و... به چه معناست؟ اصولاً بفرماييد كه آيا «كرسي» در معني واحدي بهكار ميرود؟ چند نوع كرسي داريم؟ و كرسيهاي آزادانديشي در كجاي اين طبقهبندي جاي ميگيرد؟
بسم الله الرحمن الرحيم.
كلمهي كرسي، واژهاي عربي بهمعني محل استقرار، تخت و صندلي است؛ اين كلمه در ادبيات علمي قديم و جديد به معاني مختلف به كار ميرود:
1. در ادبيات علمي قديمتر بهمعني محضر درس و قريب به كلاس امروزي بهكار ميرفته، به اين معني ميگويند: در حوزهي قديم تهران كرسيهاي فقه و اصول يا حكمت پررونقي برگزار ميشده، يا فلاني در دانشگاه صاحب كرسي است.
2. كرسي معناي سنتي ديگري دارد كه نزديك به معني اول است و كاربرد آن در دانشگاههاي اروپايي رايجتر است. در اين معنا كرسي عبارت است از: «واحد علميِ موضوعي آكادميك مستقر در يك مركز علمي». در واقع همان دپارتمان علمي كه استاد برجستهاي محور فعاليتهاي آن است و اساتيدي نيز عضو آن هستند. براي مثال ميگويند: كرسي شرقشناسي، كرسي ايرانشناسي و يا كرسي اسلامشناسي. نوعاً در اين كرسيها به كار مطالعاتي و نيز آموزشي ميپردازند. اين تعبير سنتي از «كرسي» اصطلاح رايجي است و در دانشگاههاي جهان هم مصاديق فراواني دارد.
3. در روزگار ما و در ايران، «كرسي» معناي سومي نيز پيدا كرده است؛ به اين صورت كه مثلاً منظور از تعبير «كرسي آزادانديشي» عبارت است از «نشستي بحثي و چالشي كه يك اساتيد يا دانشجويان مدعيات و نظرات خود را در آن ارائه ميكنند و كسي يا عدهاي نيز آن نظرات را نقد ميكنند». به چنين فرايندي اصطلاحاً كرسي آزادانديشي گفته ميشود. اين تعريف از كرسي بهمعناي ارائهي سمينار انتقادي و يا نشست نقد و مناظره شبيهتر است تا به معناي چهارم آن كه در هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي تعريف شده و نيز به معناي اول و دوم سنتي كلمهي كرسي كه در عرف حوزهها و دانشگاهها و نظام آكادميك جهان رايج است، تفاوت ميكند.
4. معناي ديگر «كرسي» كه در ادبيات هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي تعريف شده، عبارت است از: «واحد مرجع نظارتي و حمايتي، نسبت به نظريهها و نوآوريها و نقدهاي جديدِ علمي كه در حوزهي معرفتي و علمي مشخصي مطرح ميشود و در يك فرايند مشخص، مورد ارزيابي، نقادي، دفاع و داوري قرار ميگيرد». «كرسي» در اين اصطلاح، واحدي است كه با عضويت شماري از صاحبنظران برجستهي يك حوزهي موضوعي و مطالعاتي در درون هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي تشكيل ميشود و براساس فرايندي مصوب، در جهت بررسي يك مدعاي علمي و نقد و دفاع و داوري دربارهي آن فعاليت ميكند.
به اين ترتيب معناي چهارم از اصطلاح كرسي با دو مفهوم سنتي و نيز كاربرد جديد آن كاملاً تفاوت دارد. به اين ترتيب كلمهي كرسي، امروز دستكم چهار كاربرد دارد.
* اجلاسيه در تعبير هيئت حمايت به چه معني است؟ چند نوع اجلاسيه در كرسيها تشكيل ميشود؟
نوع چهارم از كاربرد كرسي (واحدهاي مرجع تشكيلشده در هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي) داراي فرايند خاصي است كه مهمترين مرحلهي آن تشكيل «اجلاسيه» است. تشكيل اجلاسيه گاه در يك نشست و گاه چندين نشست صورت ميگيرد. اجلاسيهها به دو دستهي كلي «پيشاجلاسيه» و «اجلاسيه» تقسيم ميشوند؛ همچنين با توجه به سطح مدعا نيز داراي اقسامي به اين شرح هستند:
1. اگر اجلاسيهاي براي مدعايي تشكيل شود كه واجد سطحي از نظريه (ابرنظريه و كلاننظريه، نظريهي غيرگسترده، نظريهي نيمگسترده) است، به آن «اجلاسيهي نظريهپردازي» و يا «اجلاسيهي دفاع و داوري نظريهپردازي» گفته ميشود.
2. گاه نيز مدعا در حد نظريه و اقسام آن نيست، بلكه فروتر از نظريه است؛ براي مثال موضوع آن در حد يك نظر نو است و نه نظريهي جديد كه به آن «اجلاسيهي نوآوري» گفته ميشود. بنابراين براي ارائه و ارزيابي مدعايي در سطح نظريه و يا بالاتر از آن، تا ارائهي يك دانش، از «اجلاسيهي نظريهپردازي» استفاده ميشود و براي كمتر از آن از «اجلاسيهي نوآوري».
3. گاه نيز ممكن است يك نفر تنها نقدي بر نظر، نظريه و يا يك دانش داشته باشد كه به آن «اجلاسيهي نقد» گفته ميشود.
4. نوع چهارم اجلاسيه نيز «اجلاسيهي مناظره» است. مناظره طرفيني است به اين صورت كه دو رقيب فكري با هم چالش ميكنند، حال ممكن است يك نفر مدعايي داشته باشد و ديگري مهاجم و ناقد باشد و نيز ممكن است هركدام مدعايي داشته باشند و مدعاي يكديگر را نقد كنند. البته در مناظرههاي علمي نيز هيئت داوران حضور دارند.
به اين ترتيب «اجلاسيه»ها چهار رتبه دارند: 1. نظريهپردازي، 2. نوآوري، 3. نقد، 4. مناظره، همهي اين چهار نوع و رتبه نيز تحت اشراف كرسيهاي علمي هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي صورت ميبندد.
مرجع و مسئول برگزاري چنين اجلاسيههايي فقط هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي است و به جهت اينكه فرايند برگزاري اجلاسيهها تحت اشراف و طبق فرايند كرسيهاي هيئت حمايت صورت ميگيرد، گاه از اين اجلاسيهها به كرسي نيز تعبير ميشود.
موضوع اجلاسيهها فقط مباحث علمي و نظري است و در آنها عالمان صاحبنظر مدعاي خود را ارائه ميكنند؛ بنابراين هدايت فعاليتهاي دانشجويي، مباحث عمومي و اجتماعي به عهدهي اين كرسيها نيست. البته ممكن است يك نظريه، نوآوري، نقد و يا مناظره معطوف به يك مسئلهي سياسي و يا مربوط به يك مبنا و از مباني نظام هم باشد. بنابراين موضوع محدود نيست، ولي شيوه اينگونه است كه سطح كار بايد علمي باشد و طبعاً صاحبنظران حضور پيدا ميكنند و ارائهكنندهي مدعا، و بهخصوص داوران و ناقدان بايد استاد تمام و يا حداقل دانشيار و يا اساتيد حوزويي باشند كه در عرف حوزه در سطح همين استادان و دانشياران دانشگاهي قلمداد ميشوند.
در اجلاسيهها قهراً هيئت داوران و كميتهي ناقدان حضور دارند و صاحب نظريه و ادعا مطلب خود را ارائه ميكند؛ ناقدان نيز در چهارچوب ضوابط به نقد آن ميپردازند. همچنين داوران هم حاضر هستند و ممكن است ديگر حضار نيز نظرات خود را ارائه كنند و در نهايت داوران سؤالات خود را از صاحب مدعا و نظر ميپرسند و اگر نقدها را كافي دانستند و پرسشهاي آنها كافي بود و صاحب نظريه نيز دفاع لازم و كافي را انجام داد، آنگاه جلسهي محرمانهاي تشكيل ميشود و راجع به اين مدعا داوري ميكنند. به چنين فرايندي در مجموع «اجلاسيه» گفته ميشود كه در ذيل كرسيهاي نظريهپردازي، نوآوري و نقد و مناظره تشكيل ميشود. در اين فرايند ممكن است يك مدعا در يك جلسه به نتيجه برسد، ولي غالباً به يك نشست بسنده نميشود و گاه ممكن است تا ده نشست با حضو داوران و ناقدان برگزار شود. ما طرحها و مدعاهايي داشتهايم كه تا نزديك به ده نشست دو ساعته براي طرح و نقد و دفاع و داوري آنها برگزار شده است.
اگر بخواهيم نگاهي آماري به اجلاسيههايي كه تاكنون در هيئت حمايت برگزار شده داشته باشيم بايد گفت تا به حال شانزده اجلاسيهي نظريهپردازي، پانزده اجلاسيهي نوآوري، پنج اجلاسيهي نقد و همچنين در مجموع 29 پيشاجلاسيه برگزار شده است. از اين مجموع در حوزهي نظريهپردازي تاكنون نُه اجلاسيهي موفق داشتهايم، در حوزهي نوآوري يازده اجلاسيهي موفق و در حوزهي نقد نيز يك اجلاسيهي موفق برگزار شده است.
در گذشته اهتمام هيئت، بيشتر مصروف برگزاري چهار نوع كرسي نظريهپردازي، نوآوري، نقد و مناظره بود و نوع پنجم كه كرسيهاي آزادانديشي است كمتر مورد اهتمام قرار ميگرفت و گفته ميشد اين كرسيها را بايد دانشگاهها برگزار كنند؛ اما اخيراً و با توجه به تأكيدات رهبر معظم انقلاب و مسئولين و ضرورتهايي كه بهوجود آمده، كرسيهاي آزادانديشي بهمعناي سمينارهاي انتقادي و نشستهاي چالشي بيشتر در دستور كار همكاران ما قرار گرفته و براي سال 94 برنامهي بسيار گستردهاي براي برگزاري كرسيهاي آزادانديشي تدارك ديدهايم.
در دورهي جديد فعاليتهاي هيئت كه روند پرشتابي نيز پيدا كرده است، كرسيهاي آزادانديشي جايگاه خاصي دارند و حتي در تشكيلات دبيرخانهي هيئت حمايت يك معاونت با عنوان «معاونت آزادانديشي» براي توسعهي كرسيهاي آزادانديشي تأسيس كردهايم.
* مسئوليت برگزاري انواع كرسيها برعهدهي چه دستگاههايي است؟
تأكيد ميكنم كه مسئول برگزاري چهار نوع كرسي نظريهپردازي، نوآوري، نقد و مناظره، منحصراً و به تصريح قانون، هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي است؛ اما برگزاري كرسيهاي آزادانديشي مسئوليت منحصربهفرد هيئت نيست و همهي دانشگاهها، حوزهها، پژوهشگاهها و مراكز علمي و فرهنگي ميتوانند اين كرسيها را برگزار كنند؛ ستاد چنين كاري نيز عملاً در وزارت علوم و نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها تعريف شده؛ دوستان ما در وزارت علوم و نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري نيز آييننامهي مشخصي را تنظيم و تصويب كردهاند و خود را متولي اين كار ميدانند. البته اين دوستان نيز در اين مورد بهخصوص مدعي نيستند كه متولي منحصربهفرد هستند و ما نيز چنين ادعايي نداريم. ما معتقديم هر دستگاهي كه در خود توانايي برگزاري كرسيهاي آزادانديشي را در سطح علمي و قابل قبول ميبيند بايد اين كار را انجام دهد؛ زيرا اين كرسيها هويت حقوقي ندارد.
البته درخصوص چهار نوع كرسي اول بايد گفت كه اين كرسيها هويت حقوقي دارند، به اين معنا كه بر داوري آنها آثار حقوقي مترتب است و به استادي كه نظريهي خود را در هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي، مطرح ميكند و به تأييد هيئت ميرسد، امتيازات درخور توجهي داده ميشود؛ كرسيهاي نوآوري، نقد و مناظره نيز همينطور است. برگزاري اين كرسيها در ارتقاي اعضاي هيئت علمي مؤثر هستند و علاوه بر جنبهي علمي، جنبهي حقوقي نيز دارند؛ همچنين حيث علمي اين دست از كرسيها بسيار قويتر است؛ زيرا اين اجلاسيهها بسيار سختگيرانه برگزار ميشوند.
اما كرسيهاي آزادانديشي هويت حقوقي ندارند و اثر حقوقي بر آنها مترتب نيست؛ بلكه يك فعاليت علمي آزادند و هر دستگاهي ميتواند آن را اجرا كند و هر استادي مطالب خود را ميتواند در معرض آن قرار دهد، بلكه محدود به سطح اساتيد هم نيست و دانشجويان نيز ميتوانند در كرسيهاي آزادانديشي نظرات خود را ارائه كنند. درنتيجه كرسيهاي آزادانديشي به دو سطح اساتيد و دانشجويان تقسيم ميشود كه البته دوستان ما در هيئت حمايت درخصوص كرسيهاي آزادانديشي اساتيد فعالتر هستند، ولي كرسيهاي آزادانديشي دانشجويي را بيشتر دستگاههاي ديگر برگزار ميكنند.
* بفرماييد علت يا علل فعالنشدن «خانهي ملي گفتگوي آزاد» چيست؟
نوع ديگري از نشستها و يا كرسيهاي علمي تعريف شده كه بر طبق مصوبهي شوراي عالي انقلاب فرهنگي متولي خاص دارد، ولي هنوز فعال نشده است. در شوراي عالي انقلاب فرهنگي اساسنامهي نهادي تحت عنوان «خانهي ملي گفتگوي آزاد» تصويب شد و حسب ارشاد رهبر معظم انقلاب در اين چهارچوب مقرر شد كساني كه ادعايي در آنجا مطرح ميكنند، حتي اگر ادعايي باشد كه از نظر عقيدتي قابل طرح عمومي نيست، براي مثال حتي اگر كسي راجع به توحيد هم حرفي دارد در اينجا مطرح كند؛ منتها بايد در محضر داوران و ناقدان بافضل باشد و در يك جلسهي علمي؛ جلسات نيز بايد كاملاً محرمانه برگزار شود و كسي به لحاظ سياسي و اجتماعي مورد تعرض قرار نگيرد.
بنابراين هدف از تشكيل خانهي ملي گفتگوي آزاد، ايجاد محيطي است كه افراد مختلف بتوانند صحبتهاي خود را حتي درخصوص مسائل ديني، عقيدتي و سياسي مطرح كنند و شايد بتوان گفت اين نوع از نشستها نوع ششم از كرسيها است. متولي برگزاري چنين نشستهايي نيز همان نهادي است كه تحت عنوان خانهي ملي گفتگوهاي آزاد به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده و تحت اشراف هيئت حمايت است؛ اما اين نهاد هنوز فعال نشده و مهمترين دليل آن نيز مشكلات بودجه و امكانات است. حدود ده سال است كه راهاندازي اين نهاد به تصويب رسيده؛ اما به دليل عدم تأمين بودجه هنوز فعاليت خود را آغاز نكرده است. بنده كه سالهاست مسئول هيئت هستم هزينهي فعاليت هيئت را به هر صورت كه ممكن بوده تأمين كردم در اين راه نه دولت رسماً و رأساً به ما كمك كرد و نه هيچ مرجع ديگري، بلكه از امكاناتي كه در اختيار ما بود و ازجمله از ظرفيتهاي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي استفاده كردم و هيئت را اداره كردم.
البته كمكهاي مختصري از سوي برخي دستگاهها شد، ولي مرجع مسئولي زير بار تأمين بودجه مورد نياز نرفت. اين روند تا دو سال اخير ادامه داشت تا اينكه دبيرخانهي شوراي عالي انقلاب فرهنگي مسئوليت تأمين بودجه را پذيرفت و الان در اعتباراتي كه به دبيرخانه پرداخت ميشود هزينههاي هيئت حمايت نيز ديده شده. لكن تأمين هزينهي خانهي ملي گفتگوي آزاد از دست من برنميآمد و از بودجهي پژوهشگاه هم نميتوانستيم استفاده كنيم و تا امروز نيز اعتبار مورد نياز تأمين نشده است؛ به همين جهت است كه هنوز فعال نشده، ولي در برنامهي سال 94 هيئت حمايت اين مسئله را گنجاندهايم كه انشاءالله اگر امكانات فراهم شود و محل و بودجه مناسب تأمين شود، كار را شروع خواهيم كرد. البته محل مشخص شده و دوستان درصدد آمادهسازي آنجا هستند. دبيرخانهي شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز وعدهي كمك مالي دادهاند؛ اگر اين دو امكان فراهم شود خانهي ملي گفتگوي آزاد را هم فعال خواهيم كرد.
اما در جهت تأسيس و فعالكردن خانهي ملي گفتگوي آزاد علاوه بر امكانات فيزيكي و مادي امكانات نرمافزاري نيز لازم است. خانهي ملي گفتگوي آزاد بايد بتواند به لحاظ امنيتي و قضايي تضمين مناسب را به افرادي كه قصد ارائهي نظرات خود را دارند بدهد. من در گذشته در اين خصوص با رئيس قوهي قضائيهي وقت و همچنين وزير اطلاعات وقت مكاتبه كردم، ولي چون اجابت نشد ما نتوانستيم كار را آغاز كنيم. الان نيز تا زماني كه به لحاظ قضايي و امنيتي تضمين مناسب داده نشود اين خانه نميتوان فعاليت خود را آغاز كند. قهراً افراد نيز ممكن است استقبال نكنند كه مطالب خود را در ظرف خانهي گفتگوي آزاد بدون قيدوشرط و بيپرده ارائه دهند. انشاءالله دوستان ما در دولت، قوهي قضائيه و وزارت اطلاعات اين امكان را فراهم كنند تا ما بتوانيم خانهي ملي گفتگوي آزاد را امسال تأسيس كنيم.
* يكي از انواع كرسيها كه اشاره فرموديد كرسيهاي مناظره است، به اين صورت كه دو جريان فكري رقيب با هم مناظره ميكنند و هيئت داوران نيز نظارت دارند. فكر ميكنم درخصوص برگزاري اين كرسيها هنوز در هيئت حمايت كار خاصي انجام نشده. چه برنامهاي بهصورت خاص براي ترويج اين نوع از كرسيها داريد؟
مناظره دو طرف دارد؛ دو طرفي كه يكديگر را ميشناسند و به لحاظ علمي يكديگر را قبول دارند؛ يعني معتقدند كه ارزش دارد با هم روياروي شوند. به لحاظ اجتماعي نيز آمادگي دارند در حضور يك جمع، يكديگر را نقد كنند و به نحو چالشي با يكديگر بحث كنند. بنابراين به نظر من شرط اول امكان برگزاري كرسيهاي مناظره اين نكته است كه كساني باشند كه آمادهي مناظره باشند. جامعهي ما متأسفانه در حال حاضر چنين ظرفيتي ندارد و اهل نظر ما كمتر حاضر ميشوند با رقيب خود روياروي و به نحو حضوري مواجه شوند و با هم بحث چالشي آزاد بكنند. البته بسيار علاقهمند هستند كه حرف ديگري را نقد كنند و هركسي ممكن است در خانهي خود مطلب ديگري را نقد كند؛ اما حاضر نيستند به نحو مقارنهاي، مقايسهاي و روياروي در عرصهي علم با يكديگر شمشير بزنند. بنابراين مشكل اساسي برگزاري كرسيهاي مناظره اين نكتهاي است كه عرض شد. البته هيئت و همكاران ما كاملاً آمادگي برگزاري چنين كرسيهايي را دارند ولي پنجاه درصد اين مسئله مربوط به صاحبنظراني ميشود كه آمادگي مناظره داشته باشند.
* درخصوص خانهي ملي گفتگوي آزاد، ما محيطي را فراهم ميكنيم كه صاحبنظران در آن محيط نظرات خاص خود را ارائه كنند، ولي اگر نتيجه اين فعاليت بهعنوان يك محصول علمي بيرون نيايد چه فايدهاي خواهد داشت؟
اگر فرد مدعي اهتراز داشته باشد كه مدعيات او در بيرون منعكس شود هيچ الزامي براي آن نيست، اما اگر خود او بخواهد كه نظراتش منتشر شود و ناقدان و داوران هم حرفي نداشته باشند، منعي وجود ندارد. بههمينجهت ما ميگوييم بايد تضمين امنيتي و قضايي وجود داشته باشد كه اگر اين مطالب منتشر شد، فرد را محكوم به ارتداد نكنند.
* هريك از دستگاهها چه وظيفهاي در ترويج انواع كرسيها دارند؟
همانطور كه عرض شد متولي منحصربهفرد كرسيهايي كه در سطح نظريهپردازي، نوآوري و نقد و مناظرهي علمي برگزار ميشود هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي، نقد و مناظره است؛ اما انواع ديگر كرسيها را كه عمدتاً كرسيهاي ترويجي، آزادانديشي و مناظرات آزاد علمي است، هر دستگاهي ميتواند برگزار كند. الان نيز عمدتاً وزرات علوم و دانشگاهها و نيز نهاد نمايندگي اين كار را مديريت ميكنند. البته ما نيز سهمي داريم و تا به حال 120 كرسي آزادانديشي تحت اشراف هيئت حمايت برگزار شده و براي سال جاري نيز قرارداد برگزاري 400 كرسي آزادانديشي منعقد شده است؛ به اين صورت كه دستگاهها و افرادي پيشنهاد دادهاند و ما نيز پذيرفتيم و با آنها تفاهمنامه امضا كرديم تا اين كرسيها برگزار شود.
در هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي، پنج كرسي اصلي براي هدايت، نظارت و تدبير فرايند برگزاري اجلاسيههاي مختلف علمي ايجاد شده است. اعضاي اين كرسيها را اساتيد برجستهي دانشگاهي و حوزوي در زمينههاي معرفتي و رشتههاي مربوط تشكيل ميدهند و نظرات مختلف در سطح نظريه، نوآوري، نقد نو و مناظره علمي بهصورت طرحنامه به كرسي ارجاع ميشود و با طي فرايندي مشخص منتهي به دفاع و نقد و داوري ميشود. اين كرسيهاي پنجگانه عبارتند از:
1. كرسي علوم عقلي. شامل حوزههاي فلسفه، فلسفهي دين، كلام، عرفان، معرفتشناسي، فلسفههاي مضاف. در اين كرسي تاكنون پنجاه جلسهي علمي برگزار شده است.
اعضاي كرسي علوم عقلي عبارتند از:
1. آيتالله دكتر احمد بهشتي، رئيس؛
2. آقاي دكتر محمد محمدرضايي، نايبرئيس و عضو؛
3. آقاي دكتر محمد عربصالحي، معاون رئيس و عضو؛
4. آقاي دكتر اميرعباس عليزماني، عضو؛
5. آقاي دكتر حسن معلمي، عضو؛
6. آقاي دكتر عبدالحسين خسروپناه، عضو؛
7. آقاي دكتر رضا اكبري، عضو؛
8. آقاي دكتر رضا برنجكار، عضو؛
9. آقاي دكتر رضا محمدزاده، عضو؛
10. آقاي دكتر ابوالفضل ساجدي، عضو؛
11. آقاي دكتر سيدمحمد حكاك، عضو؛
12. آقاي دكتر عباس شيخشعاعي، عضو؛
13. آقاي دكتر عينالله خادمي، عضو؛
14. آقاي دكتر عليرضا قائمينيا، عضو؛
15. آقاي دكتر قاسم كاكايي، عضو؛
16. آقاي دكتر محمد ذبيحي، عضو؛
17. آقاي دكتر ناصر گذشته؛ عضو.
2. كرسي علوم نقلي. شامل حوزههاي علوم قرآني و حديث، فقه و اصول، ادبيات عرب، ادبيات فارسي و زبانشناسي. تاكنون 56 جلسه علمي در اين كرسي برگزار شده است.
اعضاي اين كرسي نيز عبارتند از:
1. حجتالاسلام والمسلمين آقاي ابوالقاسم عليدوست، رئيس؛
2. آقاي دكتر سيدرضا مؤدب، نايبرئيس؛
3. آقاي دكتر عبدالكريم بهجتپور، عضو؛
4. آقاي دكتر محمود حكمتنيا، عضو؛
5. آقاي دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني، عضو؛
6. آقاي دكتر محمدباقر سعيدي روشن، عضو؛
7. آقاي دكتر عادل ساريخاني، عضو؛
8. آقاي دكتر عزالدين رضانژاد، عضو؛
9. آقاي دكتر محمد فاكر ميبدي، عضو؛
10. آقاي دكتر مجيد معارف، عضو؛
11. آقاي دكتر ناصر قرباننيا، عضو؛
12. حجتالاسلام والمسلمين آقاي سيدمحمدجواد شبيري، عضو؛
13. حجتالاسلام والمسلمين آقاي علي عندليب، عضو؛
14. حجتالاسلام والمسلمين آقاي علي مؤمن، عضو؛
15. حجتالاسلام والمسلمين آقاي محسن فقيهي، عضو؛
16. آقاي دكتر محمدكاظم شاكر عضو؛
17. حجتالاسلام والمسلمين آقاي علي نكونام، عضو؛
همچنين حجتالاسلام والمسلمين آقاي سيدرضا مؤدّب، رياست كميتهي علوم قرآن و حديث را برعهده دارند.
3. كرسي علوم اجتماعي. شامل حوزههاي تاريخ، جغرافيا، اقتصاد، علوم سياسي، فرهنگ و تمدن، حقوق، علوم اجتماعي و ارتباطات، مديريت، مطالعات زنان و خانواده. در اين كرسي تاكنون 111 جلسهي علمي برگزار شده است. اعضاي اين كرسي به اين شرح هستند:
1. آقاي دكتر مصطفي ملكوتيان، رئيس؛
2. آقاي دكتر حسين عصارياننژاد، نايبرئيس؛
3. آقاي دكتر ابراهيم برزگر، عضو؛
4. آقاي دكتر بهرام اخوانكاظمي، عضو؛
5. آقاي دكتر جلال درخشه، عضو؛
6. آقاي دكتر محمد سپهري، عضو؛
7. آقاي دكتر سيدمحمد حسيني، عضو؛
8. آقاي دكتر محمدامير شيخنوري، عضو؛
9. آقاي دكتر عليرضا صدرا، عضو؛
10. آقاي دكتر مهدي محسنيان، عضو؛
11. آقاي دكتر محسن الويري، عضو.
4. كرسي علوم رفتاري. شامل حوزههاي تعليم و تربيت، اخلاق، روانشناسي. در اين كرسي تاكنون 37 جلسهي علمي برگزار شده و اعضاي آن عبارتند از:
1. آقاي دكتر غلامعلي افروز، رئيس؛
2. آقاي دكتر محمدرضا بهرنگي، نايبرئيس؛
3. آقاي دكتر احد فرامرزقراملكي، عضو؛
4. آقاي دكتر باقر غباري، عضو؛
5. آقاي دكتر جعفر مهراد، عضو؛
6. آقاي دكتر حسين شكرشكن، عضو؛
7. آقاي دكتر حميد ابريشمي، عضو؛
8. آقاي دكتر خدابخش احمدي، عضو؛
9. آقاي دكتر عباس بازرگان، عضو؛
10. آقاي دكتر كمال خرازي، عضو؛
11. آقاي دكتر محمد نريماني، عضو؛
12. آقاي دكتر محمدرضا شرفي، عضو؛
13. آقاي دكتر محمدعلي مظاهري، عضو؛
14. آقاي دكتر سيدكاظم واعظ موسوي، عضو؛
15. خانم دكتر پروين آزادفلاح، عضو؛
16. خانم دكتر سيمين حسينيان، عضو؛
17. خانم دكتر شكوه نوابينژاد، عضو.
5. كرسي هنر و معماري. شامل حوزههاي هنر، معماري، شهرسازي. در اين كرسي تاكنون 26 جلسهي علمي برگزار شده و اعضاي آن عبارتند از:
1. آقاي مهندس عبدالحميد نقرهكار، رئيس؛
2. آقاي دكتر حسن بلخاري، نايبرئيس؛
3. آقاي دكتر اصغر مرادي، عضو؛
4. آقاي دكتر بهمن نامورمطلق، عضو؛
5. آقاي دكتر حميد ماجدي، عضو؛
6. آقاي دكتر سيدغلامرضا اسلامي، عضو؛
7. آقاي دكتر سيدمحسن حبيبي، عضو؛
8. آقاي دكتر عبدالحميد حسينيراد، عضو؛
9. آقاي دكتر مجتبي انصاري، عضو؛
10. آقاي دكتر محمد خزايي، عضو؛
11. آقاي دكتر محمدحسين حليمي، عضو؛
12. آقاي دكتر محمدرضا پورجعفر، عضو؛
13. آقاي دكتر محمدعلي رجبي، عضو؛
14. آقاي دكتر محمود گلابچي، عضو؛
15. آقاي دكتر مصطفي بهزادفر، عضو.
