شناسهٔ خبر: 49878 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

به هرالفی الف قدی برآید

متن زیر به انگیزه شصت و هشتمین سال درگذشت «علامه محمد قزوینی» نوشته شده است.



فرهنگ امروز/ سید جواد میرهاشمی، پژوهشگر و مستندساز:

دو یادداشت منتشر نشده از سیدمحمدعلی جمالزاده و ایرج افشار

قاسم غنی می‌نویسد «امروز خبر بسیار جانگدازی از تهران رسید و آن این است که روز جمعه ۶ خرداد ۱۳۲۸ هجری شمسی مطابق ۲۸ رجب ۱۳۶۸ هجری قمری مطابق ۲۷ مه‌۱۹۴۹ میلادی، علامه دانشمند بزرگوار و استاد عالی‌مقدار میرزا محمدخان قزوینی که در عرض علمای بزرگ اسلام محسوب بود و از بزرگانی است که بهر الفی الف قدی برآید، در تهران وفات یافته است... حقیقتاً ضایعه علم و فضل ادب است. میرزا محمدخان قزوینی خاتمه فضلا و دانشمندان محسوب است و ظهور امثال این بزرگواران از امور تصادفی و اتفاقی است که شخصی همه چیز در او جمع شود و جامع‌الاطراف شود.»
ë ë ë
«از این کتاب عکسی بردارید، به کارتان می‌آید.» این جمله مرا به خود واداشت. سایه‌ دست زنده‌یاد جمالزاده بر کتاب «مرزبان‌نامه به تصحیح و تحشیه محمد بن عبدالوهاب قزوینی» و تقدیم آن به دوست جوانش و تحشیه استاد افشار. این اتفاق در صبحی از بهار ۱۳۸۸؛ در خانه (کامرانیه) استاد افشار صورت گرفت. کتاب را اسکن کردم و نگذاشت آن را بخوانم و شرحی از جوانمردی اش بپرسم!
کتاب را به کتابخانه برگرداند و پرسید «قزوینی را می‌شناسی؟»
بله؛ کتاب دیوان حافظ به تصحیح‌ شان با قاسم غنی را دارم و یادداشت های‌شان را تورق کردم اما کامل نخواندم...»
ایران‌دوستی به شمشیر زدن و کشورگشایی نیست؛ ایران‌شناسِ ایران‌دوستی بود...
می‌دانستم در سی و سه سالگی ایرج افشار احیا کننده آثار محمد قزوینی است. و تنگی وقت و خامی و جوانی‌ام اجازه پرسش بیشتر را نداد و این هدیه را نگه داشتم تا روز مبادا.
«این کتاب [مرزبان‌نامه به تصحیح و تحشیه محمد بن عبدالوهاب قزوینی] را مرحوم میرزا محمدخان قزوینی به این بنده بی‌مقدار عطا فرموده بودند، بنده که دنیا را سخت ناپایدار می‌بینم و می‌دانم از عمرم چیز زیادی باقی نمانده است به دوست جوانم که امیدوارم عمر دراز داشته باشد به یادگار دادم که در راه آن همه خدمتی که جوانمردانه در راه ترویج آثار مرحوم قزوینی قبول فرموده از آن بزرگوار لااقل به‌ طور غیرمستقیم یادگاری داشته باشد.» (ژنو ۱۴ سپتامبر ۱۹۵۷) جمالزاده بر حاشیه کتاب افشار می‌نویسد:
«در تاریخ ۲۳ شهریور ۳۶ آقای سید محمدعلی جمالزاده به مخلص خودشان مرحمت فرمودند.»
ë ë ë
هنگام تهیه فیلم مستند «فرزانه فروتن ایران‌مدار ما؛ ایرج افشار» با دوست ارجمندم پژمان فیروزبخش از تقی‌زاده و علامه قزوینی و ایرج افشار صحبت به میان آمد و اینکه آسمان نیلی فرهنگ و ادب فارسی دیگر چنین ستارگان سهیلی را به خود نخواهد دید و گواه این مدعا نیم قرن اخیر است بنا به گفته دکتر غنی ظهور این ستارگان بی‌مثال در یک دهه تصادفی و اتفاقی است!!! پژمان بزرگواری کرد و آن یادداشت را در اختیارم گذاشت.
بر کتاب «نامه‌های قزوینی به تقی‌زاده» زنده‌ یاد ایرج افشار می‌نویسد:
«دارنده گرامی و فاضلِ این نسخه آقای پژمان فیروزبخش می‌فرماید که بر این ورق یادگاری بنویس. قزوینی سراسر برای من یادگار است زیرا خودش را چندین بار با پدرم چه در خانه او و چه در خانه خودمان دیده بودم و از سال ۱۳۳۱ هم که با یادداشت‌های او (وریقات) ور می‌رفتم که منظم و چاپ کنم، کارها از او آموختم که نزد هیچ استادی نیاموخته بودم.
مسبب آنکه به آن کار بپردازم سیدحسن تقی‌زاده بود که سمت وصایت او را داشت و با تمهیداتی توانست ورثه را وادار کند که برای چاپ شدن در اختیار بگذارند و البته دکتر علی اکبر سیاسی در آن کار شوقی وافر نشان داد و مرحوم خانلری (دکتر) در انتشار آن سرعت بخشید.
اما این کتاب حاصل از آن است که چون تقی‌زاده وفات کرد همسرش این مکتوبات را به من داد و فرصتی خوش پیشم آمد که بیشتر با روح علمی و صداقت و دوستی قزوینی پی ببرم.
ایرج افشار (۲۶/۸/۸۸).»
ë ë ë
انجامه: هفته گذشته دکتر محمدرضا شفیعی‌کدکنی در کلاس‌شان از چهارمقاله عروضی سمرقندی و تصحیح علامه قزوینی و نقش قزوینی در دوره معاصر سخن گفتند. از روش تحقیق علامه و اینکه وزارت علوم باید اصلاً کرسی «علامه قزوینی‌شناسی» را راه بیندازد تا قزوینی بیشتر شناسنده شود، امثال او در دانشگاه‌ها علامه نشدند...
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

روزنامه ایران

نظر شما