به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشر چشمه به تازگی دو مجموعه شعر ایرانی و خارجی را به کارنامه شعری خود افزوده و کتابهای «خویشاوندی با خورشید و باران» سروده پیرپائولو پازولینی و «اگر تو بودی امروز شنبه بود» سروده فریبا شادلو را به چاپ رسانده است.
«خویشاوندی با خورشید و باران» مجموعهای از گزیده اشعار پیرپائولو پازولینی شاعر و کارگردان ایتالیایی است که توسط ونداد جلیلی به فارسی برگردانده شده است. پازولینی از اندیشمندان و فیلمسازان نسل دوم سینمای ایتالیاست که عقاید ضدفاشیستی داشته و به طرز مشکوکی به قتل رسید. می گویند پازولینی بارها در اشعارش صحنه قتل خود را پیش بینی کرده است. او را به عنوان یکی از قله های شعر معاصر و گاهی نوآورترین شاعر نیمه دوم قرن بیستم محسوب می کنند.
پازولینی در سال ۱۹۲۲ یعنی سال به قدرت رسیدن موسولینی و فاشیست های ایتالیا در شهر بولونیا متولد شد و گرایشش به شعر و شاعری را در سن ۷ سالگی کشف کرد. در کتاب «خویشاوندی با خورشید و باران» ابتدا یادداشتی از مترجم، سپس مختصری درباره زندگی و شعر پازولینی درج شده و پس از آن ها، گزیده اشعارش می آید. اشعار این کتاب از ۷ دفتر شعر پازولینی با نام های «بهترین جوانی»، «هزاردستان کلیسای کاتولیک»، «خاکستر گرامشی»، «مذهب روزگار من»، «شعر در هیات گل رز»، «گذار از انسان و سازمان دهی» و «جوانی تازه».
شعر «به شاهزاده» را از این کتاب می خوانیم:
اگر خورشید بازگردد، شب اگر دررسد
اگر شبی به طعم شب های آینده باشد،
اگر عصر بارانی از روزگار خوشیِ بی پایان
روزگاری که اندکی هم اگر شده رهایی دست می داد
سرِ بازآمدن داشته باشد،
چه محظوظ شوم چه ملول
شادتر نخواهم شد:
چرا که از تپه عمر سرازیر شده ام...
شاعری زمان بسیار میطلبد:
ساعت های متمادی خلوت و انزوا میخواهد خلق آن چه قدرت است
رهایی و شادی و آزادی ست
اسلوب دادن به آشفتگی ست.
مرا دیگر مهلتی نمانده به لطف مرگ
که چه بی محابا نزدیک می شود
و جوانی می فرساید
و نیز به لطف این دنیای انسانی ما
که نه فقیر را نانی باز می گذارد
نه شاعر را آرامشی
این کتاب با ۲۲۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۷۰ هزار ریال منتشر شده است.
«اگر تو بودی امروز شنبه بود» هم مجموعهای از سرودههای فریبا شادلو را به عنوان نودمین کتاب مجموعه «جهان تازه شعر» در بر می گیرد.
این کتاب ۸۷ قطعه کوتاه از این شاعر را شامل می شود که «آن ها باهوش اند»، «در بهار»، «همین بود...»، «پدرم را نمی بخشم»، «هر روز نگاهم»، «داشتم برمی گشتم»، «ترانه ها وسکوت» و ... عناوین تعدادی از این شعرها هستند.
شعر «دست که روی ...» را از این کتاب می خوانیم:
دست که روی عکسِ این کوه میگذاری
برف بر دامنهها مینشیند
موهای من در آیینه سفید میشود
بی آن که کنار تو پیر شده باشم
و هیچ پرستویی
این گونه غمگین
از این عکس عبور نمیکند
این کتاب هم با ۱۰۲ صفحه، ۵۰۰ نسخه و قیمت ۹۵ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما