شناسهٔ خبر: 50359 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

فرهنگ‌نویس نامدار/ به مناسبت ۱۳ تیرماه، سالگرد درگذشت دکتر محمد معین

استاد معین در اوایل آذرماه ۱۳۴۵ پس از بازگشت از ترکیه، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی، سکته کرد و پنج سال آخر زندگی را در حالت اغما گذراند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اطلاعات؛ محمد معین (۱۲۹۷ ـ ۱۳۵۰) استاد زبان فارسی و پدیدآورنده فرهنگ پرآوازة معین، روز ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ در محله زرجوب رشت به دنیا آمد. پدرش شیخ ابوالقاسم از روحانیان شهر بود. او که اولین فرزند خانواده بود، در شش سالگی مادرش را بر اثر بیماری حصبه از دست داد و پنج روز بعد، پدرش نیز درگذشت. درنتیجه جد پدری‌اش شیخ محمدتقی معین‌العلما به تربیت وی همت گذاشت. جد مادری او شیخ محمد سعیر نیز از علما و مدرسان علوم دینی بود.

محمد در سال ۱۳۰۴ دوره شش ساله ابتدایی در دبستان اسلامی رشت را ظرف دو سال پایان رساند. دوره اول متوسطه را در رشت و دوره دوم را در رشته ادبی دارالفنون تهران به پایان رساند. صرف و نحو عربی و بخشی از علوم دینی را نزد پدربزرگش و سیدمهدی رشت‌آبادی فرا گرفت. سال ۱۳۱۰ در دانشسرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه علوم تربیتی به تحصیل پرداخت. سه سال بعد با نوشتن پایان‌نامه‌ای به زبان فرانسه در مورد شاعر فرانسوی «لوکنت دولیل» به اخذ مدرک کارشناسی نایل شد.

پس از طی دوره شش ماهة دانشکده افسری احتیاط، شش ماه اول سال ۱۳۱۴ را به خدمت افسری گذرانید و مهر ماه آن سال به دبیری در اهواز منصوب شد و سه ماه بعد، ریاست دانشسرای شبانه‌روزی اهواز را یافت. ریاست پیشاهنگی و تربیت بدنی استان نیز به عهده وی بود. در همین ایام به وسیله مکاتبه آموزشگاه روان‌شناسی بروکسل، روان‌شناسی عملی و دیگر شعب آن را فراگرفت.

سال ۱۳۱۸ به تهران منتقل گردید. در حین تصدی معاونت و سپس کفالت اداره دانشسراها، برای دوره دکتری در ادبیات فارسی در دانشگاه تهران ثبت نام نمود. پس از چندی به دبیری دانشکده ادبیات منصوب گردید. سال ۱۳۲۱ از پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی» دفاع کرد و به عنوان نخستین فارغ‌التحصیل دوره دکتری ادبیات فارسی در ایران شناخته شد. از آن پس به سمت دانشیار و سپس استاد کرسی «تحقیق در متون ادبی» در دانشکده ادبیات برگزیده شد.

دکتر معین در ۱۳۲۱ ازدواج کرد که نتیجه‌اش چهار فرزند می‌باشد. از آغاز سال ۱۳۲۵ شمسی که چاپ لغتنامه دهخدا طبق قانون، در مجلس آغاز شد، به همکاری علامه دهخدا برگزیده شد. در دی ماه ۱۳۳۴ با موافقت دهخدا، سازمان لغتنامه از منزل دهخدا به مجلس شورا منتقل شد و طبق وصیتنامه دهخدا، دکترمعین به ریاست امور علمی آن سازمان منصوب گردید. وی این سمت را تا آخرین روزی که دچار سکته گردید به عهده داشت.

آثار علمی

آثار علمی مرحوم معین را می‌توان به ترتیب زیر طبقه‌بندی کرد:

تألیفات

۱. فرهنگ فارسی معروف به فرهنگ معین؛ دوره کامل فرهنگ، شامل لغات رایج در زبان و ادبیات فارسی و اعلام اشخاص، اعلام جغرافیایی در شش مجلد.

۲. حافظ شیرین سخن، ۱۳۱۹.

۳. یک قطعه شعر در پارسی باستان، ۱۳۲۲.

۴. یوشت فریان و مرزبان نامه، ۱۳۲۲.

۵. «علامه محمد قزوینی» ، ۱۳۲۴.

۶. «شاهان کیانی و هخامنشی در آثار الباقیه»، ۱۳۲۴.

۷. ارداویرافنامه، ۱۳۲۵.

۸. «روزشماری در ایران باستان و آثار آن در ادبیات پارسی»، ۱۳۲۵.

۹. پورداوود، ۱۳۲۵.

