به گزارش فرهنگ امروز به نقل از اعتماد؛ یکی از ویژگیهای متمایزکننده و برجستهای که بدون شک در اثرگذاری استاد شهید مرتضی مطهری نقش تعیینکنندهای داشته، کثرت و تنوع آثار اوست. این پژوهشگر علوم دینی و فعال عرصههای سیاسی و اجتماعی در عمر نه چندان بلند خود (١٣٥٨-١٢٩٨) حجم عظیمی از نوشتهها و گفتارها ارایه داد که حجم بالای آنها در عین تنوع و گستردگی موضوعیشان انکارناپذیر است و همین یکی از اصلیترین علل اثرگذاری گسترده شهید مطهری است. این حجم عظیم آثار تا جایی است که با گذر بیش از ٣٧ سال از زمان شهادت ایشان، هنوز آثار منتشر نشدهای از او منتشر میشود. به تازگی نیز انتشارات صدرا، ناشر تخصصی و اختصاصی آثار شهید مطهری دو کتاب جدید از او منتشر کرده است، کتاب نخست شناخت از نظر قرآن است که چنان که روی جلد آن مشخص شده، جلد نخست از مجموعهای تحت عنوان معارف قرآن است.
شناخت از نظر قرآن
این کتاب حاصل ٩ جلسه درس استاد شهید آیتالله مطهری در سالهای ١٣٥٦ و ١٣٥٧ هجری شمسی در حوزه علمیه قم مسجد سلماسی تحت عنوان شناخت از نظر قرآن است. آیتالله مطهری در سال ١٣٣١ پس از ١٥ سال اقامت و تحصیل در قم در حالی که یکی از اساتید شاخص حوزه علمیه قم به شمار میرفت و جایگاه ویژهای برای ایشان در حوزه علمیه قم پیش بینی میشد، آن موقعیت را رها کرده و به تهران مهاجرت کرد. در سال ١٣٥٤ جمعی از فضلای حوزه علمیه قم طی طوماری از استاد مطهری در خواست کردند که به قم آمده و به تدریس بپردازند. در همین ایام امام خمینی(ره) نیز طی نامهای از نجف از ایشان خواست که برای تقویت حوزه علمیه قم لااقل هفتهای چند روز در این حوزه تدریس داشته باشد. به همین جهت از سال ١٣٥٥ آیتالله مطهری معمولا روزهای چهارشنبه تا جمعه در قم چند درس عمومی و خصوصی در حوزه علمیه قم داشت که با استقبال کم نظیری روبهرو شد به طوری که گاهی شاگرد و استاد آن شاگرد و استاد آن استاد در این دروس شرکت میکردند و البته آن استاد شهید با قرار دادن شرایطی از جمله امتحان و ارزیابی سطح علمی طلاب و دادن تکلیف و مانند آن سعی در کاهش تعداد شاگردان و تبدیل حوزه درس به یک کانون جدی تحقیق داشت.
درس مبحث قوه و فعل اسفار ملاصدرا و درس فلسفه هگل و در اواخر درس حکومت اسلامی از جمله این درسهاست. یکی دیگر از این درسها درس معارف قرآن بود که استاد قصد داشت موضوعات متعددی را در آن تدریس کنند، مانند شناخت از نظر قرآن، جامعه و تاریخ در قرآن، قرآن در قرآن، خدا در قرآن، معاد در قرآن و... از آنجا که این دروس مقارن شد با دوره جدید نهضت اسلامی در سال ١٣٥٦، این درسها تا حدود نیمه اول سال ١٣٥٧ بیشتر دوام نیافت و شهید مطهری تنها توانست دو موضوع اول یعنی شناخت از نظر قرآن و جامعه و تاریخ در قرآن را تدریس کند؛ لذا این کتاب جلد اول مجموعه معارف قرآن و جامعه و تاریخ در قرآن که به زودی منتشر خواهد شد، جلد دوم آن را تشکیل خواهد داد.
استاد مطهری در سال ١٣٥٦، ١٠ سخنرانی در کانون توحید تهران تحت عنوان مساله شناخت داشت که این مباحث منتشر شده است. مباحث کتاب حاضر گرچه مشترکاتی با آن مباحث دارد ولی با توجه به اینکه در جمع طلاب بوده است به سبک دیر و غنیتر است. در این کتاب مساله معرفت و شناخت که امروز جایگاه ویژهای در میان فلاسفه و دانشمندان پیدا کرده است، خصوصا از نظر قرآن تحلیل شده است و ضمن این دروس نشانههایی از فضای فکری جامعه ایران در آن سالها نیز به چشم میخورد. کتاب شناخت از نظر قرآن در جلسهای با عنوان طرح بحث آغاز میشود که در آن استاد مطهری ضمن بحث از امکان شناخت و معارف قرآن به ضرورت مکتب شناخت برای یک ایدئولوژی تاکید میکند و لغتهای شناختی قرآن را بیان میکند و در پایان نیز مزایا و نواقص سبک درس خواندن طلبهها را بیان میکند.
گفتار دوم مساله شناخت در دنیای فلسفه و دنیای اسلام نام دارد. در این فصل ضمن تاکید بر اهمیت مساله شناخت به مکاتب مختلف فلسفی در رابطه با شناخت مثل مکتب منکران امکان شناخت، نظریه افلاطون، مکتب حسی، مکتب مادیون، مکتب الهیون، مکتب عرفا و برخی فلاسفه و... اشاره میشود و مکاتب کلامی در دنیای اسلام در زمینه شناخت نیز معرفی و به خصوص به دو گرایش حنبلیگری و اخباریگری انتقاد میشود و داستان مبارزه مجتهدان با اخباریگری به خصوص قصه مبارزه ملاصدرا با ایشان تشریح میشود. گفتار سوم لغزشگاههای عقل نام دارد. در این گفتار استاد مطهری خطاهای رایج در شناخت بشری از جهان و هستی را بیان میکند و ابزارهای شناخت را معرفی میکند. گفتار چهارم منابع و ابزارهای شناخت از نظر قرآن نام دارد. در این گفتار استاد بعدی از تفاوت گذاشتن میان شناخت سطحی و شناخ عمقی یا تفسیر جهان به عقل به عنوان یکی از منابع شناخت اشاره و تاکید میشود که قرآن کریم انسانها را به تعقل و تدبر و تفکر دعوت کرده و ارزش معرفتی قلب از نظر قرآن نیز مورد بحث قرار میگیرد. گفتار پنجم شناسایی علمی نام دارد که در آن تعریفی از اصطلاح شناسایی علمی ارایه میشود و مراحل شناسایی علمی یعنی مشاهده، پیدایش فرضیه، آزمایش و تعمیم تشریح میشود. در این فصل استاد مطهری به مساله استقرا اشاره و اشتباه رایج عدم تفکیک استقرا و تجربه را معرفی و بیان بوعلی سینا و خواجه نصیر در این زمینه را شرح میدهد. گفتار بعدی کتاب معرفت و شناخت غیب از نظر قرآن نام دارد. در این فصل غیب تعریف میشود و به این پرسش پرداخته میشود که آیا قرآن دعوت به شناخت غیب هم کرده است یا خیر؟ همچنین در این فصل نظریه تعطیل معرفی و رد میشود.
گفتار بعدی کتاب وجوه اشتراک و اختلاف آیینه و ذهن انسان نام دارد. در این فصل این نظریه که ذهن انسان مثل آیینهای در برابر جهان هستی عمل میکند، مورد بررسی قرار میگیرد و ضمن نقد این نظریه مشخص میشود که آیینه برخلاف ذهن معانی را منعکس نمیکند، ذهن به خود آگاه است در حالی که آیینه چنین نیست، ذهن خطای خود را کشف و اصلاح میکند در حالی که آیینه چنین نمیکند، ذهن خصلت و توانایی تعمیمی دارد و ذهن تعمق و تدبر دارد. منطق دیالکتیک و اصول چهارگانه آن دیگر فصل کتاب است که در آن نظر قرآن درباره شناخت عمقی معرفی میشود و چند مثال برای شناخت عمقی یعنی درک غیرمستقیم جسم، قضاوت درباره افراد دیگر و علم به زمانهای دور ارایه میشود. همچنین چهار اصل منطق دیالکتیک یعنی اصول حرکت، تضاد، تاثیر متقابل و اصل عبور از کمیت به کیفیت مورد بحث و نقادی قرار میگیرد. فصل پایانی کتاب نیز در ادامه فصل پیشین شناخت از نظر منطق و دیالکتیک و نقد آن نام دارد. در این فصل دو اصل هگل یعنی وحدت ذهن و عین و اصل استنتاج مورد بحث و نظریه هگل مورد نقد و بررسی جامعه قرار میگیرد. در پایان کتاب استاد مطهری به سبک و سیاق خودش به خطر التقاطیگری هشدار و انذار میدهد و میگوید: «بیست و پنج سال پیش که کتاب اصول فلسفه را (به همراه علامه طباطبایی) مینوشتیم آنهایی که این حرفها را میزدند (دیالکتیک) دکتر ارانی بود و مارکس و انگلس، حالا همان جامه لباس اسلام پوشیده داخل ما آمده؛ همانها جامعه اسلام پوشیده عصای اسلام هم به دست گرفته در خانه ما آمده. ما که نباید غافل باشیم. ما خودمان منطق داریم، خودمان فکر داریم، خودمان فلسفه داریم، نظر داریم. ما قرآن داریم، معارف هزار و سیصد ساله داریم. درست است که این معارف ما از نظر زبان و بیان به درد مردم امروز نمیخورد یعنی بدون شک باید به زبان امروز در بیاید، اما ما نباید از ارزش این ذخایر عظیم گرانبهایی که داریم، غافل باشیم.»
درباره حکومت اسلامی
کتاب تازه دیگری که از استاد مطهری در سال جاری منتشر شده، مقدمهای بر حکومت اسلامی نام دارد. تاکنون عمده مباحثی که از استاد شهید مطهری درباره حکومت اسلامی و اندیشههای سیاسی روز مطرح شده بود، به دو کتاب کوچک پیرامون جمهوری اسلامی و پیرامون انقلاب اسلامی اختصاص داشت که بعدا در کتاب آینده انقلاب اسلامی گردآوری شد. کتاب اول یعنی پیرامون جمهوری اسلامی خود شامل چند بخش میشد، نخست مصاحبهای مطبوعاتی با استاد شهید مطهری در تاریخ ٢٧ فروردین ١٣٥٨ یعنی دو هفته پیش از شهادت ایشان و بخش دوم مقالهای از استاد پیرامون وظایف حوزههای علمیه و بخش سوم شامل یک مقاله ناقص تحت عنوان نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران و نیز یک سخنرانی تحت عنوان نقش زن در جمهوری اسلامی که هر دو بعد از انقلاب اسلامی نگارش و ایراد شده است. بخش چهارم آن کتاب نیز یک سخنرانی تحت عنوان اهداف روحانیت در مبارزات را تشکیل میدهد که در آبان ١٣٥٧ یعنی چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در دانشگاه صنعتی تهران ایراد شده است. بخش پنجم کتاب پیرامون جمهوری اسلامی نیز متشکل از دو سخنرانی استاد شهید درباره آزادی عقیده است که در پاییز ١٣٤٨ در حسینیه ارشاد ارایه شده و بخش ششم نیز یادداشتهایی است از استاد شهید پیرامون اسلام و انقلاب.
اما از مجموع کتاب پیرامون جمهوری اسلامی و کتاب دیگری به نام پیرامون انقلاب اسلامی، کتابی توسط صدرا منتشر شد که «آینده انقلاب اسلامی» نام دارد و شامل مجموعه سخنرانیها و مصاحبههای استاد مطهری درباره انقلاب اسلامی است که بخش اعظم آن در فاصله پیروزی انقلاب اسلامی تا شهادت ایشان یعنی در طول دو ماه و بیست روز انجام شده است. دو سخنرانی از این مجموعه در کتاب پیشین منتشر شده است. بخش دوم کتاب نیز در کتاب پیشین موجود است. بخش سوم این کتاب تحلیل انقلاب ایران نام گرفته که مجموع دو سخنرانی همراه پرسش و پاسخ آن متفکر شهید است و در فروردین ١٣٥٨ در انجمن اسلامی پزشکان و در محل مسجد الجواد تهران ایراد شده است.
بخش چهارم مجموعه سخنرانیهای استاد مطهری با عنوان آینده انقلاب اسلامی ایران در مسجد فرشته تهران است که در اسفند ١٣٥٧ ایراد شده است و شامل هفت سخنرانی با این موضوعات است: ماهیت انقلاب ایران، ریشههای انقلاب اسلامی، عدالت اجتماعی، استقلال و آزادی، معنویت در انقلاب اسلامی، روحانیت و انقلاب اسلامی، نقش زن در جمهوری اسلامی. همچنین دو مقاله وظایف حوزههای علمیه و نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران نیز در این کتاب هست که در کتاب پیشین درج شده است. بخش پنجم کتاب آینده انقلاب اسلامی نیز درباره جمهوری اسلامی است که یک مصاحبه مطبوعاتی و سه مصاحبه تلویزیونی است. این کتاب در اصل حاصل جمعآوری مطالب دو کتاب پیرامون انقلاب اسلامی و پیرامون جمهوری اسلامی است.