كرسيهاي زيرمجموعهي هيئت حمايت از يك فرايند دوازدهمرحلهاي به شرح زير پيروي ميكنند:
1. ارائهي مدعا از سوي صاحبنظر و يا مركز علمي؛
2. تكميل طرحنامه از سوي كميتههاي دستگاهي؛
3. ثبت طرحنامه در دبيرخانه هيئت حمايت و ارجاع به كرسي مربوط به موضوع؛
4. بررسي در كرسي علمي مربوط؛
5. انتخاب شوراي داوري، كميتهي ناقدان، نمايندهي ناظر علمي دبيرخانه، در صورت تأييد طرح؛
7. علام دلايل و شرايط در صورت عدم احراز شرايط؛
8. برگزاري پيشاجلاسيه،
9. تأييد جهت برگزاري اجلاسيه؛
10. برگزاري جلسهي داوري بهصورت محرمانه و تنها با حضور داوران؛
11. اعلام نتيجهي اجلاسيه؛
12. اعمال حمايتهاي لازم با توجه به آييننامهي حمايتي؛
در اينجا بايد اشاره كرد كه برگزاري همايشها، همانديشيها و رونماييها، در شناسايي، تشويق و معرفي صاحبنظران موفق در زمينهي نظريهپردازي، نقد و نوآوري، نقش مؤثري خواهد داشت؛ در همين راستا تاكنون حدود 21 همايش، همانديشي و رونمايي با هدف تقدير و اعطاي گواهي نظريهپردازي به نظريهپردازان موفق در دانشگاهها، پژوهشگاهها، حوزهها و نهادهاي مختلف در سراسر كشور برگزار شده است.
هيئت حمايت در راستاي حمايت علمي از صاحبنظران موفق نيز اقدام به تدوين و انتشار كتاب نظريات، نوآوريها و نقدهاي موفق ميكند و تاكنون حدود 14 كتاب از نظريات، نوآوريها و نقدهاي موفق و حدود 31 كتاب از كرسيهاي برگزارشده در دانشگاهها و همچنين حدود 30 كتابچه از گزارش مناظرههاي برگزارشده به چاپ رسيده است.
همچنين در راستاي ارتقاي علمي و با توجه به نياز اساتيد هيئت علمي دانشگاهها و مسئولين كميتههاي دستگاهي (مراكز علمي)، تاكنون حدود 45 كارگاه آموزشي با هدف تبيين نقش و جايگاه كرسيهاي نظريهپردازي در علوم انساني، تبيين ضرورت كرسيهاي نظريهپردازي در علوم انساني و همچنين آموزش نحوهي برگزاري كرسيها، در مراكز علمي در استانها و شهرستانهاي مختلف سراسر كشور و با حضور اساتيد، دانشجويان و مسئولين مربوط برگزار شده است.
* مقام معظم رهبري در ديدار سال گذشتهي خود با دانشجويان فرمودند: «آنچه كه ما مطرح كرديم مستلزم بحث آزاد دانشجويي در محيطهاي دانشگاه است، بسياري از مسائلي را كه دوستان در اينجا مطرح كردند ميتواند تعيين تكليف كند، روشن كند جهات مثبت و منفي هر مطلبي را در بحثهاي دانشجويي بايد بتوانند به دست بياورند». چه فعاليتي از طرف هيئت حمايت انجام شده تا اين رهنمود مقام معظم رهبري جامهي عمل بپوشد؟
در طول اين دوازده سالي كه از عمر فعاليت هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي گذشته است، به دليل بيماريي كه بر من عارض شد يك دورهي فترت دوساله داشتهايم؛ و برغم استعفا و پيگيري مصرانهي حقير، مسئول ديگري هم از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي تعيين نشد. دور جديد هيئت حدود دو سال است كه آغاز شده و با شتاب و نشاط درخوري ادامه دارد. در طول اين مدت 448 طرحنامه از دانشگاهها، پژوهشگاهها، حوزههاي علميه و مراكز علمي ديگر به دبيرخانه هيئت واصل شده است كه از اين مجموعه 157 طرح ادعاي نظريهپردازي داشته است، 37 طرح مدعي نوآوري بوده؛ 49 طرح مدعي نقد بوده، 113 طرح ترويجي قلمداد ميشده و 14 طرح نيز در قالب پاياننامه و رسالهي دكتري آمده بوده كه مدعي حرف جديدي در تحقيق بودهاند.
مجموع اين طرحنامهها وارد فرايند كرسيهاي علمي تحت پوشش هيئت شده و در مجموع نيز حدود 202 اجلاسيه و پيشاجلاسيه براي بررسي طرحها تشكيل شده است. حال يك طرح ممكن است يك اجلاسيه داشته باشد و طرح ديگري حتي تا ده جلسهي اجلاسيه را به خود اختصاص بدهد. در مجموع از كل طرحهايي كه برايشان اجلاسيهي نقد و دفاع و داوري تشكيل شده، 21 طرح به دفاع موفق دست پيدا كرده كه از اين مجموعه نُه نظريه، يازده نوآوري و يك مورد نقد بوده است.
همچنين درخصوص كرسيهاي آزادانديشي تا آذرماه 93 حدود 120 كرسي برگزار شده بود، ولي به جهت اهتمام خاصي كه اخيراً به اين نوع از كرسي پيدا شده، در مجموع در كنار 50 كرسي علمي كه امسال برگزار خواهد شد، 350 كرسي ترويجي و 612 كرسي آزادانديشي پيشبيني شده است. از اين تعداد قرارداد 400 كرسي آزادانديشي با دستگاهها و اشخاص منعقد شده و باقي را نيز بهتدريج در فرايند قرار ميدهيم. پيشنهاد جديدي هم از دستگاههاي مختلف رسيده كه هنوز در اين آمار قرار ندارد.
مجموعاً ميتوان گفت كه هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي با وجود مجموعهي مشكلات و موانع، در بخشي كه برعهده داشته، موفق بوده؛ حال اگر موانع از پيش رو برداشته شود و يك مقدار دامنه و قلمروي فعاليت هيئت را توسعه بدهيم و بهخصوص به بخش كرسيهاي آزادانديشي اهتمام خاصي بكنيم، قهراً فعاليتهاي هيئت حمايت گسترش پيدا خواهد كرد و آثار و نتايج برگزاري اجلاسيهها و كرسيها بيشتر نمود پيدا خواهد كرد.
* هيئت حمايت، نظارتي بهشدت كيفي و سختگيرانه درخصوص كرسيهاي نظريهپردازي، نقد و مناظره دارد. مطالب، بسيار دقيق و موشكافانه و در مراحل مختلف بررسي ميشود و بر تمام مراحل، حتي پيشاجلاسيهها نظارت كامل دارد؛ به اين ترتيب وقتي نظريهاي تأييد ميشود و صاحب نظريه گواهي خود را ميگيرد ديگر هيچگونه خدشهاي بر آن وارد نيست؛ اما در زمينهي كرسيهاي آزادانديشي احساس ميشود اين نظارت چندان محسوس نيست؛ اصولاً موضوعاتي به دبيرخانه ارسال ميشود، سپس تأييد ميشود و قراردادي تنظيم ميگردد. به نظر ميرسد نظارت هيئت در اين خصوص بايد يك مقدار بيشتر باشد.
كرسيهاي علمي نظريهپردازي، نوآوري و نقد شأن حقوقي خاص خود را دارند و بايد سختگيرانه نيز انجام شوند؛ زيرا نظر هيئت بهعنوان نهاد مرجع داوري و حمايت راجع به نوآوريهاي علمي در حوزهي علوم انساني، علوم ديني و هنر و معماري حجت است و هنگامي كه در فرايند كرسيهاي زيرمجموعهي هيئت مطلبي مطرح ميشود و اعلام ميشود كه موفق به دفاع شده به اين معناست كه يك مرجع ملي آنرا تأييد كرده است. درحقيقت ما اين مدعاي جديد را يك نوآوري ملي ايراني و اسلامي قلمداد ميكنيم و اين مسئله حيثيت ملي دارد. بنابراين طبعاً بايد سختگيرانه نظارت شود، اما هدف از برگزاري كرسيهاي آزادانديشي ايجاد نشاط علمي و گفتمانسازي است؛ جرئت عبور از مشهورات و مطرحكردن حرفهاي نويي است كه شايد هنوز هم چندان صيقل نخورده باشد؛ لهذا طبيعت اين نوع از كرسيها اقتضا ميكند كه چندان سختگيرانه نباشند. البته اينكه هيئت اشراف بيشتري داشته باشد كه سطح علمي بهتر شود و هر مدعاي ضعيف و سستي با عنوان كرسي در معرض طرح و بحث قرار نگيرد نكتهي درستي است و بايد رعايت شود؛ اما فلسفه و غايت كرسيهاي آزادانديشي اقتضا ميكند كه ما سهلتر بگيريم و به دستگاهها اعتماد كنيم؛ زيرا برگزاركنندهي كرسيهاي آزادانديشي دستگاهها هستند؛ درنتيجه مسئول اول و آخر كرسيهاي آزادانديشي هيئت نيست و در اين ميان دستگاهها بايد شأن خود را رعايت كنند و سطح علمي را تأمين كنند، ما هم حامي و ناظر هستيم.
* آيا براي كرسيهاي آزادانديشي آييننامهاي نگارش شده است يا خير؟
هيئت حمايت يك آييننامهي اجمالي دارد و آييننامهي تفصيلي را وزارت علوم تهيه كرده و به تصويب رسيده و دوستان ما نيز در دانشگاهها آن را اعمال ميكنند. البته در حوزههاي علميه يك مقدار مايل هستيم سهلتر برگزار كنيم، زيرا تصور ميكنيم اين نوع از فعاليت علمي بيشتر با هدف ايجاد نشاط علمي، گفتمانسازي است براي اينكه فرصت چالش، ارزشگذاري و صيقلخوردن پيدا كند. درواقع برگزاري اين نوع كرسيها بيشتر ايجاد فرصت است و بيش از آنكه بخواهيم با آن به مثابه امري علمي برخورد كنيم قصد داريم با اين مقوله بهعنوان امري كه ذاتاً يك نوع ايجاد فرصت براي ادعاهاي جديد است برخورد شود و در اين مسير هرچه محدوديت كمتر باشد به چنين هدفي نزديكتر ميشويم.
* با توجه به اينكه هيئت حمايت اخيراً اندكي جديتر وارد بحث كرسيهاي آزادانديشي شده و تعداد زيادي كرسي در اين موضوع در سال 94 پيشبيني شده، همچنين قصد داريد كه خانهي ملي گفتگوي آزاد را در امسال فعال كنيد، آيا اين نياز را ميبينيد كه در معاونت آزادانديشي تغييراتي ايجاد شود و نيروهاي زبدهتري حضور پيدا كنند و كار جديتر پيش برود؟
در بخش كرسيهاي نظريهپردازي، نقد و مناظره اين جهت كاملاً رعايت شده؛ به اين معنا كه در آنجا براي عضويت افراد در كرسيها، شرايط بسيار دقيقي را تصويب كردهايم. افراد لزوماً بايد اساتيد بنام رشتهي مربوط و با رتبهي استادي باشند و اگر دانشياري به عضويت يك كرسي درميآيد منوط به رزومه و شناختنامهي علمي قوي است؛ اما درخصوص كرسيهاي آزادانديشي اصراري بر اينكه دايره را محدود كنيم نداريم؛ البته هرچه نشستها علميتر برگزار شود مفيدتر خواهد بود، اما به اين بهانه نبايد فرصت از جوانترها و دانشجويان و فضلاي گمنام گرفته شود. تصور ما اين است كه اگر در آن مرحله سهلتر برخورد كنيم خودبهخود در يك قربالگري طبيعي و علميِ نخبگاني افرادي كه مدعاي درخوري دارند شناختهتر ميشوند و رفتهرفته ميتوانند مدعاي خود را در سطح كرسيهاي علمي مطرح كنند. البته لازم است بين كرسيهاي آزادانديشي كه با محوريت اساتيد برگزار ميشود با كرسيهاي آزادانديشي كه با محوريت دانشجويان برگزار ميشود تفاوت قائل شد.
در كرسيهاي آزادانديشي دانشجويي مباحث اجتماعي، سياسي و گاه روزمره بيشتر مطرح ميشود. اين دست از مسائل مقتضاي طبع جوانان و دانشجويان است و از آنها توقع نميرود كه بحثهاي علمي، بنيادين و زيرساختي ارائه كنند؛ اما در كرسيهاي آزادانديشي تأكيد ميشود كه مباحث نظريتر و زيرساختيتر مطرح شوند؛ گرچه در اينجا نيز اگر يك نفر نسبت به يك مقولهي جاري كشور و مسئلهي روز حرفي براي گفتن داشته باشد ميدان براي او باز است. لازم به يادآوري است كه برگزاري كرسيهاي آزادانديشي دانشجويي عمدتاً بر عهدهي دانشگاههاست و هيئت حمايت كمتر وارد اين سطح از فعاليتها ميشود.
* شما خودتان يكي از نظريهپردازان و نخبگان جامعهي علمي هستيد و سالها در كرسيهاي نظريهپردازي مديريت و فعاليت علمي داشتهايد؛ به نظر شما چه موانع و مشكلاتي در راه گسترش كرسيهاي نظريهپردازي و حتي آزادانديشي وجود دارد؟
موانع و مشكلات موجود را ميتوان براساس عناصر و عوامل ركني دخيل در برگزاري كرسيها طبقهبندي كرد. به اين معنا كه در برگزاري كرسي يك طرف و يك ركن نهاد برگزاركننده است؛ مثلاً دانشگاهها، حوزهها و پژوهشگاهها؛ ركن ديگر نهاد ناظر و حامي است كه همين هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي است؛ ركن سوم نيز خود صاحبنظران هستند. در ارتباط با دستگاه ناظر و حامي كه هيئت است پارهاي مشكلات وجود دارد، منجمله محدوديت امكانات فيزيكي و بودجه و... كه البته اخيراً يك مقدار بهبود پيدا كرده و در ده سال اوليه فعاليت هيئت با مشكلات بسيار زيادي روبهرو بوديم؛ زيرا بودجه و اعتبار مشخص و مصوبي نداشتيم و عمدتاً بايد از منابع پژوهشگاه فرهنگ و انديشهي اسلامي استفاده ميكرديم و اين درحالي بود كه پژوهشگاه نيز محدوديت منابع داشت.
درخصوص دستگاههاي برگزاركننده بايد گفت كه بعضي دستگاهها و دانشگاهها و نيز حوزهها و پژوهشگاهها اهتمامي به مسئله برگزاري كرسيها ندارند. بعضي از دانشگاههاي بسيار بزرگ كشور در طي اين دوازده سال حتي يك نوبت هم جلسهاي بهعنوان آزادانديشي برگزار نكردهاند؛ تا چه رسد كه وارد فرايند كرسيهاي علمي نظريهپردازي، نوآوري و نقد شوند. بعضي دستگاهها يا عقيده ندارند و يا براي اين نوع از فعاليت علمي اولويتي قائل نيستند؛ درنتيجه تعلل ميكنند؛ حتي بايد گفت كه بعضي دستگاهها مخالفت و مانعتراشي ميكنند؛ براي مثال بناست يك كرسي علمي يا آزادانديشي در محلي متعلق به يك دانشگاه برگزار شود، گاه متوليان دانشگاه مخالفت ميكنند و امكانات در اختيار نميگذارند. مديران بعضي از دستگاهها نيز اگر مانع نميشوند و مخالفت نميكنند، ولي حمايت هم نميكنند. اينها بايد امتيازاتي به اعضاي هيئت علمي خود بدهند و آنها را ترغيب و تشويق كنند، ولي چنين كاري نميكنند. البته همينجا بايد عرض كنم كه بعضي از دستگاهها، دانشگاهها، حوزهها و پژوهشگاهها اهتمام بسيار خوبي دارند و طي اين دوازده سال فعاليت هيئت بعضي از اين دستگاهها پيشقدم بودند و امتيازات مادي و معنوي براي صاحب مدعا در نظر گرفتهاند و در ترفيع و ارتقا توجه خاصي به اين امتيازات داشتهاند. ما اعلام كردهايم كه هر دستگاهي كه ميخواهد فعاليت كند ميتواند كميتهاي بهعنوان كميتهي دستگاهي برگزاري كرسيها تشكيل بدهد و ما هم كمك مادي و معنوي ارائه ميدهيم تا اين كميتههاي دستگاهي فعال شوند. تا به امروز 36 كميتهي دستگاهي در مراكز علمي تأسيس و فعال شده است كه عبارتند از:
- دانشگاه قم،
- دانشگاه تبريز،
- دانشگاه اصفهان،
- دانشگاه الزهرا(س)،
- دانشگاه علامه طباطبايي،
- پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش،
- دانشگاه شيراز،
- دانشگاه گلستان،
- دانشگاه آزاد اسلامي،
- دانشگاه زنجان،
- دانشگاه بينالمللي امام خميني،
- دانشگاه شهيد بهشتي،
- شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان،
- دانشگاه فردوسي مشهد،
- دانشگاه مازندران،
- دانشگاه تهران،
- پژوهشكده مطالعات راهبردي،
- دانشگاه شهيد چمران اهواز،
- دانشگاه سمنان،
- دانشگاه بوعلي سينا همدان،
- دانشگاه گيلان،
- پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،
- پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي،
- دانشگاه علوم و معارف قرآن كريم،
- دانشگاه تربيت مدرس،
- دانشگاه امام صادق(ع)،
- دانشگاه كاشان،
- دانشگاه كرمان،
- دانشگاه يزد،
- دانشگاه كرمانشاه،
- دانشگاه كردستان،
- موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني،
- دانشگاه تربيت معلم،
- جامعهًْالمصطفي العالميه،
- دانشگاه لرستان،
- دانشگاه خليج فارس بوشهر،
بعضي از اين كميتهها بسيار خوب كار ميكنند و تعداد ديگري نيز در شرف تأسيس هستند.
به هر حال دستگاههاي برگزاركننده و مجري هم ركن ديگري هستند كه با موانع و مشكلاتي روبهرو هستند. همچنين مدعيان و صاحبنظران نيز با موانع و مشكلاتي مواجه هستند. بعضي از اساتيد و صاحبنظران گويي گرفتار نوعي خودكمبيني هستند و اعتماد بهنفس و جرئت علمي ارائهي ادعا و يا نقد جديد را ندارند. ترجيح ميدهند مقالات سادهاي كه به لحاظ شكلي و ساختاري علمي قلمداد ميشوند را تأليف كنند و با چاپ آن در مجلهاي امتياز لازم را كسب كنند و مشكل ارتقاي خود را حل كنند. عدهاي نيز اگر جرئت كردهاند حرف نويي بزنند، جرئت نميكنند اين حرف نو را در معرض بگذارند. حاضر نيستند در يك جمع نخبوي حضور پيدا كنند و نقدها را بشنوند و نگرانند كه اگر نظريه آنها رد شود كسر شأن خواهد بود. بعضي ديگر نيز از آن طرف افتادهاند، به اين معنا كه نظر نو دارند، اما ميگويند ما ديگران را قبول نداريم و ديگران حق ندارند راجع به ما داوري كنند و دون شأن خود ميدانند كه حرفشان نقد شود؛ ولو حتي مطمئن باشند كه حرفشان آنقدر اساسي است كه پذيرفته خواهد شد، ولي باز هم مايل نيستند در معرض نقد قرار گيرند. عدهاي ديگر حرف نو دارند و حاضرند مدعاي خود را در معرض نقد قرار بدهند، اما زير بار نميروند. گاه جلساتي تشكيل شده و چند ايراد بر يك نظريه وارد شده، همهي ايرادها نيز برهاني، استدلالي و با دلايل مشخص است؛ اما زير بار نرفتهاند.
ما در اين قلمرو با يك سلسله موانع رواني و روحي نيز روبهرو هستيم؛ ازجمله اينكه در محيط علمي نقد را نقد نميدانيم، بلكه نفي و سلب معني ميكنيم؛ تصور ميكنيم اگر فردي حرف ما را نقد كرد قصد دارد آنرا از اساس رد كند؛ درحاليكه نقد يك چيز و رد چيز ديگر است. نقد به اين معناست كه حرف شما درخور ارزيابي است حتي اگر ناقد از اساس مطلب و مدعا را قبول نداشته باشد؛ گاه نيز هدف از نقد اين است كه نقايص مدعا مشخص شود تا برطرف شود. گاه حتي از اين هم فراتر است و نقد ارزيابي محض است؛ يعني نقاط ضعف و قوت هر دو گفته ميشود. چنين چيزي كه اشكالي ندارد؛ اما جامعهي نخبوي ما هنوز به لحاظ فرهنگي و رواني آمادگي ندارد كه نقد را به مثابه يك ارزش و مقولهي مثبت تلقي كند. گاهي نقد را حمل بر غرضورزي ميكنند؛ مثلاً ميگويند ناقد من به فلان جريان تعلق دارد و مطلب را بهگونهاي سياسي ميكنند.
موانعي از اين دست در جامعهي نخبوي ما وجود دارد؛ اما من تصور ميكنم مشكل اساسي چيز ديگر است؛ مهمتر از تمام اين موانع اين نكته است كه متأسفانه كشور ما بهرغم ظرفيت عظيم و پيشينهي تاريخي پرافتخاري كه دارد و بهرغم ترغيب و تشويق و حمايتي كه از ناحيهي مديران كشور صورت ميگيرد و حتي تا سطح رهبري نيز پيش ميرود، معالاسف اينگونه نيست كه اصحاب علم و ارباب معرفت و صاحبنظران حرف نوي درخور و فراواني توليد كنند. ما هفتادهزار عضو هيئت علمي مشخص در مجموعهي دستگاههاي علمي دانشگاهي داريم؛ اگر از اين هفتادهزار نفر حتي هفتاد نفر نظريهپرداز بهمعناي واقعي كلمه ميبودند اين كشور به نحو جهشي در حوزهي توليد معرفت و توليد علم ميتوانست خود را به مرزهاي معرفت جهاني برساند. تصور من اين است كه كميت ما طي اين دههها خوب افزايش يافته، كيفيت نيز در بعضي از حوزهها، دانشگاهها و موضوعات مطلوب بوده و همين ميزان نيز سبب شده رشد علمي كشور چشمگير شود و رتبههاي جهاني خوبي را احراز كنيم؛ اما قابليت ملي و ظرفيت اصلي ما و زمينههاي موجود در مقام مديريت كشوري بسياربسيار بالاتر از اين است و توقع ما از اين ظروف و شرايط بسيار بيش از اينهاست. دانشگاهي كه چندهزار عضو هيئت علمي دارد، اما طي چند سال چهار تا كرسي نظريهپردازي برگزار نكرده حتماً دچار يكي از اين آفات است كه وارد صحنه نميشود.
اگر در اين مقام باشم كه آفات، آسيبها، موانع و عوارضي را كه پيش روي امر آزادانديشي و كرسيهاي نظريهپردازي، نقد و مناظره هست شمارش كنم مثنوي هفتاد من خواهد شد؛ اما در عين حال تصور ميكنم بيشتر اين موانع را ميتوان به سهولت از پيش پا برداشت؛ منوط به اينكه اصحاب نظر همت كنند و مديران جديت كنند و در اين كشور حمايت مادي و معنوي مناسبي از اين فرايند صورت بپذيرد؛ در اين صورت ميتوان مطمئن بود كه اتفاقات تاريخسازي رخ خواهد داد. اصولاً در هميشهي تاريخ بشريت چنين بوده و امروز اين مسئله پررنگتر است كه علم محور تكامل و پيشرفت يك جامعه و انسان و مبناي ساخت تمدنهاست. حال ما كه در كار ساخت تمدن نويي هستيم بيش از هر امري بايد به توليد علم و تكثير نظريهها اهتمام كنيم. بايد همهي موانع از پيش راه برداشته شود و عوامل مورد نياز تأمين شود.
* امتيازاتي كه هيئت حمايت قائل ميشود بيشتر دانشگاهي است و بهنظر ميرسد حوزهها نيز در اين زمينه بايد فعالتر عمل كنند.
بله؛ درخصوص حوزهها اولاً مصوبهي ديگري هم داريم كه در حوزه يك مرجع مستقلِ مخصوصي براي كرسيهاي حوزوي تأسيس شود و در عين حال بعضي از كرسيهاي زيرمجموعهي هيئت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي شمول دارد و مباحث و موضوعات حوزوي را هم در بر ميگيرد و تعداد قابل توجهي از اساتيدي كه عضو كرسيهاي هيئت هستند و در فرايند كرسيها نقشآفرينند و نيز به ارائهي نظريهي نو و نظر جديد پرداختهاند و دفاع موفق داشتهاند، اساتيد و فضلاي حوزه هستند. علاوه بر اين چون در حوزه فرايند و سازكاري براي نقد پيوستهي آراء و ارائهي مدام نظريات جديد بهعنوان «اجتهاد» مطرح است و سطوحي از فعاليت علمي و آموزشي تحت عنوان درس خارج رايج است، خودبهخود كار نظريهپردازي، نقد و داوريِ ناظر به نظريههاي جديد در حوزه با سازكار و در عرف خاص حوزوي اتفاق ميافتد؛ به اين معنا كه در حوزه كسي كه درس خارج ميگويد درواقع در يك فرايند اجتهادي نظرات خود را ارائه ميكند. لازمهي اين مطلب نيز آن است كه هرآنچه در موضوعات مختلف ازجمله فقه و اصول در حوزه بهعنوان درس خارج ارائه ميشود عمدهي نظريههاي درخور ديده و نقد شود تا از بين آنها يكي اختيار و بهعنوان نظريهي مختار مطرح شود، يا نظريهي جديدي جز آنچه كه تاكنون ديگران گفتهاند ارائه شود. اين روند را ما در نظام دانشگاهي نداريم و خوب است كه اين فرايند دورهي عالي اجتهادي با ادبيات دانشگاهي، در دانشگاهها نيز داير كنيم.
شايد ما نيازمند يك مقطع فرادكترا هستيم كه در آن دانشپژوهان به شيوهي اجتهادي تحصيل كنند و پژوهشمحور و اجتهادي به سطحي از سطوح علمي برسند و ارتقاي آنها به آن سطح مورد تأييد قرار گيرد. لهذا در حوزهها سازكارهاي سنتي مخصوصِ پذيرفتهشدهاي براي ارائهي نظريههاي جديد و نقد نظريههاي موجود در اختيار داريم؛ بنابراين ممكن است حوزويان كمتر احساس نياز كنند؛ اما در عين حال در حوزهها نيز پارهاي از اين موانع وجود دارد و گاهي بعضي موانع اخلاقي نيز پيش ميآيد؛ به اين صورت كه تصور ميكنند اگر نظريهي جديد خود را مطرح كنند يك نوع ريا و خلاف تواضع است. ايندست موانع خاص نيز در حوزهها وجود دارد. با اينهمه بهطور نسبي اگر اساتيد حوزه را با دانشگاهها و دستگاهها مقايسه كنيم برآورد من اين است كه تعداد كرسيهايي كه با هويت حوزوي برگزار شده شايد بيشتر از ديگر كرسيها باشد.
* به اين ترتيب انشاءالله در سال آينده ميتوانيم شاهد رضايت مقام معظم رهبري از برگزاري كرسيهاي علمي باشيم و پيشرفت محسوسي را كسب كنيم كه قابل لمس باشد؟
اولاً موضوع آزادانديشي، نظريهپردازي، نقد و نوآوري آنچنان وسيع، پراهميت و خطير است كه هراندازه توسعه پيدا كند نبايد به آن رضا داد؛ ثانياً همت رهبر فرهيختهي انقلاب اسلامي در قلمروي بحثهاي نظري و زيرساختي و توليد علم و تمدنسازي بسيار بلند است و بهراحتي و بهزودي نميتوان رضاي ايشان را جلب كرد؛ لذا بايد تلاش مضاعفي داشته باشيم تا بتوانيم خودمان را به افق توقع آن بزرگوار برسانيم. ثالثاً متاسفانه سطح اين نوع فعاليتهاي علمي آنقدر نازل است كه با اين ميزان فعاليت هيئت حمايت و دستگاههاي ديگر نهتنها توقع ايشان برآورده نميشود، بلكه توقع هيچ طبقه و طيف مشفق و دلسوزي كه در سطوح مديريتي و نخبگاني و علمي حضور دارند برآورده نخواهد شد.
تكليف ما سنگين است و به مقتضاي توقعات بجا از ناحيهي رهبري معظم انقلاب، ملت بزرگوار، جامعهي نخبوي، بنا بر توسعه و تعميق فعاليتها در اين قلمرو وجود دارد و ما هم بنا را بر اين گذاشتهايم كه تكليف خود را در حد مقدور ادا كنيم. همينجا از دوستانمان در وزارت علوم، وزارت بهداشت و درمان، فرهنگستانهاي علوم و دانشگاههاي بزرگ درخواست ميكنيم بيش از آنچه تاكنون همراهي و فعاليت كردهاند به صحنه بيايند كه ما بتوانيم اين توقع بحق ملي، ديني و تاريخي را اجابت كنيم. ما هم بهعنوان يك دستگاه در خدمت همه هستيم و بدون هيچ قيد و شرطي از همكاريها و فعاليتها استقبال ميكنيم و دست همه را به گرمي ميفشريم و همهي ظرفيت خود را در اين مسير بهكار ميبريم. والسلام
نظر شما