۱۰. «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی»، ۱۳۲۶.

۱۱. هفت و هفت پیکر نظامی، ۱۳۲۷.

۱۲. حکمت اشراق و فرهنگ ایران، ۱۳۲۹.

۱۳. «مفرد و جمع»، ۱۳۴۰.

۱۴. اسم مصدرـ حاصل مصدر، ۱۳۳۱.

۱۵. امیر خسرو دهلوی، ۱۳۳۱.

۱۶. «برگزیده نثر فارسی» (دوره‌های سامانیان، آل بویه)، ۱۳۳۲.

۱۷. آیینه سکندر، ۱۳۳۲.

۱۸. هورقلیا. مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران.

۱۹. لغات فارسی ابن‌سینا، ۱۳۳۳.

۲۰. «برگزیده شعر فارسی»، شماره اول (دوره‌های طاهریان، صفاریان، سامانیان و

آل بویه)، ۱۳۳۱.

۲۱. «نصرالدین طوسی و زبان و ادب پارسی»، ۱۳۲۵.

۲۲. «ستاره ناهید یا داستان خرداد و امرداد (نثر و نظم)»، ۱۳۱۶.

تصحیح کتاب

۱. دانشنامه علائی، ۱۳۳۱.

۲. چهار مقاله تألیف نظامی عروضی سمرقندی، ، ۱۳۳۱.

۳. «مجموعه اشعار دهخدا»، ۱۳۳۴.

۴. ناصر خسرو. جامع الحکمتین، ۱۳۳۲.

۵. شرح قصیده ابوالهیثم، ۱۳۳۴.

۶. برهان قاطع، ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵.

۷. جوامع‌الحکایات، ۱۳۳۵.

۸. عبهرالعاشقین، ۱۳۳۷.

ترجمه‌ها

۱. علی الجارم و مصطفی امین. روان‌شناسی تربیتی ترجمه از «علم النفس و آثارُه فی التربیه و التعلیم»، ۱۳۱۶.

۲. و.ب.هنینگ. کتیبه‌های پهلوی، ۱۳۲۹.

۳. ««خسرو کواتان و ریدک وی» ترجمه از پهلوی»، ۱۳۲۳.

۴. گیرشمن. ایران، ۱۳۳۶

مقالات

مقالات دکترمعین در موضوعات ادب، تاریخ ادیان، ایران دوره قبل از اسلام و عهد اسلامی، تاریخ ادبیات، آثار باستانی، علوم تربیتی و… در مجله‌های ایران، مهر، سخن، آموزش و پرورش، یغما، یادگار، دانش (تهران)، اطلاعات ماهانه، اطلاعات هفتگی، فرهنگ (مشهد)، ایران لیگ (بمبئی)، روزگار نو (لندن)، اشتار (پایس)، آهنگ (دهلی)، آریانا (کابل) و نیز در سالنامه‌های پاریس، ایران، جاوید، کارون (تهران) و یادنامه بیروتی (کلکته) به طبع رسیده و تعداد آنها بالغ بر۲۰۴ است.

آثار منتشرنشده

۱. فرهنگ بزرگ فارسی.

۲. فرهنگ دستور زبان فارسی.

۳. جلد دوم حافظ شیرین سخن.

نشان‌ها و افتخارات

نشان درجه سوم علمی در سال ۱۳۱۶.

نشان درجه دوم علمی در سال ۱۳۲۱

نشان درجه دوم سپاس در سال ۱۳۲۷.

جایزه Tamhour در سال ۱۳۲۱.

نشان عالی «هنر و ادب» فرانسه در سال ۱۳۴۰.

جایگاه علمی و فرهنگی

دکتر معین در سالهای ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۳ عضو شورای عالی فرهنگ بود. در کنگره‌های هزارة ابن‌سینا، هفتصدمین سال خواجه نصیر، آزادی فرهنگ، عضویت داشت و در آنها به ایراد سخنرانی پرداخت.

از سال۱۳۲۴ با هانری کربن در تصحیح و نقد متون فلسفی و عرفانی فارسی و عربی همکاری داشت که درنتیجه، یک سلسله کتب فارسی و عربی از طرف انیستیتوی ایران و فرانسه چاپ و منتشر شده‌است.

سال ۱۳۳۳ برای کتاب جامع‌الحکمتین ناصرخسرو که نخستین بار توسط هانری کربن و دکتر معین تصحیح و چاپ شده بود، از طرف فرهنگستان فرانسه به دریافت جایزه نایل شد.

در ۱۳۳۷ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. همین سال به عنوان «استاد ممتحن خارجی» دانشگاه پنجاب برای مطالعه و اظهار نظر در رساله‌های دکتری آن دانشگاه برگزیده شد.

در سال ۱۳۳۸ نیمایوشیج در وصیتنامه‌اش او را بدون اینکه دیده باشد، به عنوان وصی تعیین کرد تا اشعارش را بررسی کند و قسمت لازم را انتشار دهد.

سال ۱۳۴۵ ریاست کمیسیون ادبیات را در «کنگره جهانی ایران‌شناسان» عهده‌دار بود.

مسافرت‌ها

سال ۱۳۳۳ به دعوت دانشگاه هاروارد به آمریکا رفت و از مؤسسات فرهنگی و هنری شرق آمریکا دیدار کرد. پس از آن در کتابخانه‌ها و موزه‌های لندن و پاریس نیز مطالعاتی به عمل آورد.

سال ۱۳۳۶ جزو هیأت اعزامی دانشگاه تهران به کنگره خاورشناسی در مونیخ رفت و مدتی نیز در سوئیس و آلمان به پژوهش پرداخت. در کنگره مزبور به عضویت «کمیته مجموعه کتیبه‌های ایرانی» و عضویت کمیته تألیف «فرهنگ پهلوی» منصوب گردید و به زبان فرانسه سخنرانی نمود. در همین کنگره «برهان قاطع» که او تصحیح کرده بود، مورد تقدیر والتر هنینگ، امیل بنونیست و دکتر محمدباقر (از پاکستان) قرار گرفت.

در ۱۳۳۶ به دعوت دانشگاه‌ها و فرهنگستان‌های مسکو و لنینگراد و باکو، برای بازدید از مؤسسات علمی و سخنرانی در زمینه فرهنگ و ادب ایران و رفع بعض اشکالات متون ادبی و دستور زبان فارسی به شوروی سفر کرد.

باز همان سال در «مؤتمر اسلامی» لاهور شرکت کرد و در باره «صلح در نظر مولوی» به انگلیسی سخنرانی کرد.

در۱۳۳۷ از طرف «مرکز ملی پژوهش‌های علمی» فرانسه برای بازدید علمی و ایراد سخنرانی‌ در دانشگاه پاریس دعوت شد. در این مدت یک سلسله سخنرانی در زمینه تصوف ایرانی و تفاوت آن با شیخیه ایراد نمود. علاوه بر این درباره مولوی در دانشگاه سوربن سخنرانی کرد. در همین ایام به عضویت «انجمن خاورشناسان» در پاریس و «انجمن فلسفی ارنست رنان پاریس» درآمد و چندی در کتابخانه‌ها و موزه‌های بلژیک و هلند به مطالعه پرداخت. سال ۱۳۴۲ طبق دعوت دانشگاه پرینستون به آمریکا رفت. سال ۱۳۴۵ برای شرکت در کنفرانس فرهنگ منطقه‌ای، به مدت یک هفته به ترکیه عزیمت نمود.

درگذشت

استاد معین در اوایل آذرماه ۱۳۴۵ پس از بازگشت از ترکیه، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی، سکته کرد و پنج سال آخر زندگی را در حالت اغما گذراند. وی را جهت معالجه بیشتر به کانادا منتقل کردند؛ ولی چون بهبودی در وضعیتش مشاهده نشد، به ایران بازگردانده شد و در بیمارستان فیروزگر بستری شد. تا اینکه ۱۳ تیرماه ۱۳۵۰ در همان بیمارستان درگذشت. وی را بنا به وصیتش در شهر آستانه اشرفیه به خاک سپردند.

علامه دهخدا طی وصیتی، تکمیل وچاپ لغتنامه را به دکتر محمد معین، که با علاقه وتلاش خودتوانسته بود اعتماد واطمینان دهخدای سختگیر را به خود جلب کند، واگذار کرد واین دکتر معین بود که هفتصد صفحه از این اثر را شخصا تألیف کرد ونه‌هزار صفحه از مطالب تالیف شدة دیگر مولفان را بازبینی و تصحیح نمود وبا تصدی ریاست لغتنامه، به سرپرستی و هدایت کار پرداخت.

نیما نیز در وصیتنامه‌اش نوشت: بعد از من هیچ‌کس حق دست‌زدن به آثار مرا ندارد به جز دکتر محمد معین اگرچه او مخالف ذوق من باشد… دکتر معین که نسل صحیح علم و دانش است، کاغذپاره‌های مرا بازدید می‌کند. دکتر معین که هنوز او را ندیده‌ام، مثل کسی است که او را دیده‌ام. اگر شرعا می‌توانم قیّم برای ولد خود داشته باشم، دکتر محمد معین قیم است، ولو اینکه او شعر مرا دوست نداشته باشد…

نظر شما