به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ مجتبی گهستونی، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا یکی از افراد این گروه است که در گزارشی به جزئیات فعالیتها و دستاوردهای این کارگروهی پرداخته است.
متن این گزارش را در ادامه می خوانید:
از دوران کهن تا به امروز، هرگاه گردشگران از این سوی دنیا برای دیدار با ملل گوناگون به چهار گوشه جهان سفر می کردند، برای دادن سوغات و یا حتی تأمین نیاز سفرشان، صنایع دستی خود را می خریدند و همراه می بردند. امروزه ویژگیهای گردشگری باعث شده است تا جوامع محلی، تولیدات خود را به گردشگران عرضه کنند. به همین دلیل، فروش صنایع دستی فرصتی است تا دست اندرکاران گردشگری، بخشی از ویژگیهای فرهنگی دیار خود را در قالب عرضه صنایع دستی به نمایش بگذارند. گردشگری این امکان را فراهم کرده تا گردشگران از طریق صنایع دستی به گوناگونی سلیقه، مهارت و حتی سطح معیشت جوامع پی ببرند. به همین دلیل صنایع دستی همواره دارای نقش کاربردی و به مرور به ارزشهای فرهنگی آن افزوده میشود.
در این نوشتار ابتدا به معرفی «شهیون» از مناطق تاریخی- طبیعی شمال استان خوزستان در شهرستان دزفول که در تولید کپو از شاخصترین مناطق خوزستان است، خواهیم پرداخت و سپس به نقش اقتصادی صنایع دستی در جامعه روستاییاین منطقه می پردازیم.
اهالی بخش شهیون، بختیاری و از طایفه شـِهی و باب هفت لنگ دورکی هستند. بختیاریها که در تقسیمبندی میان گروههای قوم لر به لر بزرگ شناخته میشوند، در طول تاریخ در گستره سرزمینی که امروزه شامل بخشهایی از استانهای لرستان، خوزستان، اصفهان، مرکزی و چهارمحال و بختیاری است زندگی کردهاند.
در بخش شهیون و بین دو روستای گردشگری پامنار و اسلام آباد، در منطقهای با قدمت تاریخی و حفاظتشده، بنای قلعهای به نام شاداب وجود دارد که محیط زیست و زیستگاه برخی از گونههای جانوری و گیاهی است. قلعه شاداب با ۱۰ کیلومتر طول و ۴ کیلومتر عرض، از بزرگترین قلعههای طبیعی ایران محسوب میشود و دیوارههای طبیعی آن تا ۷۰۰ متر ارتفاع دارند.
نقوش بردهای بالاسر
یکی دیگر از نقاط دیدنی قلعه شاداب، قبرستان قدیمی معروف به پاقلعه است؛ با سنگهای ایستاده و نقوش متفاوت که هر کدام گویای مشخصاتی از شخص متوفی هستند. در آن منطقه، به سنگهایی که نقش دارند، «برد بالاسر» می گویند.
سنگ گورهای گورستان قلعه شاداب، عمدتاً به دو دسته اصلیِ سنگ گورهای ایستاده و سنگ گورهای خوابیده تقسیم میشوند. سنگ گورهای ایستاده، اغلب مستطیل شکل با فرم منحنی در قسمت بالای سنگ و یا به شکل پنج ضلعی غیرمنتظمی است که یک زاویه آن در بالا قرار گرفته و پایه این پنج ضلعی، موازی با سطح زمین و دو ضلع دیگر آن عمود بر گور است. سنگ گورهای افقی یا خوابیده معمولاً شامل اطلاعاتی از شخص متوفی است. روی سنگ گورهای مردان، نقش اسب سوار، اسلحه گرم و سرد و ردیفی از انسان در پایین و روی سنگ گورهای زنان نیز برگرفته از نوع زندگی زنان کوچ نشین ایلاتی، نقوش دارِ قالی، قیچی و شانه دیده می شود.
روی برد بالاسری برخی از سنگ گورها، مردی سوار بر اسب و شمشیر در دست و یا شمشیر به کمر، به نشانه محل آرمیدن مردی سلحشور در میدان رزم حکاکی شده است. سنگ گور دیگری نشان میدهد که فرد فوت شده خانمی با مهارت اسبسواری و شکار بوده که میتوانسته از درخت نخل هم بالا رفته و خرما بچیند. دیگری رقصنده خوبی بوده و در ساخت کوزه و رنگآمیزی آن ماهر بوده است. خوشههای گندم گویای آن هستند که فرد درگذشته، کشاورز خوبی بوده و زمین زراعی بسیاری داشته است. یکی آهنگر توانا و دیگر میزبان جنگجویان و رهگذران بوده، زیرا بر سر سنگ قبرش قلیان جوزی وجود دارد؛ قلیانی که برخلاف قلیانهای معمولی که مخزن آب آنها از شیشه و استیل و نقره است، مخزن آب آن به شکل کوزه و از جنس چوب گردو است که روی آن حکاکی شده.
