به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کتاب «تاریخ سبئوس» برپایه ترجمه آر.دبیلو. تامسون و مقابله با نسخه رابرت پتروسیان به تازگی با ترجمه محمود فاضلی بیرجندی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب در سال ۱۹۹۹ چاپ شده است.
تاریخ سبئوس را فردی با همین نام از اهالی ارمنستان در سده هفتم میلادی نوشته است. سبئوس، کار نگارش این تاریخ را زمانی به پایان رساند که معاویه، خلیفه بوده است.می توان تاریخ سبئوس را یکی از قدیمی ترین متون دوره پس از برآمدن اسلام و به عبارت دیگر، قدیمی ترین متنی که از تاریخ ایران و برخی ممالک اطرافش به جا مانده، حساب کرد.
درباره نام سبئوس می توان گفت که نامی یونانی و به معنای پارسا، پرهیزکار و خدا ترس است. ذبیح الله صفا عقیده دارد که سبئوس نامی در ادبیات قدیمی ارمنستان و به معنی سپندیات است.
مترجم این کتاب، پیش از شروع ترجمه، سه نسخه از تاریخ سبئوس را تهیه کرده است که از این نسخ، ترجمه آر.دبیلو. تامسون، پایه ترجمه فارسی قرار گرفت. این نسخه در سال ۱۹۹۹ توسط انتشارات دانشگاه لیورپول چاپ شده است.
یکی از نکات مهم کار سبئوس در این است که او کارش را در حدود آن وقایعی که در عسر و حرج های روزگاران بر ارمنی ها رفته و گذشته بود متوقف نکرد. بلکه تحولات مهمی را نیز مد نظر داشت که در روزگار خودش در تاریخ داخلی مملکتش رخ داده بود.
به غیر از نقشه ها، منابع، نمایه کسان، نمایه جاها و نمایه خاندان ها، قوم ها، دین ها که انتهای کتاب چاپ شده اند، فصول اصلی کتاب از یک تا ۵۲ مرتب شده اند که ۶ فصل اول، پیش از پرداختن به تاریخ سبئوس هستند. پس از پیشگفتار و مقدمه، فصل های ۱ تا ۶ کتاب به این ترتیب هستند: سابقه تاریخی، گستره جغرافیایی، درباره سبک نگارش این کتاب، سبئوس اسقف، سبئوس تاریخ نگار و برای آگاهی خواننده.
فصل اول یعنی «سابقه تاریخی» هم این عناوین را در بر می گیرد: (یکم) ارمنستان در دوره پسین از عهد باستان، (دوم) روابط بین قدرت های بزرگ، (سوم) پایان سده ششم، (چهارم) بازپسین جنگ بزرگ در عهد باستان و (پنجم) فتوحات عرب ها.
بخش اصلی کتاب پس از فصل ششم شروع می شود که به طور مستقیم درباره تاریخ سبئوس است و از فصل ۷ تا ۵۲ ادامه دارد.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
خسرو، پادشاه ایران، گریخت و از رود دجله رد شد و به وه کوات رفت و بندهای پل شناور بر روی رودخانه را هم برید. هراکلیوس نیز از پی او سر رسید و در کنار دروازه شهر فرود آمد و سپس هر آنچه را متعلق به دربار شاهنشاهی در هر کجای شهر تیسفون و پیرامون آن بود همه را به آتش کشید. پس از آن خیمه و خرگاه و به همراه همه سپاهیانش به آترپاتکان رفت؛ که از خوریام ترسان و اندیشناک بود. اما خوریام به کمک پادشاه نیامد، و در همان جا که بود در باختر ماند. خسرو که چنین دید به مقر خویش بازگشت، و دستور داد تا پل شناور را هم از نو بنا کردند. اما حرمسرا و فرزندان و خزانه و اصطبل سلطنتی را همان جا، دروه کوات، بر جا گذاشت.
اینک، خسرو بقیه بزرگان را گرد آورد و آن ها را مخاطب ساخت و با درشتی و تحکم گفت: «چرا در میدان جنگ کشته نشدید و به من پناه آوردید؟ گمان می کردید که خسرو کشته شده است؟»
این کتاب با ۳۱۱ صفحه مصور، شمارگان ۹۹۰ نسخه و قیمت ۲۸۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما