به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شرق:
حیف است مردم دنیا از این گنجینه محروم بمانند
ابوالقاسم اشرفی: امانتسپاری گنجینه و تابلوهای ارزشمند کشورها در دنیای معاصر اتفاقی مرسوم است. اگر در تعاملات دنیا قرار بگیریم متوجه میشویم که چندین سال بیجهت خودمان را از این تعامل دور کردیم و در دنیای هنر منزوی بودیم. در این سالها، تابلوهای ارزشمندی از غربیها خریداری و جمعآوری کردیم و چقدر حیف است که مردم دنیا از دیدن این گنجینه محروم بمانند. فرض اشتباهی است که تابلو در انبار بماند و ترس ازدستدادن این گنجینه را داشته باشیم. ما مذاکراتی در زمینههای سیاسی و اقتصادی با غرب داشتیم و خوب است در زمینه هنر نیز این تعاملات فراهم شود. حدود یکسالونیم پیش سفری به لندن کردم و آثار درخشانی از لهستان، آلمانشرقی و... در مدت کوتاهی با تعهد دولت انگلیس در این شهر نمایش داده شد و سه ماه در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت. برای دیدن این آثار هزینه شد و از این طریق دولت درآمدزایی کرد و بعد از آن به روسیه برگردانده شدند. این نمونه جالبی است برای اینکه ببینیم کشورها چطور میتوانند در زمینههای هنری با یکدیگر تعامل داشته باشند. نباید خیلی نگران جابهجایی یا نابودی این آثار بود چراکه بحث بیمه در میان است و کشورهای دیگر بارها این کار را انجام داده و در این زمینه تجربیات خوبی از سر گذراندهاند. تردیدی ندارم که با واردشدن در تعاملات هنری دنیا میتوان انتظار داشت اتفاقات بهتری رقم بخورد.
تجربهای جهانی
مهدی حسینی: نظر مخالفی درخصوص امانت آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر به دیگر موزههای دنیا ندارم و اتفاقا این اقدام را مثبت ارزیابی میکنم. این عرف بینالملل است که آثار موزهها بههم قرض داده میشوند و اتفاقی است که در همهجای دنیا مرسوم است. مثلا موزه لندن آثاری از یک موزه دیگر را قرض میگیرد و نمایش میدهد. بعد از مدتی که آثار نمایش داده شد، آنها را برمیگردانند. درواقع این اتفاق چیز عجیب و نیازمودهای نیست. مثلا دیدهام موزهای مثل موزه مدرن تیت لندن با یک کشور قرارداد میبندد و آثار آن را نمایش میدهد و بعد برمیگرداند. مثلا خاطرم هست یکبار آنجا نمایشگاهی از آثار فریدا کالو گذاشته شد. موقعی که دانشجو بودیم نیز در ایران آثار امپرسیونیستهای پاریس را در یک گالری در نیویورک به نمایش گذاشتند و بعد پس دادند. این اتفاقی رایج در هنر تجسمی دنیاست. نمونه این اتفاق در ایران هم رخ داده است. پیش از انقلاب نمایشگاهی از آثار دیوید هاگنی در موزه هنرهای معاصر برپا شد که قبل از اینکه در اروپا نمایش داده شود، به اینجا آمد و بعد به اروپا رفت.
التزامات یک تبادل
نصرالله افجهای: آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر، گنجینه ملی ماست و کار بسیار بهروز و خوبی است که این آثار از طرف موزه به دیگر نقاط دنیا انتقال یابند و همهجا دیده شوند. چنین چیزی در همهجای دنیا اتفاق میافتد. موزهها همیشه تبادل دارند. منتها در این تبادلات، نوع ارسال آثار و التزامات آن بسیار مهم است. حتما آثار باید جای امنی بروند و شرایطی فراهم شود که بیآسیب برگردند. قراردادها و واسطهها باید شناخته شوند و متولیان باید به حسننیت آنها مطمئن باشند و مراقب باشند که واسطهها غرضورزی نکنند. باید از جهت قانونی قراردادی بسیار محکم با نظارت دفاتر بینالمللی وکالت منعقد شود. کارشناسان بزرگ این حوزه باید ناظر بر این کار باشند و برای آن طرحریزی کنند تا مبادا سرنوشت این آثار نیز به خیل آثار دیگری که رفتند و بازنگشتند دچار شود. باید اطمینان حاصل شود که اگر دست غارتگری در این میان کمین کرده، راه هرگونه سوءاستفاده را کور کرد.
دنیا باید این گنجینه را ببیند
کاظم چلیپا: امانتسپاری گنجینه موزه هنرهای معاصر و نمایش آن در کشورهای دیگر اتفاق مبارکی است. بههرحال نمیتوان تا ابد این گنجینه را زندانی کرد. انتقال و نمایش آثار فاخر هنری یک کشور در دیگر کشورها، امری مرسوم و جاافتاده است. اینکه تمامی مردم دنیا بتوانند چنین گنجینه باارزشی را ببینند، مسئله بدی نیست، اما موضوع حفظ و حراست از این گنجینه و نقدهایی که در ارتباط با انتقال آنها به دلایل متعدد ذکر شده، نکتهای است که من نمیتوانم درباره آن اظهارنظر کنم. کارشناسان و متخصصان این حوزه قطعا صلاحیت بهتری برای صحبت درباره این موضوع دارند و بهتر میتوانند درباره جوی که در این رابطه ساخته شده است پاسخگو باشند.
رفع نگرانی با شفافسازی
نادر داودی: نفس اینکه چنین تبادل فرهنگی و هنری بین چند کشور باید صورت بگیرد، بسیار زیباست، ولی این کارها بنابر یکسری سوابق آدمها نگرانکننده است، من دو دلیل عمده برای این نگرانی دارم. اول اینکه این تبادلات بیشتر وجه کاسبکارانه دارد. این وجه کاسبکارانه به تصمیمات معاونت هنری ارشاد برمیگردد؛ یعنی اینها ثابت کردهاند در این تبادلات فرهنگی و هنری طوری رفتار میکنند که وجه کاسبکارانه بر وجه هنریاش بچربد. اینها به دنبال ارائه آثار بنابر شعور هنری نیستند. اینها طوری رفتار میکنند که شائبه اصلی، همان وجه کاسبکارانه باشد. از دوران خاتمی مدیران هنری طوری پروژهها را به حراجها بردهاند که اصلا به دنبال ارزشهای هنری آثار ایرانی نبودهاند و همواره گفتهاند ما قیمت آثار ایرانی را بالاتر بردهایم، اما این گفته درست نیست. آنها در این وضعیت هنری نابسامان به دنبال ایجاد اغتشاش بودهاند. دومین مشکل نبود شفافسازی در ارائه این آثار است؛ چراکه افشین پرورش با ایجاد یک موج منفی مانع از شفافسازی درباره برگزاری این تبادل فرهنگی ایران و غرب شده است. درحالیکه معاونت هنری باید زودتر از اینها با برگزاری یک جلسه مطبوعاتی درباره همهچیز توضیح میداد و در آنجا باید خبرنگاران طرح پرسش میکردند تا هیچ بخشی از آن با ابهام مواجه نمیشد. الان کاری که روزنامه «شرق» میکند نوعی شفافسازی است که در همان موعد باید از طرف خود معاونت هنری انجام میشد؛ درحالیکه این نوع نبود شفافسازیها بیشتر شائبه ایجاد میکند که نکند اتفاق ناگواری بیفتد. اینکه این آثار ارزشمند که از ٥٠ سال قبل خریداری و در موزه هنرهای معاصر ٣٠، ٤٠ سال خاک میخورد و کسی متوجهاش نبود که بخواهد برایش اتفاق بدی را رقم بزند، حالا عدهای میخواهند سودجویی کنند و نگاه کاسبکارانهشان تهدیدی برای ازدستدادن این گنجینه بسیار گرانبها باشد. وگرنه برگزاری نمایشگاه که بسیار زیبا و لازم است، اما مهمتر طرز برگزاریاش است که با شفافسازی میتوان جلوی این نگرانیها را گرفت که اینها بهدرستی رفتار نکردهاند.
هر دو سر باخت است
لیلی گلستان: اینکه آثار هنری ما در دیگر کشورها نمایش داده شود و متقابلا آثار دیگر کشورها نیز در ایران در معرض دید قرار گیرد، اتفاق خوبی است، اما فقط چند ماه تا انتخابات ریاستجمهوری زمان باقی است و در صحبتی که با رئیس موزه هنرهای معاصر نیز داشتم، این نکته را متذکر شدم که بهتر است انتقال این آثار دستکم هفت یا هشت ماه عقب بیفتد، چراکه در این صورت در محیط امنتری این انتقال انجام میشود و در فضای شلوغ قبل از انتخابات قرار نمیگیرد، اما متأسفانه خودشان بهتنهایی تصمیم گرفتند. مخالفت من تنها برای زمان انتقال این آثار است نه با اساس کاری که قرار است صورت بگیرد. بههرحال کاری از دست ما ساخته نیست. فقط میتوانیم پیشنهاد بدهیم و اعتراض کنیم. تصمیمات بعدی با وزیر ارشاد فعلی است که ما معترضان را راضی کند. بههرحال اگر آثار تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری منتقل شود، عده زیادی را از خودشان ناراضی کردهاند و اگر نرود، با قراردادی که بسته و پیشپرداختی که دریافت شده، وجهه بینالمللی ما خراب خواهد شد و هر دو سر باخت است.
امانتسپاری، سنت ٣٠٠ساله
آیدین آغداشلو: سؤالی که این مدت خیلیها از من پرسیدند، درباره موضعم نسبت به امانتدادن گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران به دیگر موزههای جهان است. باید در جواب به این سؤال بگویم از وقتی موزهها به صورت رسمی تشکیل شدهاند، آثاری را که جمعآوری کرده بودند، گهگاهی امانت میدادند و این کار یک سنت ٣٠٠ساله است. موضوعی که خیلیها آن را مطرح میکنند، خطر تعویض آثار با کارهای کپی است؛ ولی این اتفاق آنقدر بعید است که مطرحکردن آن وقتتلفکردن است. شیوه نقل و انتقال و نوع شکلگیری این اقدام خیلی اهمیت دارد که چه کسی این کار را انجام میدهد. گاهی مدیران در این زمینه فقط تجربه اداری دارند، منتها راهی که برای رفع مسائل موجود در این حوزه هست، همراهی هیأتهای نظارتی از جانب انجمنهای هنری مانند نقاشان با جریان این رویداد است.
نظر شما