سبک کار هنرمندان حجار این ناحیه، همانند هنرمندان قدیم ایران به سبک طبیعتگرایی نبوده، بلکه به شیوه هزاران سال پیش، نقش تجریدی و رمزگونه را برای حجاریهای خود ترجیح داده اند. در نگاه نخست، به نظر می رسد که نقوش سنگ گورهای این گورستان برگرفته از فرهنگ زندگی ایلاتی بختیاری هستند؛ تا جایی که می توان این نقوش را در دستبافتههای عشایری بختیاری این ناحیه نیز مشاهده کرد.
نقوش سنگ گورها از پتانسیل بسیار بالایی برای تبدیل شدن به دستمایه ای جهت تولید صنایع دستی برخوردارند. طرحهای اولی های نیز از روی نقوش سنگ گورها با توجه به نوع بافت خاص کپو تهیه و به طور آزمایشی در اختیار زنان کپوباف قرار داده شده است. این نقوش به خوبی توانسته اند به عنوان نقوش تزئینی، در این هنر بومی ظاهر شوند؛ نقوشی که علاوه بر داشتن اصالت، زیبایی دست بافتههای کپو را دو چندان کردهاند.
از نقش مایههای سنگ گورهای این گورستان، در هنرهای دیگر مانند صنعت سفالگری هم به صورت آزمایشی می توان استفاده کرد.
کپوبافی
روستاهای پامنار و اسلام آباد که نزدیکبه هم قرار دارند، خاستگاه هنر کپوبافی در دزفول محسوب میشوند. کپوبافی برای مردم این منطقه نه تنها هنر و ذوق به شمار میرود، بلکه خودِ زندگی و شیوه مناسبی برای امرار معاش زنان زحمتکشی است که در کنار کار طاقتفرسای روزانه، به آن میپردازند و همواره به عنوان میراثی گرانبها، آن را حفظ کردهاند.
کپوبافی از بافتههای حصیری و مواد اولیه آن کَرتک و برگ نخلهای خرما است که از سالیان متمادی رواج داشته است؛ کرتک نوعی گیاه خودرو است که در حاشیه نهرها، رودخانهها و دشتهای منطقه شهیون به وفور یافت میشود. کپوبافی بافت اشکال مسطح بیضیشکل و دایرهایشکل با کاربردهای مختلف و بافت مصنوعات صنعتی از جمله گلدان، جای دستمال کاغذی، زیرکتری، زیرقوری، میوهخوری و انواع دیگر محصولات حصیری را شامل می شود.
نوع تولیدات کپو در منطقه، از نظر کمی و کیفی در سطح بسیار خوبی قرار دارد. تاکنون، نمایشگاه کپوبافی نیز در روستای پامنار با هدف ارائه توانمندیهای زنان و دختران این منطقه در امرکپوبافی و بافتههای حصیری برگزار شده که مورد توجه گردشگران بسیاری واقع شده است. محصولات تولیدی کپو در این روستا و روستاهای شهرستان دزفول، به سایر نقاط کشور بهویژه تهران و شهرهای شمالی ارسال میشوند.
حجاریها در خدمت کپوبافی
با توجه به اینکه هنر زنان و برخی از مردان شهیون کپوبافی است و برای دستبافتههای آنها، از پوشش گیاهی خاص این ناحیه و فراوانی درخت نخل که از دیرباز تاکنون در این منطقه وجود داشته استفاده می شود، تصمیم گرفتیم یکی از پروژههای تحقیقاتی خود که بیارتباط با قبرستان قلعه شاداب، نقوش تدفینی، کپوبافی و اقتصاد مردم محلی نیست را در شهیون به اجرا در بیاوریم.
کپوبافی همانند بیشتر هنرهای دستی، سینه به سینه و نسلبهنسل انتقال پیدا کرده. نقوشی که در حال حاضر روی کپوها استفاده میشوند، شامل طرحهای ساده هندسی هستند که با دستهای پرتوان صنعتگران این ناحیه روی کپوها نقش میبندند. با توجه به رکود کپوبافی در میان مردمان این ناحیه، این هنر بومی نیازمند به ارتقای نقوش و طرح است و میتوان با جانبخشیدن به نقش و نگارها، به احیا و گسترش هر چه بیشتر این هنر بومی کمک کرد.