از همین اشارات مشخص میشود که مطالبی که مستقیما و در زمان انقلاب از استاد شهید مطهری درباره انقلاب اسلامی و دیدگاه ایشان راجع به حکومت اسلامی تاکنون وجود داشته، بسیار اندک است. از همین منظر انتشار کتاب مقدمهای بر حکومت اسلامی که به تازگی از سوی انتشارات صدرا منتشر شده نه تنها غنیمت که بسیار ارزشمند است. این کتاب تنظیم شده چهار جلسه درس استاد شهید مطهری در حوزه علمیه قم برای چند تن از شاگردان خاص در نیمه اول سال ١٣٥٧ هجری شمسی با موضوع حکومت اسلامی است. علت انتخاب این موضوع را باید تشدید نهضت اسلامی در آن ماهها و احساس نیاز بیشتر به تبیین نظام حکومتی اسلام دانست. طرح استاد برای این بحث چنان که از یادداشتهای ایشان بر میآید، طرح گسترده و همهجانبهای بوده ولی به خاطر تقارن ایام با اوجگیری نهضت اسلامی و مسوولیت سنگینی او در شورای انقلاب و سپس شهادتش، جلسات این درس ادامه نیافت. با این حال همین مقدار بحث درباره حکومت اسلامی از استاد مطهری بسیار غنیمت است. ناشر علت تاخیر انتشار این کتاب را آن خواند که نوار این درسها در اواخر سال ١٣٩٥ به دستش رسیده است.
گفتار نخست کتاب با عنوان طرح بحث به معرفی تعاریف و مفاهیم اختصاص دارد. در این بخش تعاریف مفاهیمی چون حکومت، حکمرانی، مدیریت، حق حاکمیت و... ارایه میشود و نظریههایی چون نظریه مارکسیسم درباره ضرورت حکومت و نظریه حق الهی و نظریه دموکراسی و نظریه افلاطون از این منظر مورد بحث قرار میگیرد. گفتار بعدی مقومات و نقشهای جدید حکومت نام دارد. در این بخش بعد از ارایه دو نوع تعریف از حکومت مقومات حکومت چون دفاع از جامعه در برابر دشمن، حفظ امنیت داخلی، وضع قانون، قضا و دادگستری و ارتباط با واحدهای اجتماعی دیگر (امور خارجه) معرفی میشود و نقشهای جدید حکومتهای جدید چون آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر، مخابرات، راه، بازرگانی، صنایع، بهداشت و کشاورزی مورد بحق قرار میگیرد. در همین بخش نظریه مارکسیسم درباره ضرورت حکومت مورد نقد قرار میگیرد و در زمینه حق حاکمیت نظریههای حق الهی، حق طبیعی، حق طبقه برگزیده و حق عموم مردم مورد بحث قرار میگیرد.
گفتار سوم کتاب نظریات درباره حق حاکمیت نام دارد. در این فصل نظریههای الیگارش، دموکراسی، اهل تسنن، نظریه شیعه مورد بحث واقع میشود و نظریه دموکراسی غربی مورد نقد قرار میگیرد. فصل چهارم کتاب حکومت ایدئولوژیک نام دارد و با این پرسشها آغاز میشود که آیا هدف حکومت صرفا آسایش مردم است؟ آیا عقیده یک مساله شخصی است؟ دراین بخش استاد نظر خود را بیان میکند که عقیده امری فانتزی نیست و به تفاوت آزادی عقیده در بینش غربی و اسلامی میپردازد و با تمایز گذاشتن میان امور انتخابی و غیر انتخابی در حکومت اسلامی، بر لزوم تعیین شرایط برای منتخبان تاکید میکند. کتاب با یادداشتی از استاد درباره مسائل حکومت به پایان میرسد که در آن به تعریف حکومت از دید ایشان و لزوم و ضرورت آن و مساله حق حاکمیت میپردازد.
نظر شما