به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ ۲ ماهنامه فرهنگی هنری «نقد هنر» با سردبیری حمیدرضا قنبری در نخستین شماره خود ویژه مرداد و شهریور ماه ۹۵ با نگاهی به پرونده آثار دیوید ممت منتشر شد.
فهرست این ماهنامه شامل «اخلاق، فضیلت، نقد و منتقد»، «دیوید ممت، رقص با ریتم کلام خشن»، «بازیگری که خودش را نقد نکند بی ثمر و حاصل است»، «اگر هنرمند نمی شدم جنایتکار می شدم»، «بوفالوی آمریکایی خیانت بشر به آرمانهای انسانی»، «اولئانا و جدال قدرت در رویارویی کلمات»، «فریفتن فریب در گلنگری گلن راس»، «اغراق گویی دیوید ممت در کتاب تئاتر»، «خیزش دوباره تئاتر با نمایش رادیویی» و «۴ صبح» است.
ترجمه نقد سه نمایشنامه «بوفالوی آمریکایی»، «اولئانا» و «گلنگری گلن راس» و توصیه ممت در انجمن منتقدان تئاتر آمریکا خطاب به بازیگران در شماره نخست «نقد هنر» منتشر شده است.
همچنین نمایشنامه رادیویی «۴ صبح» از آثار ممت برای اولین بار توسط «نقد هنر» ترجمه و ارایه شده است.
از دیگر مطالب این شماره از «نقد هنر» می توان به گفتگوی بلند جان لار با دیوید ممت و نیز مقاله ای به قلم ممت درباره نمایش رادیویی اشاره کرد. ضمن اینکه نقد کتاب «تئاتر» ممت توسط متیو سی استون نیز در این مجله به چاپ رسیده است.
ماهنامه فرهنگی- هنری «نقد هنر» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی سارا منصوری و سردبیری حمیدرضا قنبری ویژه تابستان با قیمت ۵۰۰۰ تومان منتشر و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
در بخش «بازیگری که خودش را نقد نکند بی حاصل و ثمر اسـت» این ماهنامه آمده است: «اولین تمرین یا اولین درس و یکی از دشوارترین آنها برای بازیگر این است که بیاموزد از نقد برای افزایش خودآگاهی و بهبود عملکرد خویش بهره بگیرد به جای آنکه در برابر نقد موضعی دفاعی اتخاذ کند. این درس از نقطه نظر حایز اهمیت است که بازیگر یاد بگیرد با نگاهی بی طرفانه خودش را مورد قضاوت قرار دهد.
هنرمند باید با نگاهی صادقانه به نتیجه عملش نگاه کند و آن را با آنچه را می خواسته انجام دهد و مقایسه کند. درس گرفتن از این سنجش و مقایسه کار آسانی نیست و بسیاری از افرادی که با هر عنوانی در هنر تئاتر فعالیت دارند هیچ گاه آن را یاد نمی گیرند. بلد نبودن این مقایسه شاخصه تازه کاران است. این ناآگاهی نشانه افرادی است که در نهایت به جنبه تفریحی هنر نمایش دست پیدا می کنند و نه حرفه تئاتر. این آماتورها انتظار دارند تئاتر به آنها چیزی بدهد ولی خودشان در مقابل چیزی ندارند که به تئاتر اضافه کنند. یکی از ناگوارترین اتفاقاتی که می تواند برای یک بازیگر تازه کار و آموزش ندیده رخ دهد این است که برای خصیصه های ذاتی اش مورد ستایش قرار بگیرد و از سوی دیگران تایید شود. زمان تکنیک می تواند مهارت های ذاتی را به نقطه قوت بازیگر تبدیل کند اما در بدون اینها مهارت های ذاتی به بی قاعدگی و ناموزونی منتهی می شوند.»
در بخش «بوفالوی آمریکایی؛ خیانت بشر به آرمانهای انسانی» این مجله آمده است: «دیوید ممت با نگارش نمایشنامه «بوفالوی آمریکایی» در سال ۱۹۷۵ دروازه های موفقیت های تجاری و هنری را روی خود باز کرد. نام نمایشنامه برگرفته از سکه عتیقه و نادر از جنس نیکل و با تصویر بوفالو روی آن است. «بوفالوی آمریکایی» را می توان سنبل سبک نوشتاری ممت دانست. گفتگوهای کوتاه، مختصر و اغلب همراه با کلمات مبتذل نمایشنامه ای را پدید آورده که بیش از کنش بین کاراکترها، مملو از گفتار و کلام است.
در این نمایشنامه از ضرب المثل زیاد استفاده می شود بخصوص وقتی شخصیت ها برای آنکه ذکاوت و دانایی خود را به رخ بکشند از جملات قصار و ضرب المثل استفاده می کنند. جملات و عباراتی مانند همه چیز همیشه این طور که به نظر می رسد نیست یا دوستانت را نزدیکت نگه دار و دشمنانت را نزدیکتر و همین طور حساب، حساب است کاکا برادر. بوفالوی آمریکایی ابتدا در سال ۱۹۷۵ در تماشاخانه تئاتر گودمن در شیکاگو به صحنه رفت و سپس در سال ۱۹۷۰ در تئاتر برادوی اجرا شد.»
نظر شما