توانمندسازی جامعه روستایی
سال ۱۳۹۰ خورشیدی بود که پس از سفر به منطقه شهیون در استان خوزستان، برای انجام تحقیقات لازم به منظور انتشار کتاب گردشگری خوزستان با آرامستانی در کنار قلعه شاداب آشنا شدیم که ویژگیهای خاصی داشت. اگرچه تمام کارهای لازم برای معرفی روستاهای گردشگری شهیون به طرق مختلف انجام شد، اما از آن زمان تا به امروز بازدیدهای مکرری از آن آرامستان داشتیم تا در صورت مشاهده تخریبها و تعرضهایی که به آرامستان شده است، موضوع را با متولی حفظ آثار تاریخی درمیان بگذاریم.
سال ۱۳۹۵ خورشیدی، با تشکیل گروهی متشکل از اینجانب، آرش نورآقایی، بهار سرگزی، نوشین کاظمی و پوران زنگنه و البته راهنماییهای سامان فرجی از پژوهشگران محلی در خوزستان تصمیم گرفته شد تا به بررسی نقوش تدفینی آرامستان قلعه شاداب بپردازیم. هدف از تشکیل این گروه، نه تنها بررسی نقوش تدفینی در قبرستان قلعه شاداب بود، بلکه به دنبال به وجود آوردن زمینههای لازم برای حفاظت از این آرامستان، استفاده از نقوش سنگ قبرها در کپوهای تولیدی منطقه شهیون و دیگر دستبافتهها، تولید انواع وسایل کاربردی با استفاده از طرحهای دراختیار، چاپ کتاب و تهیه تولیدات تصویری برای معرفی نقش و نگارها، انتخاب برندی برای تولیدات محلی با استفاده از عنوانهای بومی و همچنین ایجاد بازار اقتصادی بودیم.
از ابتدای تشکیل این گروه، یک مرحله به صورت کامل و تک به تک ازتمام قبرها، عکسبرداری و فیلمبرداری کردیم. سپس تعداد مزارهایی که نقش و نگار داشتند، مشخص شد و در نهایت طراحِ گروه، اقدام به طراحی تمام نقوش سنگهای بالاسر کرد. در ادامه، او با تفکیک تمام نقشها، باعث شد تا با تنوع نقوش انسانی، حیوانی و جانوری، گیاهی و ابزار مواجه شویم. با آماده سازی طرحها، به صورت آزمایشی تعدادی کپو توسط بومیان با الهام از نقوش بومی که در اختیار آنان قرار گرفت، بافته شد تا خوش نشینی نقوش روی کپوها و ترکیب بندی رنگهای پیشنهادی به دست بیاید. در ادامه این پروژه، تعدادی از نقوش با تنوع گوناگون روی لیوان چاپ شد تا نمونههای آزمایشی مورد بررسی بیشتر قرار بگیرند. سپس نقوش موردنظر در اختیار سه تن از استادکاران صنایع دستی قرار گرفت تا انتشار نقوش تدفینی روی دیگر صنایع دستی نیز آزمایش شود.
اما کار ارزشمند دیگری که انجام شد، انتخاب نامی برای کپوهای تولیدی بود. این نام از میان داستانهایی که اهالی درباره قلعه شاداب نقل می کنند، انتخاب شد. پس از مشورت با تعدادی از اهالی که اقدام به تولید کپو می کنند، نام «دستآفرینههای کپو خورشیدآفرین قلعه شاداب» را انتخاب کردیم تا به عنوان برندی برای آن تولیدات، استفاده شود.
پروژه موردنظر در ابتدای مسیر است و در آینده نزدیک با مشارکت جامعه محلی، ضمن اینکه می توان به حفاظت هرچه بیشتر از آرامستان قلعه شاداب امیدوار بود، شاهد کاربرد هرچه بیشتر نقوش تدفینی در صنایع دستی منطقه نیز خواهیم بود. نکته دیگر اینکه محصولات کپوی شهیون به صورت شناسنامهدار عرضه میشوندتا از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود.
در برخی از شهرها و روستاها، توجه به صنایعدستی به عنوان فرصتی برای برونرفت از مشکلاتی در حوزه فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی، باعث شده تا در جوامع توسعه یافته داخل کشورمان برای این هنرصنعت، برنامه ریزی لازم صورت بگیرد.
اکنون، ما به عنوان گروهی دوستدار توسعه پایدار و فعال در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی، اعتقاد داریم که با استفاده درست از صنایع دستی، توجه به نقوشی که می توانند باعث تأثیر در ابعاد گوناگون جوامع در حال توسعه شوند، مشارکت فعالانه اهالی روستاهای پامنار و اسلامآباد و بخش شهیون و حضور در بازارهای گوناگون، میتوانیم ذائقه گردشگران داخلی و خارجی را که سلیقههای گوناگونی دارند، تأمین کنیم.
نظر شما